مِهترین انگیزه باشد دین جدال و جنگ را:
اسماعیل خویی
•
مِهترین انگیزه باشد دین جدال و جنگ را:
وقتِ آن آمد که پالاییم از آن فرهنگ را.
سنجی اش گر با دلی که ش کرد ایمان سختگیر:
نرم تر از موم خواهی یافت خارا سنگ را.
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
پنجشنبه
۷ مرداد ۱٣۹۵ -
۲٨ ژوئيه ۲۰۱۶
مِهترین انگیزه باشد دین جدال و جنگ را:
وقتِ آن آمد که پالاییم از آن فرهنگ را.
سنجی اش گر با دلی که ش کرد ایمان سختگیر:
نرم تر از موم خواهی یافت خارا سنگ را.
نیست دینی کآن به گوهر نیست دشمن با خِرَد:
دینِ ما،امّا،فراتر می برد این ننگ را.
گر جهان را آنچنان خواهی که این دین گویدت،
بایدت بزدود از آن هر رنگ و هر آهنگ را.
گر نباید بشنود آهنگ، گوش از بهرِ چیست؟!
و چه سود از چشم، گر باید نبیند رنگ را؟!
در چه باید جُست تسکین، گر نه در آهنگ و رنگ،
تا گشادِ سینه آرد مردمِ دلتنگ را؟
شوخی و شنگی برِ شادی ست؛ لیک اسلامِ ما
دشمنِ خود می شناسد جانِ شوخ و شنگ را!
اهلِ فرهنگ و هنر را دور می رانَد ز خویش،
تا گُمارَد بر سرِ هر کار گولی دنگ را.
می زداید نقشِ شیر از پرچمِ ایران زمین،
تا که بنشاند به جایش نقشِ یک خرچنگ را!
تا به سودِ خود بَرَد کارِ سیاست را به پیش،
حق شناسد کاربُردِ فتنه و نیرنگ را.
تا حرامِ عُرف را گیرد حلالِ شرع جای،
جانشینِ می کند تریاک و شیشه و بنگ را.
دین، چو هر پوسیده، پوساننده هم باشد، بلی!
وقتِ آن آمد که پالاییم از آن فرهنگ را.
نهم امرداد۱٣۹٣،
بیدرکجای لندن
|