عنوان : قائل به شأنیت خاص شدن
وقتی فردی خاص به آن طرف آب فرستاده می شود و کم کمک خود را در یک شأنیت اپوزیسیونی تمام عیار نیز ببیند! حتماً خود را در مقامی خاص برای برخورد با مسائلی خاص خواهد دید!. جناب مازیار از آن روزی که به این طرف آب تشریف آورده اند یکی از اقداماتش و فعالیتش انتشار فله ای نوشتارهای رنگارنگ بوده و شاید خواهد بود. که این اقدامات و فعالیت هاهم می توانند خوب باشند و هم می توانند پرسش برانگیزشوند؛ اگر در خدمت روشنگری شوند می توانند بسیار مفید واقع گردند اگر در خدمت یک سیاست خاصی باشند آنگاه اقداماتش پرسش برانگیز می گردد. اگر از نوشتارهای گذشته ایشان بگذریم و به همین نوشتارفقط توجه کنیم مشاهده می شود کلی مطلب ریز و درشت را ردیف کرده که مطالب شامل: نصیحت کردن- طرفداری- تهدید- اعتبار دادن به بعضی ها- به زیر سئوال بردن بعضی ها- رگه هایی خفیف از چاپلوسی و ... که پرداختن به آنان کلی وقت می خواهد. اما در مورد نکاتی که نیاز است که این شخص و امثال ایشان به آن توجه کنند می توان گفت: در این کشور یک روند تحولخواهی در این صد وچندساله اخیر جاری وساری شده است که با فراز و فرودهایی همراه بوده! اما در بعضی مناطق کشور حرکاتی انجام می گرفته و یا می گیرد که آن حرکات قبل از اینکه در خدمت آن روند تحولخواهی کشور باشند متاسفانه در خدمت باز تولید استبداد در این سرزمین شده . که پرداختن به آن خود بحث طولانی می طلبد. ::::: در شرایط فعلی وقتی شخصی بنام هجری و تیمش و یا دیگران که بصورت فرصت طلبانه هراز گاهی به سازی می رقصند و یا خود فکر می کنند می توانند سازی بزنند که دیگران با آن ساز برقصند! دیگر "کاک" گفتن ندارد! ویا اینکه برای بدست آوردن دلش مطالبی را بیان کرد که با کلیت سرزمین ایران همخوانی پیدا نکند!. در قسمتی از نوشتار جناب مازیار می آورد:«از هفت ماده توافق شده میان حکومت محلی کردستان و دولت مرکزی قوام السلطنه به هیچ وجه من الوجوه تجزیه استنباط نمی شود ... که پس از تسخیر کردستان توسط قوام السلطنه .......» در همین آورده بالا از جناب مازیار می توان استنباط بی ربط ایشان را فهمید. اینکه بخواهیم به گذشته بر گردیم و صحت وسقم مسائل را بررسی کنیم خود اقدامات دیگری را می طلبد. اما اگر یکبار دیگر جناب مازیار آن موارد را با دقت مطالعه کند نه بر اساس دل بدست آوردن و یا ...... متوجه خواهد شد؛ آنچنان هم که او بیان می کند نیست!. در کشورداری ارتش محلی نداریم بلکه نیروی انتظامی محلی داریم وجود ارتش محلی یعنی آمادگی تجزیه! وقتی در یکی از بندها می گوید: اگر کشور درگیر جنگ شد خودمان تصمیم می گیریم که در جنگ شرکت کنیم یا نکنیم! این چه پیامی می تواند داشته باشد!؟ جناب مازیار می گوید:« تسخیر کردستان توسط قوای قوام السلطنه ... »! گاهی وقتها لازم است که آن چیزی که در کاسه سر است بکار گرفت! آورده بالا بدین معنی می تواند باشد که ارتش حق ورود آنهم به سرزمینی که بخشی از سرزمین ایران بوده ،نداشته!. بکار بردن کلمه تسخیر :یا ناشیانه است یا ریا کارانه یا فریبکارانه
۷۵٣۱۱ - تاریخ انتشار : ۲٨ تير ۱٣۹۵