پیرامون دو موضوع راهبردی چپ در ایران - احمد هاشمی

نظرات دیگران
  
    از : امیر ایرانی

عنوان : چپ و دمکراسی
اگرچه جناب هاشمی ارجمند در نوشتارش نگرانی خویش را از بی مسئولیتی گروهی که هویت چپ را برای خود تعریف کرده اند، نشان می دهد. که می توان نگرانی ایشان را از نگرانیِ عمیق تری دید؛ که آنهم وضعیت نگران کننده جامعه ایران می باشد. که عمل ایشان می تواند گویای احساس مسئولیت پذیری ایشان در قبال سرنوشت مردم ایران دید. اما در رابطه با مطالب ایشان نکاتی را می توان آورد: ایشان به موضوع مهمی بنام دمکراسی اشاره کرده، که می توان گفت: اکثر آنانی که خود را چپ میدانند در همین مسئله دمکراسی مانده اند؛ اگر آنرا بپذیرند آنان دیگر حق اینکه خود را آلترناتیو حکومت بدانند را نخواهند داشت بلکه خود را دیگر، یک بازیگری خواهند دید در کنار سایر بازیگران عرصه سیاست که با توجه به میزان پذیرش آنان در جامعه می توانند قدرت مانور داشته باشند و در صورت بدست آوردن قدرت با توجه به مدت زمان حضورشان در قدرت توان اجرای بعضی از برنامه ها را خواهند داشت. پذیرش روش دمکراسی هر نوع التر ناتیو سازیِ آرزومندانه ای را سد خواهد کرد و دمکراسی گوش زد می کند که واقعیات جامعه فعلی را باید لحاظ کرد. اما نیرو های چپ و هر نیرو ی مبارزِ تحولخواه ،قطعاً برای نوع حکومتگریِ فعلی برایران که با بودن نهادی بنام ولایت فقیه که خود مانع اصلی تحقق دمکراسی در این کشور شده، یک الترناتیو حکومتگری بنام دمکراسی را خواهد داشت! که نیروهای فعال سیاسی با بودن آن دمکراسی بتوانند با توجه به ظرفیتشان عکی العمل های لازم را برای پیشبرد امور کشور داشته باشند.
۷۴۹۹۰ - تاریخ انتشار : ٣ تير ۱٣۹۵       

    از : علیخانی

عنوان : قاچ زین و سواری
جناب هاشمی؛ چپ پیش از همه ی این تئوریها باید تعریفی از خود و پایگاه اجتماعی خود ارائه دهد! آنگاه سعی نماید بندناف خویش به پایگاه اجتماعی که لاجرم باید در داخل خاک ایران باشد، وصل نماید. باور بفرمائید در غیر اینصورت این احزاب تک نفره و اکثرا ً موجود در دنیای مجازی علت وجودی نداشته و نخواهند داشت.
لطفا ً یکی از بینهایت چپهای ایرانی موجود در خارج از کشور را انتخاب کنید و به خوانندگان با آمار و ارقام علت وجودی و پایگاه اجتماعی آنرا نشان دهید و به خوانندگان بگوئید که در سی سال گذشته این پایگاه اجتماعی مشخصا ً در کدام زمینه خط و ربط و برنامه ی این جریان سیاسی را سرمشق رفتار و کردار سیاسی خود قرار داده؟ آنگاه بیائید برنامه برای دگرگونیهای بزرگ اجتماعی بدهید.
در بررسی، شما به حق نقطه قوتی ندیده بودید و تنها به نقاط ضعف اشاره داشتید "نقاظ ضعف چپ در ایران، پراکندگی در درون و فاقد برنامه ریزی های استراتزیک نظری- سیاسی مناسب برای برپایی ائتلاف با احزاب و گروه های سیاسی دیگر و نیروهای جامعه مدنی است." البته شما بهتر از من میدانید پیش از همه ی اینها که شما بر شمرده اید باید گفت از کلیه ی احزاب و سازمانهای مدعی چپ حی و حاضر در خارج کشور به واقع چیزی باقی نمانده است و جملگی درمانده ی بازتولید خویشند. برشما بعنوان تئوریسین یکی از این جریانها وظیفه است ابتدا یک تئوری راهبردی برای پیشگیری از اضمحلال بدهید وانگاه که بر این عارضه فایق آمدید به سراغ آن بروید که چرا پراکنده اید و الا آخر.
۷۴۹۷۶ - تاریخ انتشار : ۲ تير ۱٣۹۵