عنوان : اهداف مبارزاتی
آقای شاهو حسینی ارجمند در نتیجه گیری، به نکاتی اشاره می کند آنهم بدین صورت:« به نظر می رسد که به دلیل چند پارگی فرهنگی برآمده از وجود تکثر ملیت ها( قومیت ها)، مذاهب و فرهنگهای گوناگون در جامعه که منجر به عدم شکل گیری اپوزیسیونی حول محور یک گفتمان دمکراتیک شده، گسل منازعه طبقاتی( کارگر- دستفروشی) می تواند تبدیل به گسل منازعه ای فراگیر شده و مرز های ملیتی را در نوردیده و ذمینه های همگرایی بیشتر ظبقات و اقشار پایین دست جامعه را حول محور گفتمان عدالت خواه اقتصادی فراهم سازد»
در خصوص آورده های ایشان می توان گفت: وقتی روند تحولخواهی ایرانیان در نظر گرفته شود؛ خواسته های مبارزاتی آنان را می توان در سه شعار: آزادی و دمکراسی و عدالت اجتماعی دید. اگر چه در مقاطعی با جوگیر شدن گروه هایی از آنان در پی چیز دیگری دویدند و می دوند، اما کارپایه اساسی همان خواسته ی سه شعار نامبره بوده وهست.
متاسفانه با برآمدن جمهوری اسلامی، که رد پای خود او را می توان دید ؛برای هرزبرندگی بخشی از توان مبارزاتی، در بخشی هایی از نقاط کشور، مسائلی کودکانه که برخاسته از روح قوم گرایی بوده نمود می یابدکه بعداً برای عوام فریبی بصورت ملیت خواهی و ملیت بازی بگونه ای کمیک نقش آفرینی می کنند.
قطعاً هر شهروند ایرانی، در نبرد با شیوه های استبدادی، تحقق آن سه شعار را در دستور کار خودش دارد و مسائلی چه از نوع قومی بازی و چه انواع انحرافی دیگر ،کاربردی کوتاه مدت برای آنانی که تابع مُد مبارزاتی می شوند، دارد.
۷۵٨۰٨ - تاریخ انتشار : ۲ شهريور ۱٣۹۵       

عنوان : ایران خیلی‌ وقته در انقلاب است ولی‌ معکوس!
با تشکر از نویسنده برای نوشتار بجایش.

۱.انقلابی‌ که در ۵۷ اتفاق افتاد با رهبری فقیهان جهت معکوس به خود گرفت ، و از این نیروی آزاد شده‌ مردم با سازمان دهی‌ آن و ثروت نفت به فاشیستی که می‌‌بینیم مبدل شد.

۲. نقطه اوج آن هم تا لبنان و یمن کشیده شده است و موجب جریاناتی هم چون القاعده و داعش " نظری" هم ، مستقیم یا غیره مستقیم میباشد.

۳.اکنون با مقاومت داخلی‌ ،منطقه و جهان در حال افول و عقب نشینی است .

این به آن معنی‌ است که هنوز قادر به سرکوب است که انجام هم می‌دهد و با تمام قدرت.

۴.در نتیجه به خطه آخرش هم خواهد رسید. حال از چه طریق ؟

انقلاب ؟ همه پرسی‌ ؟ یا دخالت خارجی‌؟
۷۵٨۰۶ - تاریخ انتشار : ۲ شهريور ۱٣۹۵       

عنوان : هر ملتی آن حکومتی را دارد که لایقش هستند
شما ببینید با خودکشی یک تونسی دستفروش چه بهار عربی بپاشد و چند تا از سران دیکتاتور کشورهای عربی سرشان را بباد دادند ولی با خودکشی حتی چند تا ایرانی کک ملت ایرانی هم نگزید. لازم به تذکر به نویسنده گرامی است که تنها فقر و بدبختی مردم ایران در زمان شاه قبل از انقلاب باعث شورش ۵۷ نشد بلکه نقشه شوم براندازی شاه نادان در کشوی میز امپریالیستهای غربی بود که با بالا بردن قیمت نفت بتوسط و درخواست شاه رشد اقتصادی کشورهای غربی را در خطر میدیدند البته در کنار بلندپروازیهای نظامی شاه و تلاشش برای دستیابی به تکنیکهای هسته ای و غیره.خمینی با همه خریتش حداقل در کمال بیسوادی حرفش را بی شیله و پیله به مردم گفت و میگفت مثل نمونه زیر.بسیار کمی از ایرانی ها این سخنرانی خمینی را بدرستی شنیده و فهمیده اند که این مخلص بازار تجارت و کسب حلال اسلامی چه می گوید :
« .... آنهایی که دم از اقتصاد می‌زنند و زیربنای همه چیز را اقتصاد می‌دانند از باب اینکه انسان را نمی‌دانند یعنی چه، خیال می‌کنند که انسان هم یک حیوانی است که همان خورد و خوراک است! منتها خورد و خوراک این حیوان با حیوانات دیگر یک فرقی دارد. این چلوکباب می‌خورد؛ او کاه می‌خورد؛ اما هر دو حیوانند. اینهایی که زیربنای همه چیز را اقتصاد می‌دانند اینها انسان را حیوان می‌دانند. حیوان هم همه چیزش فدای اقتصادش است. زیربنای همه چیزش ، الاغ هم زیربنای همه چیزش اقتصادش است. اینها انسان را نشناختند اصلاً که چه هست. .... «
زمان: ۱۷ شهریور ۱۳۵۸
مکان: قم
موضوع: نقش رادیو و تلویزیون در جامعه
حضار: کارکنان پخش رادیو در سخنرانی خمینی
وقتی مردم با روشنفکران سیاسی حتی چپ ما سال ۵۷ دنبال چنین رهبر احمقی راه افتادند حالا شما به چه امیدی نشسته اید که فقر رو به رشد مردم ایران شاید حجتی شود برای براندازی رژیم ملایان؟ بزک نمیر بهار میاد کمپوزه با خیار میاد!
البته با تشکر از زحمات نویسنده و ارائه آمار و حوادث خبری فقر و بدبختی مردم ایران! شاید صدا یا جیک این مردم روزی در بیاید؟
۷۵۷٨۶ - تاریخ انتشار : ٣۱ مرداد ۱٣۹۵