بخشی از کتاب فرزندانِ روزها نوشته ادواردو گالئانو
ترجمه پرویز شفا و ناصر زراعتی


• مصدق قول داده بود نفتِ ایران را که به انگلیسها داده شده بود، پس بگیرد، اما ملّی کردنِ نفت [در آن کشور] ممکن بود به «نوعی هرج و مرج» مُنجر شود که کمونیستها از آن بهره برداری کنند. ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
سه‌شنبه  ۲۶ مرداد ۱٣۹۵ -  ۱۶ اوت ۲۰۱۶


 
بخشی از کتابی

فرزندانِ روزها

نوشته

ادواردو گالئانو

ترجمه پرویز شفا و ناصر زراعتی
***
بیست و پنجمِ آوریل

لطفاً نجاتمان ندهید

طیِ این هفته، در سالِ ۱۹۵۱، محمّد مصدق [در ایران] با اکثریتی قاطع، نخست وزیر شد

مصدق قول داده بود نفتِ ایران را که به انگلیسها داده شده بود، پس بگیرد، اما ملّی کردنِ نفت [در آن کشور] ممکن بود به «نوعی هرج و مرج» مُنجر شود که کمونیستها از آن بهره برداری کنند. بنابراین، رئیس جمهور آیزنهاور به تمامِ آمریکاییان فرمان داد و ایران نجات یافت
کودتایِ ۱۹۵۳ [۱۳۳۲ شمسی] مصدق را روانه‍ی زندان کرد، بسیاری از یاران و هواداران او راهی‌ِ گورستان شدند و چهل در صد از نفتی‌ که مصدق ملّی کرده بود، نصیبِ کُمپانی‌هایِ آمریکای شد
سالِ بعد، در فاصله‍ی دوری از ایران، رئیس جمهور آیزنهاور فرمانِ دیگری برایِ همه صادر کرد. آمریکا این بار، گواتمالا را نجات داد. این کودتایِ بعدی دولتِ بطورِ دمُکراتیک بر سر کار آمده‍ی یاکوبو آربنز را سرنگون کرد، زیرا او زمین‌هایِ کِشت نشده‍ی کُمپانیِ «یونایتد فروت» را مصادره کرده بود. «مصادره‍ی زمین» امکان داشت به «نوعی هرج و مرج» منجر شود و به کمونیست‌ها کمک کند
گواتمالا هنوز هم در حالِ «بازپرداختِ» هزینه‍ی آن عملِ رأفت آمیز است