گرایشات خواهان تداوم یا توقف «پروژه وحدت چپ» - نادر عصاره

نظرات دیگران
  
    از : سهراب کبیری

عنوان : ۱۸ بند اشتراکات در منشورها در کنگره فوق العاده اتحادفداییان خلق
مردم در خیابان ,بازار ,مترو ,دانشگاه,مدرسه ,درهر کوی و برزن از این حکومت فاسد صحبت میکنندومیدانند که چه نمیخواهند اما چگونه وچطور چه بخواهندرا به فرجام رسانند, به یک اتحاد نیازمند میباشد.وآن تغیر از طریق مبازه مردمی وخیزش آنان صورت میگیرد.نقاط ضعف چپ ایران پراکندگی در درون و فاقد برنامه ریزی های استراتژیک نظری_سیاسی مناسب برای بر پایی ایتلاف با احزاب و گروهای سیاسی دیگر و نیروهای جامعه مدنی است و تأثیر جنبش چپ در ایران زمانی موثر خواهد شد که سه فاکتور مهیا باشد ..۱_یک حزب متحد و کثرت گرا ۲_آلتر ناتیو برنامه ای که مورد حمایت بخش یا بخشهایی از نیروهای اجتمایی باشد.۳_رهبری سیاسی و با کفایت امروز اصول گرایان برای بقأ خود با رعب و وحشت دست به هر سرکوبی میزنند و پایگاه اصلاح طلبان هم از هم پاشیده ویقینأ مردم ایران با اتحاد شما متحد تر نوع و وسیله سرنگونی این رژیم جنا یتکار را پیدا خواهند کرد .
۷۵۰۴٨ - تاریخ انتشار : ۷ تير ۱٣۹۵       

    از : سهند خوش بین

عنوان : بد بینی masoud memar
چواب سوألات شما...۱_وحدت واتحاد با پله اول شروع وگام به گام جلو میرود.ونیروهای دیگر فدایی نتیجه آن را دنبال در صورت موفقیت روز افزون به آن ملحق خواهند شد.۲_مردم چهل سال است مبازه میکنند اما با نبود یک نیروی پیشاهنگ و ترقی خواه برآیند این مبارزات به ثمر ننشسته است ومتأسفانه به دنبا له روی از اصلاحات گول زننده این نظام فاسد رو کرده بودند که آن هم امروز بر ملا شده.۳_مسلمأ اتحا د چپ باید برنامه ونگاه ویژه ای برای نیروهای دیگر چپ از راست ترین واصلاح طلب تا چپ ترین و اصول گرا داشته باشد. اشکال شما اینست که نمیخواهید به نیروی لایزال فدایی و خودتان اعتماد دشته باشید .
۷۵۰٣۵ - تاریخ انتشار : ۶ تير ۱٣۹۵       

    از : رضا محمدی

عنوان : بجای انشعاب، به سازمان اکثریت بپیوندید!
رفیق عصاره سلام،
شما برخی از روندها را توضیح داده اید، اما نه همه را بویژه شما به این سوْال أساسی و مهم پاسخ نداده اید، که قانونیت و روشهای دمکراتیک چه نقش و جایگاهی در اتخاذ تصمیمات روشی بخش خواهان وحدت سازمان اتحاد فداییان دارد؟
گیرم که تمامی استدلالهای شما درست است، گیرم که در ادامه و پیگیری راه پروژه وحدت بلحاظ استدلالی حق با شما است. اما توجه داری که سازمان اتحاد فداییان خلق ایران، هنوز به مثابه یک سازمان با ساختارهای حزبی و مبتنی بر قوانین نوشته شده، موجودیت دارد.
سازمان اتحاد فداییان جدا از ارزیابیهای شما که چه طرف حق دارد یا نه؟ در آخرین کنگره خود نتوانسته است، به یک تصمیم مشخص در رابطه با "پروژه وحدت تاکنونی" برسد.
اکنون رفقای طرفدار ادامه پروژه وحدت میخواهند بدون توجه به مصوبه کنگره سازمانشان، با تفسیر خودبخواهی از مصوبه کنگره که نتوانسته است، به تصمیم مشخص برسد، ارگانهای قانونی سازمانشان را دور بزنند و همان کاری را بکنند، که اکثریت کنگره سازمانشان را نتوانستند قانع بکنند.
این روش و منش متاسفانه ضربات بزرگی به چپ زده است و باعث بی اعتمادیها و انشعابها حتی تحت عنوان دفاع از وحدت شده است.
شما بدرستی نوشته اید، که "واقعیت این است که یک گرایش و بخش از سازمان اتحاد فدائیان به لحاظ بینشی، ارزشی، منش ای و روشی، خود را هم سو و نزدیک با سازمان فدائیان خلق ایران اکثریت و در طیف واحدی ضمن داشتن سایه روشن هایی از تفاوت می دانست و می داند و گرایش و بخش دیگر اتحاد فدائیان خود را مخالف با آن." اکنون که بخشی از سازمان اتحاد فداییان بلحاظ "بینشی، ارزشی، منشی و روشی، خود را هم سو و نزدیک با سازمان فداییان خلق ایران اکثریت، ... میدانند" درست نیست، بجای تحمیل انشعاب بر سازمان اتحاد فداییان خودشان خودخواهی را کنار بگذارند و بخاطر جنبش، سازمان خودشان و نشان دادن فرهنگ دمکراتیک به سازمان فداییان خلق ایران اکثریت بپیوندند؟
۷۵۰۲۷ - تاریخ انتشار : ۶ تير ۱٣۹۵       

    از : ایکاروس

عنوان : "سازمان و تشکیلات مانوفاکتوری
مقاله اقای عصاره یکی از "بهترین" مقالاتی بود که به عمیق تر شدن و تحکیم درک من از تاثیر دور بودن نیروها و فعالان سیلسی از بستر تحولات جامعه بر ذهن و عملکرد آنها، کمک کرد. وقتی از این تحولات دور باشی و در بطن آن نباشی ، دیگرخودت هستی و خودت، نه به استراتژی نیازی داری و نه به سازماندهی. فقط کافی است کمی "دموکرات" باشی و نام "چپ" هم برآن بگذاری. "دموکرات" بودن و "همزیستی" همه چیز و سازمان هیچ چیز چون اصولا" هدف و مسئولیتی نداری. تنها چیزی که مهم است اینکه به دیگران نشان دهیم می توانیم در یک "سازمان" باشیم و "دموکرات" و در عین حال هرکسی کار خودش را بکند. تو با گروه همفکر خودت در خارج از "سازمان" ارتباط برقرار کن و من با گروه همفکر خودم. تو با حکومت بجنگ و مبارزه کن به قصد سرنگونی و من با سیاست "اتحاد و مبارز" به قصد "اصلاح"، در مقطعی هم کنگره ای می گذاریم و گزارش کار خود را می دهیم و اگر هم کاری پیش نرود ، حداقل آن است که با یکدیگر" مهربان" بوده ایم و به عقاید هم "احترام" گذاشته ایم. سازمان و تشکیلات و وحدتی که آقای عصاره و اعظمی و همفکرانشان "شتابان" در پی ایجاد آن هستند، سازمانی است مانوفاکتوری که در آن هر "استاد" کاری کار خودش را می کند. این نهایت اپورتونیسم است حتی اگر "صادقانه" باشد و به قول انگلس (اگر نگویند مربوط به قرن نوزدهم است) :" اپورتونیسم صادقانه از هر گونه اپورتونیسمی خطرناک تر است".
۷۵۰۲۵ - تاریخ انتشار : ۶ تير ۱٣۹۵       

    از : masoud memar

عنوان : خوش بین یا رویا بین ؟
جناب سهند خوش بین شما ادعا میکنید : « مسلمأ با اتحاد چپ رادیکال و دمکراتیک در تمام سازمان فداییان هم دیگر نیروهای چپ تکانی خواهند خورد هم نیروهای اپوزسیون .وهم چنین دلگرمی در میان قشرهای پایین جامعه و طبقه خرده بورژوازی ایجاد میگردد ونفرت مردم از این رژیم استبدادی ,چه مخالفان چه دنباله رو صندوق های رای از حالت احساسی به صورت منطقی سوق میابد.وجامعه خود راآماده برای مقابله با قوانین غیر مدنی خواهد نمود. » خب منظورتان از اتحاد حول پیرامون آرمانهای کمونیستی را بیان کردید . آیا شما خوش بین هستید که حداقل تمامی فدائیان حول آرمانهای کمونیستی به وحدت میرسند ؟ در مورد نقش این اتحاد بر آمادگی مقابله جامعه با قوانین غیرمدنی باید خدمتتان عرض کنم که جامعه چهار دهه است که در مقابله با قوانین غیرمدنی بدون حضوراحزاب در مبارزه ٬ مبارزه میکند و هزینه های گزافی داده و میدهد. شما واقعأ فکر میکنید که طبقات محروم و خرده بورژوازی در مبارزه نیستند و منتظر اعلام این اتحادی که فرموله کردید نشستند تا بپا خیزند ؟ از طرفی معتقید که « با درک مشخص از شرایط مشخص جامه ایران و تلفیق با دیالکتیک جهان و برخورداری از بینش ماتریالیسم تاریخی اوضاع را هر لحظه تجزیه تحلیل نموده و با دیگر رفقای درون حزبی وسازمانی به مشورت بنشینند.و از پراکندگی جدأ خودارری نمایند » نمیدانم تحلیل مشخص شما از اوضاع مشخص چیست اما به عرضتان میرسانم که جامعه امروز ایران نه در آستانه انقلاب کمونیستی بسر میبرد و نه در آستانه انقلاب سوسیالیستی . در ضمن اگر چپ ایران این اوضاع مشخص که جنبش اصلاحات و اصلاح طلبان دارای قویترین پایگاه اجتماعی هستند را نبیند یا نادیده بگیرد به تحلیل مشخص معقول و متناسب با واقعیت نخواهد رسید . اگر در خارج و بعد از انقلاب متولد شده اید حرجی نیست قابل فهم است که قربانی کردن گوسفند برای آزادی از زندان در ایران را یک جنایت تحلیل کنید. اما اگر انقلاب و دهه ۶۰ را تجربه کرده اید آنگاه یا در خواب اصحاب کفی بسر بردید یا بقول داریوش همایون رگ گردن دست و بال آدم را می بندد. چپ ایران حول هر محور و منشوری که اتحاد کند یا نکند در اینکه لاجرم باید در فضای سیاسی ایران با نیروهای متنوع اصلاح طلبان و اصولگرایان همزیستی کند فرقی نخواهد کرد .
۷۵۰۲٣ - تاریخ انتشار : ۵ تير ۱٣۹۵       

    از : سهند خوش بین

عنوان : اتحاد رادیکال و دمکراتیک
متأسفانه نظر در سایت رویت نمی شود.
۷۵۰۱۱ - تاریخ انتشار : ۵ تير ۱٣۹۵       

    از : سهند خوش بین

عنوان : اتحاد رادیکال و دمکراتیک
بادرود به رفیق ارجمند_چپ سیستمی,چپ سنتی,چپرفورمیست,چپ سوسیال دمکراتیک(فرانسه و سوید وغیره رو به افول هستند ) چپ دنبال روی از رنگ سبز ,چپ دنبال روی از رنگ بنفش,چپ اعتماد گرا به اصلاح طلبا ن ونیو لیبرال مذهبی های اعتدال گرا,چپ برانداز حکومت ورضایت ندادن به کمنر از انقلاب اکتبر ,چپ عمل گرا ,چپ گفتگو گرا,چپ سکتاریستی , چپ .......تنها یک چپ واقع بین ,آزاد اندیش,دمکرات,پلورالیسم,کمونیست با آرمان های سوسیالیستی,خواستار عدالت اجتماعی میتواند راه را تا پایان طی نماید.وبا درک مشخص از شرایط مشخص جامه ایران و تلفیق با دیالکتیک جهان و برخورداری از بینش ماتریالیسم تاریخی اوضاع را هر لحظه تجزیه تحلیل نموده و با دیگر رفقای درون حزبی وسازمانی به مشورت بنشینند.و از پراکندگی جدأ خودارری نمایند.در سازمان فداییان اکثریت از یک طرف میانه روی و رفورمیست واز طرف دیگرواقع گرایی مشهود است در سازمان اتحاد فداییان از یک طرف اصول گرایی نه افراطی و از طرف دیگر وارد اتحاد عمل شدن با دیگر نیروهای چپ به ویژه شاخه های فدایی کاملا پیداست.مسلمأ با اتحاد چپ رادیکال و دمکراتیک در تمام سازمان فداییان هم دیگر نیروهای چپ تکانی خواهند خورد هم نیروهای اپوزسیون .وهم چنین دلگرمی در میان قشرهای پایین جامعه و طبقه خرده بورژوازی ایجاد میگردد ونفرت مردم از این رژیم استبدادی ,چه مخالفان چه دنباله رو صندوق های رای از حالت احساسی به صورت منطقی سوق میابد.وجامعه خود راآماده برای مقابله با قوانین غیر مدنی خواهد نمود.ومردم متوجه خواهند شد حتی اگر خدا هم از آسمان به زمین بیایید و نتواند آزادی, دمکراسی و عدالت اجتماعی را مهیا کند آنها می توانند با وجود اختلافات و سلایق مختلف دست در دست یکدیگر در مقابل او به ایستند..واگر نمیخواهید این رژیم چهل سال دیگر سایه شوم خود را بر این مرز وبوم سایه افکند و فرزندان میهنمان نام فدایی برابر است با رهایی را فقط در تاریخ دنبال کنند باید به دور از تفرقه افکنی در میان خود به دنبال اتحاد چپ رادیکال ودمکراتیک با برنامه های استراتژی بلند مدت وتاکتیک کوتاه مدت باشید.مسلمأ در اولین گام اتحاد در میان شما ,رژیم جنایتکار جمهوری اسلامی سراسر به وحشت خواهد افتاد.ودر اتحاد های بعدی میان چپ های دیگر همانند حزب کمونیست کرگری ,راه گارگر,و......ومیان جمهوری خواهان همانند جبهه ملی, ملی مذهبی ها و.......ونیروهای دمکرات همانند حزب دمکرات کردستان ,حزب دمکرات آذربایجان,,,بلوچستان ,خوزستان و......لرزه بر اندام نظام خواهد افتاد.بنابر این ظفرمندی برای تمام فعالین سازمان فداییان خلق از هر شاخهای که باشند و نام فدایی رابا خود همراه دارند باید برای رهایی این سرزمین در جهت آزادی ,دمکراسی,عدالت اجتماعی وسوسیالیسم تلاش کنند.
۷۵۰۰۴ - تاریخ انتشار : ۴ تير ۱٣۹۵       

    از : غلام سفید کوهی

عنوان : این گرد و خاکی که زیر عنوان پروژه بزرگ چپ راه انداخته شد
آقای عصاره عضو فعال بخش عمل گرای سازمان اتحاد فدائیان به مانند دیگر فعال این بخش "آقای اعظمی" در نوشته‌های اخیرشان راجع به شکست "پروژه سابقاً بزرگ چپ" زمین و آسمان را به هم میبافند که تاریخچه‌ای به ظاهر معقول برای به بحران کشاندن و نهایتا خروج از اتحاد فدائیان ایجاد نمایند.
به گفته ایشان این اختلافات ریشه‌ای حدوداً بیست ساله داشته ولی‌ در رابطه با پروژه به حدیست که دیگر نمی‌‌شود دیگر زیر یک سقف زیست.
هر چند ما از مسائل پشت پرده این تحول بی‌ خبریم، اما با همین اندازه هم می‌توان حدس قوی زد که عمل گرایان و اکثریت با منفردین به توافقاتی از قبل دست یافته اند.
با نامه تقریبا کم سابقه تعدادی از کادر‌های با سابقه سازمان اکثریت به اتحاد فدائیان و اظهار نگرانی آنها از روند پیشرفته پس از شکست پروژه و تاکید صریح آقای عصاره، دیگر جای شکی باقی‌ نمیماند بجز قول و قرار‌های پشت پرده.
چیزی که باعث تعجب است این پروژه هدفش بزرگ و قوی کردن چپ بود، و تا اینجای کار بزرگ که نشده، بلکه باعث شکاف بیشتر در اتحاد فدائیان و تنش در اکثریت و تزلزل در بخشی از منفردین شده است.
به نظر من این گرد و خاکی که زیر عنوان پروژه بزرگ چپ راه انداخته شد حاصلش نهایتا به اتحاد ۴۰ الی‌ ۵۰ نفر و دور شدن احتمالا همین تعداد از هم خواهد بود.
امید است نظر من به واقعیت نپیوندد.
با احترام
غلام سفید کوهی
۷۴۹۹۵ - تاریخ انتشار : ۴ تير ۱٣۹۵       

    از : masoud memar

عنوان : توضیحی چند حضور امیر ایرانی
آقای امیر ایرانی اگر منظور شما از سکولاریسم صرفأ جدا شدن نهاد دین از نهاد حکومت است یعنی بطور مشخص نهادهای دینی کاملأ مستقل از حکومت باشند و درآمدشان از حکومت تأمین نشود ٬لابد میدانید که از حوزه علمیه قم تا نجف بیشترین طرفدار را دارد و نهادهای حکومتی در برابرشان مقاومت کرده و میکنند. اما غالب نیروهای اپوزسیون مفهوم عدم دخالت دین در سیاست را از سکولاریسم انتظار دارند که نه تنها خواستی است غیرممکن بلکه نیروهای خواهان استقلال حوزه دین از حوزه حکومت را در برابر استبداد دینی تضعیف کرده و میکند. شما قدرت نهادهای مذهبی در جامعه را اگر توجه کنید حتی در کشورهای جهان اول از آمریکا تا انگلیس و آلمان خواهید دید که دارای پایگاه وسیع اجتماعی هستند و بطور مستقل از حکومت در اداره کردن جامعه نقش تعیین کننده دارند. در ایران نیز این امکان وجود ندارد که مکانیسمی عمل کند تا مانع ورود نمایندگان مذهبی جامعه در مجالس قانونگذاری شود و عدم دخالت دین در سیاست یک شعار دلخوش کننده ای بیش نیست . سرمایه نهادهای مذهبی و کلیسا در قلب اروپا ارقام نجومی است که از تولید تا مصرف را سیاستگذاری میکند به توسعه مسکن تا کنترل جمعیت تأثیر تعیین کننده میگذارد که بخشی از طریق مالیات ۹ درصدی بطور دلخواه از درآمد ٬ توسط حکومت به کلیسا پرداخت میشود یعنی حدود ۷۰ درصد بیمه درمانی . حال من نمیدانم مخالفان دخالت دین در سیاست با کدام ابزار میخواهند این امر را زمینی کنند . حال چپ اگر بخواهد در ایران سیاستورزی کند در درجه اول ضروری است تا خود را بازتعریف کند و در درجه دوم حیات و فعالیت در چهارچوب قانونی موجود که توسط نمایندگان واقعی مردم وضع شده است را بپذیرد ( حیات در زمینی هموار یا ناهموار که بطریق دموکراتیک ٬ قانونگذاران دموکرات و غیردموکرات از جانب مردم انتخاب شده است ) و نهایتأ در حوزه سیاستگذاری بدنبال نخود سیاه از جمله عدم دخالت دین در سیاست نرود بلکه مصداقی نسبت به توان و مقدورات موجود آستینها را بالا بزند و برای مشکلات و مسائل گوناگون طرح و برنامه مشخص ارائه کند. آیا جنبش چپ در ایران این کادرسازی را انجام داده است ؟
۷۴۹۹۴ - تاریخ انتشار : ٣ تير ۱٣۹۵       

    از : امیر ایرانی

عنوان : دمکراسی و سکولاریزم برای چپ و عواقب آنان
در یکی از نظراتِ یکی از نظر دهندگان ارجمند که در پای نوشتار انتشار یافته نکاتی در مورد دمکراسی خواهی و سکولاریزم آنهم با دیدی انتقادی نسبت به مطرح شدن آنان در بین فعالین سیاسی ابراز داشته اند و بگونه ای یک اعتبار بخشی خاصی نیز برای شرایط فعلیِ حکومتگری را هم در نظرشان ارائه داده اند. که می توان نکاتی را با توجه به آورده های جناب عصاره در خصوص دمکراسی و سکولاریزم آورد: اگرچه نوشتار نویس ارجمند جناب عصاره در نوشتارش در پی این بوده که علت ناتوانیِ گروهی؛ در همراهی با هم و حتی به یگانگی رسیدن را بگونه ای بنمایش بگذارد! آنهم گروهی که هویت مبارزاتی بنام چپ را با خود دارند که قطعاً! وجود این نوع تفکر در یک جامعه در کنار سایر گروه های دیگر اجتماعی یک ضرورت برای تحرک بخشی برای جامعه می باشد. که در این تلاشِ علت یابیِ ناتوانی آنان برای رسیدن به یک همراهی با دیگران( چه چپ و چپ غیر چپ) جناب عصاره در بعد تئوریک به نکاتی بنام دمکراسی و سکولاریزم نیز اشاره داشته اند. که در این خصوص می توان گفت: نکته اصلی در عدم هر نوع همراهی یا یگانه شدن می تواند ناشی از پذیرش دمکراسی و حتی سکولاریزم در بین فعالین چپ باشد!. چون آنان می دانند با پذیرش دمکراسی و بازی دمکراسی؛ دیگر باید بساط آلترناتیو بودن را کنار بگذارند و تنها خود را یکی از بازیگران عرصه سیاسی و اجتماعی کشور بدانند وآنان در بازیهای سیاسی کشور در صورت بدست آوردن قدرت، با توجه به مدت زمان حضورشان در قدرت،باید برنامه هایی قابل اجرا در آن زمان محدود ارائه دهند و جامعه در این بازی دمکراسی، فرصت اقدامات آرزومندانه ی مختص خودشان را به آنان نخواهد داد. وآنان نیز می دانند که آگر بخواهند از دمکراسی سوء استفاده کنند و بعد از به قدرت رسیدن بخواهند با روشهایی میخ خود را محکم بکوبند قطعاً زمین سفتی را نخواهند یافت بلکه محل کوفتن زمین رسوبی خواهد بود. نکته بعدی اینست که گروه از چپ ها با سکولاریزم هم مشکل دارند! چون آنان می دانند اگرچه فعلاً بخصوص در جامعه ایران با مطرح کردن سکولاریزم بعنوان جدایی دین از حکومت بیسار پررنگ است ! اما واقعیت اینست!: پذیرش سکولاریزم به معنی این خواهد بود ؛ هر نوع تفکر تمامیت خواه چه از نوع چپی یا راستی یا دینیِ آن، در حکومت نهی شده است و درندگان و پذیرندگان سکولاریزم در رسیدن به قدرت بایستی آن ایده تمامیت خواهی خود را در طاقچه (پنجره) خانه اش بگذارد و سپس وارد حوزه قدرت شود. پس این دو مفهوم: دمکراسی و سکلولاریزم بسیار مهم هستند !. هر دارنده ایده چپ با پذیرش این دو ، برخوردش با مسائل سیاسی بگونه ای دیگر می شود. اگر این دو مفهوم را نپذیرد!؟:یا باید تمامیت خواهیش را علنی کند!؛ که انهم عواقبی نا مطلوب دارد ویا اینکه کار دیگری را باید برگزیند ! مثلاً برود ؛ نخود لوبیا بفروشد. پس این مفاهیم شوخی بردار نیستند و مفاهیم اصلی در امر حکومتگری محسوب می شوند
۷۴۹۹۱ - تاریخ انتشار : ٣ تير ۱٣۹۵       

    از : احمد آزاد

عنوان : حقیقت را آن گونه هست بیان کنیم
رفیق نادر عزیز
موضوع نوشته تو ، به ادعای خودت، «پروژه وحدت چپ» است، ولی نوشته به تنها مسئله ای که نمیپردازد، همین پروژه است. نوشته تو صرفا به اختلاف درون سازمان اتحاد فدائیان خلق ایران پیرامون این پروژه پرداخته است و در این مورد هم در ابتدا تلاش میکنی که خودت را بیطرف نشان دهی، ولی در ادامه روشن میشود که نوشته تو عمدتا نقد موافقین «توقف» پروژه است. در این چارچوب استناداتی داری که نادرست است و مبنای کارت عمدتا مقاله ای است که من و محمود بهنام پیرامون اختلافات درون سازمان مان نوشته ایم، نوشته ای که با استناد به دو نوشته موجود از رفقای طرفدار ادامه پروژه و اسناد سازمان تلاش میکند تا از ورای گردوغبار برخاسته پیرامون این پروژه و نتایج کنگره فوقالعاده ما، روشن کند که موضوع اصلی اختلاف چیست.
گفته ای که ما سلبی مسلک هستیم و برای اثبات این ادعا به رجوع ما در آن نوشته به اسناد بیست سال پیش اشاره کرده ای. در نوشته «اختلاف بر سر چیست» ما عمدتا به اسناد سازمان مصوبه کنگره اخر اشاره کرده ایم. بویژه در مورد برخورد به اصلاح طلبان به بندی از این سند مصوبه اشاره کرده ایم. اتفاقا این بند همان است که در دو کنگره قبل توسط کمیسیون سند سیاسی، که خود تو هم عضو آن بودی تنظیم شد و در سند سیاسی دو کنگره قبل آمد و خود تو هم به آن رای دادی. آنجا هم که به سند خط مشی سازمان اشاره رفته است، توضیح داده شده که تا کنون در سازمان ما پیرامون این سند نقدی صورت نگرفته است. قبول داری که هر سند مصوبه کنگره ای تا زمانی که در یک کنگره دیگر تغییر داده نشود، به قوت خود باقی است. اگر هم نقدی بر آنها هست، که حتما هست، ابتدا باید طرح شده و به بحث درون جمعی که این سند را تصویب کرده برسد. یک طرفه نمیتوان سندی را رد کرد و بعد هم دیگران متهم کرد که واپسگرا و مانده در بیست سال پیش هستند.
من به موارد دیگر درنوشته تو نمیپردازم که در این مختصر جا ندارد، ولی خوب بود که بجای پرداختن به حواشی و طرح مسائل نادرستی از قبیل این که «دمب» مخالفین ادامه پروژه به شورای موقت سوسیالیستها بند است و یا این که نوشته شش امضاء همان نوشته شورای موقت است و غیره، تلاش میکردی تا به اصل موضوع بپردازی و توضیح دهی که چرا پس از هفت سال تلاش و گفتگو و دو سال جلسات مختلف و کنفرانس و غیره، نهایتا چهار منشور بدست آمد. و یا توضیح دهی که چرا خود تو نتوانستی و یا نخواستی که با دیگران به یک منشور مشترک برسی و خودت به تنهائی یک منشور دادی؟
با «حلوا حلوا کردن؛ دهان شیرین نمیشود». خوب آن است که واقعیت اختلافات را ببینیم و تلاش کنیم مشکل را در جای درستش حل کنیم. هر زمان که این مجموعه با هم به بررسی این تلاشهای دو ساله و چرائی رسیدن به چهار منشور به پردازد، آنگاه میتوان امید داشت که این گفتگوها به مسیر درستی خواهد رفت.
در پایان یادآوری کنم که کمیته مرکزی ما به کرات توضیح داده است که کنگره فوقالعاده در مورد این پروژه نتوانست تصمیم بگیرد و تصمیم در مورد سرنوشت پروژه وحدت تنها در اختیار یک کنگره است و به همین دلیل هم از رفقای موافق ادامه پروژه خواسته است تا خوشان راسا در این مورد تصمیم نگیرند و به روند دمکراتیک تصمیمات در درون سازمان احترام گذاشته و در کنگره آتی به بحث در این مورد بپردازند. کسی این پروژه را متوقف نکرده است. این پروژه خودش متوقف شده است و مسئله صرفا به اختلافات درون سازمان اتحاد فدایئان خلق ایران برنمیگردد.
۷۴۹٨٨ - تاریخ انتشار : ٣ تير ۱٣۹۵       

    از : زمانی

عنوان : سیاست یا ایدئولوژی
با سپاس از آقای عصاره که سرانجام یک تصویر روشن از این پروژه و نظرات موافقین و مخالفین آن دادند . بنظر میرسد آنچه که در سازمان شما میگذرد پاسخ به این سوال : "حزب سیاسی یا حزب ایدئولوژیک" است . در چپ هم نبرد بین سنت و مدرنیته جریان دارد، چرا که نه ؟
۷۴۹٨۶ - تاریخ انتشار : ٣ تير ۱٣۹۵       

    از : masoud memar

عنوان : هدف از وحدت ؟
آقای نادر عصاره فرض محال که محال نیست . فرض کنید همگی افراد در سه جریان حتی بدون یک رأی ممتنع به پروژه اتحاد رأی آری دادند آنگاه سوال اساسی این است این اتحاد میخواهد کجای تحولات جاری سیاسی در ایران بایستد؟ شعارهای کلی دموکراسی خواهی یا حکومت سکولار که سیاستورزی نشد . برای مثال رضا پهلوی هم میگوید خواهان دموکراسی است شورای مقاومت هم همینطور . مطمئن باشید که نواختن از سر سرنا جواب نمیدهد . امروز واقعیتهای سه دهه کاملأ روشن است صفوف واقعی با اینکه هر کدام نیز درون خود از چندین نیروی مختلف تشکیل شده اند عبارتند از۱. نیروی خواهان حکومت اسلامی که بخش قابل توجهی در ساختار قدرت حضور دارند ۲. نیروی خواهان جمهوری اسلامی که بخشی از آن در ساختار قدرت حضور دارند و بخش قابل توجهی در حاشیه ۳. جبهه متنوع اصلاحات ٬ با وجود اینکه از ساختار قدرت حذف شده اند اما بخش قابل توجهی جزو نیروهای خواهان جمهوری اسلامی در برابر خواهان حکومت اسلامی محسوب میشوند ۴. نیروهای مختلف خواهان براندازی در اپوزسیون ۵. نیروهای خواهان گذر از جمهوری اسلامی در اپوزسیون که گنگ ترین نیروهای موجود را تشکیل میدهند نه قادرند این گذار را بروشنی بیان کنند و نه نیروهای ائتلافی در این گذار را معرفی کنند مگر اینکه به تنهائی میخواهد این گذار نامعلوم را سازماندهی کند .
۷۴۹٨۴ - تاریخ انتشار : ٣ تير ۱٣۹۵       

    از : مو شکاف

عنوان : بچه ها با هم مهربون باشین!
همه چیز درست میشه. یک روزی شما هم بالغ میشین و بوی زندگی جای بوی باروت را در مغز هایتان میگیره!
اخبار روز سانسور نکنی ها!
۷۴۹٨۰ - تاریخ انتشار : ۲ تير ۱٣۹۵