دویدن درحیات مدرسه ای که نیمکت هایش تکیه گاه ندارد، جُرم است؟


شمس الدین امانتی


• «زهرا صادقی» معاون آموزشی دبستان می گوید: علاوه بر سه کلاس موجود دو کلاس در کانکس و یک کلاس نیز در انباری مدرسه تشکیل شده است، سرانه‌ای که آموزش و پرورش «تبادکان» برای یک سال تحصیلی با توجه به تحصیل۳۰۰ دانش آموز در این مدرسه می‌دهد تنها ۵۰۰ هزار تومان است این مبلغ واقعاً جوابگوی نیازهای این مدرسه نیست ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
پنج‌شنبه  ٣۰ ارديبهشت ۱٣۹۵ -  ۱۹ می ۲۰۱۶



مبارزات پیگیر و آگاهگرانه معلمان سکولار، آزادی خواه و انقلابی در تقابل با سیاست آموزش بر مبنای دین و تفکیک بر مبنای جنسیت، از همان ابتدای به قدرت رسیدن رژیم اسلامی تاکنون بدون وقفه ادامه دارد. علی رغم ایجاد جوّ ترس و خفقان، اخراج و زندانی ،شکنجه و اعدام این تقابل رسمیت یافته است، به نحوی که اراده قوی این تعداد از معلمان جهت ارتقاء مبارزات صنفی و سیاسی خود همزمان در اعتراض به غیر انسانی و غیر استاندارد بودن ساختمان و امکانات اولیه مدارس و مراکز آموزشی ارتقاء یافته است، تا جایی که این معلمان زحمتکش و آزادی خواه اعتراض به وضع موجود را بی پروا و مستمر به قیمت زندان، شکنجه و اذیت و آزار رسانه ای کرده اند.
در«تبادکان»از توابع بخش مرکزی شهر مشهد در استان خراسان رضوی، مدرسه ای بنام «سکینه صفار نجیب» در سال ۱۳۷۵ تأسیس شد که هم اکنون تعداد ۳۰۰دانش آموز در دو شیفت دختران و پسران در آن مشغول به تحصیل هستند.
«زهرا صادقی» معاون آموزشی این دبستان در مصاحبه با خبرنگار تسنیم: گفت «علاوه بر سه کلاس موجود دو کلاس در کانکس و یک کلاس نیز در انباری مدرسه تشکیل شده است، سرانه‌ای که آموزش و پرورش «تبادکان» برای یک سال تحصیلی با توجه به تحصیل۳۰۰ دانش آموز در این مدرسه می‌دهد تنها ۵۰۰ هزار تومان است این مبلغ واقعاً جوابگوی نیازهای این مدرسه نیست، در ضمن هزینه آب، برق و گاز مدرسه را خودمان پرداخت میکنیم.»
این در حالی است که بودجه آستان قدس در سال ۹۴، حدود ۱۰.۰۰۰.۰۰۰.۰۰۰.۰۰۰ ریال بود!
وی در ادامه: گفت «یکی از مهمترین مشکلات ما وضعیت حیات مدرسه است که به دلیل ناهمواری‌هایی که دارد و با وجود اینکه می‌دانیم دانش آموزان نیاز به بازی کردن، دویدن و تحرک زیاد دارند اما نمی‌توانیم به آنها اجازه دویدن بدهیم و هر کدام از دانش آموزان در حیات بدود جریمه می‌شود. در ضمن دو کلاس در کانکس داریم که واقعاً دانش آموزان این کلاس‌ها شرایط سختی دارند هم در سرما و هم در گرما، الان در حال حاضر با توجه به گرمای هوا داخل کانکس‌ها سمت ظهر تبدیل به کوره آجرپزی می‌شود و وضعیت واقعاً اسفناکی است.»
«رستمی» یکی از معلمان این مدرسه به خبرنگار تسنیم: گفت«دیوار به دیوار مدرسه، یک گاو داری قرار دارد و بوی تعفن این گاوداری وارد مدرسه می‌شود، متاسفانه این منطقه از نظر بهداشتی نیز شرایط خوبی ندارد.»
«تاجی» یکی دیگر از معلمان این مدرسه گفت «از صندلی معلم گرفته تا نبود کلاس درس مشکلاتی است که در مدرسه داریم، دانش آموزان باید ساعت‌ها در شرایط سخت کانکس درس بخوانند از یک طرف فضای کانکس کوچک است و از طرفی نیمکت‌ها تکیه گاه ندارد و دانش آموزان ساعت‌ها نمی‌توانند تکیه بدهند.»
جستجوی «علم» در مدرسه «صفار نجیب» با مشخصات منحصر به فردش که در ساعاتی از روز، گرمای هوای داخل کلاس های آن تبدیل به کوره آجرپزی خواهد شد، زجرآور و در اغلب موارد دست نیافتنی است.
طبق اظهارات «رییسی» رئیس سازمان نوسازی مدارس: «هم اکنون بیش از ٥٣٢‌ هزار کلاس درس درکشور وجود دارد که در سال ۱۳۹۴، حدود ١٣٠٠ کلاس خشتی و گِلی را شناسایی کردیم که بخشی از اعتبارات برای بهبود وضعیت، تأمین اعتبار شده هم‌اکنون در استان‌های سیستان‌ و بلوچستان، خراسان‌ شمالی، کرمان و خراسان‌جنوبی کار جایگزینی شروع شده و بخشی به پایان رسیده و بخشی همچنان نیمه‌تمام است.»
در ادامه به جستجوی «علم» در مدارس استان سیستان و بلوچستان نگاهی مختصر می اندازیم.
«نخعی» مدیرکل آموزش‌ و پرورش استان سیستان و بلوچستان گفت «هم اکنون ۵۷۶ مدرسه خشتی و گِلی با قدمتی بیش از ۳۰ سال در سطح استان قرار دارد، به نحوی که ۳۳۱ مدرسه فاقد برق، ۴۲۸ مدرسه فاقد آب شرب و ۹۸۷ مدرسه فاقد دیوارکشی است.»
دست یابی به آمار واقعی از ۳۷ سال حاکمیت رژیم اسلامی در آموزش و پرورش، با توجه به اظهارات «رییسی»رئیس سازمان نوسازی که گویا«بخشی از این مدارس تمام شده و پخشی نیمه تمام است و ...»، ازهمان نوع استدال های مرسوم و بی پایه ای است که سالیان متمادی به منظور فریب افکار عمومی هراز چند گاهی مطرح می شود. اما با توجه به افشاگری های مستمر و صادقانه تعداد زیادی از معلمان زحمتکش و آزادیخواه ساکن مناطق محروم در مصاحبه با رسانه های عمومی، مأمورین رژیم در این وزارتخانه را وادار کرده تا برخلاف میل باطنی خود به بیان واقعیاتی از بی توجهی و درماندگی رژیم اسلامی، در امر آموزش و پرورش اعتراف کنند.
جستجوی برای «علم»در مدارس خشتی و گِلی و کانکسی در استان آذربایجان غربی، نیز دست کمی از استان سیستان و بلوچستان و مشهد ندارد.
به گزارش خبرنگار مهر، در اردیبهشت ۹۵ «مصطفوی» مدیر کل آموزش و پرورش آذربایجان غربی گفت:
«هم‌اکنون در استان آذربایجان غربی ۳۷۵ مدرسه خشتی و گِلی و ۳۵۵ مدرسه کانکسی در سطح استان وجود دارد و برخی مدارس نیز به صورت چند نوبته اداره می شوند که برای حذف مدارس خشت و گِلی مبلغ ۱۰۰۰ میلیارد تومان اعتبار نیاز است تا این استان که از نظر شاخص سواد جزو سه استان آخر کشور است، در امر آموزش به متوسط کشوری برسد.»
پدیده استاندارد آنهم از نوع علمی آن در مدارس خشتی و گِلی، کپری، کانکسی و چادریِ فاقد برق، فاقد آب آشامیدنی و نور کافی در مجاورت اصطبل های گاو داری آنهم در روستایی از توابع شهر«مشهد» برای مسئولین و سران زالو صفت و سرکوبگر رژیم سرمایه داری اسلامی که از خون و جان مردم ستمکش ایران ارتزاق می کنند، محلی از اعراب ندارد و طبق معمول به جای جواب دادن به نیازهای والدین دانش آموزان و فرزندان آنان و معترضین به غیر استاندار و غیر علمی بودن ساختمان مدارس، عدم امکانات فیزیکی، نوع آموزش و محتوای کتب درسی در مدارس و مراکز آموزشی، تحت تعقب قوانین واپس گرایانه دستگاه های امنیتی رژیم اسلامی قرار خواهندگرفت.
علاوه بر تحمل همه مشکلات فوق، فرض بر این است که طی پروسه ای طولانی و مشقت بار و با صرف هزینه ای سرسام آور تعدادی از این دانش آموزان، مشروط به اینکه در مسیر روزانه خود با وسیله نقلیه سرویس مدارس جان سالم به در برند، اگر کلاس آنها دچار حادثه ای مشابه با حادثه مدرسه دخترانه «شین آباد» گرفتار نشود، اگر حین سفر به مناطقی از جنگ ۸ ساله عراق و ایرن تحت عنوان "کاروان راهیان نور" اتوبوس حامل آنها در جاده های مرگبار واژگون نشود و جان سالم بدر برند و سپس موفق به اخذ مدرک تحصیلی دیپلم، لیسانس، فوق لیسانس و .... شوند، و به بازار کار راه یابند، با توجه به رشد صعودی و سرسام آور بیکاری و فقر ناشی از آن که در جامعه ما نهادینه شده، موفقیت این متقاضیان تحصیل کرده در این نوع از بازار کار سخت و نا امید کننده است؟
باتوجه به تضاد عمیق طبقاتی و فقر ناشی از بیکار ی، مدارک تحصیلی در ایران زیر سلطه رژیم اسلامی، وسیله قابل اتکایی برای پیدا کردن کار و نان نخواهد بود. ادامه این روند الگوی نا امید کننده ای برای ادامه تحصیل دانش آموزان و دانشجویان در مدارس و دانشگاه ها است که در اغلب موارد منجر به ترک تحصیل و پیوستن آنها به صفوف بیکاران خواهد شد.
با مبارزه، اتحاد و همبستگی تحصیل کرده ها علیه بیکاری در پیوند با کارگران و بیکاران در عرصه های مختلف مبارزاتی جهت تغییر وضع موجود فعالانه بکوشیم.