همسرش او را مجبور می کرده از مسواک مشترک استفاده کنند
نیویورک تایمز، ترجمه: ترکمن گمیچی
•
استادیار روانشناسی دانشگاه آریزونا می گوید اگر آزادی های اساسی و پایه ای فرد از جمله، رفت و آمدها، اعمال و ملاقات هایش را تحت کنترل درآورید ممکن است صدمه فیزیکی به صورت مداوم بر فرد وارد نشود اما این وضعیت نهایتا به خشونت فیزیکی منجر خواهد شد.
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
سهشنبه
۹ شهريور ۱٣۹۵ -
٣۰ اوت ۲۰۱۶
دوست پسر سابق لیسا Lisa Fontes فونتس هیچ وقت او را با مشت نزد هیچ وقت اورا هل نداد، اما او کامپیتوتر لیسا را هک کرد و با نصب دوربین در اتاق خواب لیسا عملا او را از خانواده و دوستانش ایزوله کرد.
با این حال لیسا فکر نمی کرد که قربانی خشونت خانگی هست، لیسا ۵۴ ساله معلم بزرگسالان می گوید ؛ من اصلا نمی توانستم این را قبول کنم من فکر می کردم این فقط یک ارتباط دوستی نا مناسب بوده است ؛
درست بعد از تحقیق بر روی سواستفاده های احساسی بود که او متوجه می شود که مسئله ای که او با آن روبرو بوده است “کنترل-اجباری” Coercive control است که برخی( در بیشتر موارد مردها) آن را بکار می گیرند تا بر پارتنر خود غالب شوند. در واقع (“کنترل-اجباری”) توصیف شیوه ای از رفتار است که فرد به روش های مختلف از جمله تحقیر ایزوله سازی سواستفاده های مالی ، دست کاری و هک کردن ، و بعضا سواستفاده فیزیکی و جنسی قربانی خود را کنترل می کند.
دکتر فونتس نویسنده “زنجیره نامحسوس فائق امدن بر کنترل اجباری در روابط دوستانه ” می گوید : زنی در مراجعه به او گفته بود که شوهرش از او می خواهد که به پشت بخوابد، او مجبور بوده که کارت خرید خود را به شیوه ای که شوهرش از او می خواهد بچیند، لباس هایش را به شیوه خاص بپوشد و حتی به شیوه مشخصی دوش بگیرد!
در حالیکه عبارت کنترل اجباری در آمریکا در سطح فراگیری مورد استفاده قرار نمی گیرد مفهوم سو رفتار از نوع غیرفیزیکی به عنوان خشونت خانگی در حال شناسایی است، در ماه می هشتگ ؛ شاید او به تو آسیب فیزیکی نزده است در تویتر بارها استفاده شده.
در دسامبر سال گذشته انگلستان و ولز معنی سواستفاده و خشونت خانگی را در مفهوم جامع تری گسترش دادند به طوری که کنترل اجباری در روابط نزدیک و خانوادگی به عنوان یکی از مصادیق ارتکاب جرم شناخته شده و حداکثر ۵ سال زندان برای فرد خاطی به دنبال خواهد داشت از زمان تعیین این جرم، حداقل برای ۴ نفر با این قانون حکم صادر شده است.
دکتر ائوان استارک Evan Stark مددکار اجتماعی و استاد بازنشسته دانشکاه راجرز که در شکل گیری این قانون در انگلستان تلاش بسیار کرده بود می گوید : در قانون جدید بسیاری از اعمالی به لحاظ شدت بزه در رده پایین قرار می گرفتند پس از این یک عمل مجرمانه جدی در نظر گرفته خواهند شد؛
دکتر استارک نویسنده ؛ کنترل اجباری؛ خاطر نشان می کند این قانون در انگلستان به مرور زمان به یک هنجار اجتماعی تبدیل خواهد شد اما در قوانین امریکا هنوز شناسایی این رفتار را به عنوان جرم در دستور کار سیستم قضایی قرار نگرفته است. قوانین فعلی فقط برای حمایت زن را در برابر صدمات فیزیکی در نظر گرفته شده است. اما حدود ۲۰ درصد خشونت های خانگی بدون صدمات فیزیکی انجام می شود
بر اساس مطالعاتی که در سال ۲۰۱۰ انجام و در ژورنال Interpersonal Violence منتشر شد کنترل اجباری واقعا موضوعی جددی است که اغلب به خشونت فیزیکی همسر ختم می شود. کانی بک Connie Beck استادیار روانشناسی دانشگاه آریزونا و نویسنده مشترک مطالعه فوق می گوید اگر آزادی های اساسی و پایه ای فرد از جمله، رفت و امدها ،اعمال و ملاقات هایش را تحت کنترل درآورید ممکن است صدمه فیزیکی به صورت مداوم بر فرد وارد نشود اما این وضعیت نهایتا به خشونت فیزیکی منجر خواهد شد.
در مراحل اولیه رابطه دوستی در چنین ارتباطی از دید قربانیان کنترل اجباری چنین رفتارهایی ممکن است حتی به اشتباه تعبیر به عشق و دوست داشتن شود به خصوص در شرایطی که قربانی به لحاظ احساسی در وضعیت آسیب پذیری باشد.
به عنوان مثال خانم فونتس زمانی که در سن ۴۰ سالگی با دوست پسر سابق خود آشنا می شود به دلیل اینکه تازه از همسرش جدا شده بود در وضعیت احساسی اسیب پذیری قرار داشت. از دید او دوست پسرش جذاب و قایل تحسین و البته کمی وسواس داشته است. همه این اتفاقات در شرایطی برای او اتفاق رخ می دهد که خانم کونتس خود دکتر و مشاور روانشناسی دارای تخصص در زمینه آزار جنسی کودکان و خشونت علیه زنان بوده است.
او می گوید برای فردی که به دنبال عشق و رمانتیزم هست اینکه فردی بخواهد رفتارش را مورد توجه وکنترل قرار دهد در ابتدا بسیار خوشایند به نظر می رسد.
اما از دید خانم راشل. ج Rachel G زنی ۴۶ ساله که با سه فرزندش در بوستون زندگی می کند و مایل نبود هویتش فاش شود این نوع کنترل یک مسئله فراگیر است، همسرش او را مجبور می کرده از مسواک مشترک استفاده کنند ، اجازه نمی داده که در حمام را ببندد او حتی دوربین هایی را در اطراف خانه نصب کرده بود و با نصب جی پی اس در اتومبیل تمام اعمال و حرکت های خانم راشل را کنترل می کرده است. او بعضا بی خبر در محل کار خانم راشل حاضر می شد با این بهانه که دلش برای خانم راشل تنگ شده در حالیکه اعمال او فقط جهت کنترل رفتار خانم راشل بود.
خانم راشل که هم اکنون موسس یک ارگان غیرانتفاعی برای جذب سرمایه است این وضعیت فاجعه بار را ۱۸ سال تحمل کرده بود، و هیچ تلاش برای خروج از این وضعیت نکرده بود. او سه فرزند داشت و می گوید همسرم همیشه به من می گفت من هر کجا بروم راضی و خشنود نخواهم بود. او می گوید
من نه تنها همسر بدی بودم در عین حال من یک مادر اهمال کار به عبارتی یک مادری از خود راضی بودم که به اندازه کافی از او همسرش حمایت نمی کند. یک آشپز بد و یک زنی که کارش را به خانواده اش ترجیح می داده. خانواده من او را بیشتر از من دوست داشتند حتی دوستانمان او را بیشتر از من دوست داشتند. هر چه قدر که بدبینی و شک من نسبت به خودم بیشتر می شد نگاه او را در مورد خودم و اینکه دنیا چکونه باید باشد در من درونی تر می شد و من بیشتر و بیشتر تسلیم او و خواسته هایش می شدم.
در نهایت خانم راشل هیچکاه برای طلاق اقدام نکرد و این همسرش بوده است که بعد از اینکه خانم راشل متوجه ارتباط خارج از ازدواج همسرش می شود فرم های طلاق را پر می کند! خانم راشل با اینکه از اعمال خودش در گذشته خشنود نیست اما از اینکه این اتفاق باعث شد که از ان زندگی خارج شود سپاسگذار است. خانم راشل می کوید اگر او اینکار را نمی کرد شاید من هیچگاه برای خروج از ان رابطه اقدامی نمی کردم او می گوید من ترسیده بودم. بعد از جدایی همسر سابقش چندین بار برای از سرگیری ارتباط با اعضای خانواده و دوستان تلاش کرده است.
اما خانم فونتس در نهایت بعد از ۴ سال دوست پسرسابقش را ترک می کند و این اتفاق زمانی می افتد که او به مدت دو هفته از او دور بوده است و متوجه می شود تا چه میزان زندگی اش متاثر از رفت دوست پسرش در وضعیت نازلی قرار گرفته بوده. او می گوید مدام تلفتی تماس می گرفت و یا ایمیل می فرستاد اما من نهایتا نگاه خودم را در مورد خودم به عنوان یک فرد جدا شده مورد بازبینی قرار دادم.
برگرفته از: «بیز فمینیست لر»
|