اهانت به ملت ترک را محکوم می کنیم -بیانیه کانون مبارزه با نژاد پرستی و عرب ستیزی در ایران - اخبار روز

نظرات دیگران
  
    از : امیر ایرانی

عنوان : فردوسی حکیم و اقدامات بر علیه او
در رابطه با اقدام یک نشریه محلی که می گویند؛ وابسته به سپاه است و گردانندگان آن از همان آذریان همان مناطق آذری نشین هستند می توان نکاتی را آورد: آنچنان که تجربه تاریخی می گوید یکی از پایه های روحیه ی ملی ایرانی چه در داخل کشور چه در رابطه با رقبای منطقه ای این سرزمین، شخصی بنام فردوسی است. واین حکیم بزرگ می گوید: « عجم زنده کردم بدین پارسی» (یعنی زبان فارسی نه قومی بنام فارس) این زنده کردنش در برگیرنده: ترک- آذری-فارس- ترکمن - کرد -.... در مقابل عربیت آن زمان بوده که آنان در پی عرب تبار سازی فریبکارانه ای بوده اند. پس می توان این ادعا را داشت اکثر زبانهایی که در حوزه تمدنی ایران تعریف شده اند ؛ شرایط وجودیشان،بگونه ای مدیون اقدام فردوسی است که متأسفانه هرازچندگاهی از طرف اندکی از این قومیتها، ناسپاسی هایی نسبت به اقدام فردوسی می شود. می دانیم چنانچه در آن دوران روند پذیرش زبان عربی و تحمیل آن بر ایرانیان عملی می شد این عرب زبانی آرام آرام و فریبکارانه تبدیل به عرب تباری می شد. همانند سایر کشورهایی در منطقه که هویت عرب تباری برای خود تعریف کرده اند( اگرچه در تثبیت هویت عربی در این صدوچند سال اخیر بازی های انگلیس نقش داشته است) که آن پذیرش عرب زبانی ایرانیان در آن دوران، قطعاً منجر به نابودی زبانهای دیگر در این منطقه می گردید ! که پرداختن به این موضوع بحث طولانی می طلبد. با توجه به مطالب بالا و عملکرد گروه هایی و یا بازیگرانی پلید اندیش آنهم در رابطه با به زیر پرسش بردن فردوسی آنهم اگر شده با دستکاری کردن اشعاری،پرسشی مطرح است:این اقدام آنان نشان از چه می دهد؟
۷۵۴٣۹ - تاریخ انتشار : ۹ مرداد ۱٣۹۵       

    از : علی خوی

عنوان : تشکر از کانون نژاد پرستی و عرب سیتزی
منهم به عنوان یک تورک از همدردی فعالین عرب عربستان تشکر می کنم.
ولی فعلا از سایر ملتهای ایران هیچ نوع اعتراض در حد یک اعلامیه به این توحین علیه تورکها دیده نشده.
۷۵۴٣٣ - تاریخ انتشار : ٨ مرداد ۱٣۹۵       

    از : امیر ایرانی

عنوان : ضدنژاد پرستانی که خود درپی مطرح کردن نژادی هستند! عملش یک جوک می شو!
هرآنکس که روحیه انسانمداری داشته باشد قطعاً با واژه ای بنام نژاد و بدنبال آن چیزی بنام نژادپرستی بیگانه خواهد بود و از این دو موضوع دوری می جوید.می توان گفت: حاکمیتی برکشور ایران حاکم گردیده، که منابع قانون گذاریش ریشه در دینی دارد که آن دین هم آموزه هایش را از سنتهای عربیتی بیانگرد گرفته است آنهم نه از عربیتی که شهرنشینی را پیشه کرده بود. که این شرایط حاکم برکشور ایران درکنون، ایرانیان را بر این داشته ، از بختکی که برکشور افتاده ، کشور را رهائی دهند. یکی از راه های رهایی دهنده هم می تواند؛ رواج روحیه ملی ایرانی باشد! و جاری وساری کردن آن در بین تمام شهروندان ایرانی با هر قومیتی باشد. این روحیه ملی ایرانی می تواند بنیان هر استبدادی را برکند و در پی تحقق آزادی و دمکراسی و عدالت اجتماعی برود. این مسئله را حاکمیت فعلی خوب درک کرده است که یکی از شگردهای خنثی سازی این روحیه ملی ایرانی را ایجاد تفرقه و پررنگ کردن مسائل قومی می داند. وحاکمیت نیز پی برده که در اقدام تفرقه افکنانه اش، بازیچه هایی و رقصندگانی را بنام مبارزه با نژاد پرستی و اقدامات قوم خواهانه خواهد داشت و خواهد یافت. و جالبست! گروهی از آنان با ادعای مبارزه با نژاد پرستی خود ساز نژادی دیگر را می نوازند! که دیگر این اقدامشان به یک جوک تبدیل می شود! مثلاً همین گروه هایی که ریاکارانه صحبت از عرب اهوازی می کنند. در رابطه با این عرب اهوازی نامیدن، پرسشی مطرح است: باتوجه به اینکه در کلان شهر اهواز که بخشی از شهروندانش عرب زبان یا عرب تبار هستند که آنهم بعداز جنگ اکثریتی از آنان از شهرهای جنوبی استان به اهواز کوچ کرده اند؛ بجای اینکه خود را شهروند اهوازی بنامند چرا خودرا عرب اهوازی می نامند؟ وخود وعربیت خود را در مقابل سایر شهروندان اهوازی تعریف می کنند؟ آنان درپی چه هستند؟ قطعاً این مظلوم نمایی های ریاکارانه حساسیت برانگیز می شود وخواهد شد!.
۷۵۴۲۹ - تاریخ انتشار : ٨ مرداد ۱٣۹۵