اعلامیه سازمان کارگران انقلابی ایران (راه کارگر) به مناسبت شلاق کش کردن کارگران و دانشجویان



اخبار روز: www.iran-chabar.de
شنبه  ۱۵ خرداد ۱٣۹۵ -  ۴ ژوئن ۲۰۱۶


اعلامیه هیئت اجرائی سازمان کارگران انقلابی ایران (راه کارگر)
به مناسبت شلاق کش کردن کارگران و دانشجویان

ایران اسلامی و آخرین رکورد بی شرمی و بی حقی

در جمهوری اسلامی شلاق زدن مردم یکی از کارهای بسیار رایج حکومتی است. مثلاً همین هفته پیش دادستان سوپر ولائی قزوین اعلام کرد که ۳۵ دانشجوی دختر و پسر را به جرم شرکت در یک مهمانی مختلط به ۹۹ ضربه شلاق محکوم کرده اند و همه شان را هم بلافاصله خوابانده و شلاق زده اند تا "درس عبرتی باشد برای افرادی که مبادرت به هنجارشکنی می‌کنند". حکم شلاق علیه کارگران نیز (هر چند نسبتاً کم بوده ، ولی) تازگی ندارد. همچنین یادمان باشد که شلاق زدن مردم (گرچه با معیارهای جهان امروز مجازات بسیار وحشیانه ای است ، اما) در مجموعه‍ی خشونت های "حکومت امام زمان" عملاً چیزی به حساب نمی آید. یادمان باشد که جمهوری اسلامی همان حکومتی است که مثلاً چندین هزار زندانی سیاسی را در تابستان ۶۷ با طرح چند سوال کوتاه عقیدتی در طول چند هفته قتل عام کرده ؛ برای مرعوب کردن مخالفان و منتقدان اش قتل های زنجیره ای راه انداخته ؛ برای تحمیل آنچه "حجاب برتر" می نامد ، آسید پاشی های زنجیره ای سازمان داده ؛ حکم تجاوز به دختران و پسران زیر بازجویی و پای اعدام صادره کرده ؛ و زنان و مردان زیادی را به اتهام "زنای محصنه" سنگسار کرده است. اما شلاق زدن کارگران معدن آق دره تکاب حتی در پرونده‍ی سیاه و سنگین تبه کاری های جمهوری اسلامی ، بی تردید یک رکورد شکنی است ، به چند دلیل:
یک - "مستضعف" پناهی و "کوخ نشین" نوازی یکی از صورتک های جمهوری اسلامی است که حفظ آن برای دستگاه ولایت بسیار مهم و حتی حیاتی است. حقیقت این است که خمینی بدون استفاده از این ماسک عوام فریبانه نمی توانست ولایت مطلقه فقیه را جا بیندازد. به همین دلیل ، آنها در تمام دوران فرمانروایی شان ، هرگاه با دشواری های بزرگی روبرو شده اند ، بلافاصله کوشیده اند حقایق را پشت گرد و خاک "مستضعف" پناهی و "کوخ نشین" نوازی پنهان کنند.
دو - ولایت فقیه مجازات شلاق را به بهانه اجرای شریعت اسلامی ، از بایگانی سیاه مجازات های عهد بوقی بیرون آورده ، و در شریعت اسلامی هرچند شلاق جایگاه مهمی دارد ، اما در مجموعه احکام آن دستور صریحی در باره تنبیه بدنی کارگر دیده نمی شود ؛ شاید هم به خاطر این که کارگر به معنای امروزی آن ، در دوران تکوین قوانین شریعت ، یا اصلاً وجود نداشته یا مفهوم جا افتاده ای نبوده است. در هر حال ، تنبیه بدنی کارگران ، به بهانه اجرای شریعت نه تنها قابل توجیه نیست ، بلکه یک بدعت است.
سه - یکی از مهم ترین کارکردهای همه ادیان و مذاهب جا افتاده و مسلط ، قابل تحمل کردن نابرابری ها و بهره کشی های طبقاتی برای پائینی هاست. این کار بدون حدی از انتقاد و مخالفت با تشدید بی مهار بهره کشی های طبقاتی ممکن نیست پیش برود ؛ بنابراین همه ادیان و مذاهب ، ضمن وعده‍ی حساب رسی و عدالت در جهانی دیگر برای تهیدستان و محرومان ، قدرتمندان و ثروتمندان و بهره کشان را نیز به احسان و نیکی در حق تهیدستان فرا می خوانند. در واقع چکیده توصیه همه آنها به بالایی ها همان است که سعدی (در گلستان) در نصیحت به ثروتمندان می گوید: "توانگرا ، چو دل و دستِ کامرانت هست / بخور ، ببخش که دنیا و آخرت بردی"! بی توجه به این کارکردِ دوگانه دین ، راز آن کلام معروف و بیدار کننده مارکس را نمی توان فهمید که می گوید "دین افیون مردم است". فراموش نباید کرد که افیون تا جایی می تواند کار کند که زورگویی بالایی ها و رنج و بی حقی پائینی ها از حد معینی فراتر نرود. تصادفی نبوده که جمهوری اسلامی به عنوان یک حکومت دینی ، تاکنون علیرغم همه چپاول ها و کثافت کاری های اش ، در ظاهر می کوشیده خود را پناه مستضعفان و کوخ نشینان جا بزند.
اما حالا چه شده که "حکومت امام زمان" حتی محروم ترین و مظلوم ترین کارگران را نیز به شلاق می بندد؟ آیا اشتباهی در کار بوده؟ نه ، اشتباهی در کار نیست. کارگران دیگری نیز در انتظار اجرای حکم شلاق نشسته اند و شهردار ولایی پایتخت به جنگ علنی بی شرمانه ای علیه دست فروشان و کارتون خواب ها برخاسته است. این همان اصل طلایی "مصلحت نظام" است که بر مبنای آن ولی فقیه می تواند در صورت لزوم حتی نماز و روزه را هم موقتاً (و آیا فقط موقتاً؟) تعطیل کند. مسأله این است که فلاکت عمومی مردم و نابرابری های طبقاتی به جایی رسیده است که دستگاه های اطلاعاتی و امنیتی خودِ رژیم نیز نگران انفجارهای گسترده اجتماعی هستند ؛ انفجارهایی که برای مقابله با آنها ، "حکومت امام زمان" جز ترساندن مردم راه دیگری نمی شناسد. آنها از مردم ، و به ویژه از کارگران و زحمتکشان و محرومان می ترسند و درست به همین دلیل است که می کوشند مردم را بترسانند.
به یاد داشته باشیم که شلاق زدن کارگران بی دفاع و بی پناه حتی در کائنات هول و وحشت جمهوری اسلامی آشکارا یک رکورد شکنی است ؛ رژیم مدعی "مستضعف" پناهی و "کوخ نشین" نوازی ، با این اقدام ، رکورد دیگری را در نشان دادن بی شرمی و ریاکاری خود و بی حقی مطلق مردم به ثبت رسانده است. به یاد داشته باشیم که تحمل این حد از بی شرمی و بی حقی نتایج فاجعه باری در پی خواهد داشت و نه تنها ایرانیان را به ذلت خُرد کننده گرفتار خواهد ساخت ، بلکه موجودیت خودِ این کشور را نیز به خطر خواهد انداخت. بیانید نگذاریم ایران و ایرانیان بیش از این به ذلت بیافتند.
در پیوند پیکار مشترک برای نان و آزادی است که می توان رژیم جمهوری اسلامی را به گورستان تاریخ سپرد و بر سرنوشت خود حاکم شد!

سرنگون باد رژیم جمهوری اسلامی
زنده باد آزادی؛ زنده باد سوسیالیسم
هیئت اجرائی سازمان کارگران انقلابی ایران (راه کارگر)
شنبه ۱۵ خرداد ۱۳۹۵ برابر با ۰۴ ژوئن ۲۰۱۶