بیانیه نهضت مقاومت ملی ایران
بمناسبت قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل متحد در مورد تحریم اقتصادی و سیاسی ایران



اخبار روز: www.iran-chabar.de
سه‌شنبه  ۱۲ دی ۱٣٨۵ -  ۲ ژانويه ۲۰۰۷


شورای امنیت سازمان ملل متحد در قطعنامه شماره ۱۷٣۷ خود تحریم ایران را که بخاطر سرپیچی حکومت اسلامی از پذیرش خواست جامعه جهانی مبنی بر توقف غنی سازی اورانیوم صورت گرفته است، به اتفاق آرا به تصویب رساند . دولت احمدی نژاد بجای اعتماد سازی در روابط بین المللی تا کنون همه هم و غم خود را معطوف این امر ساخته تا در جو بحرانی خاورمیانه و زمانی که عراق، فلسطین، لبنان و افغانستان در آتش جنگهای داخلی که یک طرف آن را بنبادگرایان مذهبی تشکیل می دهند می سوزد، با برگذاری سمینار ه ولوکاست با شرکت و همراهی نازی ها و اعضا گروه کوکلس کلاون در تهران و انکار و حاشای عظیم ترین جنایت در تاریخ بشریت و تکرار خواست نابودی اسرائیل نه تنها نگرانیهای جامعه بین المللی را برطرف سازد بلکه با ماجراجوئیهای خود بیش از پیش به بی اعتمادی موجود دامن بزند. سران حکومت اسلامی که تصویب این قطعنامه را محال می دانستند و تا کنون به مردم وعده می دادند که چنین تحریمی هیچگاه عملی نخواهد شد، امروز نیز بجای استفاده از امکاناتی که قطعنامه برای ادامه مذاکرات و چشم پوشی از عملی ساختن تحریم ها باز گذاشته است، از زبان مهره مهجور و بی خردی به نام احمدی نژاد این مصوبه را "کاغذ پاره" می نامند .
 
دولتی که با وجود محدود نمودن انتخابات و تقلب در آن، با سلب آزادی ها، ضرب و شتم فعالین سیاسی، تعطیل روزنامه ها، محروم ساختن دانشجویان منتقد از ادامه تحصیل، اخراج اساتید دانشگاه و غیره حتی از طرف خودیهای حکومت اسلامی و طرفداران آن در انتخابات اخیر مردود اعلام شده، همچنان مدعی است که با ادامه اقدامات تحریک آمیز خود در عدم پذیرش غنی سازی اورانیوم و خود داری از قبول مجموعه پیشنهادات غرب برای استفاده صلح آمیز از انرژی اتمی همچنان در صدد دفاع از منافع ملی مردم ایران است .
 
نباید فاجعه حکومت اسلامی را از بدو پیدایش آن تاکنون به نادانی و بی لیاقتی سرمداران آن منحصر و محدود ساخت. انزوا طلبی این حکومت همواره در بینش و برنامه و اهداف آن مستتر بوده و از این نظر پدیده چندان جدیدی نیست. این حکومت از ابتدای بر سر کار آمدن آن تاکنون یک خواست بیشتر نداشته است : ممانعت از نزدیکی جامعه ایرانی به کشورهای پیشرفته جهان. چرا که در این نزدیکی و ارتباط که ل اجرم به پیشرفت اقتصادی و علمی می انجامد، تداوم و ادامه موجودیت خود را در خطر می بیند .
 
بنیاد گذاران جمهوری اسلامی اساس این نظام را هیچگاه بر دفاع از منافع ملی نگذاشته اند. قصد و غرض آنها  هیچگاه پیشرفت و شکوفائی اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی مردم ایران نبوده است. ولی فقیه که با بر سر کار آوردن دولت احمدی نژاد سعی می نماید این اقدام را اصول گرائی دینی وانمود سازد، بخوبی بر ضعفها و عقب ماندگیهای عنصری با مشخصات وی آگاه است. انتظار دفاع از منافع ملی را از سوی دولتی داشتن که اذعان می دارد، علت بر سر کار آمدن آن با نزدیک بودن ظهور امام زمان، برپائی حکومت جهانی اسلام و پیروزی اسلام بر غرب رابطه داشته است، خطائی است مسلم .
 
زمان آن فرا رسیده است که مردم ایران از خود سوال کنند چرا این حکومت فقط کسانی را که توان اداره مملکت، دور کردن خطر، پیشبرد امر صلح، دفاع موثر از منافع ملی و بهبود زندگی مردم را ندارند، بر سر کارها می گمارد. باید از خود بپرسیم اگر قصد و غرض حکومت اسلامی نابودی کشور نیست، انتصاب عقب مانده ترین، بی سواد ترین و مر تجعترین عناصر و گماردن آنها بر راس امور چه قصد و نیتی را دنبال می کند؟
 
ایران هرگز نخواهد مرد
نهضت مقاومت ملی ایران
یکشنبه دهم دیماه ۱٣٨۵ برابر ٣۱ دسامبر ۲۰۰۶