شعار راهبردی همسویی و انتقاد - علی رضا جباری (آذرنگ)

نظرات دیگران
  
    از : سیامک شاملو

عنوان : خطاب به جناب جباری
آقای جباری محترم چه زود اعلام آتش بس کردید با آقای آصفی؟ جناب خودتان هم که تسلیم شدید! پس محتوای آن دو مقاله قبلی تان چه شد و خودتان هم دیگر حرفهای که در آنجا نوشتید قبول ندارید یا اینکه حرفهای آقای آصفی آنقدر قانع کننده است که شما باید کوتاه بیائید یا حتماً شما اشتباه میکردید در دیدگاههای قبلی تان؟ به این زودی و راحتی موضع عوض کردن شما نشان از چیست؟ ما هم دوست نداریم سرکار گذاشته شویم جناب جباری! دو مقاله قبلی آنچنان موضعگیری کردید و حالا این موضعگیری و عذرخواهی از آقای آصفی؟ عجبا؟ تسلیم شدن راحتتر است تا راه سخت مبارزه کردن!
۷۶۷۴٨ - تاریخ انتشار : ۲٨ مهر ۱٣۹۵       

    از : امیر ایرانی

عنوان : دفاع از حق شهروندی
باید گفت نکته اصلی در بحث اقناعی که بین دو نگرش از نگرش های موجود مربوط به تحولات درون کشور مطرح است در همین پارگراف انتخاب شده مشاهده می شود: « آری! منجی جامعه ما نه آقای جنتی، بلکه خلق، توده ها و طبقه ی زحمتکش اند اما نه به گونه ای پراکنده و دور از هم، بلکه با نزدیک شدن به یکدیگر، انتقال آگاهی در میانه ی خود و تأمین وحدت و تشکیلات که با وجود جناح بندی های کنونی جامعه چنین وحدتی میسر نیست نمی تواند باشد.»
جناب آقای جباری در ابتدا نفی منجی های خاص را بیان می کند اگرچه در این نفی بگونه ای نفی منجی گری را برای حالتی خاص متذکر می شود اما در همین حد، اقدام ایشان، همان نکته اصلی در روند تحولخواهی یک جامعه ای است که به سمت پذیرش روحیه شهروندی و خواسته های شهروندی معنی پیدا می کند. در این روحیه، پذیرش تکثرگرایی در آن نمود خواهد داشت و آزادی خواهی و دمکراسی خواهی جاری وساری شدنش برجامعه شهروندی نمود خواهد یافت و دراین روحیه با جاری وساری شدن آزادی خواهی ودمکراسی خواهی در جامعه، جامعه به سمت برقراری عدالت اجتماعی پایدار خواهد رفت. این برداشت از آورده ی جناب جباری می تواند مفید و قابل اعتنا باشد.
اما و قتی ایشان بسمت ساختن تشکیلات خاص برای مبارزه کردن با حاکمیت می رود بگونه ای خواهان منجی گری می شود که دیگر با قسمت نهی و نفی منجی گری ایشان تناقض پیدا می کند. این قسمت نیاز به پرداختن بیشتر است. شاید از حوصله بحث خارج باشد.
با توجه به نهی یا نفی منجی گری می توان گفت: وقتی مشاهد می شود حاکمیت استبدادی( یا ناشی از دیکتاتوری فردی است یا گروهی)تلاش دارد چیرگی خود را به ترفندهای مختلف به نمایش بگذارد این قدامش را باید در این دید که از ضعف و میزان توان خود آگاهی دارد و قدرت مانورش را نیز می داند. براین اساس در پی این خواهد رفت که توان خود را برای تشکیلات و نیرو های منسجمی سازمان دهی کند.
اما همین استبداد چه از نوع دینی یا غیر دینی و چه تشکیلاتی خاص می داند از پاسخ گویی به حقوق شهروندی که به اشکال مختلف ممکن است نمود یابندو بصورت تکثرگرایانه پراکنده اند و در جامعه نمود دارند( حق شعر گویی - حق سینما رفتن - حق ....) ناتوان خواهد بود چون او می داند توان سرکوبش نیز حدی دارد، بدین دلیل چاره ای نمی بیند عقب نشینی های را باید داشته باشد و هر عقب نشینی ، عقب نشینی بعدی را در پی خواهد داشت . فقط استبداد تلاش می کند عقب نشینی را کنترل کند که همه چیز از دستش خارج نشود. در این روند نهادینه شدن آزادی خواهی و دمکراسی خواهی و تحقق عدالت اجتماعی پایدار را می توان داشت.
جالبست! جناب جباری در دفاع از سرکارخانم نرگس محمدی که بگونه ای به مدیریت دستگاه های اطلاعاتی خاص، توسط قوه قضائیه به گروگان گرفته شده است که ایشان(خانم محمدی) ناخواسته در بازی رقابتی درون نظامی گرفتار شده، ایشان( آقای جباری) به شیوه دفاع از حقوق شهروندی و به چالش کشاندن قوه قضائیه و بخشی از نیرو های امنیتی به دفاع از خانم محمدی بر می خیزد وحتی برای اقدامات خانم محمدی اقدام به شعر گویی می کند. این نوع اعمال جناب جباری آنهم در دفاع از بعض شهروندان خاص می تواند بسیار نیکو باشد اما ایشان روش دیگران را بی اثر می داند. این مسئله خودش پرسش بر انگیز است.
۷۶۷۴۶ - تاریخ انتشار : ۲٨ مهر ۱٣۹۵