فدرالیسم و ملت سازی، کدِ رمزِ تجزیه‌یِ ایران - آرمان چاروستایی - اخبار روز

نظرات دیگران
  
    از : شاپور سورنپهلو

عنوان : نقض حقوق کپی رایت
نویسنده این مقاله، چندین بخش، بویژه "وابسته‎‌گیِ قوم‌گرایانِ تکهِ‌خواهِ عرب با بیگانگان"، را از چندین نوشته بنده رونوشت برداری و سرهم بندی کرده، بنام خود پخش‌نموده است، بدون آنکه اعتباری داده باشد، : http://www.suren-pahlav.com/pe/index.php?option=com_content&view=article&id=۴۰:۱۳۹۱-۰۵-۰۸&catid=۱!

البته مهم آگاه کردن است، ولی شوربختانه نه تنها ایشان حقوق کپی رایت را نقض کرده است، بلکه اصول و عرف نویسندگی که ایجاب می کند اخلاق مداری مراعات شود را نیز زیر پای گذارده است!

بهرروی، امیدوارم، که مابقی نوشته، از جاهای دیگر بدون اعتبار دادن به نویسندگانشان کپی نشده باشند! شوربختانه این نکبتی است که دامنگیر این کشور و ملت شده است که اخلاق و عدالت دیگر معنا و جایگاهی ندارد!
۷۶۷۴۲ - تاریخ انتشار : ۲٨ مهر ۱٣۹۵       

    از : تبریزی

عنوان : فدرالیسم دموکراتیک برابر با رژیم ملوک الطوایفی نیست!
فدرالیسم دموکراتیک (خودگردانی مردمی) یکی از بهترین ابزارهای مردم سالاری (دموکراسی) است و کشورهائی مانند آمریکا، آلمان، چین، روسستان، مکزیک، فیلیپین و ..... با این روش گردانده می شوند، از سوی دیگر فدرالیسمی که ناسیونالیست ها از آن سخن می گویند هیچ پیوندی با مردم سالاری و خودگردانی مردمی نداشته و تنها دستاویزی برای دیوارکشی میان مردم یک سرزمین بر پایه نژاد و تبار و زبان و رنگ پوست و نیاکان است! فدرالیسمی که ناسیونالیست های ایرانی از آن سخن می گویند نیز هیچ پیوندی با مردم سالاری و بهگردانی یک کشور نداشته و تنها دستاویزی برای دیوارکشی های هیتلری میان ترک و فارس و کرد و عرب است! در سایه دیوارکشی های ناسیونالیستی میان مردم یک سرزمین آن چه که به دست خواهد آمد رژیمی مانند آمریکا و آلمان و چین نیست بلکه رسیدن به یک رژیم بومشاهی (ملوک الطوایفی) مانند روزگار فرمانروائی پادشاهان باستانی است!

در یک سیستم بومشاهی در زمان های باستانی یک پادشاه پرزور پادشاهان دیگری را در سرزمین های گوناگون به کار می گماشت و آن پادشاهان در در درون آن سرزمین ها هر کاری که می خواستند می کردند و از پایتختی که پادشاه پرزور در آن فرمانروائی می کرد در کارهای آنها پادرمیانی نمی شد و کاری که پادشاهان کم زور می کردند دادن باج و گردآوری سرباز برای شاه شاهان یا شاهنشاه (امپراتور) بود! و فدرالیسمی که برخی از ناسیونالیست های آریاپرست و پان ترک و پان کرد و پان عرب و ..... از آن سخن می گویند بدون هیچ اما و اگری برابر است با رسیدن به یک یک رژیم بومشاهی پس از دیوارکشی های هیتلری میان ترک و فارس و کرد و عرب!

آمریکا پنجاه استان دارد و این استان ها با روش فدرالیسم دموکراتیک (خودگردانی مردمی) گردانده می شوند، آیا پنجاه استان آمریکا از دیوارکشی به گرداگرد پنجاه نژاد برپا شده اند؟ روشن است که پنجاه استان آمریکا از دیوارکشی به گرداگرد پنجاه نژاد برپا نشده اند! فیلیپین نیز کشوری است که با روش فدرالیسم دموکراتیک در آن کشورداری می شود، در فیلیپین کمابیش صد زبان گویشور دارند، اما آیا ساختار فدرال فیلیپین از دیوارکشی به گرداگرد گویشوران به صد زبان برپا شده است؟ در کشورهای دیگری مانند چین و آلمان و مکزیک نیز فدرالیسم کوچکترین پیوندی با ناسیونالیسم و پندارهای زهرآگین ناسیونالیستی مانند نژادپرستی و زبان پرستی و خاک پرستی و کهنه پرستی و مرده پرستی ندارد!

ناسیونالیست های ایرانی گاهی دم از فدرالیسم می زنند، مانند گروهی که نام خودش را کنگره ملیت های ایران فدرال گذاشته است که بهتر بود نام خودش را گروهی از ناسیونالیست های ایرانی می گذاشت! اما فدرالیسم چنین کسانی برابر با فدرالیسم دموکراتیک نیست! در این باره شایسته است به نوشتاری در لینک زیر نگاه کنید

http://iranglobal.info/node/۱۶۸۷۷
۷۶۶۹۲ - تاریخ انتشار : ۲۵ مهر ۱٣۹۵       

    از : صبوری

عنوان : نویسنده ای ازتبارحکومت
باتوجه به این پاراگراف ازمتن می توان خط بطلان برتمام نکات حتی مثبت نوشته ایشان کشید:
آرمانِ ما «آزادی و دموکراسی» است. پس در وهله‌یِ نخست، می‌بایست ایران با اصولِ ملی‌اش وجود داشته باشد، تا بتوان دموکراسی را برای این کشور به ارمغان آورد. بدین ترتیب اگر احساس کنیم که جانِ وجودی (چهارچوبِ ملی) ایران در خطر است، نه‌تنها مبارزه با جمهوریِ اسلامی – که سدی برای رسیدنِ به دموکراسی می‌باشد- را به شکلِ موقت کنار می‌گذاریم، بلکه در جبهه‌ای که ایجاد می‌گردد (چه در موضِع گیری سیاسی و چه در عمل) در کنارِ آنان برای دفاع از جانِ وجودیِ (اصولِ ملی) ایران در مقابل دشمنانِ میهن می‌ایستیم.
ازآنجائیکه درجه وابستگی و صداقت سیاسی نویسنده برماپوشیده است، تنهاازهمین بندازنوشته ایشان می توان دریافت تمام نسبت هایی که به گروه های سیاسی داده اند(تروریست یاوابسته بودن)، چندان قابل اعتنانیست.
گرچه رمزگشائی ازتوطئه های امپریالیستی کاریست ضروری، ولی نیت خوانی های عجولانه ازعملکردگروه های اپوزیسیون ، مسلمابه نفع حکومت فاشیست جمهوری اسلامی خواهدبودکه می خواهدازاشتباهات برخی گروه هابه نفع خودبهره برداری نماید.
۷۶۶۷۷ - تاریخ انتشار : ۲۴ مهر ۱٣۹۵       

    از : امیر ایرانی

عنوان : فدرالیسم خطرناک
اولویت بندی در مبارزه، یکی از ضروریات روند تحولخواهی است. در استقرار آزادی و دمکراسی، جامعه به سمت نوعی فدرالیسم دمکراتیک(یا هر اسمی دیگر) خواهد رفت که بعضی از تصمیم گیری های داخلی به استانها واگذار خواهد شد.
ایده ی خطرناکی که توسط اندکی باب شده: نوعی فدرالیسم قومی زبانی بایک تقسیم بندی جغرافیایی کینه دارانه است! این همان خطری است که خیلی ها نسبت به آن حساس شده اند و می شوند. که خوشبختانه اکثریتی از همان های که قبلاً در پی این نوع فدرالیسم خطرناک بودند با توجه به تجربیات بدست آمده، نگرش دیگری را دارند بروز می دهند که امید است بازی را در اقدام ملی ایرانی وسراسری بخواهند. که آن هم چیزی نیست جز: آزادی و دمکراسی وعدات اجتماعی پایدار برای تمام ایرانیان
۷۶۶۷٣ - تاریخ انتشار : ۲۴ مهر ۱٣۹۵       

    از : بهرام آبار

عنوان : حکومت نامتمرکز یا غیرمتمرکزمیتواند همان حکومت فدرال باشد
"حکومت" فرمانروای یک کشوراست. کشور سرزمینیست که دارای مرزهای مشخص، تشکیلات سیاسی و قانون اساسی معین بوده، در سازمان ملل ثبت شده و در دنیا بنام کشور معینی شناخته شده باشد. حکومت نامتمرکز یا غیرمتمرکز اگر به تقسیم حکومت بپردازد میباید تشکیلات سیاسی را هم تقسیم کند، آنگاه با حکومت فدرال تفاوتی نخواهد داشت. لذا میباید از ساختار اداری غیر متمرکز دفاع کرد، که موظف است اداره امور داخلی تقسیمات کشوری، مبنی بر استان ها، شهر ها و شهرستان ها را به منتخبان انجمن‌های مربوطه بسپارد.
۷۶۶۶۷ - تاریخ انتشار : ۲٣ مهر ۱٣۹۵