• در پشتِ کامیون بنشینم به شهرِ نیس
ناگه میانِ جمع برانم به نامِ دین
گر پیر و گر جوان و اگر کودکی ست خُرد
باید که جانشان بستانم به نامِ دین ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
يکشنبه  ۲۷ تير ۱٣۹۵ -  ۱۷ ژوئيه ۲۰۱۶

بیدار هر سپیده دمانم به نامِ دین

نامِ خداست وردِ زبانم به نامِ دین

انوارِ حق شکفته شود بر جبینِ من

وقتی سه چار آیه بخوانم به نامِ دین

قلبم درونِ سینه تپش را فزون کند

جوش آورم، گلو بدرانم به نامِ دین

چشمم اگر به کافری افتد میانِ کوی

افتد به رویش آبِ دهانم به نامِ دین

در پشتِ کامیون بنشینم به شهرِ نیس

ناگه میانِ جمع برانم به نامِ دین

گر پیر و گر جوان و اگر کودکی ست خُرد

باید که جانشان بستانم به نامِ دین

یا بمب منفجر بکنم توی کافه‌ای

هر عضو، جانبی بپرانم به نامِ دین

یا تیغ برکشم، بزنم بر صفوفِ کفر،

سرها فکنده خون بجهانم به نامِ دین

از آن عذابهای قیامت به کافران

باید که اندکی بچشانم به نامِ دین

هرکس که داشت عشق به آزادی و خرد

باید به خاک و خون بکشانم به نامِ دین

وان را که غرقِ شادی و مهر است جانِ او

باید که جان به لب برسانم به نامِ دین

تنها عرب مدان و مسلمان مخوان، ببین

در قتل عام مزدکیانم به نامِ دین

آن پیروِ مسیح، که هر کس خلاف گفت

بر تلّ هیزم‌اش بنشانم به نامِ دین

آن فرقه‌ام که پیر و جوان را به "جونز تاون" *

باید که زهر و سَم بخورانم به نامِ دین

طبعی لطیف و حکمت و عرفان ز من مجوی

من اوجِ وحشت و خفقانم به نامِ دین



سعید یوسف، ۱۶ ژوئیه ی ۲۰۱۶

* در ۱۹۷٨ اتفاق افتاد