به جای تسلیم به شرایط امروز فردا را رقم بزنیم (۱) - علی رضا جباری (آذرنگ)

نظرات دیگران
  
    از : امیر ایرانی

عنوان : تضاریس
جناب آقای جباری در نوشتارش، خودرا در تقابل با آقای آصفی تعریف می کند اگر با دیدی مثبت به این مسئله بنگریم این عمل را نوعی برخورد آموزشی می توان دید. که می توان این را مفید دانست.
اما باید گفت: آقای جباری در برگزیدن عنوانی برای نوشتارش خواسته یا ناخواسته تأییدی بر روش آقای آصفی آورده است. عنوان می گوید: « به جای تسلیم به شرایط امروز، فردا را رقم بزنیم»
در مورد عنوان می توان گفت: برای رسیدن به فردا که در آن آزادی و دمکراسی و عدالت اجتماعی پایدار برقرار شود چاره ای نیست جزء اینکه امروز را خوب بشناسیم و عبور هوشمندانه ای را پی بگیریم. و باید دانست که مقدمات آن آزادی و دمکراسی ، تمرینش در امروز است و رواج پذیرش روحیه آزادی خواهی و دمکراسی خواهی در امروز است نه در آن روز که فردا باشد فردا ممکن است دیکتاتوری را خود غالب کنیم آنهم به عنوان منجیمان!
وقتی نوشتارهای در دسترس آقای آصفی مطالعه شوند با توجه به کاستی هایی که دارند اما روح حاکم برآنان نوعی عبور هوشمندانه ای را مروجند و....
در آورده ای دیگر، آقای جباری می آورد:«...به گزینش طیفی از طیفهای درونی نظام و پیشنهاد راه تضاریسی* انتخاب از پیش انجام شده(از هاشمی به خاتمی و از خاتمی به احمدی نژاد(؟!) با هنر نمایی های به یاد ماندنیش در بهار ۸۸) ...». که در این آورده نوعی تضاد نگرشی مشهود است! آنهم باتوجه به اعتقاد به تضاریسی و چگونگی برخورد آقای جباری با پدیده ای به نام احمدی نژاد که محصول پروژه مستقیم خامنه ای است.
که درخصوص اعتقاد به تضاریس ، می توان رد دیدگاه آقای جباری و امثال ایشان را علنی کرد:
این چه روش دندانه ایست که در هسته آن ، موسوی و کروبی در حصر و خاتمی و بگونه ای هاشمی محدود می شوند و چه بی اثر بودن مردم و حرکات مردمی که خامنه ای مجبور به قبول شکست در پروژه اش می شود که دراقدامات بعدی، مواجهه با این بشود که تیم مورد علاقه اش متهم به دزدی آشکار و حتی جاسوسی اند، واو برای اینکه خود را از این اتهامات برهاند مجبور به انجام روش هایی می شود که دیگر به یک طنز تلخی نمود می یابند؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!
۷۶۵۲۲ - تاریخ انتشار : ۱۵ مهر ۱٣۹۵       

    از : البرز

عنوان : به مواضع مشترک از راه گفت و شنود برسیم، و نه از راهِ صدور وحی
آقای جباری گرامی، شما می نویسی؛ «...دوستان چه چیز را در شرایط کنونی متحول یافته اند که به آن چنگ زده اند و راهی جز آن نمی بینند؟...»

در سخنِ فوق شما کاری به درست یا اشتباهِ نظرات آقای آصفی ندارم، بل خطابم رو به سوی «...شرایط کنونی...» است.
با اینکه دیر زمانیست احزاب و سازمانهای قدیمی توسط سیاستهای انحصارطلبانه ی ج.ا. از صحن علن جامعه درو و کنار زده شدند. اما سیاستهای بیمار ج.ا. نتوانست نشاط زندگی و حرکت به سوی تحول را در مردمان کشورمان از بین ببرد.

به بیانی دیگر، علیرغم وجود منحطِ سیاستهای انحصارطلبانه ی ج.ا. که فجایع تایستان سال ۱۳۶۷ نقطه ی اوج آن بود، تحولخواهی مردمان کشورمان موجباتِ بروز حرکاتِ اجتماعی وسیع منتهی به خردادِ ۷۲ و بعدِ آن را فراهم آورده است.
و از میان اینهمه تحولخواهی مردمان کشورمان، آنچه مایه ی مباهات است، رشدِ روزافزون گرایش مردمان کشورمان به مردمسالاری(دموکراسی) می باشد.

به سهم خود و به مانند شما امیدوارم؛ «...این آخرین مرحله ی سلسله بحثهای ما درباره ی مسائل روز ایران نباشد و شرایط به ترتیبی پیش برود که بتوانیم این بحثها را باز هم ادامه دهیم...» تا به «...مواضع مشترک...[از] راه گفت و شنود [برسیم، و نه از راهِ]... صدور وحی...»
۷۶۵۱۵ - تاریخ انتشار : ۱۵ مهر ۱٣۹۵       

    از : زندانی زنجیری

عنوان : کسی‌ که با افتخار زیر مقالهٔ ا‌ش ،مکان تهران مینویسد !
کارگر یکسال حقوق نگرفته را به زندان میاندازند چون گفته نان!!

حقوق دانی‌ که جلوی مجلس یک نفره تحصن کرد را ۱۶ سال حکم زندان می‌دهند بدون کمی‌ شرم!!

حال خارجیان ایرانی میبایست دسته جمعی با اعلان زمان و مکان به تهران و آنهم چه بهتر مستقیم با تاکسی‌ به اوین بروند و زحمت به برادران‌ همیشه گمنام اطلاعاتی ندهند تا به عنوان انقلابی‌ از آنها یاد شود!

من مطعمنم ،که جنابعالی و دیگران خیلی‌ زیاد هم موقعیت بدست خواهید آورد که با این دوستان ملی‌ و مذهبی‌ گپ بزنید!
۷۶۵۰۲ - تاریخ انتشار : ۱۴ مهر ۱٣۹۵