پیام کمیته مرکزی سازمان راه کارگر به مناسبت سالگرد کشتار زندانیان سیاسی در دهه شصت
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
دوشنبه
٨ شهريور ۱٣۹۵ -
۲۹ اوت ۲۰۱۶
* فراموشی هرگز، همواره علیه بیداد
درآستانه سالگشت قتلعام زندانیان سیاسی، چوبه های دار دژخیمان اسلامی گروهی از کردهای سنی را حلق آویز کرد ، تا بار دیگر ثابت شود که سیاست حاکم بر رژیم اسلامی همچنان بر پایه پاکسازی عقیدتی مخالفان استوار است. تاریخ حکومت اسلامی ، تاریخ کشتار و اعدام و تصفیه های خونین ، تاریخ تلاش برای نابودی انسانیت و شادی و عشق و امید، ،تاریخ تلاش برای بردگی و تسلیم انسان در مقابل خبرگان آدمخوار و قوانین شریعت آن بوده است. تاریخی که با اعدامهای پشت بام مدرسه رفاه آغاز و با اعدامهای صحرایی کردستان و خوزستان وترکمن صحرا ادامه می یابد. جنایات سیستماتیکی که نزدیک به چهار دهه است تصویر خونین راهپیمایی روحانیت را در تحکیم قدرت مطلقه اش برای همگان آشکار میکند. علیرغم همه اختلافات و کشمکشهای جناحهای حکومتی و تغییر و تعویض های دستگاه دولتی ، خصوصیت این نظام آدمخوار و متحجر تغییری نکرده است ؛ رژیم اسلامی همچنان بر پایه کشتار و اعدام و زندان و تصفیه مخالفان و خفقان و سانسور به حیات ننگینش ادامه میدهد. آری ۳۵ سال از آغاز اعدامهای فله ای پس از سی خرداد ۶۰ و نیز و بویژه ۲۸ سال از قتلعام هزاران زندانی سیاسی که دوران محکومیت خود را طی میکردند، میگذرد. ۲۸ سال پیش در تابستانی داغ و سوزان، رژیم اسلامی آتش بس در جنگی هشت ساله را با جامی زهر گونه پذیرفت تا درجشن پایانی جنگی خونین، هزاران زندانی سیاسی بیدفاع را قربانی کند. عاشقان خون و مرگ و مرثیه ، در سکوت و تاریکی ، در بی خبری و انتظار ، با فتوایی در دست، زندانیان سیاسی را به صف کردند. راهروهای منتهی به بیدادگاه از زندانیان انباشته شد و انگیزاسیون اسلامی در انتظار زندانیان ، آنانرا به سالن های دار و شلاق هدایت میکردند.
مرداد و شهریور ۶۷ با نامهای بینام هزاران زندانی رنگین شد و سکوت با دارهای سالن حسینیه و آمفی تئاتر ، با احکام هیات مرگ اشراقی – نیری – پورمحمدی ، با کامیون های حمل گوشت بر زندان تحمیل شد. در تمام این دو ماه ملاقاتها قطع و خانواده ها در بی خبری مطلق بودند و ماشین مرگ با چراغ خاموش در حال ساختن مرگ بود. انتظار، بی خبری ، سکوت ، نماز جمعه ، اوین ، گوهردشت ، ملاقات ممنوع ... روزها و هفته ها گذشت ، اینک خبرها را از کمیته ها میگیرند ...خبرها ...اعدامشان کردند...تنها ساکهایی بجامانده از فرزندان رشید و اسیر به خانواده ها میرسد ...بکدامین گناه ، بکدامین جرم اعدامشان کردند....در کجای این خاک جایشان داده اند.... سکوت ...انکار ...سکوت .... خانواده ها پاسخی نمییابند... اما تلاشهای بی وقفه و شجاعانه خانواده های زندانیان سیاسی و قربانیان این جنایات وسیع ، خاورانها را آشکار میکند و مبنا و آغازی برای کارزار دادخواهی مردم ایران علیه خبرگان آدمخوار میشود. این تلاشها بود که دهه خونین ۶۰ را با نگاهی دیگر به نسل جوان پس از انقلاب و جهانیان نمایاند. این تلاشها بود و هست که راهپیمایی خونین روحانیت حاکم را برای تحکیم قدرتش ، از طریق قتل عام دهها هزار مخالف به جهانیان آشکار کرد. دهه ای که از پشت بام مدرسه رفاه آغاز میشود و دادگاهای شرع خلخالی و گیلانی و لاجوردی و موسوی ، نوروز سنندج ، کشتار فعالان خلق ترکمن ، سرکوب فعالان خلق عرب و بلوچ ،لشگرکشی ۲۸ مرداد به کردستان و اعدامهای گسترده پس از سی خرداد شصت و... را در بر میگیرد تا در تابستان ۶۷ دسته دسته بازماندگان این دوره خونین را در سکوت قتل عام کنند. این راهپیمایی خونین آشکار میکند که استقرار استبداد مذهبی و شکست انقلاب ۵۷ ، هرگز خواست عمومی مردم ما نبوده است. این رژیم هرگز نمیتوانسته است بدون داغ و دار و شلاق و شکنجه به حیاتش ادامه دهد. دهه خونین شصت سند وگواه روشن این حقیقت است.
در همین حال و پس از ۲۸ سال فایل صوتی گفتگوی آیت الله منتظری با آمران قتلعام زندانیان سیاسی انتشار یافت. فایل صوتی آیت الله منتظری، سند حقوقی انکارناپذیری است بر وقوع کشتار هزاران زندانی سیاسی در سال ٦٧. فایل صوتی واقعیت این جنایت تاریخی را مسجل کرد. جنایتی تاریخی که از دوره بعد از مشروطیت بی سابقه است. گرچه این فایل صوتی ،بمثابه "نوش دارویی پس از مرگ سهراب" بود واست واعتراض پنهانی آیت الله منتظری به هیات قاتلان کشتار ،نتوانست مانع از کشتار هزاران زندانی سیاسی در زندانهای ایران شود و آیت الله نخواست خانواده های زندانیان سیاسی منتظر در مقابل بیت اش را از تصمیم به اجرای قتلعام با خبر کند واز این طریق خانواده ها ومردم ونهادهای مدافع حقوق انسانی داخلی وبین المللی را علیه این جنایت برانکیزاند ؛ اما علیرغم پنهان نگهداشتن فایلها ی گفتگو با قاتلان برای بیش از ۲۸ سال ، میباید گفت که این اسناد واعترافات تکاندهنده در آن ، برای خانواده قربانیان کشتار ٦٧، وهمه مدافعان حقوق انسانی موفقیت است. آن ها سال ها کوشیدند که نگذارند تبهکاری جکومت دردهه خونین ۶۰ و خصوصا سال ٦٧ به فراموشی سپرده شود، مردم ایران از این جنایت آگاهی پیدا کنند و حکومت وادار شود که واقعیت کشتار ٦٧ را بپذیرد. فعالیت پیگیر آن ها با انتشار فایل صدای آیت الله منتظری به ثمر نشست و موجب شد نسلی که در آن دوره یا به دنیا نیآمده بود و یا خردسال بود، از جنایت جمهوری اسلامی آگاهی یابد. آگاهی یافتن نسل جدید از این جنایت و نقش آیت الله خمینی، احمد خمینی و هیئت مرگ در این جنایت حائز اهمیت است.
علیرغم انتشار این اسناد واعترافات دوپهلوی برخی از آمران قتلعام ونواده گان رانتخوار امام جلاد ، علیرغم تلاش خانواده های قربانیان جنایات دهه شصت و زندانیان سیاسی سابق وفعالان سیاسی و گروههای چپ و آزادیخواه ، علیرغم کشف خاورانها و گورهای دسته جمعی درتهران و بسیاری ازشهرهای ایران ، علیرغم شهادت صدها شاهد از میان زندانیان سابق و خانواده های قربانیان ، علیرغم تمام تلاشهای بین المللی و مراسمها و یادبودها و برگزاری دادگاه نمادین بین المللی در لندن و لاهه و آشکار شدن تصمیمات و فتواهای بالاترین رهبران حکومتی در تصفیه زندانها و قتل عام زندانیان سیاسی ،علیرغم افشای چهره و نام هیات سه نفره مرگ و دست اندرکاران و آمران و عاملان این کشتار، همچنان قاتلان و جنایتکاران ، بر مصدرحکومت اسلامیند. مصطفی پورمحمدی جنایتکار وزیر دولت روحانی است و آنهم در پست وزیر دادگستری. ابراهیم رئیسی با حکم خامنه ای در راس تولیت آستان قدس رضوی است و همچنان خبره ترین آدمخواران و جنایت کاران ، خبره ترین سانسور چیان و تیغ بدستان در هیات جناحهای متنوع حکومتی در این دستگاه ماقیایی و جهنمی ، در پی شکار انسان و آزادی و شادی و زندگیند. علیرغم شکافها و تضادهای مابین این فرقه ها و مافیای هزار فامیل ، سکوت و دروغ و فراموشی و انکار، سیاست اصلی در رابطه با جنایات آن دهه خونین و خصوصا قتل عام زندانیان سیاسی در سال ۶۷ است. علیرغم گذشت ۲۸ سال از قتل عام ، ابعاد این کشتار در سراسر ایران در ابهام است و گزارشات انتشاریافته تنها گوشه کوچکی از این جنایت را برملا میکند.
باید در اینجا بر بیدادی که بر ما رفته است این را اضافه کنیم که متاسفانه در این میان بسیاری از مادران و پدران قربانیان جنایات سیاسی در دهه ۶۰ ، جان میسپارند ، بی آنکه امکان دادخواهی داشته باشند و حتی از مکان دفن عزیزانشان باخبر شوند. مادر بهکیش ،مادر پرتویی ، مادر ریاحی ، مادر معینی و... از آن جمله اند. مادرانی که با شنیدن صدای دادخواهی شان در عرصه داخلی و بین المللی و برسمیت شناسی تدریجی این فاجعه ؛ بعنوان جنایت علیه بشریت ، باری از دوششان برداشته شده و میشود. نباید بگذاریم این جنایات فراموش شوند ؛ نباید بگذاریم آمران و عاملان این فجایع از دست عدالت بگریزند . باید شرایط محاکمه عادلانه و علنی آنان را فراهم کرد و آنانرا به جرم جنایت علیه بشریت و سازمان دادن یک نظام فاشیستی اسلامی ، سازماندادن تصفیه های خونین عقیدتی ،مذهبی ، سیاسی ، ملی و جنسیتی به محاکمه کشاند تا نگذاریم تاریخ خونین وجنایتبار استبدادی ، باردیگر در کشور ما تکرار شود. روشن شدن حقیقت این دهه خونین و همه ٣۷ سال سرکوب و خون و وحشت و اضطراب ، برای ساختن کشوری آزاد و برابر ، برای شکستن زنجیره قتل و انتقام و جنایت ضرورتی حیاتی است.
سازمان راه کارگر ضمن گرامیداشت یاد و خاطره همه جانباختگان راه آزادی و برابری ، مصمم است همراه و همگام با همه انسانهای شریف و آزادیخواه ، همه سازمانها و گروههای مدافع حقوق انسانی ، برای آشکار شدن تمام حقیقت تلاش کند ، تمام قربانیان جنایت های سیاسی در ایران شناخته و دادشان را در دادگاهی عادلانه ؛ آزاد و علنی فریاد کند ، همه آمران و عاملان این جنایات سازمانیافته و سراسری ، شناخته و افشا و محاکمه شوند ، امکان تکرار شدن این جنایت های سیاسی و وحشیانه را با کمک به سازمان دادن مردم در شبکه ها و نهادهای مترقی و بشردوست و عدالت طلب ، آزادیخواه ، مدرن و سکولار علیه جریانات ارتجاعی و نژادپرست و مذهبی بگیرد . برای سرنگونی رژیم جنایتکار اسلامی و برای آزادی و برابری مبارزه کند و در راه متحد کردن همه تلاشها و مبارزات و به ثمر نشاندن آرمانهای جانباختگان راه آزادی و سوسیالیسم تلاش نماید.
زنده باد یاد و خاطره همه جانباختگان راه آزادی و سوسیالیسم
سرنگون باد رژیم جمهوری اسلامی ایران
زنده باد آزادی، زنده باد سوسیالیسم
کمیته مرکزی سازمان راه کارگر
شهریور ۱۳۹۵– اوت ۲۰۱۶
|