از : masoud memar
عنوان : حضور ابی راستگو
اگر نگاهی به ماه های اول بعد از اسقاط سلطنت پهلوی بیندازید ٬از محیط دانشگاه ها و مدارس گرفته تا کوچه و بازار ٬ برای اولین بار دیالوگ بین بینش های گوناگون بطور علنی در کوچه و خیابان بوقوع پیوست که قبل از آن در محفلهای مخفی صورت میگرفت آنهم بین * خودی ها * . البته کیفیت دیالوگ در اختناق بخاطر دیکتاتوری برملا نشده بود اما در اولین فرصت آزادی جامعه کیفیت خود را بروز داد. مثلأ ترور انقلابی دگراندیشان در درون سازمان مجاهدین خلق (تقی شهرام) در زمان اختناق اینبار در بهار آزادی دستش بازتر شد . فدائیان اکثریت درخواست حکم اعدام برای امیرانتظام کردند . این دست آورد بزرگی بود که جامعه بطور علنی با خود بچالش بیافتد و خود تجربه کند اما بزرگترین دستآورد انقلاب نهادینه شدن صندوق رأی بود که تا قبل از آن ۹۹٪ جامعه با حق رأی ناآشنا بود حتی در زمان مشروطیت نیز انتخابات نهادینه نشده بود چون با وجود صندوق رأی مشارکت کل جامعه همیشه تکرقمی بود . بعد از انقلاب اولین نتایج انتخابات کیفیت جامعه آنروز را هر چه بود بروز داد و باب طبع اکثر نیروهای سیاسی که خواهان حکومتی غیر از جمهوری اسلامی بودند نبود . مجاهدین بروی رأی مردم اسلحه کشیدند و بعدها در جنگ ایران و عراق در سنگرهای عراق قرار گرفتند. حزب توده و اکثریت با نگاه ایدئولژی محور و کلیشه ای بجان تنها نیروی معتدل در ساختار قدرت رفتند تا دولت موقت برچیده شد و نهضت آزادی درش تخته شد که مبادا آن لیبرال ها جاده را برای امپریالیسم صاف کنند . بقیه نیز نه به نبرد مسلحانه رفتند نه بدنبال فعالیت سیاسی در چهارچوب قوانین موجود اما بیش از سه دهه به تحلیل گر سیاسی تبدیل شدند. این سه دهه جامعه با هزینه های سنگین زندگی و مبارزه کرده است از حضور در جبهه های جنگ تا حضور در انتخابات نابرابر و حذف مصباح یزدی بعنوان نماد تئوری حکومت ولائی و مخالف با حکومت انتخابی .
۷۴٨۵٣ - تاریخ انتشار : ۲۵ خرداد ۱٣۹۵
|
از : ابی راستگو
عنوان : جواب برای - آرمان -
منظور من که گفتم "سر خود آمریکا هم کلاه رفته با روی کار آوردن خمینی" به خبرهای جدید و افشای اسناد سیای آمریکا است که خمینی در زمان حضورش در فرانسه به آمریکا به جیمی کارتر قول میدهد که منافع آمریکا در ایران محفوظ و دست نخورده باقی میمانند اگر او در ایران حکومت اسلامی راه بیاندازد. ولی بعد دیدیم بعد از کوبیدن میخ قدرتش گفت آمریکا شیطان بزرگ است و قطع رابطه کرد و تسخیر سفارت آمریکا در تهران را هم انقلاب دوم خواند و بقیه ماجرا و برخی حرکات ضد آمریکائی طوریکه برخی رفقای فدائیان خلق اکثریتی فریب حرفهایش را خوردند و فکر کردند خمینی ضد امپریالیست آمریکا است و دنباله رو شدند. حرف شما درست است که آمریکا با ایران هراسی و لولوخورخوره کردن ج.ا. توانست حضور خودش را در خلیج فارس محکم تر کند و میلیاردها دلار به کشورهای عربی تسلیحات جنگی بفروشد و کاسبی کند بخاطر ترس شان از ج.ا. ولی در کل دیدند که در دوران ۵۷ و انقلاب اسلامی که هنوز جنگ سرد بین غرب و شرق کمونیست روسیه و متحدانش بود حضور حکومت اسلامی در همسایگی کشور اتحاد جماهیر شوروی سابق میشود از اسلام و حکومت اسلامی خمینی مرتجع بعنوان ابزاری علیه کمونیستهای خدا نشناس روسیه بعنوان عامل ضد نفوذ استفاده کرد مثل همان جریان حمایت آمریکا از بن لادن رهبر طالبان برای نبرد بر علیه حضور روسیه در افغانستان در ابتدای قدرتگیری بن لادن که اسنادش در فیلم مستند در شبکه های تلویزیونی آلمان هست. منظور من که گفتم سر خود آمریکا هم کلاه رفت یعنی ایران را بعنوان پایگاه نظامی اش از دست داد و بیاد ندارم که بعد از انقلاب اسلامی نفتی مفت به آمریکا فروخته شد. سند رو کنید! شاید بخاطر تامین هزینه سرسام آور جنگ ایران و عراق؟ تا فرصتی دیگر .. خوش باشید!
۷۴٨۴۱ - تاریخ انتشار : ۲۵ خرداد ۱٣۹۵
|
از : ابی راستگو
عنوان : جواب برای حمید ارجمند
جناب گفتار من کجایش خارج از چهار چوب ادب و متانت بود؟ آقای محترم شما اگر کامنتهای زیر را به دقت خوانده باشید من نظرم را در باره نوشته سرور گرامی رفیق اشرف دهقانی ابراز کردم و لطفا بخوانید. چونکه نوشتید:نظر خود را در مورد پاسخ خانم اشرف دهقانی برای یکبار بیان کنید... شاید حواستان نبود؟ کلمه لمپن را خوب آمدید و مسئول این سایت خودش بهتر میداند و نیازی به ارشاد ( اسلامی ) شما نیست. منظور من از احمق خواندن شاه نداشتن شعور سیاسی او بوده با اینکه تحصیل کرده غرب بوده و تربیت شده در اروپا و خیلی خوب میدانست که ساختار سیاسی دمکراتیک یک جامعه بر چه ارکانی باید استوار باشد. تمام مصاحبه هایش در یوتیوب هست که به سه زبان مسلط انگلیسی و فرانسوی و آلمانی جوابگوی سوالات خبرنگاران غربی است که سیاسیون مخالف خودش را تروریست میدانست و مخالف بازشدن فضای سیاسی بود. وگرنه به شما حق میدهم که در چپاولگری ثروت مردم ایران خیلی عاقل بود و احمق نبود. گویا فراموش کردید که شاه هم مثل حکومت اسلامی ملاها با زور اسلحه و بگیر وببند و وحشت انداختن توانست ۳۷ سال حکومت کند یا اینکه شاید هنوز هم نمیدانید؟ مردم اگر حکومتی را حتی طولانی زمان تحمل کردند دلیل بر عقل سیاسی داشتن شان نیست بلکه ناآگاهی و ترس از عاقبت زبان سرخ داشتن است اگر که لب به اعتراض باز کنند. جناب ارجمند از شما بعید است ( با بعضی نوشته های خوبتان و کامنت تحسین من در زیرشان ) که به شیوه ج.ا. میخواهید به نحوی دهان دیگر اندیشان را با تهمت لمپنی و غیره ببندید. کمی دمکراسی را تمرین کنید ضرر ندارد. به نظر من شاه احمق جاده صاف کن خمینی مرتجع بوده و شد با سیاستهای غلطش که ما الان گرفتار حکومت اسلامی ننگ یک مشت ملای مرتجع شدیم. بیشتر وقت ندارم جواب بدهم. موفق باشید!
۷۴٨۴۰ - تاریخ انتشار : ۲۵ خرداد ۱٣۹۵
|
از : ابی راستگو
عنوان : جواب برای masoud memar
گویا برداشت من از کامنت شما کمی اشتباه بود و من اینطور فهمیدم که شما غیر مستقیم میخواهید بگوئید افرادی مبارز مثل خانم دهقانی که در سقوط رژیم شاه نقشی فعال داشتند از طرفی دیگر بخاطر بدست گرفته شدن قدرت سیاسی بعد از انقلاب توسط خمینی مرتجع هم مسئول هستند و باید مسئولیت تاریخی به عهده بگیرند و از مردم عذرخواهی کنند تا اعتماد از دست رفته نسبت به گروههای چپ شاید دوباره احیا شود. به عبارتی دیگر ما چپی های اوایل انقلاب ( با صدها شهید دادن و از دست دادن بهترین رفقا ) تازه یک چیزی به ملت بدهکار هم شدیم. آنطوری که شما نوشتید: سقوط سلطنت پهلوی و تثبیت جمهوری اسلامی را بمثابه یک تحول رو به جلو و توأم با دستآوردهای بنیادی ارزیابی میکنند....! تثبیت ج.ا. کجایش تحول رو به جلو است و توام با دستاوردهای بنیادی؟ اینهم از آن حرفهای فرخ نگهداری است و همسویه شدن با ج.ا.! منظور شما از دستاوردهای بنیادی چیست؟ جای تاج اعلیحضرت َشاهنشاه ( سایه خدا ) را عمامه گرفت (اصل خدا ) با ساختار سیاسی اسلامی دو چندان بدتر و ظلم و ستم و فقر و سرکوب بیشتر در کنار حیف و میل شدن میلیاردها دلار ثروت ملت ایران برای اهداف اسلامی رژیم ملاها. اگر شما تحولات در ج.ا. را رو به جلو و به فال نیک میگیرید پس دیگر ما اپوزیسیون فعلی حرفی برای گفتن نداریم و اوضاع ایران و مردمش همه چیز بر وفق مراد است و باید ساکت سرجایمان بنشینیم و برای همین هم گویا به قول شما مردم ایران اعتنائی به اپوزیسیون نمیکنند. تازه مگر مجالی بوده که چپی ها در گذشته اعتماد مردم را بدست آورند؟ ما تا خودمان را دیدیم همیشه سرکوب بود و بگیر و ببند و خفقان و شکنجه در هردو رژیم. رژیم ملاها اگر از اپوزیسیونش وحشت ندارد آزادی بیان را در ایران مجاز کند تا شماها ببینید که میشود بین مردم پایگاه سیاسی درست کرد و اعتمادشان را جلب کرد و یواش یواش جامعه را رو به تحول واقعی و پیشرفت سوق داد. حالا شما به ما بگوئید که ما در شرایط فعلی چطور اعتماد از دست رفته نسبت به اپوزیسیون را بدست بیاوریم؟ لطفاً کلی گوئی نکنید! شما که میگوئید برنامه اپوزیسیون با واقعیتگرائی جامعه ایران منطبق نیست و فاصله دارد و برای همین گوش شنوائی پیدا نمیکنند حتما باید شما هم بدانید کجای کار ما میلنگد و لطفاً راه حل نشان بدهید تا همیشه مدیون شما باشیم و کمکی به باز شدن کلاف سر درگم اپوزیسیون کرده باشید. پیشاپیش ممنونم از زحمات شما. به گوشیم بفرمائید!
۷۴٨٣٨ - تاریخ انتشار : ۲۵ خرداد ۱٣۹۵
|
از : آرمان
عنوان : مطمن هستی؟
ابی راستگو نوشت که:
"خصوصاً آمریکای بی همه چیز که ما را قربانی خمینی فریبکار کرد و سر احمق خودش هم کلاه رفت."
مطمنی؟! نفت که مفت فروخته شد و سلاح هم کلی فروختند. اجناس را هم که چند برابر قیمت فروختند پس چطوری "سر احمق خودش هم کلاه رفت"؟!
۷۴٨٣۶ - تاریخ انتشار : ۲۴ خرداد ۱٣۹۵
|
از : حمید ارجمند
عنوان : خطاب به ابی راستگو !
آقایی که نام راستگو را برای خودشان انتخاب نموده اند ! بهتر است بجای گفتاری خارج از چهار چوب ادب و متانت نظر خود را در مورد پاسخ خانم اشرف دهقانی برای یکبار بیان کنید ، صفحه نظرات جای فحاشی و رواج فرهنگ گفتاری لمپنیسم نمیباشد ، با احمق خواندن محمد رضا شاه سابق بطور زیرکانه ای شما به همه ملت ایران توهین میفرمایید حتی به جانباختگان فدایی و دیگران زیرا یک احمق هیچگاه نمیتواند ۳۷ سال در کشوری حکومت کند و بر ملتی حکومت کند ! او را میتوان دیکتاتور و مستبد خواند ولی احمق، احمق گفتن شما نشان دادن آدرس عوضی میباشد ! یعنی ما و همه اجازه دادیم که یک احمق بر ما سالها حکومت کند ؟! با دیدگاه شما تمام حکومتهای دنیا و استعمار گران و چپاول گران احمق تشریف دارند و فقط امثال شما صاحب تفکر و اندیشه میباشید ، خودمان را گول نزنیم اگر همین متن نوشته شما را در مجامع واقعی حقوق بشری و افراد اندیشمند ترجمه کرده و به دید دیگران گذارد فکر میکنید آنها شما را در کدام دسته بندی قرار میدهند ؟ شما با نوعی نخوت و از موضع بالا در مورد نظر یک ایرانی آنچنان کلماتی در پوشش نظر ارائه کردید که بقول معروف نظرتان که اینگونه است وای به وقتیکه صاحب قدرتی باشید !
۷۴٨٣۵ - تاریخ انتشار : ۲۴ خرداد ۱٣۹۵
|
از : masoud memar
عنوان : حضور ابی راستگو
حرف من نه ارزشگذاری است نه بررسی علل مبارزه نه چگونگی تثبیت جمهوری اسلامی که البته همه آنها مهم و قابل بررسی است بلکه بعده گرفتن مسئولیت تاریخی است. من نگفتم : تمامی سیاستورزانی که برای سرنگونی سلطنت پهلوی فعالیت کردند ٬ جا دارد تا عذرخواهی کنند . حرف من روشن است : کسانی که جمهوری اسلامی جایگزین سلطنت پهلوی را بدتر و بعنوان عقبگرد تاریخی ارزیابی میکنند ٬جای عذرخواهی دارد چون دانسته یا ندانسته جمهوری اسلامی را جایگزین سلطنت پهلوی کردند . اما کنشگران سیاسی که مثل من نوعی سقوط سلطنت پهلوی و تثبیت جمهوری اسلامی را بمثابه یک تحول رو به جلو و توأم با دستآوردهای بنیادی ارزیابی میکنند نه تنها جای عذرخواهی ندارد بلکه فعالیتشان که منجر به سقوط سلطنت پهلوی شد را جزو کارنامه درخشان خود قلمداد میکنند . اما در مورد نقش و رابطه اپوزسیون با افکار عمومی جامعه فقط به این بسنده میکنم که اگر همین جامعه مخالف حکومت به اپوزسیون اعتماد داشت همان ۷۶ از جمهوری اسلامی عبور کرده بود . امروز شکاف چنان عمیق است که اگر بگویم پرنشدنی است اغراق نکردم.
۷۴٨٣۴ - تاریخ انتشار : ۲۴ خرداد ۱٣۹۵
|
از : ابی راستگو از دوسلدورف آلمان
عنوان : برای masoud memar
آقای محترم اگر اشتباه نکنم شما هم از آندست برج عاج نشین هائی به اصطلاح روشنفکر هستید که همیشه بعد از رخ دادن انقلاب ۵۷ به خودش میبالد که از قبل میدانست که انقلاب کار بجائی نمیبرد و یک اشتباه بوده و حالا گویا ما انقلابی های ۵۷ که سینه مان را جلوی گارد شاهنشاهی سینه سپر کرده بودیم تا شاخ شاه احمق را بشکونیم و موفق هم شدیم و نسل ما به خودش افتخار هم میکند حالا باید به زعم شما از مردم عذرخواهی بکنیم که به جای شاه دیکتاتور حکومت اسلام فاشیستی ملاها را سر کار آوردیم. پدر جان از کدام مردم اکثریت بیسواد ایرانی مذهب زده باید عذرخواهی کنیم که نیت انقلاب ما چیز دیگری از آب در آمد بجای حکومت مردم بر مردم؟ شما که فردی باسواد هستید باید بهتر بدانید که فاکتورهای مختلفی در به ثمر رسیدن یک انقلاب نقش دارند خصوصاً نقش قدرتهای خارجی و مداخلاتشان که همیشه برای مردم ایران تصمیم گرفتند و هنوز هم میگیرند خصوصاً آمریکای بی همه چیز که ما را قربانی خمینی فریبکار کرد و سر احمق خودش هم کلاه رفت. یک انتقاد بجا به سران سیاسی مخالف شاه در آنزمان وارد هست که چطور شناخت درستی از ارتجاعی بودن خمینی نداشتند و از قبل به مردم هشدار ندادند که او چه جانور عرب زاده و مرتجعی است که برای اسلام عقب مانده اش حاضر است تمام ثروت ایران را با مردمش برباد دهد و دیکتاتوری اسلامی بر پا میکند. آقای محترم اگر جامعه ایرانی به اپوزیسیون بقول شما بی اعتناست بخاطر برحق نبودن خواسته های گروههای مخالف نیست بلکه اپوزیسیون امکانات ندارد تا صدایش به گوش مردم برسد و رژیم آخوندها میلیاردها دلار خرج تبلیغات شبانه روزی خودش و اسلام ننگش میکند در مقایسه با امکانات نداشته اپوزیسیون. و هر صدای مخالف خودش را سانسور و خفه میکند. گذشته از اینها ما ایرانیها با دروغهای اسلامی و خداپرستی و یک سری ارزشهای کاذب بزرگ شده و تربیت میشویم و روی این مردم کار کردن تا بفهمند جامعه پلوراستی و دمکراتیک چیست کار آسانی نیست. به فرض اینکه به درخواست شما حالا مسئولین سابق چپ انقلاب ۵۷ که به سهم خود شریک و باعث سرنگونی شاه احمق شدند ( نتیجه اش ملت ایرانی و ایران از چاله به چاه سیاه ارتجاع اسلامی افتادند!) از مردم عذر خواهی هم بکنند به خاطر دزدیده شدن انقلاب توسط خمینی دجّال،فکر میکنید مردم از فردا به دنبال اپوزیسیون راه خواهند افتاد؟ پشت گود نشستن و گفتن لنگش کن راحت است. بروید توی مردم و کار سیاسی آگاه سازی مردم ناآگاه و کم سواد و بیسواد بکنید آنوقت ببینید با چه مشکلاتی برخورد میکنید البته اگر دلتان به حال ایران و مردمش میسوزد و از داشتن چنین حکومت ننگ اسلامی به رهبری یک ملای مرتجع شرم میکنید که به عنوان یک ایرانی سر بلند کنید. اگر بلدید نسخه برای رهائی ایران و مردمش از شر حکومت ملاهای واپسگرا و خرافه پرست ببیچید بفرمائید این گوی و این میدان آقای تابان در همین سایت! ما به گوشیم!
۷۴٨۲۷ - تاریخ انتشار : ۲۴ خرداد ۱٣۹۵
|
از : آ. بزرگمهر
عنوان : پاسخ به پاسخ masoud memar
از سیستم ها صحبت کنیم.
واقعیات عینی و تاریخی از ناکار آمدی سیستم های تمامیت خواه و توتالیتر حکایت می کند. ولی حاکم هستند. منقدان قربانیان اصلی این سیستم ها می باشند.
ـ دوره ی بعداز شهریور ۱۳۲۰ ادامه ی جنبش مشروطه بود. میرفت که « سیستم» پارلمانی مشروطه ـ دموکراسی نمایندگی ـ و حکوت چند حزبی نهادینه شود. جدا از اینکه احزاب راست ، میانی و چپ چه ضعف ها و خطاهائی داشتند. نیروهای ملی در سیاست دست بالا را داشتند. (حزب توده غیر قانونی شد)
ـ بعداز کودتای ۲۸ مرداد ۳۲ جنبش مشروطه و دستاوردهای پارلمانی و دموکراسی و فعالیت های چند حزبی و تمام نیروهای ملی زیر ضرب رفتند و تا حد زیادی منحل گردیدند. "سیستم" حکومتی جدیدی پایه ریزی شد که که نیروهای خارجی و عمال آنها در آن دست بالا داشتند.(فقط ۳۰ هزار مستشار آمریکائی در ایران بود) دیگر حکومت تمامیت خواه مجالی به« دموکراسی نمایندگی » نداد.
نیروهای مختلف سیاسی در اینکه شاه و دربار در "سیستم " حکومتی نقش فائقه داشتند همسو بودند و یک قرار داد نا نوشته و ضمنی برای به زیر کشیدن او وجود داشت . در این باره نقد کنید. چه باید می کرد؟
شما می توانید بپرسید : خب در ۲۲ بهمن مردم و تمام مخالفان و منقدان "سیستم " تمامیت خواه شاهنشاهی مطلقه، شاخ آنرا شکستند ولی چرا برای ساختن " سیستم " جایگزین همه چیز به مشروعه خواهان سپرده شد؟ این سئوال را از همه بپرسید و پاسخ آنها را بشنوید.
شما نیک می دانید که در ۲۵ سال حکومت پادشاهی مطلقه فعالیت های صنفی و سیاسی ممنوع گردیده بود. وی نیروهای ملی ، مذهبی ، چپ ، دموکرات ، لیبرال ، قومی ، دانشجوئی ٍ روشنفکری و.و. با محدودیت ها مختلف به بقای خود ادامه دادند و مردم از فعالیت اجتماعی در ۲۵ سال بکلی دور بودند جز تک وتوکی اعتراضات و اعتصابات مقطعی و خود جوش ..
بحث اینکه چرا روحانیون و خمینی هژمونی داشتنید را نباید علیه سایر نیروها که ۲۵ سال در سایه یا زیر زمینی فعالیت کردند درشرائط جنگ سرد بکار برد. باید دیگر موضوعات مثل صادرات نفت در انتقال سیستم سرنگون شده و جایگرین را در نظر داشت که چه نقش عمده ای داشت . در آن روزها نفتگران از تمام نیروهای سیاسی عمده تر بودند...... حتی در" بهار عربی" و بعداز "سوسیالیزم واقعا موجود" نیروهای مذهبی دست بالا را داشتند با نتیجه ی دیگری ... تونس اولین کشوری است که در این تبدیل سیستم ها تا امروز موفق بوده است.
برای اینکه خیالتان را راحت کنم: نه در کشور های اروپائی و نه صد البته در خاورمیانه و ایران حضور قانونی و علنی احزاب چند درصدی چپ تحمل نمیشود. حتی بدون وجود "سوسیالیزم واقعا موجود" . برعکس هنوز حربه "لولوی کمونیسم" برای ادامه ی غارت و استثمار با تمام دروغ ها و تحریف هایش ادامه دارد. باید دید چگونه حکومت تمامیت خواه فعلی با چه سفاکی ، حمام خون و جنگ و ترور و اعدام سوار بر سرمایه داری وابسته زمان شاه شد تا نفت صادر شود. نقش مردم بعداز ۲۵ سال دروغ و انفعال با جشن های تاج گذاری و ۲۵۰۰ ساله و تک حزب "رستاخیز "؟ امروز هم سیستم تمامیت خواه ؛ حزب راست و میانه و چپ نداریم همه چیز فقط به کام "شریعتمداران". حقوق و وظیفه بقیه مردم کدام است؟
۷۴٨۲۰ - تاریخ انتشار : ۲۴ خرداد ۱٣۹۵
|
از : masoud memar
عنوان : حضور محترم آ. بزرگمهر
شما بطور خلاصه شرحی از چگونگی دوران پهلوی دادید و چگونگی ورود ولایت فقیه در قانون اساسی که البته طبق اسناد موجود اصرار خمینی به همه پرسی گذاشتن قانون اساسی بود که با اعتراض برخی بعنوان پیش نویس قانون اساسی از آن یاد شد و برخلاف خواست خمینی اصرار کردند تا برای تدوین قانون اساسی جدید مجلس موسسان انتخاب شود و خمینی برخلاف میل بدان تن داد و رفسنجانی نیز خطاب به آنها از جمله بنی صدر تأکید کرد که مردم چون با مسائل آشنا نیستند به نمایندگانی رأی خواهند داد که محصولش با آن چیزی که دم دستتان است فرق ماهوی خواهد داشت و باب میلتان نخواهد بود اما حرف آنها یکی بود و اصل ولایت فقیه در قانون اساسی نوین گنجانده شد . قصد من ورود به چگونگی روند و دلایل گوناگون آن نبوده و نیست. بلکه پذیرفتن مسئولیت خویش در تحولات تاریخی است. کسی که برآیند انقلاب را قهقرا میداند یعنی حفظ سلطنت پهلوی را مفیدتر ارزیابی میکند و اساسأ اگر در سقوط رژیم نقش داشته است باید شفاف خود را نقد کند و از مردم عذرخواهی بکند . اینکه ما چیز دیگری از سقوط رژیم انتظار داشتیم صرفأ اثبات میکند که از منظر جامعه شناسی و سیاست و آینده نگری با واقعیات فاصله عمیقی داشتیم و دیدمان قد نمیکشید که چه خواهد شد . حال باید پرسید چرا باید جامعه به چنین اپوزسیونی که فرسنگها با واقعیات سیاستگذاری میکرد ٬ اعتماد کند ؟ چنان که تحولات چهار دهه و جاری نشان از بی توجهی جامعه به کل اپوزسیون دارد .
۷۴٨۱۴ - تاریخ انتشار : ۲٣ خرداد ۱٣۹۵
|
از : الف رستمی
عنوان : درود بر شما
درود بر شما رفیق دهقانی مبارز!
واقعا از خواندن آن مصاحبه متاثر شده بودم و نوشته افشاگرانه و پر مضمون شما روحیه بخش بود.
دستمریزاد
۷۴٨۰۶ - تاریخ انتشار : ۲٣ خرداد ۱٣۹۵
|
از : م. محمدی
عنوان : به: jamshid MINA
همه این ها عزیز که اینجا هست، دیالوگ است. حرف درست شامل مرور زمان نمی شود و در همین تاریخ بالای سایت است که نوشته می شود.
" کالبد کنونی زمانه در اشغال روحی بسیار فرو مایه است " ( رفیق رشه در پاسخ به این جور یاوه ها در نظرات ).
به پیوست: پیرامون جعلیات ساواکی و ساوامایی (معتمد – مصداقی)- مهدی سامع
http://www.iran-nabard.com/etelayeha/javab۲۰mosahebeh۲۰mesdaghi.pdf
۷۴۷۹٨ - تاریخ انتشار : ۲٣ خرداد ۱٣۹۵
|
از : آ. ائلیار
عنوان : آلترناتیوسازی
با احترام به دیدگاه یادگار صمد و بهروز،
فکر میکنم به بهانه ی حاکمیت فاشیستهای اسلامی میخواهند روی سیاه دیکتاتوری شاه را سفید جلوه دهند و در این رابطه ساواک را تطهیر می کنند. تا در شرایط خلاء قدرت اگرشد بار دیگر سلطنت را حاکم کنند.
مطرح کردن ساواک و سلطنت طلبان، و حمله به مبارزان در این رابطه معنی میدهد. زندانیان سیاسی واقف اند که اوراق بازجویی ها، داستانسرایی شکنجه گران، فاقد سندیت اند.چون اساس کار زندانی فریب بازجو بوده، و شکنجه گر نیز قسم خورده که دروغ بگوید. بنابرین تنها به سخنی میتوان استناد کرد که زندانی در شرایط آزاد با میل خود، صادقانه و با شواهد مطرح میکند.
دید کلی مقاله که بعد از نشان دادن نادرستیها،عدم اعتماد به سخن این ساواکی قسم خورده را پیشنهاد میکند درست است.
ممنون از پاسخ اسطوره ی آذربایجان، رفیق اشرف دهگانی.
۷۴۷۹۷ - تاریخ انتشار : ۲٣ خرداد ۱٣۹۵
|
از : آ. بزرگمهر
عنوان : چند کلمه برای jamshid MINA وmasoud memar
کامنت های شما را خواندم و فکر می کنم خیلی از واقعیت های ایران دور است
چون در حکومت گذشته علیرغم توسعه ناموزون سرمایه داری در کشور، نهادهای اجتماعی لازم در جامعه در حال رشدسرمایه داری از جمله احزاب ، سازمانهای سیاسی و صنفی ی اقشار مختلف وجود نداشت. حتی سرمایه داران و اقشار بالائی و مستقل جامعه، این حق را نداشتند. تکلیف بقیه اقشار میانی و کارگران و زحمتکشان معلوم است.
دو حزب حکومتی مردم و ایران نوین وجود داشت که تبدیل به رستاخیز شد که حزب بوروکرات های دولتی ِ فسیل و درباریان و صاحب منصبان حکومت بود که اصلا تکتوکرات ها و متخصصین را درک نمی کردند. رژیم تا در سال ۵۷ نتوانسته بود برای خود حتی یک سیاه لشگر جمع و جور کند. مشارکت در انتخابات معنی نداشت و زنان از سال ۱۳۴۱ تا ۱۳۵۳ بعداز چند دوره، کمی از ۲۰۰ هزار رای به صندوق های رای مجلس می ریختند. ولی میلیونها نفر برای رفتن شاه بسیج شدند. در این باره صحبت کنیم . قرار بود با رفتن شاه مجلس موسسان تشکیل شود که تضییقات زمان شاه بر طرف شود.
چنین نشد و خمینی با مجلس خبرگان حکومت ولایت فقیه را بر ویرانه های سرمایه داری وابسته بنا کرد. صد هزار مرتبه از گذشته بد تر با شعار های عوام فریبانه و پوپولیستی برای " مستضعفان" مانند سلفش دهان ها را بست و قلم ها را شکست و بار دیگر جامعه محروم از احزاب و سازمانهای صنفی اقشار مختلف گردید تا ثروتهای جامعه را بنفع خود بالا بکشند. جنگ هم دست او را باز کرد که سرکوب کند.
سئوال این است که این چه جامعه ی سرمایه داری است که نمایندگان کارگران ، کار مندان و حقوق بگیران، هیچ سازمان سیاسی و صنفی ندارند و فقط سرمایه داران "مکتبی" و "مسلمان " حق اظهار نظر و شرکت در تصمیمی گیری های اجتماعی مانند مجلس و سایر نهادهای دولتی و غیر دولتی دارند؟ یه این موضوع فکر کرده اید. اقشار مختلف حزب و سندیکا لازم ندارند؟
نیروهای سیاسی در دو رژیم منحط سرمایه داری عجیب و غریب ایران علیه اقتدار گرائی بر خاستند و با قربانیان زیاد شکست خوردند. ولی این بهیچ وجه آلودگی های دو حکومت که به هیچ نیروئی جز خودش رحم نکرد و حتی سرمایه داران در سیاست گزاری ها نقشی نداشتند و در این حکومت حتی اموال آنها مصادره شد را توجیه نخواهد کرد. فاجعه سیاسی ایران ابعاد عظیمی دارد که میلیونها مهاجر یک گوشه ی آن است. ما نیاز به تغییر سیاست های کلان داریم. چسبیدن به کلیشه ها دردی را دوا نمی کند. ما در ایران چی داریم که اپوزیسون داشته باشیم ؟ اپوزیسیون باید حقوق و وظایف داشته باشد می توانید در این باره حرف بزنید؟
۷۴۷٨۷ - تاریخ انتشار : ۲۲ خرداد ۱٣۹۵
|
از : jamshid MINA
عنوان : DIALOGUE ARI MONOLOGUE NA
رفقای سابق توجه کنند که هرکسی با شما موافق نیست نباید بدارش زد جهان رو بتکامل میرود ما هم همچنین ولی بعضی ها هنوز حرفهای چهل سال قبل را تکرار میکنند در ماتریالیست دیالکتیک خواندیم که انتقاد از خود شرط اول است تا کنون کدامین رهبر چپ بیاید از خودش انتقاد کند بیائید کمی دیالوگ داشته باشیم و نه منولوگ ستایش از خود من در کنفدراسیون کتاب خانم دهقانی میفروختم چپ ایران که سوسیالیسم علمی را درگفتگوداشت بناگاه پشت سر عقب مانده قشر جامعه قرار گرفت چرا؟ اکنون نه چپم ونه راست ولی خردگرا ..
۷۴۷۷۷ - تاریخ انتشار : ۲۲ خرداد ۱٣۹۵
|
از : ایکاروس
عنوان : همکاری با نیروهای امنیتی ایران
نمی دانم در ادامه همین مصاحبه اقای مصداقی با "معتمد" و یا در مصاحبه دیگری است که این ساواکی از تماسش با نیروهای امنیتی ایران هنگام مراجعه به سفارت ایران در پاریس جهت پیگیری پرداخت حقوق عقب افتاده ۳۷ ساله اش می گوید، که چطور سر عنصر امنیتی ایران را جهت درخواست همکاری با آنها به طاق می کوبد و یک سری قهرمان بازی و جیمزباند بازی دیگر. ظاهرا نیروهای امنیتی ایران از او میخواهند ارتباطشان را با پرویز ثابتی برقرار کند تا حقوق عقب افتاده اش را پرداخت و سایر مزایایی دیگر را برایش فراهم کنند وایشان مدعی است که درخواست آنها را رد کرده و کله پایشان نموده. با در نظر گرفتن اینکه عنصر خود فروخته و مزدور رژیم "عرفان قانعی فر" بعدا" به ثابتی دست یافته و مصاحبه ای می کند، آیا نشان از پذیرش احتمالی درخواست رژیم توسط "معتمد" و فراهم کردن این ارتباط و همچنین قول همکاری در ارائه لاطائلات در مورد نیروهای انقلابی و در عوض رسیدن به حقوق عقب افتاده ۳۷ ساله خود و سایر مزایا نیست؟
۷۴۷۷۵ - تاریخ انتشار : ۲۲ خرداد ۱٣۹۵
|
از : م. محمدی
عنوان : پاسخ به کریم و باقر و اصغر
کریم و باقر و اصغر پرت و پلا نگویید؛
نوشتم که همانی را به شما بگویم که اشرف دهقانی در پاسخ به ادعای ساواکی گفت.
با درود به اشرف دهقانی که تا توانسته ریز و درشت مناسب را نوشته است.
۷۴۷۷٣ - تاریخ انتشار : ۲۲ خرداد ۱٣۹۵
|
از : masoud memar
عنوان : تعیین تلکیف با تاریخ
تاریخ سازمانهای مخفی را هر کسی هم بنویسد بطور یقین مورد قبول همه نخواهد بود چون اولأ از همه چیز باخبر نبوده است دومأ چند دهه رویش برف باریده است سومأ منافع جناحی اجازه نخواهد داد چهارمأ به تبع تشکیلات مخفی ٬ فاقد پروتکل رسمی و طبقه بندی اسناد است مگر شفاهی ! . آن چیزی که در درجه نخست جامعه بدان توجه میکند نه چگونگی لو رفتن قراری بلکه نتیجه مبارزه علیه حکومت قبلی است بطور روشن سقوط پهلوی و جایگزین شدن جمهوری اسلامی . شترسواری دولا دولا نمیشود مگر آنکه جامعه را کور تصور کرد. یا باید پذیرفت جمهوری اسلامی یکقدم در جهت منافع کشور بوده است یا سقوط سلطنت پهلوی کشور را جند دهه به قهقرا برده است. عدم شفافیت روشن و گریز از پاسخگوئی و * مسئولیت تاریخی * یک دستآورد صد در صدی دارد و آن عدم اعتماد جامعه بخصوص نسل نوین و به تبع آن فاقد پشتوانه مردمی شدن حتی بعد از گذار به مرحله نوین تاریخی . بهانه کردن اهداف و انگیزه باعث خط کشیدن روی مسئولیت نمیشود هر فعالیت سیاسی یک انگیخته ای دارد ٬ انگیخته سرنگونی سلطنت پهلوی ٬ جمهوری اسلامی بود و انگیزه هر جریانی هر چه بود فرقی در انگیخته نمیکند . این درسی است که با اسناد و رویدادهای تاریخی میتوان دید که جامعه در یکصد سال اخیر کسب کرده است اما متأسفانه اپوزسیون بدان نپرداخته است بنابراین برخی از اپوزسیون پشت مردم حرکت میکند و برخی در مقابل حرکت مردم .
۷۴۷۷۰ - تاریخ انتشار : ۲۱ خرداد ۱٣۹۵
|
از : امیر ایرانی
عنوان : پرداختن به رخ دادهای که بخشی از فعالیتهای مبارزاتی محسوب می شوند
چون این مسائل بخشی از حافظه تاریخی مبارزات را می سازند قطعاً هر اظهار نظری که از طرف بازماندگان و یا افراد نزدیک به آن رخ دادها ابراز گردد آن اظهار نظر بگونه ای مورد توجه قرار خواهد گرفت . تاثیری نیز برجا خواهد گذاشت. اما چون این مسائل با بازیهای اطلاعاتی و امنیتی گره می خورند چه بسا حقیقت هیچ وقت بر ملا نمی گردد و یا حقیقت در میان اظهار نظرات مختلف گم می شود. اما چیزی که برای درس آموزی نسل بعدی می تواند مفید واقع شود ؛ انگیزه مبارزاتی و هدف مبارزاتی است. که با بودن این دو و پرداختن به آنان قطعاً قضاوتهای صحیحی در مورد درست بودن انگیزه و هدف و اقدامات مبارزین شکل خواهد گرفت. با توجه به مصاحبه انجام گرفته و نوشتار سرکارخانم اشرف دهقانی می توان به نکاتی اشاره کرد و مشخص کرد مطالب مطرح شده در مصاحبه در پی القا چه چیزی بوده و آورده خانم دهقان چه چیزی را نمایان می کند. اما باید دانست بازیگران اطلاعاتی وامنیتی آنهم از مقامات رده بالا در سازمانی بنام ساواک که بعد از ۲۸ مرداد دیگر بخشی از سیا محسوب می گردد و با هماهنگی او در منطقه عمل میکند و فعالیتش در منطقه در بُعد داخلی کشور ایران فعال است برای این بازیگران اطلاعاتی و امنیتی دوره بازنشستگی وجود نخواهد داشت. اینان دوره ی خاموشی دارند. اما وقتی کُد آنان فعال شود آنان نیز براساس ماموریتشان فعالیتها را پی خواهند گرفت و در چارچوب همان خواسته های سازمانی عمل خواهند کرد و هر اظهار نظری را که ابراز کنند در راستای اهدافی خاص خواهد بود. می دانیم بعد از برخورد و سرکوب روحیه ملی ایرانی، سیا حضورش را بصورت پررنگی توسط ساواک که دیگر بخشی از او محسوب می شد عملی کرد. و چون امریکا پی برده بود که روحیه ملی ایرانی می تواند برای ایرانیان محرک بسیار کار سازی شود واین روحیه نیز پتانسیل ایجاد دمکراسی و آزادی را هم در کشور دارد و سر ریز این تحولات نیزبه پیرامون سرایت خواهد کرد و ایران در منطقه محوریتی دمکراتیک ساز خواهد یافت که در آن دوران رواج این روحیه دمکراسی خواهی و آزادی خواهی برای تفکر توسعه طلبانه امریکا و بقیه و حتی شوروی وقت می توانست خطر ساز باشد براین اساس بعد از کودتای ۲۸ مرداد برای ساواک؛ چگونگی مبارزه با مخالفین بگونه ای جدید تعریف می شود. با توجه به احساس خطر از روحیه ملی ایرانی،هرز بردن توان مبارزاتی نیروهای بالقوه جامعه که بسیارانی از آنان در دانشگاه ها وجود داشتند در دستور کار سرکوبگران قرار می گیرد. که شیوه هرز بردن توان مبارزاتی چیزی نبود جزء اینکه:مبارزین را در تله هایی گرفتارکنند . که تله ها هم چیزی نبودند جزء اینکه: اقدامات آنان بصورت تشکیلاتی جدا از مردم، آنهم با ایده لوژی های مختلف، که بصورت جزایری جدا از هم و گاهاً رقیب هم و گاهاً ازبین برنده هم که هر از چندگاهی هم، به گرفتار شدگان در تله ها ضربه ای کاری وارد می کرد و آنان را دچار شوک می کرد. که برای ضربه زدن به فعالین در این روش تله گذاری شده، از همان ابتدا نیرو هایی نفوذی مورد نیاز برای اقدامات بعدی جاسازی می شد . تجربیات تاریخی در مورد ضربه خوردن و هرز رفتن نیروهای مبارز که اعمال آنان گاهاً هیچ تناسبی با شرایط جامعه نداشته یا ربطی به هدف مبارزاتی جامعه نداشته، اطلاعات لازم را میدهد. که پرداختن به آنان شاید از حوصله بحث خارج باشد. اگر به روش مطرح کردن مسائل از طرف معتمد که یک روش پلیسی گانگستری است برگردیم می بینیم ایشان در به دام انداختن و لورفتن زیرکانه عمل می کند. در این روش حداکثر اقدامات به دام انداختن را نتیجه اقدامات خود وتیمش آنهم بدون کمک گرفتن از رابط های درون تشکیلات مقابل بیان می کند. که این روش تطهیری برای طرف مقابل محسوب می شود و این عمل معتمد نوعی اعتبار بخشی به طرف مقابل است که می گوید: آنان وفادارانه در راهشان کوشا بودند. اگرچه در وفاداری و کوشا بودن نمی توان شک کرد اما این شیوه ی کار معتمد می تواند یک آدرس غلط دادنی باشد که انحرافی در فهم وقایع را ایجاد می کند. اگربه نوشتار سرکارخانم اشرف دهقانی توجه شود ایشان در عمل پاسخگویی متاسفانه بر روی عنصر احساسات تکیه کرده اند وبه شیوه شعاری که هوداران را می خواهد برای یک عمل بدون پشتوانه تئوریک آماده کند عمل می کند که این هم یک روشی بوده در کارهای تشکیلاتی با پیامدهای مخرب خودش. طولانی شد با پوزش از برزگان!
۷۴۷۶۵ - تاریخ انتشار : ۲۱ خرداد ۱٣۹۵
|
از : ابی راستگو از دوسلدورف آلمان
عنوان : برای jamshid mina
از توجیه شما برای عملکرد درست ساواک در مبارزه با مبارزان سیاسی سابق ( از دید شما گویا گروههای تروریستی ) میشود گفت که یک سلطنت طلب هستید و از دیروزیها که در مکتب خیانت به مردم ایران تربیت شدند. انتظار نمیرود که سطلنت طلبهای مفلوک دیروزی و امروزی ذره ای به مغز نداشته شان فشار وارد کنند و از تجربیات تلخ گذشته و حال درس عبرتی بگیرند. کسانیکه که هنوز که هنوز است اعمال دستگاه شکنجه گر و سرکوب گر ساواک ( سگان حلقه به زنجیر شاه ) را در رژیم خونخوار شاه جنایتکار توجیه کنند نشان میدهند که ذره ای بهتر نشدند و هنوز سودای ادامه جنایتهای خود را در سر دارند و نسبت به گروههای مبارز زمان شان هنوز چنان کینه ای به دل دارند که حتی امروزه نیز دست از دشمنی خود برنمیدارند. مبارزه دولت آلمان با RAF را با مبارزه رژیم نوکر صفت شاه و ساواک با مخالفین َشاه مقایسه کردن و توجیه پذیر جلوه دادن واقعاً کمال بیشرمی است و نشان میدهد که شما از تاریخ آلمان چقدر بیخبرید.
خطاب به مبارز خستگی ناپذیر شیرزن تاریخ مبارزه زنان ایران خانم اشرف دهقانی باید بگویم که من بعنوان هوادار سابق سازمان شما در ایام جوانی ام و بعد از انقلاب ۵۷ برایم بسیار جالبه که نام پرآوازه شما را بعد از سالیان طولانی دوباه ببینم و خیلی دوست دارم فقط بدانم که الان چند سالتان است و آیا کاملاً سلامتید ای ستاره همیشه درخشان.
در ضمن فراموش نکنید که این ساواکی مصاحبه کننده از نسل همان شعبان بی مخ های زمان شاه است و یک دروغگوی کم حافظه که فقط عشق خود مهم جلوه دادن دارد. اینها دشمن های قسم خورده ملت رنجدیده ایرانند و در ژن آنها گویا نوکری به اعلیحضرت از قبل برنامه ریزی شده است. با تشکر به نکته سنجی و تفسیر موشکافانه شما به اراجیف این ساواکی بی همه چیز! سلامت باشید و پیروز!
۷۴۷۶۴ - تاریخ انتشار : ۲۱ خرداد ۱٣۹۵
|
از : جمشید برومند
عنوان : پاسخ به باید.. باید ... jamshid mina
لطفا در ستون سمت چپ " در باره اخبار روز" را کلیک کنید تا آنرا بهتر بشناسید...
تا مجبور نشوید بنویسید : " اخبارروز اگر یک سایت خبری است.."
در ضمن بر اساس کدام "قانونی" نوشته اید :" [ باید] نظر همه طیف هاپخش کند"
مگر بقیه سایت ها چنین می کنند؟ اصلا این شرح وطایف را از کجا آورده اید؟
البته تمام چیزهائی که نوشته اید ناشی از نا آگاهی است مثلا :" اگر ارگان یک سازمان سیاسی است [باید] آنرا اعلام کند،..]
از همه جالبتر است که عملکرد حکومت بر آمده از کودتای ۲۸ مرداد را با عملکرد حامیان امریالیست آن مقایسه می کند: "در این جامن یک سئوال دارم اینکه ایتالیا با بریگارد سرخ و آلمان با گروه ارتش سرخ و فرانسه با آکسیون دیرکت همان کاری کردند ساواک کرد حالا چرا شما ادعای قهر مانی میکنید؟"
البته یادتان رفته که از سرکوب تاریخی ایرلندی ها توسط انگلیس و اسپانیائی ها توسط فرانکو و پرتقالی ها توسط سالازار و ویتنامی ها توسط آمریکا بنویسی؟
موفق باشید.
۷۴۷۶٣ - تاریخ انتشار : ۲۱ خرداد ۱٣۹۵
|
از : jamshid mina
عنوان : bitarafi
اخبارروز اگر یک سایت خبری است باید نظر همه طیف هاپخش کند،اگر ارگان یک سازمان سیاسی است باید آنرا اعلام کند،در این جامن یک سئوال دارم اینکه ایتالیا با بریگارد سرخ و آلمان با گروه ارتش سرخ و فرانسه با آکسیون دیرکت همان کاری کردند ساواک کرد حالا چرا شما ادعای قهر مانی میکنید؟
۷۴۷۶۰ - تاریخ انتشار : ۲۱ خرداد ۱٣۹۵
|
از : اصغر الهیاری
عنوان : پاسخ اشرف دهقانی به "مصاحبه" معتمد ساواکی یا به بسیاری مسائل دیگر؟
نقد "مصاحبه " را چند بار در جای دیگر خواندم .. بخصوص در خبرنامه ی گویا که ساواکی ها و شاه پرستان هر چه خواستند نوشتند و حیا هم نمی کنند. ...حال در احبار روز می توانیم چند خط دوستانه بنویسیم .ضمن اینکه اخبار روز قبلا در مورد "مصاحبه" ی کذائی واکنش خوبی نشان داد.
کاش اشرف دهقانی بر نقد "مصاحبه " و گقته های معتمد ساواکی و ایرج مصداقی تاکید می کرد و وارد قلمرو های دیگر و تحلیل های سیاسی و نقد دیگر نیروها نمی شد. در ان موارد می تواند هر چه میخواهد بنویسد . ولی نمی توان همه چیز را در یک مقاله جا داد. حیف ...
برای هریک از موضوع های مطرح شده در این نوشته وقت و کار دقیق لازم است البته در یک مقاله هم میشود همه چیز را نوشت .ولی این میشود که می بینیم. بنفع پرویز معتمد و ایرج مصداقی تمام میشود که از فشار ِنقد روی خود رها میشوند. بعنوان مثال ، اشرف دهقانی هنوز فکر می کند: " .....بررسی های تا کنونی نشان می دهند که سازمان از اواخر سال ۱۳۵۳ بر اساس خط سیاسی – نظری جدیدی که متفاوت با "مبارزه مسلحانه هم استراتژی هم تاکتیک" مورد نظر چریکهای فدائی خلق اولیه بود، ساختاری پیدا کرده بود که به واقع زمینه ساز چنان ضربه های سنگینی به سازمان شد. این خط سیاسی – نظری جدید همچنین توضیح گر این واقعیت هم می باشد که پس از فروکش ضربه های سال ۵۵ سازمان دیگر نتوانست همچون قبل تحرکی داشته و قدرتی از خود نشان دهد؛"
واقعا تاسف انگیز است که به این ارزانی همه چیز را سر هم بند کرد .آیا این ها ربطی به نقد امروز پرویز معتمد ساواکی و "محقق" ایرج مصداقی دارد؟ یا تشتت فکری و روش منطقی برخورد انتقادی را با یک موضوع را زیر سئوال می برد؟
۷۴۷۵۹ - تاریخ انتشار : ۲۱ خرداد ۱٣۹۵
|
از : علیخانی
عنوان : فدائیان و تاریخ فدائی
خانم دهقانی از سلامت شما بسیار خشنودم.
در باب تاریخ جنبش فدائی سوآل بسیار است، اما چه توان کرد که فدائیان زبان در کام کشیده اند و مردم جز از زبان نیروهای مستقیم و غیر مستقیم امنیتی چیزی نمی شنوند. (به نتیجه بررسی کمیته ای در این زمینه در سازمان اکثریت بنگرید)
آنگاه که پای واکنش است همه حاضرید (از جمله شما) اما آنگاه که جای کنش است همه در خواب. به راستی چه کسی از فدائیان باقیمانده دوران پیش از انقلاب بهمن ۵۷ بهتر، تا بتواند با جسارت و مسئولیت در شفاف سازی، زشت و زیبای آن دوران را عیان کند.
تکلیف جوانان و جویندگان تاریخ معاصر ایران بخصوص آنجا که پای فدائیان به میان می آید، چیست؟
۷۴۷۵٨ - تاریخ انتشار : ۲۱ خرداد ۱٣۹۵
|
از : البرز
عنوان : بجای صرف نیرو برای پاسخگویی به یاوه ها...
بانو اشرف دهقانی گرامی، شما صراحتاً و منطقی می نویسی؛ «... ساواکی مصاحبه شونده در همان ابتدای مصاحبه ... جای تردیدی باقی نگذاشته است که برای دستیابی به حقیقت نباید به سراغ عنصری چون او رفت...»
و نیز تأکید داری؛ «... از آن جا که من در دهه پنجاه در درون سازمان چریکهای فدائی خلق با رفیق حمید اشرف از نزدیک فعالیت مشترک داشته و از برخی از جزئیات امور در رابطه با این رفیق مطلع می باشم...»
لذا تصور می کنم، شاید بهتر آن باشد، که بجای صرف نیرو برای پاسخگویی به یاوه های اشخاصی از قبیل آقای معتمد، شما و اعضایِ باقیمانده از آن دورانِ سازمان، بی توجه به تفاوتهای فکری امروزین در جنبش فدایی، برای ثبتِ تاریخ واقعی سازمان[جنبش فدایی] دور هم بنشینید و ضمن یادآوری خاطرات و وقایع آن دوران به ثبتشان همت گمارید.
۷۴۷۵٣ - تاریخ انتشار : ۲۰ خرداد ۱٣۹۵
|
از : رشه
عنوان : چرا
خانم اشرف دهقانی، شما برای بخش بزرگی از نسل خودت و صدها هزار ایرانی جوانتر از خودت، منزله ی اسطوره ای زنده را داری. شایسته نیست دهان به دهان این خرده تلفات انقلاب بهمن بگذاری. بزرگی ی شخصیت فدایی قهرمان حمید اشرف به اندازه ایست که هیچ فرد و هیچ نهاد توانایی رساندن کمترین آسیب به آن را ندارد. و چون زنده نیست، خودش نیز بی امکان از آسیب رساندن به اسطوره اش می باشد. او به راستی چه گوارای ان نسل تکرار نشدنی ی تاریح نوین ایران است. با کمال احترام خدمتت عرض می کنم که دفاع شما از حمید در این عرصه ی تاخت وتاز بی شرمان و بی نامان نامجو، نه تنها ضروری نبود، بلکه مایه ی تعرض بی شرمانه ی آنها به شخص خود شما خواهد شد. فراموش نکن که کالبد کنونی زمانه در اشغال روحی بسیار فرو مایه است.
۷۴۷۴۶ - تاریخ انتشار : ۲۰ خرداد ۱٣۹۵
|
از : باقر شیخ الاسلامی
عنوان : کودکی بر باد رفته
آقای ایرج مصداقی ( حتمآ معروف حضور خوانندگان گرامی هستند ) با آقای معتمد از بلند پایگان ساواک در زمان شاه مصاحبه ای کرده اند و به بهانه کشته شدن حمید اشرف ، به تو ضیح و توجیه زندگی خود پرداخته اند و البته اظهار نظرهایی هم در باره سازمانهای ساسی آن زمان ( عمدتآ فدائیان خلق و مجاهدین ) و حتی بعضی شخصیت های سیاسی ، پرداخته اند .
اینکه حرفهای آقای معتمد و ادعاهای ایشان تا چه اندازه مقرون به حقیقت است ؟ من نمیدام و چندان هم برایم مهم نیست . اینکه مثلآ کشته شدن دو کودکی که در پایگاه فدائیان بوده اند ، کار خود چریکها بوده است و یا در زد و خورد متقابل کشته شده اند و اینکه اصلآ چرا آن دو کودک نباید در خانه پدر بزرگ و مادر بزرگ بوده باشند ، همه و همه به نظرم دانستنش دردی را دوا نمیکند .
در پایان مصاحبه آقای مصداقی و جوابیه خانم اشرف دهقانی ، فقط و فقط حالتی غیر قابل توصیف از تآسف به من دست میدهد که یعنی اینها بودند قهرمانان دوران جوانی من ؟ و چه دوستان عزیزی را در راه آنان از دست دادم ! . یعنی ثمره اینهمه سال خون دلخوردن و آوارگی کشیدن و به پیری رسیدن ، رسیدن به کودکی در ۵۰ سال پیش است به نام اشرف دهقانی ؟!.
انگار نه انگار که خانی رفته است و خانی آمده است . انقلاب اسلامی ، فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی ، انقلاب انفورماتیک و رشد و تغییرات دونسل در ایران . هیچ به هیچ . اینهمه سال در اروپا زندگی کنی و گیرم کتابی هم نخوانی ، قاعدتآ تلوزیون که میبینی . چنان مست ادبیات کودکانه آن سالها بودن و همان شعار ها و همان خواستها و درگیر رخوت جیمزباندی احساسات خانه های تیمی ماندن !
۳۰ سال پیش یا دوستی توده ای در خانه بحث میکردم و او همچنان از مواضع حزب دفاع میکرد . من سعی میکردم خونسردی خودم را از دست ندهم و فقط منطقی بمانم . دوست دیگری هم نشسته بود و فقط گوش میداد و مطلقآ چیزی نمیگفت . وقتی دوست توده ای ما را ترک کرد ،آن دوست دیگر با عصبانیت عجیبی گفت بزنم مخت را بدیوار ؟ گفتم چرا و تازه چرا مخ من ؟ . گفت عزیز من این دیوار است . گاهی اوقات برای اینکه همین کلمه دیوار را به کسی بگویی ، فقط یک راه دارد : مخ اورا محکم بزن به دیوار و آنوقت اگر زنده ماند ، به او بگو این دیوار است تا خوب شیر فهم شود . و تو نشسته ای و اینچنین با حوصله با این بابا بحث میکنی ؟ .
۷۴۷۴۴ - تاریخ انتشار : ۲۰ خرداد ۱٣۹۵
|
از : کریم هوادار سابق چریک های فدایی خلق ایران
عنوان : اشرف دهقانی به اخر خط رسیده است .
اشرف دهقانی دیگر چیزی برای گفتن ندارد . حکایت چریک های فدایی خلق ایران ادامه دارد ، اما اشرف دهقانی به پایان رسیده است .
۷۴۷۴۱ - تاریخ انتشار : ۲۰ خرداد ۱٣۹۵
|