نارضایتی متحدین غربی عربستان از روند تحولات یمن


اردشیر زارعی قنواتی


• در بحران و جنگ یمن راه برای سیاست های "الاکلنگی" و بازی های سیاسی در جهت حمایت توجیه گرایانه در قبال اقدامات و حملات کور علیه غیرنظامیان تا حدود زیادی سخت خواهد بود. در چنین شرایطی فشار افکارعمومی، نهادهای حقوق بشری و حتی بخش های از نهادهای حکومتی در میان متحدین عربستان موجب ناخرسندی و نارضایتی در بین آنان را فراهم آورده است. ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
پنج‌شنبه  ۲۹ مهر ۱٣۹۵ -  ۲۰ اکتبر ۲۰۱۶


بحران یمن و نقش عربستان در رهبری ائتلاف جنگی علیه این کشور به بهانه حمایت از "عبد ربه منصور هادی" رئیس جمهوری موقت و مستعفی این کشور، به تازگی با افزایش سرسام آور تلفات غیرنظامی ابعاد جدیدی به خود گرفته است. حملات مداوم این ائتلاف به مراکز درمانی و آموزشی از یک طرف و هدف قرار دادن مراسم های پرجمعیت عروسی و ترحیم از طرف دیگر نه تنها میزان فشار افکارعمومی و نهادهای حقوق بشری را بر ریاض افزایش داده است که به دلیل انتقاد از متحدین غربی این کشور از واشینگتن گرفته تا بروکسل، از طرف دیگر امکان حمایت خارجی از ائتلاف را به میزان زیادی کاهش داده است. حمله هوایی ائتلاف به رهبری عربستان در روز شنبه هشتم اکتبر به مجلس عزاداری پدر وزیر کشور دولت موقت حاکم بر صنعا که به کشته شدن حداقل ۱۴۰ تن و زخمی شدن بیش از ۵۰۰ تن انجامید همان "شوک بزرگ" بود که کاسه صبر افکارعمومی بین المللی را لبریز کرد. هر چند قبل از این حمله نیز به واسطه نقض آشکار حقوق بشر و کشتار کودکان توسط ائتلاف عربی در فقیرترین کشور عرب از طرف بازرسان سازمان ملل متحد و دیگر نهادهای امداد بین المللی به صراحت از ریاض به عنوان متهم اصلی در لیست "جنایت علیه کودکان" نام برده شده بود ولی معمولا با مماشات جهانی و باج خواهی مالی رهبران عربستان از این نهادها و دولت های متحد نادیده گرفته می شد. ظاهرا حمله عامدانه به این مجلس ترحیم در صنعا که در ابتدا رهبران ریاض رسما منکر آن شدند و بعدا با اعلان اینکه حمله اشتباهی انجام گرفته و سعی در کاهش انتقادات داشتند، خشم جهانی را چنان برانگیخت که دامنه آن از ریاض تا واشینگتن و از صنعا تا لندن را فراگرفت.                                          
تفاوت موضوع یمن با بحران سوریه در اینجا بود که در این کشور جنگ تروریستی به مفهوم کنونی آن وجود خارجی ندارد و یک جنگ سیاسی – نظامی بین دو نیروی رقیب تلقی می شود ولی در سوریه امروز کارزار و جنگ بین تروریسم جهانی با رژیم "بشار اسد" که در مقیاس بزرگ با دخالت تمام بازیگران منطقه یی و جهانی، خارج از کنترل در حال انجام است. در یمن ائتلاف حوثی – صالح به عنوان دو نیروی سیاسی، جنگ خود را با حامیان رئیس جمهوری فراری و مورد حمایت عربستان انجام می دهند و تروریسم بین المللی جایگاه آلترناتیوی در این موقعیت ندارد. در حالی که سوریه درگیر یک جنگ تمام عیار بین ارتش دولتی و متحدین منطقه یی و بین المللی آن با گروه های تروریستی شناخته شده از جمله "داعش" و جبهه النصره که هم اکنون با نام "فتح الشام" با حمایت متحدین خارجی آن انجام می گیرد که مقایسه این دو با هم هیچ توجیه حقوقی و سیاسی نخواهد داشت. به همین دلیل در بحران و جنگ یمن راه برای سیاست های "الاکلنگی" و بازی های سیاسی در جهت حمایت توجیه گرایانه در قبال اقدامات و حملات کور علیه غیرنظامیان تا حدود زیادی سخت خواهد بود. در چنین شرایطی فشار افکارعمومی، نهادهای حقوق بشری و حتی بخش های از نهادهای حکومتی در میان متحدین عربستان موجب ناخرسندی و نارضایتی در بین آنان را فراهم آورده است. هر چند که این فشارهای در عرصه نهادهای دولتی در طیف حامیان غربی عربستان تا حدودی از سیاست توجیه و مهار خشم افکارعمومی پیروی می کند ولی نادیده گرفتن آن به خصوص بعد از آخرین حمله به صنعا برای این دسته از متحدین
سخت به نظر می رسد.                                                                                          
به خلاف آنچه جریان اصلی رسانه در خصوص نادیده گرفتن فجایع یمن دنبال می کند ولی گزارشات مستند بازرسان سازمان ملل متحد، پزشکان بدون مرز، صلیب سرخ جهانی و سازمان عفو بین المللی نشان می دهد که جنایت خاموش در یمن حتی در مقایسه با سوریه نیز بی سابقه بوده است. چنانچه به گفته همین نهادهای حقوق بشری در سوریه مناطق تحت محاصره ارتش و گروه های تروریست جمعیتی بالغ بر ۶۰۰ هزار تن را شامل می شود در صورتی که نزدیک دو سال است که تقریبا دو سوم یمن که در دست ائتلاف حوثی – صالح می باشد زیر شدیدترین محاطره اقتصادی و دارویی قرار دارند. چنانچه صندوق کودکان سازمان ملل متحد (یونیسف) در آخرین گزارش خود در روز جمعه هفتم اکتبر اعلان کرده است که یمن به دلیل محاصره غذایی و دارویی هم اکنون به شدت در معرض فراگیری بیماری "وبا" قرار دارد که اگر فورا اقدام نشود حداقل ۱۵ درصد مبتلایان جان خود را از دست می دهند. در این گزارش هم چنین آمده است که هم اکنون یک و نیم میلیون کودک از سوءتغذیه رنج می برند که ٣۷۰ هزار تن از این کودکان دچار سوءتغذیه شدید می باشند.                                                      
آنچه هم اکنون در یمن می گذرد دیگر مرزهای سکوت رسانه یی را شکسته است و به خصوص بعد از حمله به مسجدی در صنعا با ۱۴۰ کشته حتی صدای مقامات در واشینگتن که تاکنون به عنوان بخشی از ائتلاف عربی از آن حمایت می کردند را هم در آورده است. یک روز بعد از این جنایت هولناک "ند پرایس" سخنگوی شورای امنیت ملی در کاخ سفید اعلان کرد "همکاری امنیتی آمریکا با عربستان سعودی یک چک سفید امضا نیست… در سایه رخدادهای اخیر، ما تصمیم گرفته‌ایم همکاری‌های خود با ائتلاف به رهبری عربستان سعودی، که حمایت از آن در حال حاضر هم به شدت کاهش یافته، را تحت بازبینی فوری قرار دهیم و آماده‌ایم حمایت‌های خود را طوری تنظیم کنیم که نبردهای تراژیک یمن فورا و به‌شکل بادوامی، پایان یابند". در همین راستا روز یکشنبه ۱۶ اکتبر در دیدار "جان کری" وزیر امور خارجه آمریکا با "بوریس جانسون" همتای بریتانیایی وی در لندن دو طرف ضمن هشدار نسبت به وضعیت موجود در یمن اظهار داشتند "حال زمان برقراری یک آتش‌بس بی‌قید و شرط و رفتن به سوی میز مذاکرات است". این در حالی بود که در طی چند روز گذشته حداقل سه بار مقامات پنتاگون اعلان کرده بودند که از طرف مناطق تحت کنترل حوثی ها هر بار دو موشک به طرف ناوشکن آمریکایی "میسون" در دریای سرخ شلیک شده است که به تلافی آن سه موضع راداری حوثی توسط موشک منهدم گردید. در چنین شرایطی معادلاتی شکل گرفته است که تا حدود زیادی سوال برانگیز خواهد بود اول اینکه اگر واقعا گزارش آمریکاییان مبنی بر شلیک موشک به ناوشکن آمریکایی از طرف حوثی های انجام شده باشد برای یک ابرقدرت در چنین شرایطی پیشگامی برای برقراری آتش بس با مسببان این اقدام یک نقطه ضعف بزرگ است. دوم اینکه پیشنهاد آتش بس با حوثی ها در شرایطی که این گروه و متحدان آن به صراحت شرایط قبلی ائتلاف به رهبری عربستان را برای خلع سلاح قبل از توافق بر روی تشکیل دولت انتقالی نپذیرفته اند، هرگونه طرح آتش بس جدید باید در یک چارچوب جدید دنبال شود. جنگ کنونی در یمن به خلاف ادعای عربستان درگیری یک گروه شورشی علیه دولت قانونی کشور نبوده و شکست ائتلاف در دستیابی به اهداف خود در شرایطی که به صورت واقعی هیچ قدرتی امکان حمایت نظامی از ائتلاف حوثی – صالح را ندارد، بهترین دلیل برای اثبات این واقعیت است.