عنوان : و تا آخر مطلب خواننده ات می ماند، حیران و سرگردان که...
آقای هاشمی گرامی، با اینکه عنوان مطلبت را حمایت از ادامه ی "طرح وحدت" برگزیده ای. اما در طول مطلب نشانی از صحبت و نقدی مشخص نیست. مثلا در باره ی توقف طرح می نویسی؛ «... پروژه وحدت ...برای مدتی طولانی متوقف گشته است. دلیل این توقف این است که اقلیتی از همراهان پروژه، دیگر تمایلی برای ادامه پروژه ندارند...»
و تا آخر مطلب خواننده ات می ماند، حیران و سرگردان که این چه "اقلیتی" است که کل طرح را متوقف کرده، و در ثانی حسرت به دل می ماند که بفهمد چرا این "اقلیت" تمایلی به ادامه ی طرح ندارد.

و سرانجام وسط مطلب به موضوعِ بسیار قابل توجهی پرداخته و می نویسی؛ «...قاعده بازی سنتی، کلا رقابت و مشارکت را بر نمی تابد و بر عکس بر تابعیت و فرمانبرداری تاکید می کند. در این نگرش دگراندیشان به عنوان دشمن تلقی می شوند از این رو سیاست به معنای "فن از میان به در کردن دشمنان و رقبا" تلقی می شود تا به عنوان هنر جلب "همکاری و سازش".
دیالوگ ها در قاعده بازی سنتی در سطح و در چارچوب احساسات باقی می مانند و کمتر عقلانی و به موضوع می پردازند...»
بگذریم از اینکه در باب این قاعده از بازی شاید بتوان کتابی قطور نوشت، اما شما منِ خواننده ی مطلبت را، بی آنکه مشخص کنی پیروان این قاعده از بازی چه کسانی هستند، حیران و سرگردان رها کرده و سراغ یک کلی گویی دیگر می روی.
۷۴۷۱۵ - تاریخ انتشار : ۱۹ خرداد ۱٣۹۵