صفحه ورزشی اخبار روز: همراه مایلی کهن٬ علیه تیم ملی و کیروش - بهروز. د



اخبار روز: www.iran-chabar.de
سه‌شنبه  ۱۱ خرداد ۱٣۹۵ -  ٣۱ می ۲۰۱۶


یکی از خوانندگان گرامی اخبار روز مطلبی را در نقد دو مطلب منتشره در بخش ورزشی اخبار روز برای ما ارسال کرده اند. مطلب آقای بهروز: د عینا در زیر می آید. بخش ورزشی اخبار روز در مطلب جداگانه ای پیرامون انتقادات مندرج در این مقاله پاسخ خواهد داد.


آنچه انگیزه نگارش این مقاله شد، نوشتاری از کرد سنندجی تحت عنوان "گزارش ویژه اخبار روز " است که مدتی پیش در اخبار روز انتشار یافت (1) .اخبار روز یک بولتن روزانه خبری، تحلیلی است که صفحات متعددی دارد، از جمله صفحه اجتماعی، سیاسی، ادبیات، زنان، حقوق بشر و ورزش. با وجودی که دست اندرکاران اخبار روز گرایشهای سیاسی اجتماعی مشخصی دارند، اما انچه واضح است دگرگونی و تنوع نظرات ارایه شده در این پرتال است. مثلا شما میتوانید یک مقاله در طرفداری از شرکت در انتخابات و دیدگاه متفاوتی در این مورد در مقاله ای دیگر در اخبار روز بخوانید. نویسنده ای یک شعر، شاعر و یا کتاب را می پسند د و دیگری انتقادات خود را از همان شعر، شاعر و یا کتاب در اخبار روز انتشار میدهد. راز موفقیت نسبی پرتال اخبار روز در ارائه تنوع نظرات و چالش انها است. اما در یک مورد- صفحه ورزش اخبار روز- به نظر میرسد که وضعیت چنین نیست. انچه عمدتا در صفحه ورزشی چاپ میشود باز نشر اخبار ورزشی منابع دیگر است .علاوه بر این گزارشهای ویژه و یا دیدگاهایی منتشر میشود که اکثرا امضای کرد سنندجی را با خود دارند. شاید فرد و افراد دیگری هم در مورد ورزش در اخبار روز مطالبی را نوشته اند که متاسفانه من به یاد ندارم. این عدم تنوع نظری در درج اخبار و دیدگاهای ورزشی یکی از کاستی های پرتال اخبار روز است. انچه از نوشته های اقای کرد سنندجی اشکار است، ایشان دانش نسبی وسیعی در امور ورزشی دارند. اما بر این باورم که بخشی از دیدگاه و نظریات ایشان را باید به چالش کشید بخصوص از این رو که نباید تصور شود که همه اینها دیدگاهای اخبار روز هستند. انچه در زیر میاید تلاشی بر این راستا است. امیدوارم دوستان دیگر هم در ارائه دید گاهای متنوع ورزشی در این پرتال یاری رسانی کنند.

اقای کرد سنندجی در گزارش ویژه اخبار روز موضوع برنامه ورزشی ٩٠ و نظر سنجیهای این برنامه را به انتقاد کشیدند. در دو کامنت ارسالی در پاسخ به این مقاله هم من و هم خواننده دیگری به نام ناظر این نظر اقای کرد سنندجی را تاکید کردیم که چنین نظر سنجی هایی ارزش چندانی ندارند. اما انچه تعجب انگیز بود حمله اقای کرد سنندجی به سر مربی فعلی تیم ملی فوتبال ایران کارلوس کی روش، و استفاده از ادبیات و استدلالات افرادی نظیر مایلی کهن و دفاع از کارنامه فنی و رفتاری ایشان بود. بعلاوه داده ها و فاکتهای ایشان همگی به شکل سلیقه ای وگلچین شده در حمایت از نظرات خود ایشان درکنار هم ارائه شده بودند. پاسخ ایشان در جواب کامنت ارسالی من هم در همان راستا بود. یکی دو هفته بعد مجددا اخبار روز گزارشی از خبرنگاری مهر تحت "عنوان تب و لرز کی روش - مربی‌ای که ثباتش را از دست داده است!" انتخاب و باز نشر داد (2) . هرچند که این خبر نویسنده ای ندارد اما در صفحه پیام ها پاسخی به انتقاد خوانند گان از سوی بخش ورزشی اخبار روز داده شد که باز گو کننده همان نظرات کرد سنندجی است و به نظر دست نوشته ایشان است.

اقای کرد سنندجی از جمله مینویسند: "من نه طرفدار قلعه نوعی هستم و نه مایلی کهن. اما وقتی به کارنامه مراجعه میشود هر دو در قلمرو فنی کارنامه مثبتی داشته اند. از همه مهمتر مایلی کهن فردی است که مواضعش را با شهامت بیان میکند و نان را به نرخ روز نمی خورد!... برای اجتناب از طولانی شدن این مقاله خواننده را به گزارش های چاپ شده در اخبار روز وکامنتهای مربوط ارجاع میدهم(1و2).اما ببینیم کارنامه اقای مایلی کهن چیست و ایا ایشان نان را به نرخ روز میخورند و یا نه؟

مایلی کهن و دوران بازیگری:

مایلی کهن در سال ١٣٥١ در تیم نفت تهران بازیگری را شروع کرد و بعد از چند سال بازی موفق در این تیم در سال ١٣٥٤ به پرسپولیس پیوست و تا سال ١٣٦٨ که از بازیگری خداحافظی کرد در این تیم بازی میکرد. مایلی کهن که به حاجی معروف است از سال ٥٧ چند بار به تیم ملی دعوت شد اما فقط در سال ١٣٦١ و تحت شرایط خاصی امکان بازی در تیم ملی برایش مهیا شد. وی تا زمانی که بازیگرانی نظیر محمد صادقی، بهتاش فریبا، عبدالرضا برزگری، حبیب خبیری، و حمید علیدوستی در تیم ملی بازی میکردند مکانی در تیم ملی نداشت. در یکی دو سال اول انقلاب جمهوری اسلامی تلاش برای ساختن فوتبال ارزشی و مکتبی داشت. بعلاوه با طرح ٢٧ ساله ها، بازیکنان بالاتر از ٢٧ سال از تیم ملی حذف شدند. عبدالرضا برزگری که در کشورهای عربی بازی میکرد به تیم دعوت نشد و حمید علیدوستی (پدرترانه علیدوستی هنرپیشه سریال شهرزاد) بهترین گلزن باشگاهی به جرم علاقه به موسیقی و گیتار از تیم کنار گذاشته شد. در چنین شرایطی بازیکنان مکتبی نظیر دادکان و مایلی کهن نه بخاطر برتریهای فنی بلکه بخاطر ارزشهای اسلامی بازیکنان ثابت تیم ملی شدند. این تیم برای صدور ارزشهای اسلامی به بازیهای اسیایی ١٩٨٢ در هند اعزام شد اما نتیجه هم در بعد ورزشی و هم فرهنگی شکست مفتضحانه بود. تیم ایران در گروه خود دوم شد و در دیدار یک هشتم در برابر تیم برتر کویت یک بر صفر شکست خورد و از دور بازیها حذف شد. اما انچه بیشتر از ان تیم در خاطره ها است اعتراض شدید مایلی کهن در طول مسابقه و پس از بازی به داور و حتی کادرفنی تیم ایران بود که منجر به محرومیت چند ساله برخی از بازیکنان ایران از جمله مایلی کهن از طرف فدراسیون فوتبال اسیا بود.

پس از حذف تیم‌ملی فوتبال از بازی‌های آسیایی دهلی‌نو، مجله دنیای ورزش در صفحه 17 شماره 584 خود (مورخ شنبه 27 آذر 1361) گفتگویی با محمد مایلی‌کهن ترتیب داد و درباره کتک زدن داور از او پرسید؛ دفاعیات مایلی‌کهن این چنین بود:
"در جریان بازی ایران و کویت بر اثر آن گل تحمیلی به داور اعتراض شد. مشخص بود که داور پول گرفته است[!] همه ناراحت شدند. بخصوص شخص من به قضاوت معترض بودیم. اعتراض در جریان بازی به داور به خصوص در این موارد چیزی است طبیعی...".
مایلی کهن ادامه میدهد: "چطور شد که آن زمان که از دست داور با خدا به راز و نیاز نشستیم، این برادران آن را نادیده گرفتند.بعد از تعویض یا بعد از پایان بازی همه داور را احاطه کردند و من روی نیمکت ذخیره قرار داشتم. به هنگام خروج داور که در محاصره پلیس قرار داشت، من... فقط نزدیک شدم و ساعت ورزشگاه را به عنوان باقیمانده وقت بازی نشان دادم. داور هم به حالت مسخره‌آمیز که لبخند بر لب داشت،‌چیزی به من گفت و من هم به عنوان اعتراض دست‌های خود را باز کردم. دیگر چیز دیگری نبود و اتفاق نیفتاد... من هیچگاه بدن داور را با دست‌های خود لمس نکردم. شاید هم در این کش و قوس‌ها لمس کرده باشم".
مایلی‌کهن در ادامه گفته‌هایش در مورد پایان بازی و هو شدن تیم ایران از سوی تماشاگران گفت: «بعد از پایان بازی بچه‌ها رفتند تا دست‌های خود را به سوی تماشاگران به عنوان احترام بلند کنند که هو شدند. این مسئله چیزی نیست و نمی‌تواند آنچنان حادثه‌ساز باشد. اما مسئله عمده این است که... داور مسابقه هندی بود... همین امر باعث شد تا تیم‌ملی فوتبال ایران هو شود"
جالب اینجاست که وی حتی احترامی برای کادرفنی تیم قایل نیست. وی از تعویض شدن امتناع میکرد واین رفتاررا اینچنین توجیه میکند:
. "من در زمانی که قرار بود تعویض شوم، آمدم نزد مربیان و گفتم که من با داور هیچ کاری ندارم و از این بابت نگران نباشید... چون اعتقاد داشتم که زمان آن نیست که من تعویض شوم. چون شخص دیگری که به جای من به میدان خواهد آمد، تا آماده [شده] و حرارت بازی را به دست آورد، احتیاج به زمان طولانی دارد که وقت هم باقی نمانده است. (مجله دنیای ورزش شماره 584 مورخ شنبه 27 آذر 1361). نگاه کنید به یوتیوب موجود درباره این بازی و رفتار مایلی کهن (3) .   
مایلی‌کهن در ادامه گفت" آن تیم‌ملی که به جام جهانی ۱۹۷۸ در آرژانتین رفت چه مخارجی به همراه داشت. حاصل کار این بود که یک مساوی و دو شکست داشته باشیم. تازه لقب شجاعان ملی داده شد همین خبرنگاران از آن بت ساختند. چرا مطبوعات سال گذشته که شخص من در پاکستان بج امام خمینی را بر سینه ضیاءالحق نصب کردم چیزی ننوشتند تا مردم از این موضوع آگاه شوند".
چند ماه پس از این بازیها مایلی کهن به سرپرستی یکی از ادارات تربیت بدنی تهران منصوب شد. تماشاکران ورزشی در ورزشگاه با شعار « فحش بده مشت بزن پست بگیر!» از این انتصاب انتقاد کردند..
اینها بخشی از کارنامه ورزشی مایلی کهن به عنوان بازیگر است. بازیگری که نه به علت توانایی های حرفه ای بلکه به علت گرایشهای مذهبی اش وارد تیم ملی شد. بازیکنی که به قول خود در پاکستان بج امام خمینی را بر سینه ضیاءالحق نصب کرده بود و انگشت اتهامش را به طرف تیم پر افتخار ایران که اولین بار به جام جهانی راه یافته بود نشانه میبرد.
در ادامه این مقاله نگاهی به کارنامه مایلی کهن بعنوان مربی میاندازیم:

مایلی کهن و دوران مربیگری:

اولین تجربه مربیگری مایلی کهن در فوتبال، انتخاب به عنوان کمک مربی دوم تیم ملی در مسابقات انتخابی جام جهانی ١٩٩٤ بود. در این دوره علی پروین سر مربی و ناصر ابراهیمی کمک مربی اول تیم بود. تیم ملی در میان ٥ کشور چهارم شد. کره جنوبی، عربستان، ژاپن و عراق جنگ زده بالاتر از ایران قرار گرفتند.پس از عملکرد ناموفق تیم ملی ایران در مرحله نهایی آن مسابقات در کنفرانس خبری که پس از آخرین مسابقه ایران در قطر برگزار شد. مایلی کهن یک خبرنگار ایرانی را مضروب کرد و به همین خاطر به صورت مادام‌‌العمر از مربیگری محروم شد. اما یک سال بعد بخشیده شد و به عنوان دستیار بهمن صالح‌نیا در تیم ملی جوانان منصوب گردید.
مایلی کهن دو مرتبه به عنوان سرمربی تیم ملی فوتبال ایران انتخاب شد. بار اول در سال 1374 و بار دوم در سال 1388. در پایان لیگ آزادگان در زمستان سال 1374 و در حالی که گمانه‌زنی‌ها در مورد انتخاب سرمربی تیم ملی حول اسامی ناصر حجازی، فیروز‌کریمی، محمود یاوری و چند مربی مشهور خارجی می‌گشت، مایلی کهن و دیگر دستیار تیم‌ ملی جوانان مجید جهانپور به عنوان مربیان تیم ملی بزرگسالان اعلام شدند. این مسئله از این جهت مورد انتقاد مطبوعات قرار گرفت که مایلی کهن پیش از آن سابقه سرمربی‌گری هیچ تیم باشگاهی یا ملی را نداشت اما در آن سال‌ها تیم ایران به مرحله نهایی مسابقات جام ملت‌های آسیا 1996 در امارات صعود کرد، در مرحله نهایی تیم ایران پس از شکست در مقابل عراق در بازی اول در سایر مسابقات بازی خوب و هجومی از خود به نمایش گذاشت و توانست با دو پیروزی به یادماندنی در مقابل عربستان و کره جنوبی و شکست در مقابل عربستان درضربات پنالتی و پیروزی در مقابل کویت در ضربات پنالتی نهایتا به مقام سوم مسابقات برسد پس از آن کارش در تیم ملی را با هدایت تیم درمسابقات انتخابی جام جهانی 1998 ادامه داد. اما علی‌رغم نتایج خوب اولیه، تیم ایران در اواخر رقابت‌های گروهی دچار افت شدیدی شد و باشکست در مقابل عربستان و قطر رتبه اول گروه را از دست داد و راهی پلی آف شد در پی شکست 2-0 از قطر در پایان مرحله گروهی، مایلی کهن از سرمربی‌گری تیم ملی برکنار شد تا والدید ویرا سرمربی تیم ملی امید هدایت تیم ملی بزرگسالان را در مسابقات پلی آف در مقابل ژاپن و استرالیا به عهده بگیرد. در طی سال‌های 1995-1997 مایلی کهن هدایت تیم ملی را در 40 بازی به عهده داشت که حاصل کار او 25 برد، 8 مساوی، 7 باخت بود. جالب اینجاست که همه این ۷ شکست در برابر تیمهای اسیایی است و تیم مایلی کهن هیچگاه در برابرتیمهای مطرح اروپایی و یا امریکای لاتین محک زده نشد.
او در 17 فروردین ماه سال 1388 در پی برکناری علی دایی از سرمربی‌گری تیم ملی ایران برای دومین بار- واینباربا توصیه احمدی نژاد و وزیر ورزشش علیزاده- به عنوان سرمربی تیم ملی انتخاب گردید. مایلی کهن در انتخابات ریاست جمهوری حامی احمد نژاد بود و حال دستمزد این حمایت را میگرفت. اما در پی اتفاقاتی که بعد از بازی استقلال و سایپا روی داد و بیاینیه توهین آمیزش وی در تاریخ یکم اردیبهشت 1388 با صدور بیانیه‌ای پس از ۱۳ روز از ادامه مربیگری تیم ملی فوتبال ایران استعفا کرد.
محمد مایلی کهن درسال ۸۲-۸۳ به عنوان سرمربی تیم امید ایران منصوب شد تا تیم ایرانی را آماده حضور در مسابقات انتخابی المپیک 2004 کند. او در این دوره برای مدتی به طور همزمان هدایت هردو تیم سایپا و تیم ملی امید را برعهده داشت. پس از پیروزی در مقابل مالزی تیم ایران در تهران, در مقابل کره جنوبی و در چین مقابل تیم امید چین شکست خورد و مایلی کهن از کار برکنار شد.او تیمی را تحویل گرفته بود که یکسال قبل از ان به رهبری برانکو در مسابقات اسیایی چین مقتدرانه اول شده بود. پس از حذف تیم امید مایلی کهن زمین و زمان و عواملی مثل تخته نرد بازی کردن بازیکنان را علت شکست معرفی کرد و هیچ مسیولیتی را نپذیرفت.
اوهم زمان   سرمربی تیم سایپا بود وتیم سایپا در آن فصل در بین 14 تیم لیگ برتر در رتبه سیزدهم قرار گرفت اما از آنجا که قرار بود برای فصل بعد تیم‌ها به 16 تیم افزایش پیدا کنند سایپا در فصل بعد لیگ برتر هم شرکت کرد، محمد مایلی کهن بعد از تیم سایپا به تیم پیکان رفت ولی مدت حضورش دراین تیم زیاد نبود و در سال 1385 به تیم فولاد خوزسان رفت و در فصل 86-1385 به عنوان سرمربی فولاد خوزستان منصوب شد فولاد که فصل 84-1383 با قهرمانی لیگ برتر به پایان برده بود نتایج ضعیفی گرفت و مایلی کهن از کار برکنار شد و تیم فولاد خوزستان هم به دسته یک سقوط کرد. محمد مایلی کهن درنیم فصل 92-1391 به تیم گهر درود پیوست. تیم مایلی کهن طی 22 بازی تنها 11 امتیاز کسب کرد و هر هفت بازی پایانی خود را به حریفان واگذار کرد و به فاصله 4 هفته به پایان فصل سقوط گهر به لیگ یک مسجل شد.
اخرین کارنامه فنی ایشان مدیریت فنی تیم امید در مسابقات انتخابی المپیک ۲۰۱۶ برزیل بود. تیمی که با شکست در مقابل قطر و ژاپن حذف شد. وی پس از حذف وبازگشت تیم امید به ایران گفت:" انشاءالله که امید شما نا امید نشود"!!
انچه تاکنون در این نوشتار امده است بخشی از کارنامه فنی مایلی کهن است. کدام موفقیتی در ان میبینید که ما نمیبینیم؟ چگونه اخبار روز و اقای کرد سنندجی میتوانند ادعا کنند " وقتی به کارنامه رجوع شود. این دو - قلعه نوعی و مایلی کهن- در قلمرو فنی فوتبال کارنامه مثبتی داشته اند. از همه مهمتر مایلی کهن فردی است که مواضع اش را با شهامت بیان می کند و نان را به نرخ روز نمی خورد!" من دراینجاهیچ اشاره ای به قلعه نوعی نمیکنم اما اتفا ویژگی مایلی کهن نان به نرخ روز خوردن است. وی هیچگاه شایستگی لازم- هم از لحاظ رفتار و هم از لحاظ دانش فنی و مدیریتی- برای بازیگری و مربیگری در سطح تیم ملی و امید ملی را نداشته است اما صرفا به خاطر شرایط خاص سیاسی در کشور این امکان برایشان میسر شد. اخبار روز (اقای کرد سنندجی؟) از شهامت مایلی کهن و نام بردن از قلیچ خانی به عنوان بهترین بازیکن ایران یاد میکنند! احمدی نژاد هم از کوروش کبیر نام میبرد. آیا واقعا معیار ارزیابی شما چنین است؟
شاید تنها کارنامه مثبت مایلی کهن در زمینه مربیگری کسب مقام سومی در جام ملتهای اسیایی ۱۹۹۶ باشد. تیمی که چند بازیکن معروف از جمله دایی,عزیزی, باقری, مهدوی کیا و عابد زاده را همراه داشت. اما بیاد داشته باشید که همان تیم ابتدا عربستان را ۳-۰ شکست داد اما یک هفته بعد همان تیم عربستان, ایران را در نیمه نهایی شکست دا د و پس از پیروزی در فینال اول شد. وینگادا مربی تیم عربستان بعدها گفت بازیکنان ایران شایستگیهای فردی بالایی داشتند اما تیم ایران همیشه یک گونه بازی میکرد. بعد از شکست ۳-۰ما تیم انها را انالیز کردیم ودر نیمه نهایی شکستشان دادیم. حادجی مربی بوسنییایی تیم قطر در انتخابی جام جهانی عقیده مشابه ای داشت. انها ابتدا ۳-۰ در تهران شکست خوردند اما چند هفته ۲-۰ ایران را در قطر شکست دادند. شکستی که به برکناری مایلی کهن منجرشد.
اقای کرد سنندجی در جای دیگری دردفاع از کارنامه به اصطلاح مثبت مایلی کهن مینویسند" زمانی که مایلی کهن مربی تیم ملی بود راه صادرات بازیکن به اروپا باز شد". درست است که ترانسفر بازیکنان ایرانی به اروپا در پایان ده ۹۰ میلادی اغاز شد اما این هیچ ربطی به مایلی کهن ندارد. این اتفاق به شایستگی خود این بازیکنان مربوط بود. بسیاری از انها در مکتب استانکو مربی سابق تیم ملی و پرسپولیس تربیت شده بودند. اتفاقا راه یابی تیم ایران به جام جهانی ۱۹۹۸ فرانسه- که پس از برکناری مایلی کهن میسر شد- این امکان را گسترش داد. بازیکنانی که به جام جهانی راه یافتند نظیر مهدوی کیا, منصوریان, و یا پاشا زاده جذب تیمهای اروپایی شدند. پاشا زاده بازیکنی بود که ۶ ماه قبل از ان حتی به تیم مایلی کهن دعوت نمیشد!
و اینجا ست که اهمیت راه یابی به جام جهانی اشکار میشود. هم مایلی کهن و هم کرد سنندجی نویسنده اخبار روز چهارم شدن ایران در گروه خود در جام جهانی را به مسخره میگیرند. اما انها فراموش میکنند که خود راه یابی افتخاری است که تنها نصیب ۳۲ کشور میشود. تیم ملی چهار بار موفق به این افتخار شده استت: ۳ بار با مربی خارجی (ویرا٬ برانکوو کیروش) و در سال ۱۹۷۸ با رهبری حشمت مهاجرانی قبل از انقلاب. مربیان ایرانی پس از انقلاب نظیر مناجاتی٬ پروین٬ مایلی کهن٬ قطبی٬ و دایی هیچگاه موفق به امر نشده اند.
کرد سنندجی اوردن دو رگه ها به تیم ملی را جزو کارنامه منفی کیروش میگذارد. اینجا نظرات ایشان یکبار دیکر به افرادی شبیه مایلی کهن میشود. اولا : بازیکنانی نظیر جهانبخش و یا قوچان نژاد دو رگه نیستند و مهاجر هستند - مهمتر از همه ایرانی هستند. مثل من، پسر من، اقای کرد سنندجی و هر ایرانی دیگری که کشور خود را ترک کرده است. اگر منظور بازیکنانی نظیر دژاگه و دانیال داوری است که مادر غیر ایرانی دارند، اینها هم ایرانی هستند و هیچ ایرادی در ان نیست که در تیم ملی کشورشان بازی کنند. هر چند افرادی نظیر قلعه نوعی و مایلی کهن قصد داشتند مرز مصنوعی "خارجیان" و ایرانی هایی که برای کشورشان در زمان جنگ جنگیده اند را دامن بزنند. و حالا اقای کرد سنندجی از طریق گزارش ویژه سایت اخبار روز به این بحث واقعا عقب افتاده دامن میزنند.
آقای کرد سنندجی در پاسخی که در میان کامنتها گذاشتند تلاش کردند که این هم آوایی را کم رنگ جلوه دهند و نوشتند که منظورشان عدم ترانسفرفعال بازیکنان به اروپا درزمان کارلوس کیروش است زیرا پشتوانه فوتبال ملی از درون فوتبال داخلی ساخته و پرداخته میشود. آقای سنندجی: مگر وظیفه مربی تیم ملی ترانسفر بازیکن است؟ باشگاهها باید بازیکن پرورش دهند. اگر ایرادی هست به ساختار باشگاهای ورزشی و برنامه های فدراسیون فوتبال است. باشگاهایی که اکثرا توسط مدیران دولتی و یا سپاهی بدون هیچ دانش ورزشی اداره میشوند و در ۱۸ سال گذشته هیچ موفقیتی در سطح اسیایی نداشته اند. اتفاقا یکی از نکات مثبت در کارنامه مربیگری کیروش میدان دادن به جوانانی نظیر وریا غفاری، مرتضی پور علی گنجی، سردار ازمون، وحید امیری٬ سعید عزت اللهی و امیر رضاییان است. در واقع سعید عزت اللهی موفقیت امروزش و بازی در فوتبال اروپا را باید مدیون سرمربی تیم ملی باشد. کارلوس کی روش سرمربی تیم ملی در بخشی از گفتگویش با خبرکزاریها درباره سعید گفته است :"   او 16 ساله بود که من بازی‌‌اش را در ملوان دیدم. این فرصت را داشتم که با پدر او صحبت کنم. به من گفت نظر شما چیست؟ صادقانه گفتم بهترین کاری که می‌توانی برای پسرت انجام دهی این است که او را به اروپا بفرستی وگرنه اگر در ایران بماند، در واقع فقط یک بازیکن دیگر به لیگ ایران اضافه شده است." کیروش پیرانوند جوان را بر رحمتی پرحاشیه ترجیح داد و با مدیریت ودرایت تیمی کم حاشیه اماده کرده است. به اعتراف اکثر صاحب نظران ورزشی جو فعلی تیم ملی بسیار صمیمانه و سرشار از همبستگی است. کرد سنندجی همه اینها را نادیده میگیرد.
درپایان به سایت وزین اخبار روز یک توصییه دوستانه دارم: این سایت فضای گمانه زنی و فرضیه سازی نیست. اکنون حدود یکسال است که گروه ورزشی اخبار روز (کرد سنندجی) گمانه زنی میکنند که راهیابی ایران به جام جهانی ۲۰۱۴ نتیجه زد و بند فیفا و لیندا گابریلیان همسرو یا دوست دختر ارمنی -ایرانی بلاتر رییس سابق فیفا است (4). آقای کرد سنندجی بارها و بارها وعده داده اند که در آینده ای نزدیک این قضیه را اشکار میکنند. الوعده وفا! "بگم بگم" ندارد. بقول اقای حسین زاده یکی از پیامگزاران برای اقای کرد سنندجی بسیار جای تاسف دارد که کار آقای کرد سنندجی (گروه یکنفره ورزشی اخبار روز ؟) در مخالفت با کیروش به همنوایی با افرادی نظیر مایلی کهن٬ و یا سایتهایی نظیر بازتاب رسیده است. در دنیای ورزش پسندیدن یک تیم٬ یک شیوه بازی و یا مربی خاص امری عادی است. قرار نیست که همه شیوه بازی کیروش را تایید کنند. اما در یک بررسی بیطرفانه نمیتوان فاکتها را گلچین کرد تا نظرمان درست جلوه کند. منطقی است که صفحه ورزشی اخبار روز نظرات گوناگون در اینباره را منعکس کند. سری به روزنامه های ورزشی نظیر ایران ورزشی٬ خبر ورزشی٬ ابرار ورزشی٬ گل بزنید. نظریات مربیان جوان و نوگرا مانند ویسی٬ منصوریان٬ گل محمدی٬ دایی و حتی برانکو درباره تیم ملی و نقش کیروش را هم منعکس کنید. بگذارید مردم دیدگاههای مختلف را بخوانند و خود قضاوت کنند.


نگاه کنید به:

1) www.akhbar-rooz.com
2) www.akhbar-rooz.com
3) https://www.youtube.com/watch?v=d4F4P66ClwE&feature=youtu.be
4) www.akhbar-rooz.com