از : آرمان شیرازی
عنوان : آب که سر بالا می رود، قورباغه ابوعطا می خواند!
میدان تجاوز و پرسه زنی امپریالیزم در ردای نئولیبرالیزم امروزه چنان گرم ست که نمایندگان فکریش از هر سوراخ سر بر می آورند. آخر، این آبی ست که سر بالایی ها را، بیاری نظم نوین (گلوبالیزاسیون)، براحتی در می نوردد...
در یک برخورد کاملا خوش-خیالانه می توان گفت که آقای "رضا دقتی" هنر بی دقتی را به بالاترین مدار چرخش خود رسانیده است. داستان "شاعرانه" آقای "رضا دقتی" اینست که احمد شاه مسعود این "مهندس جوان" (و نکوکار؟) بود که "در مقابل صدهزار سرباز روس, صد مرد داوطلب را گردهم آورد که (سپس صد هزار تن شدند!) ... و ارتش تنومندی را (با یاری بیدریغ امریکا) تشکیل دادند (تا) آغازی برای پایان حکومت شوروی و فروریختن دیوار برلین" رقم زنند! شاید ایشان از هیجان تبلیغ برای وابسته خود (راشل دقتی) و یا به دلیل جایگاه سیاسی خود کاملا از یاد برده که این "مهندس قهرمان و رهبر هوشمند" پیش از بکارگماری طالبان - با همدستی آمریکا، انگلیس، عربستان و پاکستان - پای ثابتی از "مجاهدین افغانستان" را تشکیل میداد که همگی جیره خوار امپریالیزم امریکا بودند و کارشان انفجار مدارس، بیمارستان ها، نیروگاه ها و دیگر مکان های عمومی بود و البته سرکوب زنان. در دوره طالبان، این "قهرمان" و یارانش (بخوان جنایتکاران واپسگرا که از پشتیبانی حکومت تبهکار اسلامی در ایران برخوردار بودند) با جبهه "اتحاد شمالی" همکاری داشتند که با طالبان چانه قدرت می زد.
در پایان ایشان نام این واپسگرا را جاوید و راهش را پایدار آرزو می کند و به حسرت اما دست و دلبازانه می گوید "کس به میدان در نمیآید سواران را چه شد؟" اینبار نیز (مخصوصا؟) از یاد می برد که سواران آرزوهایش در ایران پر شمارانند و، در میدان غارت، بی عنان...
آیا ملا عمر و احمد شاه مسعود متفاوت از هم بودند؟ شاید، اما نه اساسا در باورها و شکل کار و هدف هاشان. درست است که رفسنجانی با خامنه ای متفاوت است اما آیا هیچ خردورز با وجدان از رفسنجانی بعنوان قهرمان ایران یاد خواهد کرد؟ براستی چرا نویسندگان اینگونه پرت و پلا ها، از نهانگاه شلیک می کنند و پاسخگوی به هیچکس نیستند؟
۷۶٣۵٣ - تاریخ انتشار : ۵ مهر ۱٣۹۵
|
از : محسن اقا
عنوان : وقاحت
اقایی دقتی خجالت نمی کشی از یک ادمکش تجلیل میکنی حیف از ان شعر شاعر بزرگ مشهدی که برای زنده یاد مصدق سروده بود...! ۲
۷۶۲۷۲ - تاریخ انتشار : ٣۰ شهريور ۱٣۹۵
|
از : نکو کیش
عنوان : حتمن دست غیب هم در کار بوده
من اقای دقتی را نمیشناسم و با افکار و عقایدش اشنا نیستم ولی برایم جالب هست که ایشان همانند راست ترین جناح های سرمایه داری هنوز که هنوز هست بعد از بیش از یک ربع قرن کینه تمام نشدنی نسبت به دولت شوروی دارد. اینکه انقلاب تزریقی و أن هم در جامعه فرا عقب مانده افغانستان کاری بس بی خردانه بود دلیل ان نمیشود که کمک های مالی، نظامی اموزشی و بهداشتی شوروی به دولت الغانستان را محکوم کرد ولی سکوت معنی داری از آمریکا و اقمارش که تنها جنگ و خونریزی و ترویج دسته های آدمکش لسلامی تحت نام مجاهدین را که بویی از بشریت نبرده بودند ، کرد. در زمان حکومت مورد پسند شاه مسعود که او از رهبران طراز اول اش بود و بالطبع مورد حمایت اقای دقتی هم هست هر وحشی گری که میتوان سراغ گرفت بر مردم افغانستان بخصوص زنان انجام پذیرفت و همفکران جناب فرمانده شاه مسعود القاعده را سامان دادند و نسل های بعدی اش داعش هست. نگاهی به مصاحبه بی بی سی با فرزند شاه مسعود بکنید تا کمی متوجه مسایل بشوید و همینطور الله بختگی از یک مرتجع بت نسازید. پسر ابدا خود محور بینی و خود بینی پدر را رد نمیکند و ضمنن پسر در بحبوبه جنگ های " قهرمانانه" پدر در ایران اسلامی درس میخوانده بعبارتی خانواده او تحت حمایت همفکران مرتجع جناب شاه مسعود یعنی جمهوری اسلامی بوده اند. راستی مخارج نظامی- لجستیکی- و غیره لشگر رامبو جناب شاه مسعود را کی میداده؟ دست های غیبی یا بارگاه امام هشتم؟ چرا از دید اقای طقتی دست نشانده بودن شوروی جرم هست و دست نشانده بودن امریکا ، افتخار؟
بدبختیملتی که روشنفکرانش چنین باشند
۷۶۱۲٣ - تاریخ انتشار : ۲۲ شهريور ۱٣۹۵
|
از : جلال م
عنوان : عجبا
عجبا !اما تا انجا که من می دانم احمد شاه مسعود از رهبران اصلی جریان اسلامگرایی بود که تحت اموزش سرویس های اطلاعاتی و با دریافت اسلحه و اموزش نظامی سنگ بنای نابودی دولتی سکولار را بنیان نهادند،که ادامه ان جنبش ارتجاعی به طالبان ختم شد .ایا خرج کردن مفت مجانی القابی نظیر ازاده مرد وغیره در مورد ایشان شایسته است؟
۷۶۰۹٨ - تاریخ انتشار : ۲۰ شهريور ۱٣۹۵
|