از : ایرج اعظمی
عنوان : بررسی کنید عامل انقراض چپ در ایران چیست؟
ارج می نهم به نام رفیق همایون کتیرائی و گرامی میدارم یاد و نام او و یارانش را. شما در مقام جمعی از اعضا و هواداران سازمان فدائیان داخل کشور نوشته ای در برابر علاقمندان چپ قرار داده که نفس کارتان در جای خود قابل تحسین است اما از لحاظ طرح مسئله ! موضع من این است که شما سخن از اتحاد و همبستگی چپ به میان آورده اید و دلسوز این هستید و معتقدید چنبش چپ نیازمند سازماندهی و هدایت دمکراتیک است و رمز اتحاد و همبستگی را در پرتو نقاط مشترک می پندارید. رفقا! بسیار نیکوست اما هرگاه به گزاره شما نیک می نگرم در آن نوعی اراده گرائی را می بینم که عجین به آرمانگرائی شده است. باید بپذیرد که عصر، عصر سیاست ورزی است و امروزه آرمانگرائی به پررنگی اوایل قرن بیستم نیست. بهتر نیست نگاهی به کارنامه بزرگان چپ و سازمان های گوناگون بیاندازید و پروژه های متعدد اتحاد جمهوری خواهان چپ و اتحاد بخشی از چپ ها با سلطنت طلبان و سببزها را بررسی کنید چرا راه دور برویم پروژه وحدت چپ را برابرتان می نهم سرنوشت آن به کجا رسید؟ نتیجه تلاش چندساله چه شد؟ جز اینکه فرجامش ساختن خانه برآب شد؟ نوشته اید اتحاد و همبستگی حول اشتراکات! عالی است اما مگر تمامی اتحادهای گونه های جمهوریخواهی اعم از "اجا"، "جدل" و "سجا" و اپسدا " تا پروژه وحدت چپ همگی بجز اینکه بر محور اشتراکات باشند برمحور دیگری حرکت کردند؟ خیر! همگی نقاط اشتراک را مبنا قرار دادند. به این بیندیشید چرا اساسا جریان چپ ایران از اوان حضور در جامعه ایران تاکنون در راه اتحاد فراتر از صدور چند بیانیه و برگزاری چندین نشست که آنهم اخیرا مجازی است نرفته اند. این پرسش را باید در برابر بزرگان جنبش فدائی قرار داد و منتظر ماند. باید بنویسم که بهترین بهره بردن از باهم اندیشی آرزوی تمام علاقمندان چپ است که از انقراض چپ در داخل دل نگرانیم . ولی آرزو و دل نگرانی راه چاره نیست ضمن اینکه اتحاد های مقطعی نیز جز گردیدن به دور خود فراترنمی رود برایتان آرزوی موفقیت دارم.
۷۴۲۶٣ - تاریخ انتشار : ۲۰ ارديبهشت ۱٣۹۵
|