پوزش خواهی جواب نیست، باید محاکمه شوید
(در حاشیه اظهارات تاج زاده در مورد قتل عام ۶۷)


رحمان حسین زاده


• بازشدن "جعبه سیاه" کشتار ۶۷ بی تردید جمهوری اسلامی و همه جناحهای آن را در موقعیت ضربه پذیرتری قرار داده است. خانواده ها و بستگان قربانیان کل جنایتهای جمهوری اسلامی، نیروی آزادیخواه جامعه بیش از پیش لازمست با ادعانامه های قاطع جمهوری اسلامی و سران و مهره های آن را تحت فشار قرار دهیم ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
شنبه  ٣۰ مرداد ۱٣۹۵ -  ۲۰ اوت ۲۰۱۶


به دنبال انتشار فایلهای صوتی منتظری، مصطفی تاج زاده مهره شناخته شده جمهوری اسلامی و اصلاح طبان طلبان فرموده اند، "جمهوری اسلامی یک پوزش خواهی به خانواده های آنها (قربانیان کشتار ۶۷) بدهکار است". لابد به زعم تاج زاده به این ترتیب جمهوری اسلامی "چهره رحمانی" خود را عرضه خواهد کرد و هزاران خانواده داغدار، قتل عام سفاکانه ۶۷ را "میبخشند و میگذرند" و به همین سادگی "آشتی ملی" تحت مرحمت و حاکمیت نظام اسلامی عالیجناب تاج زاده ممکن خواهد شد!؟

هزیانات تاج زاده تازه اظهارات غیر بالانس یکی از مهره های "خوش خیم" جمهوری اسلامی و اصلاح طلبان حکومتی است که "خط قرمزهای" نظام را رعایت نکرده و به همین دلیل با برافروختگی لاریجانی رئیس قوه قضائیه روبرو میشود. پاسخ تاج زاده ها روشن است. پوزش خواهی جواب نیست. آشتی دادن جنایتکاران و مردم و داغدیدگان هالوکاست اسلامی ممکن نیست، تک تک سران و مهره های جمهوری اسلامی و از جمله جناب تاج زاده به جرم جنایت علیه انسانیت و علیه مردم باید محاکمه و به سزای اعمال جنایتکارانه شان برسند. کشتار ۶۷ تنها یکی از پرونده های جنایات وسیع سازمانیافته و نه همه آن است. این خواست سر راست و ساده ایست، که همین دیروز بیست و هشتم مرداد در ادعانامه مادران پارک لاله صریح و روشن از جمله خطاب به تاج زاده ها اعلام شده است "آقایان و خانم‌هایی مانند تاج زاده که یا خود به نوعی در این جنایت‌ها سهیم بوده‌اند یا در این رابطه سکوت اختیار کرده‌اند، نیز مسئولیت دارند و باید روزی پاسخ‌گو باشند". - به نقل از اعلامیه مادران پارک لاله

اصلاح طلبان و "دوران طلایی امام"

مناسبت سالگرد کشتار ۶۷ و پخش فایلهای صوتی منتظری موجب ترس و سراسیمگی آشکاری در کلیت جمهوری اسلامی و جناحهایش، در میان سران ریز و درشت دیروزی و امروزی آن شده است. عکس العلهای مختلف و یا سکوتهای معنا دار این واقعیت را محرز میکند. رئیس جنایت پیشه قوه قضائیه لاریجانی، به نیابت از نظام بی اما و اگر کشتار ۶۷ و فتوای خمینی و اجرائیات "هیئت مرگ" را تایید کرد. یکباردیگر نشان داد، "در بر همان پاشنه میچرخد" و سرکوبگری خشن و ادامه دار راز بقای جمهوری اسلامی است. به این ترتیب حرف صریح نظام و رهبری و اصولگرایان را زده است.

اما در این میان اصلاح طلبان و اعتدالیون و جنبش سبزیها بدجوری در مخمصه قرار گرفته اند. با این واقعه عمارتی را که در تقابل با جناح اصولگرا و خامنه ای بر محور مشترک "دوران طلایی امام" ساخته بودند، به طور قطع فروریخته است. اندک رازهای علنی شده از درون قلعه مخوف نظام، سردرگم و آچمزشان کرده است. چه در ادامه کشمکش با جناح مقابل و چه در ادامه ترفندهای فریبکارانه با مردم به سختی خلع سلاح شده و امکان مانوور زیر سایه "دوران طلایی امام راحل" را از دست داده و میدهند. سکوت تاکنونی روحانی، رفسنجانی، خاتمی، موسوی و کروبی و سخنگویان آنها و دیگر مهره های شاخص سینه چاک "دوران طلایی امام" این سردرگمی و برزخ را نشان میدهد.
اینها خوب میدانند، کل نظام و همه جناحها و خودشان چنان با فاجعه ۶۷ و دیگر جنایات سازمانیافته جمهوری اسلامی از بدو ایجاد تاکنون عجین هستند، که قدم گذاشتن در مسیر رفوکاریهای پیشنهادی امثال تاج زاده و علی مطهری مبنی بر "پوزش خواهی" و "نقد کمبودها" موجبات مساعدتر در هم پیچیدن کل نظامشان را به دنبال خواهد داشت.

بازشدن "جعبه سیاه" کشتار ۶۷ بی تردید جمهوری اسلامی و همه جناحهای آن را در موقعیت ضربه پذیرتری قرار داده است. خانواده ها و بستگان قربانیان کل جنایتهای جمهوری اسلامی، نیروی آزادیخواه جامعه بیش از پیش لازمست با ادعانامه های قاطع جمهوری اسلامی و سران و مهره های آن را تحت فشار قرار دهیم. مهمتر، این واقعه یکبار دیگر این واقعیت را برجسته میکند، نیروی اراده آگاهانه و سازمانیافته مردم را برای جارو کردن جمهوری اسلامی و سرنگونی قطعی آن باید به میدان کشید.*********