تعاریف پایه ای انواع خشونت علیه زنان
زنان و خشونت، از خانه تا خیابان
نیکزاد زنگنه


• براساس تعریف اعلامیه منع خشونت علیه زنان، «خشونت علیه زنان» به معنی هر عمل خشونت‌آمیز بر اساس جنس است که به آسیب یا رنجاندن جسمی، جنسی، یا روانی زنان منجر بشود، یا احتمال آن وجود داشته باشد، ازجمله تهدیدات یا اعمال مشابه، اجبار یا محروم کردن مستبدانه زنان از آزادی، که در منظر عموم یا در خلوت زندگی خصوصی انجام شود. ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
دوشنبه  ٣ آبان ۱٣۹۵ -  ۲۴ اکتبر ۲۰۱۶


خشونت بس: پدیده «خشونت[۱]»، رفتاری است که برای آسیب رساندن به دیگری از کسی سر می‌زند و دامنه آن از تحقیر و توهین، تجاوز، ضرب و جرح تا تخریب اموال و دارایی و قتل گسترده است (سروستانی، ۱۱۳: ۱۳۸۶). سازمان بهداشت جهانی[۲] (WHO) خشونت را تهدید و یا اعمال عامدانه زور و قدرت علیه خود، افراد، گروه یا اجتماعات دیگر تعریف می‌کند که با احتمال بالایی به جراحت، آسیب جسمی، محرومیت و مرگ منجر می‌شود.

پدیده خشونت را می‌توان بر اساس سطح، شدت، محل ارتکاب، هویت خشونت دیده و … طبقه‌بندی کرد. خشونت‌های جنسیت محور[۳] یکی از این طبقه‌بندی‌ها محسوب می‌شود. صندوق جمعیت سازمان ملل متحد[۴] (UNFPA) خشونت جنسیت محور را نوعی از خشونت تعریف می‌کند که فارغ از طبقه اجتماعی، قومیت/نژاد، مذهب و … اتفاق می‌افتد و افراد آن را به دلیل جنسیتشان تجربه می‌کنند. عمده قربانیان این نوع خشونت دختران، زنان و دگرباش‌های جنسی هستند. براساس تعریف اعلامیه منع خشونت علیه زنان[۵]، «خشونت علیه زنان» به معنی هر عمل خشونت‌آمیز بر اساس جنس است که به آسیب یا رنجاندن جسمی، جنسی، یا روانی زنان منجر بشود، یا احتمال آن وجود داشته باشد، ازجمله تهدیدات یا اعمال مشابه، اجبار یا محروم کردن مستبدانه زنان از آزادی، که در منظر عموم یا در خلوت زندگی خصوصی انجام شود. آنچه در این مجال به آن خواهیم پرداخت، بررسی خشونت علیه زنان (و دختران) در حوزه خصوصی، عمومی، قانونی و مجازی است.

خشونت علیه زنان در حوزه خصوصی

«خشونت خانوادگی[۶]» از شایع‌ترین انواع خشونت است که در حوزه خصوصی اتفاق می‌افتد و میان افرادی رخ می‌دهد که به سبب صمیمیت، ارتباط خونی یا قانونی به یکدیگر پیوند خورده‌اند. خشونت‌های خانوادگی عمدتا جرم وابسته به جنسیت خاص محسوب می‌شود که مردان به زنان روا می‌دارند و درواقع از رفتار جنس غالب در جامعه نشات می‌گیرد (سروستانی، ۱۳۰:۱۳۸۶). همان‌طور که پیش‌تر گفته شد این یادداشت به بررسی خشونت علیه زنان می‌پردازد از این رو مقولات خشونت علیه کودکان (کودک‌آزاری[۷])، سالمندان (سالمند آزاری[۸]) و مردان که در زمره خشونت‌های خانوادگی طبقه‌بندی می‌شوند، در مجال دیگری مورد بررسی قرار خواهد گرفت.

انواع خشونت خانوادگی علیه زنان عبارت است از:

خشونت روانی- کلامی[۹]

خشونت روانی- کلامی رفتاری است که شرافت، آبرو و اعتماد به نفس زن را خدشه‌دار می‌کند. این رفتار به‌صورت انتقاد، ناروا، تحقیر، بددهنی، تمسخر، توهین، فحاشی، متلک و تهدیدهای مداوم به طلاق دادن یا ازدواج مجدد اعمال می‌شود. با وجود اهمیت تاثیر این نوع خشونت بر زنان و کودکان هنوز خسارت‌ها و پیامدهای ناشی از آن ارزیابی نشده است (کار، ۳۵۳:۱۳۸۰). تعیین مصادیق خشونت روانی-کلامی برخلاف انواع دیگر خشونت معمولا دشوار است. با این حال می‌توان این نوع خشونت را در اقدامات زیر دسته‌بندی کرد: نسبت دادن لقب‌های جنسیتی و توهین‌آمیز، خشم‌های غیرقابل کنترل، طعنه زدن، هتاکی و دشنام دادن، انتقاد مداوم، تحقیر کردن، سرزنش کردن، منت گذاشتن، بی‌تفاوتی، قهر، مقابله به مثل، تمسخر کردن، مقصر شمردن، اعمال محدودیت و کنترل (مقاله بررسی مصادیق خشونت کلامی – روانی و راهبردهای زنان در مواجهه با خشونت خانوادگی، بازیابی از سایت جهان زن: ۲۶ مهر ۱۳۹۵).

بر اساس اغلب تحقیقات انجام شده در ایران، خشونت روانی- کلامی، اولین رتبه را در میان انواع خشونت خانگی علیه زنان دارد. طبق نتایج طرح ملی، زنان ایران در میان انواع ۹ گانه خشونت خانگی، بیشتر تحت خشونت‌های روانی و کلامی قرار دارند. ۵۲.۷ درصد از کل پاسخگویان در پژوهش ملی بررسی خشونت خانگی دقیقا اعلام کرده‌اند که از اول زندگی مشترک تا کنون قربانی این نوع خشونت بوده‌اند. میانگین وقوع این نوع خشونت برای زنانی که درگیر آن بوده‌اند، ۱۰ بار بود. یافته‌های تحقیقی که در زمینه خشونت خانگی در خانواده‌های تهرانی صورت گرفته نیز نشان می‌دهد که میزان خشونت عاطفی مردان علیه زنان در خانواده‌ها تقریبا دو برابر خشونت جسمانی است (مقاله بررسی وضعیت، عوامل و آثار خشونت خانوادگی علیه زنان در ایران، بازیابی از سایت خشونت بس: ۲۶ مهر ۱۳۹۵).

خشونت جسمی[۱۰]

خشونت جسمی به شیوه‌های گوناگون مانند کتک زدن، شکنجه و قتل انجام می‌شود (کار،۱۳۸۰: ۲۹۲). به بیان دیگر خشونت جسمی نوعی اقدام فیزیکی و اعمال هرگونه صدمات بدنی برای آسیب رساندن، ترساندن یا کنترل کردن زن است که در اشکال مختلفی مانند سیلی زدن، ضرب و شتم، پرتاب کردن اشیاء به سمت زن، سوزاندن اندام‌ها و… روی می‌دهد (اعزازی، ۸۱:۱۳۸۳). برخی از انواع خاص خشونت جسمی در ایران ختنه زنان (ناقص سازی جنسی زنان) و اسیدپاشی است.

براساس آمار منتشر شده در ایران، خشونت جسمی دومین خشونت خانوادگی رایج علیه زنان است. نتایج طرح ملی در سال ۲۰۰۴ این نکته را تایید می‌کند به طوری که در این گزارش، رتبه دوم از انواع خشونت مورد بررسی به خشونت فیزیکی یا جسمی تعلق دارد که ۳۷.۸ درصد از زنان ایرانی از اول زندگی مشترک خود، آن را تجربه کرده‌‌اند (مقاله بررسی وضعیت، عوامل و آثار خشونت خانوادگی علیه زنان در ایران، بازیابی از سایت خشونت بس: ۲۶ مهر ۱۳۹۵).

خشونت جنسی[۱۱]

خشونت جنسی به مطالبه و برقراری اشکال نامتعارف روابط جنسی که منجر به آزار جسمی یا روانی فرد شود؛ برقراری رابطه جنسی که برخلاف میل و اراده فرد یا با اغفال او صورت گیرد یا در فرضی که وجود چنین رابطه‌ای به لحاظ روانی یا جسمی زیان رسان به حال فرد باشد یا در شرایط مکانی و زمان نامتعارفی صورت گیرد؛ هرگونه سوءاستفاده جنسی، بهره‌کشی از جسم زن، بدون رضایت او ازجمله اجبار به تن‌فروشی، آلت‌نمایی و امثال آن گویند.

در ایران به دلیل تابوها و قوانین موجود، آمار واقعی از خشونت جنسی علیه زنان وجود ندارد. اغلب زنان این خشونت‌ها را انعکاس نمی‌دهند و همچنین به واسطه قوانین مدنی که تمکین خاص را از وظایف زنان می‌داند به‌ویژه خشونت جنسی اعمال شده بر زنان متاهل منعکس نمی‌شود. در حالی که خشونت جنسی ممکن است در حیطه زندگی خصوصی، زناشویی و خانوادگی، اتفاق بیفتد و به‌صورت الزام به تمکین از شوهر یا رابطه محارم با یکدیگر در حلقه خویشاوندی علیه زن اعمال شود (کار، ۳۴۶:۱۳۸۰).

نتایج پژوهش بررسی خشونت خانگی در ۲۸ مرکز استان این امر را تایید می‌کند. این پژوهش نشان می‌دهد که وقوع خشونت‌های جنسی و ناموسی در سطح ملی با رقم ۱۰.۲ درصد پایین‌ترین رتبه را نسبت به انواع خشونت‌های خانگی دیگر به خود اختصاص داده است. اما پژوهشگران این طرح ملی اعلام کرده‌اند که با توجه به وجود نوعی الزام، جبر هنجاری، عرفی و حتی شرعی درباره اظهار چنین خشونت‌هایی در جامعه و فرهنگ ایران، به طور تلویحی می‌توان میزان کم این نوع خشونت‌ها را ناشی از خودسانسوری و نزاکت زنان موردمطالعه دانست. در تحقیقی که در بابل انجام شده، ۱۳ درصد قربانیان اعمال فشار و خشونت جنسی را در روابط جنسی عنوان نمودند. نتایج برخی تحقیقات آمار به مراتب بالاتری را نشان می‌دهند، به طوری که، بر اساس نتایج تحقیقی که در کرمان انجام شده است، ۲۸.۶ درصد زنان خشونت جنسی را تحمل کرده بودند. انواع خشونت جنسی شامل مجبور کردن به دیدن عکس‌ و فیلم‌های خلاف اخلاق عمومی، اجبار به روابط زناشویی ناخواسته یا غیرمتعارف، توقع از زن جهت ارضای مردان، میل مفرط جنسی مردان، و رها کردن همسر بعد از ارضای مرد است (مقاله بررسی وضعیت، عوامل و آثار خشونت خانوادگی علیه زنان در ایران، بازیابی از سایت خشونت بس: ۲۶ مهر ۱۳۹۵).

خشونت اقتصادی[۱۲]

این نوع خشونت که سوءاستفاده اقتصادی[۱۳] یا سوءاستفاده مالی[۱۴] نیز نامیده می‌شود، از رایج‌ترین انواع خشونت به‌ویژه در رابطه خانوادگی و زناشویی است که کمتر بدان پرداخته شده است. در بسیاری از نقاط جهان، زنان به نیروی کار بی جیره‌ و مواجب هستند و چنان چه مردان خانواده نخواهند از خود، سخاوتی نشان دهند، ادامه زندگی زنان به مخاطره می‌افتد. گاه دچار سوءتغذیه می‌شوند و گاه حتی به ابتدایی‌ترین ضروریات زندگی دسترسی ندارند. افراد ذکور خانواده گاهی حتی زنان را از درآمد یا ارث خود محروم می‌کنند (کار، ۳۶۵:۱۳۸۰ ). خشونت اقتصادی یکی از قدرتمندترین و نافذترین روش‌ها برای نگه داشتن فرد قربانی در یک رابطه خشونت‌آمیز و حتی تحت‌فشار قرار دادن او برای بیرون آمدن از وضعیت دشوار است. خشونت اقتصادی که روشی معمول برای به‌دست آوردن قدرت و اعمال کنترل در یک رابطه است درواقع نوعی از سوءاستفاده مالی از شریک زندگی است که به کاهش ظرفیت قربانی برای حمایت از خود و وابسته شدن او به شریک دیگر منجر می‌شود. اَشکال خشونت اقتصادی می‌تواند آشکار یا پنهان باشد اما به هر جهت، این نوع خشونت به محدود کردن شریک زندگی در دسترسی به منابع مالی یا اطلاعات درباره چگونگی کسب و خرج درآمد مالی خانواده منجر می‌شود. از انواع مختلف خشونت اقتصادی می‌توان به موارد زیر اشاره کرد: منع زن از اشتغال، گرفتن فرصت‌های اشتغال یا ایجاد اختلال در کار زن با ایجاد مزاحمت مداوم در محل کار یا اعمال خشونت‌های دیگر در هنگام تلاش برای گرفتن فرصت‌های شغلی جدید، کنترل نحوه خرج درآمد زنان، اجازه ندادن به زنان برای داشتن حساب بانکی مستقل، امتناع از دادن پول یا کمک هزینه، منع حضور زن در سرمایه‌گذاری یا تصمیم‌گیری کلان مالی، منع حضور زن در آموزش‌های شغلی و فرصت‌های ارتقا، وادار کردن زن به امضای چک براساس این افسانه که محکومیت‌های مالی برای زنان جدی نیست، منع دسترسی زن به ‌حساب مشترک یا ایجاد بدهی بالا در حساب مشترک، امتناع از اشتغال و کمک به درآمد خانواده، منع دسترسی زن یا فرزندان به تامین نیازهای پایه‌ای مانند تامین غذا و دارو، سرقت اموال، هویت یا ارثیه زن و وادار کردن زن به اشتغال در یک کسب و کار خانگی بدون عایدی مالی معین است. خشونت اقتصادی بسته به موقعیت اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی می‌تواند مصادیق دیگری نیز داشته باشد (مقاله وجه ناپیدای خشونت خانوادگی، بازیابی از وب‌سایت خشونت بس: ۲۶ مهر ۱۳۹۵).

خشونت اجتماعی

خشونت اجتماعی به کنترل مناسبات اجتماعی و اقتصادی زنان در رابطه خانوادگی و زناشویی گویند که مانع رشد اجتماعی و فکری و آموزشی آنها می‌شود یا در آن خلل و محدودیت ایجاد می‌کند (قاضی طباطبایی و دیگران، ۱۳۸۳)؛ اعم از هرگونه انزوای اجباری، اعمال سنت‌های آسیب‌رسان اعم از خون بس، ناف بری، زن به زن؛ ازدواج اجباری و ازدواج در سن پایین (زیر ۱۸ سال)؛ ممانعت از ازدواج علیرغم میل فرد.

بر اساس نتایج طرح ملی (۱۳۸۳)، رتبه سوم در میان انواع خشونت‌ها با رقم ۲۷٫۷ درصد متعلق به خشونت‌های «ممانعت از رشد اجتماعی و فکری و آموزشی» است که شامل ایجاد محدودیت در ارتباط‌های فامیلی، دوستانه و اجتماعی، ممانعت از کاریابی و اشتغال و ایجاد محدودیت در ادامه تحصیل و مشارکت در انجمن‌های اجتماعی است. (قاضی طباطبایی و دیگران، ۱۳۸۳: ۷۸) نتایج تحقیقی که در شهر اردبیل انجام شده است نتایج مشابهی را نشان می‌دهد به طوری که طبق نتایج آن، در ۳۰ درصد خانواده‌ها خشونت اجتماعی وجود دارد (نریمانی و آقا محمدیان، ۱۳۸۴).

خشونت علیه زنان در حوزه عمومی

آزار جنسی در محیط کار

خشونت علیه زنان در محیط کار می‌تواند به مسائل ناقض حقوق زنان در محیط کار مانند دریافت دستمزد نابرابر برای کار یکسان، نبود فرصت ارتقای شغلی به‌ویژه در پست‌های مدیریتی میانه و کلان، نبود امکانات نگهداری فرزند در محل کار و … اطلاق شود اما آنچه به طور مشخص در اینجا موردبحث است، مسئله آزار جنسی زنان در محیط کار است.

آزار جنسی در محل کار به‌صورت جهانی به‌عنوان تبعیض جنسیتی و نقض حقوق بشر در سراسر دنیا محکوم است و بیش از ۷۵ کشور قوانینی را برای محکوم کردن آن وضع کرده‌اند. در تحقیقاتی که در ۱۱ کشور اروپایی انجام شده بود، ۳۰ تا ۵۰ درصد زنان در محل کار مورد آزار قرار می‌گیرند، این آمار برای مردان ۱۰ درصد است. در میان کشورها در اتریش ۸۱ درصد زنان در محیط کار مورد آزار قرار گرفته‌اند و کم‌ترین آزار در محیط کار در اروپای شمالی مربوط به کشور سوئد است که رقم آن ۲ درصد است. در انگلیس این آمار ۵۴ درصد و در آمریکا ۴۴ درصد است. مطابق با قانون کار آمریکا آزار در محیط کار نوعی از تبعیض جنسی است چرا که «شرایط، موقعیت‌ها و امتیازات» اشتغال را دگرگون می‌کند و بدون دلیل موجه موجب اختلال در کار افراد بر اساس جنسیتشان می‌شود (Hersch, 2005). آزار جنسی در محیط کار به هرگونه عمل یا تهدید به خشونت فیزیکی، آزار و اذیت، ارعاب و هرگونه رفتار خشونت‌آمیز علیه کارکنان گفته می‌شود. این خشونت می‌تواند در محیط کار و یا خارج از آن رخ دهد. آزار جنسی محیط کار ممکن است از طرف مدیری یا رئیس، همکاران و یا ارباب‌رجوع اتفاق بیفتد. بر اساس تعریف بر اساس تعریف صندوق توسعه سازمان ملل برای زنان (UNIFEM) آزار شخص (کارمند یا متقاضی کار) به خاطر جنسیتش غیرقانونی است.

آزارهای جنسی در محیط کار انواع مختلفی دارد: آزارهای کلامی مانند گفتن داستان‌ها، شوخی‌ها و طنزهای جنسی، پرسیدن سوالاتی در مورد زندگی شخصی یا جنسی فرد، کنایه‌های جنسی در گفتار، اظهارنظر در مورد ظاهر و پوشش فرد، دادن پیشنهادات یا دعوت جنسی ناخواسته، درخواست‌های مکرر برای قرار ملاقات یا رابطه خارج از کار، توصیفات و نظرات جنسی یا معذب سازنده راجع به شکل یا کیفیت اعضای بدن مزاحمت‌های غیرکلامی نشان دادن تصاویر نامناسب جنسی، چشم‌چرانی و چشمک زدن، فرستادن و ارسال نامه، یادداشت، پیامک و تصاویر جنسی، مزاحمت‌های فیزیکی یا جسمی، لمس کردن ناجور و نامناسب، نوازش کردن، سر راه شخص ایستادن و مانع عبور شدن، برخورد جنسی به زور، نزدیک شدن زیاد به زن در موقع کار از مصادیق این نوه خشونت است. زنان شاغل در مشاغل فرودست و پاره‌وقت و زنان دارای سرمایه اقتصادی و اجتماعی پایین، بیشتر در معرض این نوع آزار قرار می‌گیرند.

آزار خیابانی

آزار خیابانی به هر نوع عمل و کلام جنسی گفته می‌شود که در مکان‌های عمومی رخ می‌دهد. آرامش جسمی و روانی یک فرد را از بین می‌برد و در او نوعی احساس ترس، تهدید، ناامنی، توهین و بی‌احترامی ایجاد می‌کند. آزار خیابانی می‌تواند شامل خواسته‌ها و توجه‌های جنسی یا هرگونه آزار بدنی و کلامی با هدف جنسی و بدون رضایت طرف مقابل و به‌صورت اجباری باشد. متلک‌پرانی، فحش و ناسزا دادن، خطاب قرار دادن کسی با تقلید صدا یا درآوردن هر نوع صدای جنسی، بوق زدن، آلت نمایی، لمس کردن، چشم‌چرانی، دادن توجه ناخواسته و در بالاترین سطح ممکن یعنی تجاوز از مصادیق آزارهای خیابانی علیه زنان هستند (دفترچه ارتقای آگاهی خیابان باید امن باشد، تاریخ بازیابی از وب‌سایت خشونت بس: ۲۶ مهر ۱۳۹۵).

خشونت علیه زنان در حوزه قانون

از این نوع خشونت می‌توان به عنوان خشونت حقوقی یا سیاسی نیز یاد کرد. خشونت قانونی علیه زنان می‌تواند به دو صورت عمده اتفاق بیفتد.

تصویب قوانین ناقض حقوق پایه‌ای زنان: بر اساس مفاد اعلامیه جهانی حقوق بشر، هر انسانی فارغ از جنسیت، نژاد، زبان، مذهب، عقاید سیاسی یا هر عقیده دیگری باید حق آموزش، اشتغال، ازدواج یا پایان دادن به آن، فرزندآوری و … را داشته باشند. این در حالی است که بنابر قانون‌های متعددی این حقوق پایه‌ای محدود یا نقض می‌شوند.
سوءاستفاده از کاستی‌ها و خلاءهای قانونی برای تحت‌فشار قرار دادن و اعمال سلطه به زنان: مثلا شوهر از طلاق همسر در شرایطی که زن اصرار به متارکه دارد (سوءاستفاده از حق طلاق) یا مخالفت با نگهداری فرزندان توسط زن (سوءاستفاده از حق حضانت). از این اقدامات که به عنوان ابزاری برای اعمال سلطه در سایر حوزه‌ها استفاده می‌شود.
خشونت علیه زنان در دنیای مجازی

بر اساس گزارشی که کمیسیون پهنای باند سازمان ملل متحد[۱۵] در سال ۲۰۱۵ منتشر کرده است، سه چهارم زنانی که از اینترنت استفاده می‌کنند، هدف برخی از انواع خشونت آنلاین قرار گرفته‌اند. خشونت آنلاین[۱۶] یا سایبری[۱۷] که با عنوان «خشونت سفید» نیز شناخته می‌شود، به انواع اقدامات خشونت‌آمیز علیه زنان اطلاق می‌شود که در فضای اینترنت صورت می‌گیرد. استفاده از اینترنت برای کسب اطلاعات، عکس یا ویدئو از زندگی شخصی زنان و تهدید یا اقدام به انتشار آن به‌منظور اخاذی یا انتقام‌گیری یا تحت‌فشار قرار دادن برای ایجاد رابطه جنسی، آزار جنسی زنان از طریق ارسال پیام، عکس یا ویدئوهای جنسی، پیگیری کردن زنان برای ایجاد رابطه، زیر نظر داشتن شبانه‌روزی فعالیت‌های سایبری زنان و گذاشتن کامنت‌ها یا پیام‌های شخصی جنسی یا خشونت‌آمیز (سرکوب‌کننده و حاوی فحاشی) از مصادیق خشونت آنلاین محسوب می‌شود. این نوع خشونت در ادامه انواع دیگر خشونت با هدف اعمال سلطه بر خشونت دیده برای رسیدن به اهداف مختلف صورت می‌گیرد. دامنه این خشونت می‌تواند از تهدید به انتشار/انتشار عکس‌های شخصی، سفر یا مهمانی زنان برای وادار کردن آنها به برقراری رابطه جنسی یا پرداخت پول تا انتشار عکس‌های شخصی، سفر یا مهمانی یک چهره سیاسی برای بدنام کردن و متوقف کردن پیشرفت وی در عرصه عمومی گسترده باشد. با توجه به گستردگی دامنه این نوع خشونت در سراسر جهان، تمهیدات قانونی بسیاری برای مقابله با آن اندیشیده شده است. در ایران نیز خشونت آنلاین علیه زنان ذیل عنوان کلی جرایم رایانه‌ای قابل پیگیری است.

در یک بررسی انجام شده در ایران، ۳۷.۹ درصد از پاسخگویان تجربه‍ی مستقیم آزار جنسی و جنسیتی در فضای مجازی را داشته‌اند که ۸۴.۳ درصد آنها زن بوده‌اند. انواعی که بیشتر تکرار شده‌اند شامل زیر نظر گرفتن در فضای مجازی (۵۳.۸ درصد)، دریافت پیام‌ها یا درخواست‌های ناخوشایند جنسی (۴۷.۹ درصد) و توهین به خانواده (۴۰.۷ درصد) بوده است. ۸ درصد افراد بیش از ۱۲ ماه مورد آزار جنسی یا جنسیتی در فضای مجازی بوده‌اند. در ۵۷ درصد از موارد، افراد تجربه قبلی آزار در جنسی در فضای مجازی را داشته‌اند. ۲۶ درصد توسط یکی از آشنایان (شریک زندگی عاطفی، آشنا، دوست، همکار، فامیل) و ۲۴ درصد توسط ناشناس مورد آزار قرار گرفته‌اند. (مقاله پژوهش آزار جنسی و جنسیتی در فضای مجازی، بازیابی از سایت خشونت بس: ۱ آبان ۱۳۹۵)

منابع

کتاب:

اعزازی، شهلا (۱۳۸۳)، خشونت خانوادگی و خشونت اجتماعی، مجموعه مقالات آسیب‌های اجتماعی ایران، ص۹۱-۷۹

صدیق سروستانی، رحمت‌الله (۱۳۸۶)، آسیب‌شناسی اجتماعی (جامعه‌شناسی انحرافات اجتماعی)، انتشارات سمت

قاضی طباطبایی، محمود؛ محسنی تبریزی، علیرضا؛ مرجایی، سیدهادی (۱۳۸۳). طرح ملی بررسی پدیده خشونت خانگی علیه زنان در ۲۸ مرکز استان کشور، جلد اول (گستره خشونت خانگی در ایران)، مرکز امور زنان ریاست جمهوری، دفتر امور اجتماعی وزارت کشور و وزارت علوم تحقیقات و فناوری.

نریمانی، محمد و آقامحمدیان شعرباف، حمیدرضا (۱۳۸۴). بررسی میزان خشونت مردان علیه زنان و متغیرهای مرتبط با آن در میان خانواده‌های ساکن در شهر اردبیل. اصول بهداشت روانی، ۷(۲۸-۲۷)، ۱۰۷-۱۱۳٫

کار، مهرانگیز (۱۳۸۰)، پژوهش درباره خشونت علیه زنان در ایران، انتشارات روشنگران و مطالعات زنان

Hersch, Joni. 2005. Sexual Harassment in Workplace. IZA World of Labor 2015: 188 doi: 10٫۱۵۱۸۵/izawol.188 | Joni Hersch © | October 2015 | wol.iza.org

مقاله و وب‌سایت:

جواهری، جلوه (۱۳۹۳)، مقاله بررسی وضعیت، عوامل و آثار خشونت خانوادگی علیه زنان در ایران، وب‌سایت خشونت بس

زنگنه، نیکزاد (۱۳۹۴)، مقاله وجه ناپیدای خشونت خانوادگی، وب‌سایت خشونت بس

زنگنه، نیکزاد و جلوه جواهری (۱۳۹۳)، مقاله بررسی مصادیق خشونت کلامی – روانی و راهبردهای زنان در مواجهه با خشونت خانوادگی، وب‌سایت خشونت بس

بخش خشونت وب‌سایت سازمان بهداشت جهانی

بخش خشونت جنسیت محور وب‌سایت صندوق جمعیت سازمان ملل متحد

بخش انتشارات وب‌سایت زنان سازمان ملل متحد درباره خشونت سایبری

دفترچه ارتقای آگاهی خیابان باید امن باشد، وب‌سایت خشونت بس

کارگر، سیمین‌دخت (۱۳۹۵) پژوهش آزار جنسی و جنسیتی در فضای مجازی، ترجمه سیمین فروهر، وب‌سایت خشونت بس

پانویس‌ها:

[۱] Violence

[۲] World Health Organization

[۳] Gender-based violence

[۴] United Nations Population Fund /The United Nations Fund for Population Activities

[۵] قطعنامه ١٠۴/۴٨ مجمع عمومی سازمان ملل متحد مصوبه ٢٣ فوریه ١٩٩۴

[۶] Domestic violence

[۷] Child abuse

[۸] Elder abuse

[۹] Emotional-Verbal violence

[۱۰] Physical violence

[۱۱] Sexual violence

[۱۲] Economical violence

[۱۳] Economical abuse

[۱۴] Financial abuse

[۱۵] The Broadband Commission of United Nation

[۱۶] Online violence

[۱۷] Cyber violence