وقوف حاکمیت به رموز انتخابات
احمدی نژاد را می آورند تا «سونامی رای» ایجاد کنند


سپهر جمشیدی


• حاکمیت به درستی، به این نتیجه رسیده است که احمدی نژاد به دلایل خلقی و رفتاری و سوابق "هل من مبارز طلبیدن"، تنها مهره ای است که توانایی ایجاد شرایط دو قطبی و از این طریق توان بسیج نفی کنندگان و تاییدکنندگان را دارد و نتیجه حضور او در برابر روحانی، بالا رفتن آراء ریخته شده به صندوق ها خواهد بود ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
پنج‌شنبه  ۲۵ شهريور ۱٣۹۵ -  ۱۵ سپتامبر ۲۰۱۶


به زمان برگزاری انتخابات ریاست جمهوری در ایران کمتر از ۹ ماه باقی مانده است. در این میان بعضی قرائن از بازی دوباره حاکمیت با مهره احمدی نژاد حکایت دارد.
آقای مصطفی تاج زاده پس از آزادی از زندان با روزنامه آرمان گفتگویی داشت. در این گفتگو که در ۲۶ تیر ۹۵ چاپ شد از جمله گفت: "به نظر من تنها کسی که ممکن است بتواند بیش از ۱۰ میلیون رای در مقابل آقای روحانی کسب کند آقای احمدی نژاد است که اگر در انتخابات حضور پیدا کند ما با یکی از پر شورترین انتخابات تاریخ جمهوری اسلامی مواجه خواهیم بود".
گفته ای بسیار قابل تامل است. چرا که با هر میزان و سنجه ای، نزدیکی آن به واقعیت بسیار زیاد است و از طرفی حاکمیت نیز آن را دریافته است. حاکمیت مطلع است که اصلاح طلبان چاره ای جز اجماع روی آقای روحانی ندارند و به این مسئله اطمینان دارد. حاکمیت با توجه به ریزش شدید مشروعیت و مقبولیت نظام به دلیل کسب شاخص های عموما منفی در مسائل اقتصادی و اجتماعی طی دودهه اخیر، نیاز به انتخاباتی مقبولیت بخش دارد، بنابراین می خواهد آن را با حضور نسبی بالای رای دهندگان در انتخابات به دست آورد.
در شرایطی که مردم در یاس و ناامیدی حاصل از عدم تغییر مشهود در وضعیت زندگی خود به سر می برند و حتی از نظر بعضی شاخص ها افول و سقوط شتابان دو دوره ریاست جمهوری احمدی نژاد همچنان ادامه دارد و به واقعیت زندگی آحاد مردم و بخصوص زحمتکشان تبدیل شده است. با این وجود هیچ عامل خطرناکی در افق زندگی مردم مثل بازگشت دوباره احمدی نژاد و تیم وی به قدرت و دولت موجب نگرانی مردم نمی شود و حاکمیت آگاهانه و زیرکانه به این نگرانی دامن می زند تا این نگرانی، رویکرد چند بار امتحان شده انتخاب بین بد و بدتر را در میان آحاد مردم گسترش دهد. ما حتی در سخنان تاج زاده نیز نوعی رغبت به مصاف با احمدی نژاد را ملاحظه می کنیم. اصلاح طلبان می دانند در این موقعیت، تنها حضور دولتمردانی با پتانسیل بسیار منفی می تواند اکثریتی خاموش اما مخالف را به میدان آورد، جمعیتی که هر نوبت که حاضر به آمدن شده، اوضاع را دگرگون کرده و علیرغم خواست حاکمیت، وضعیتی نامنتظر را به حاکمیت تحمیل نموده است.
البته در این میان کسانی از صاحبان قدرت از رد صلاحیت و یا عدم جذابیت آقای احمدی نژاد صحبت کرده اند. آقای علی لاریجانی رئیس مجلس مصاحبه ای با هفته نامه مثلث داشت که در ۱۶ خرداد ۹۵ در روزنامه انتخاب باز انتشار گردید. وی ضمن "یک پدیده عجیب و غریب" همراه با "قانون گریزی زیاد" و "آشفتگی در تصمیم گیری" خواندن احمدی نژاد گفت: "ریاست جمهوری دوباره احمدی نژاد جاذبه ای ندارد". می توان ارزیابی علی لاریجانی را به کدورت بسیار زیاد شخصی وی با احمدی نژاد منتسب نمود. مثلا ماجرای "یکشنبه سیاه" که احمدی نژاد فایل صوتی ضبط شده به صورت پنهانی فاضل لاریجانی، حاکی از پیشنهاد رشوه وی به سعید مرتضوی در صورت کمک به وصل فاضل به بابک زنجانی - را در مجلس پخش کرد، از دلایل کدورت ها دانست.
و یا برای گرم کردن بازار صحبت هایی می شود. مثلا علی اکبر جوانفکر مشاور رسانه ای احمدی نژاد (ایران خبر ۲۲ تیر ۹۵) از "عدم شرکت قطعی احمدی نژاد در انتخابات می گوید" .اما احمدی نژاد ضمن تکذیب های مصلحتی از طریق نزدیکانش با سفرها و سخنرانی ها از جمله به خراسان جنوبی، آمل، ملارد و... در عین حال از فرصت ها برای آمادگی خود برای میدان انتخابات استفاده می کند. احمدی نژاد با ارسال نامه به باراک اوباما و درخواست بازگرداندن ۲ میلیارد دلار اموال ایران، می خواهد امکان بازشدن باب ارتباط با امریکا توسط خودش را این بار نه برای کسب آراء طبقات پایین جامعه، بلکه جلب نظر اقشار متوسط به وجود آورد. دست کم باعث ریزش آراء طبقات متوسط از سمت روحانی به سمت خودش شود. به خصوص اگر همچنان مصر به استفاده از "اسفندیار رحیم مشاعی" باشد، امری که با خصوصیات اخلاقی و خصلتی احمدی نژاد مسلما صورت خواهد گرفت. یادآوری این نکته که در جامعه ما، به خصوص در اقشار و طبقات میانه با توجه به فقر تحلیل، کم نیستند کسانی که عامل اصلی مشکلات را ساده دلانه و ساده اندیشانه به عدم ارتباط ایران با امریکا مربوط می دانند و دور نیست که تحت القائات و شعارهایی حاکی از رفع این مشکل توسط احمدی نژاد، رفتن به سمت صندوق رای و حتی رای ایجابی برای وی را انتخاب نمایند. برنامه سفرهای استانی، حضور و سخنرانی احمدی نژاد در محافل عمومی به هر دلیل و بهانه ای، نشان از تصمیم به نامزدی وی دارد. افزایش وب سایت ها و صفحات حامیان احمدی نژاد در شبکه های اجتماعی تنها در یک چارچوب هدف گذاری شده و برنامه ریزی شده انتخاباتی قابلیت توجیه دارد.
با این حال حاکمیت و از جمله بیت رهبری سیاست دیگری خواهد داشت، زیرا اهمیت این دوره انتخاباتی که راهبرد آن بسیج مردم به سمت صندوق های رای است، روش دیگری را می طلبد. نتیجه رصدهای حاکمیت حاکی از عصیان و ناامیدی و بنابراین امتناع مردم از انتخاب صندوق رای برای گشایش مشکلاتشان می باشد. مردم درسی را در انتخابات اخیر مجلس شورا و خبرگان رهبری گرفتند و همچنان به خاطر دارند و آن هم عدم رای مردم به امثال احمد جنتی ولی انتخاب (بخوان انتصاب) مجدد وی نه تنها به عنوان عضو بلکه بعنوان رئیس مجلس خبرگان و از آن بالاتر استمرار سمت وی بعنوان دبیر شورای با اهمیت نگهبان می باشد. چرا که عده ای را گمان بر آن بود که اهداء ریاست خبرگان برای حذف آقای جنتی از دبیری شورای نگهبان است. امری که اتفاق نیفتاد و آقای جنتی در سن ۹۰ سالگی باز هم به دبیری این شورا دست یافت که بی گمان نشان از مهندسی دیگری برای انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۶ دارد.
حاکمیت به صورت اجماعی، به درستی، به این نتیجه رسیده است که احمدی نژاد به دلایل خلقی و رفتاری و سوابق "هل من مبارز طلبیدن " تنها مهره ای است که توانایی ایجاد شرایط دو قطبی را دارد و از این طریق توان بسیج نفی کنندگان و تاییدکنندگان را هم دارد و نتیجه، بالا رفتن آراء ریخته شده به صندوق ها خواهد بود. از طرفی از در "چارچوب بودن" روحانی هم اطمینان کامل دارد. آقای روحانی توانست خواست رفع تحریم ها را در شرایط استیصال رژیم به ارمغان آورد، بدون آنکه دست به ترکیب و یا اصلاح ساختارهای حاکمیتی به نفع ساختارهای انتخابی بزند، آنچنانکه به گفته خود وی شرمندگی را به دلیل عدم انجام قول هایش برای ایشان به وجود آورد. اگر چه حاصل جمع انتخاب حاکمیت به سمت انتخاب احمدی نژاد سنگینی می کند، ولی هر کدام از این دو گانه، اطمینان از بازی در یک محدوده برنامه ریزی شده است، احتمالا بدون نیاز به تقلب در شمارش آراء، امری که بالقوه خطرناک است.
البته اطمینان از اینکه احمدی نژاد کار در چارچوب اصول گرایی مورد نظر حاکمیت را در این دوره مطمح نظر قرار می دهد، از جمله تذکرات خواهد بود. بی گمان برای گرم کردن تنور انتخابات، مبادرت به تاکتیک هایی مثل رد اولیه صلاحیت احمدی نژاد (که احتمالا یکی از دلایل گزینش دوباره احمد جنتی به دبیری شورای نگهبان، عمل به این توافق با رهبری است) خواهند کرد. امری که خود در شرایط و فضای روانی جامعه به امکان حتی رای آوری بیشتر احمدی نژاد منجر می شود. یادآوری این نکته لازم است که هم اکنون از طرق مختلف در فضای عمومی سعی در القای این مطلب است که احمدی نژاد را تنها فرد جسور و متمرد در مقابل رهبری معرفی کرده تا افرادی را از مخالفین رهبری، ضمن تحریک به سمت صندوق های رای، به قول معروف از سر بغض معاویه و نه از حب علی، مجاب به رای دادن به احمدی نژاد نمایند.

هم اصول گرایان که مطمئن هستند کسی به جز احمدی نژاد رای آورنده در جناح اصول گرایان نیست و هم اصلاح طلبان که مطمئن هستند مردم و اکثریت خاموش در این مواقع از ترس بدتر شدن اوضاع به کاندیدای آنها یعنی روحانی رای می دهند، از این وضعیت رضایت دارند. حاکمیت در پی دامن زدن به تب انتخابات به هر طریق است و شاید بهتر ببیند آن را از طریق دادن فرصتی دوباره به احمدی نژاد به دست آورد. احمدی نژاد در پی به دست آوردن اجماع مخالفین روحانی روی خودش می باشد و به اهمیت لحظه تاریخی (منفی) خودش واقف است و مخالفین روحانی نیز به امکان موافقت از طریق توافق روی یک گزینه امید دارند. بنابراین دو قطبی شدن انتخابات آتی دور از انتظار نیست.