از : امیر هوشنگ اطیابی
عنوان : نقش روسیه- پس از یکسال کمک مستقیم نظامی به سوریه
ضمن تشکر از آقایان خسرو صدری و علی اردلان برای ابراز نظر
یک مقاله به هیچ وجه نمی تواند روشنگر همه ی زوایای جنگ سوریه باشد. این مهم ترین مشکل جهان در طول پنج سال گذشته بوده است که بازیگران بسیاری در آن نقش داشته اند. اگر مشکل تنها در چارچوب سوریه می ماند، هیچگاه جنگی به این ابعاد رخ نمی داد. اما اینجا به طور مختصر توجه آقای اردلان و سایر خوانندگان را به حقایقی در مورد نقش روسیه جلب می کنم:
یک. روسیه تنها یک سال است که به دعوت دولت قانونی سوریه وارد عملیات نظامی شده است. بنابراین نمی توانسته در تداوم چهارسال اول جنگ نقشی داشته باشد. این بار علاوه بر مخالفت های دیپلماتیک، روسیه ناچار شد به طور مستقیم از استقلال و حق حاکمیت ملی یک کشور دیگر دفاع کند؛ تا سرزمین دیگری عرصه ی تاخت و تاز داعش، القاعده، طالبان و انواع جهادی های ماقبل تاریخ نیافتد. این عمل را بخصوص در چارچوب منافع ملی و دفاع از خود انجام داد. چون می دانست که هدف بزرگتر امریکا و «ناتو» روسیه است. پس از فروپاشی، مخالفت های دیپلماتیک روسیه از حالت بسیار دوستانه ی و پنهانی ابتدایی به آشکار و خصمانه ی کنونی فراروییده است؛ چون عملن نیروهای نظامی «ناتو» به مرزهایش رسیده اند و استقرار سیستم سپردفاع موشکی هم تکمیل شده است (البته به بهانه ی حیله گرانه ی برنامه ی اتمی ایران).
دو. قبل از آغاز کمک نظامی مستقیم روسیه در سپتامبر ۲۰۱۵، داعش به دروازه های دمشق رسیده بود و النصره و سایر گروه های جهادی هم در حال پیشروی هرچه سریع تر بودند. با ورود روسیه نه تنها داعش به شدت تضعیف شد، بلکه مجموع گروه های جهادی دیگر هم در یک سال گذشته عقب نشینی های مهمی کرده اند. با این کار به بی عملی جانبدارانه ی غرب و متحدینش برضد داعش هم پایان داده شد. اگر مدافع مجموعه ی جهادی ها نباشیم و نخواهیم افغانستان دیگری به دست آنها بیفتد، می توان این نقش را مثبت دانست؛ چون پیروزی مجموعه ی جهادی ها در سوریه نه تنها به جنگ و فجایع انسانی پایان نخواهد بلکه آن را گسترش خواهد داد. حداقل نیمی از جمعیت کشور هنوز در مناطق حاکمیت دولت در آرامش نسبی زندگی می کنند و آواره نشده اند.
سه. کارنامه ی روسیه در همراهی با دولت سوریه در مقابله با داعش و دیگر جهادی ها را می توان اینچنین برشمرد:
- بیش از ۲۰۰ مورد نابود کردن تجهیزات، ترمینال ها، تاسیسات و خطوط انتقال نفت و گاز و فلج کردن امکانات مالی داعش.
- آزاد سازی شهر پالمیرا و صدها منطقه ی دیگر در سوریه و عقب راندن داعش درهمه ی جبهه ها.
- ارسال و توزیع بیش از ۱۵۰۰ تُن کمک های انسان دوستانه.
- صدها مورد ایفای نقش میانجی و ضمانت دهنده به مخالفان دولت برای آشتی ملی، خلع سلاح، یا خروج امن از مناطق جنگی و جبهه های نبرد. در حالی که سایر متحدین دولت سوریه به هیچ وجه نمی توانسته اند چنین نقشی ایفا کنند.
- جلوگیری از جنگ نیروهای دولتی با کردها (متحد بالقوه در جنگ با داعش و سایر جهادی ها).
- نقش قدرتمند دیپلماتیک در عرصه ی جهانی و جلوگیری از حمله ی همه جانبه ی نظامی از سوی امریکا، «ناتو»، ترکیه، عربستان، قطر و شورای همکاری خلیج فارس. سال ۲۰۱۳، به ابتکار روسیه همه ی انبارهای سلاح های شیمیایی از سوریه تخلیه شد و از حمله ی نظامی «ناتو» به این بهانه جلوگیری شد.
این گزارش ها را ببینید:
https://www.youtube.com/watch?v=oJv۱paJWfyI
https://www.youtube.com/watch?v=dzBluOK۲hsA
منطقی نیست که روسیه بخواهد جنگ ادامه یابد چون منابع و امکاناتش به هیچ وجه نمی تواند با منابع و امکانات کشورهای پشتیبان جهادی ها برابری کند. منابع امکاناتی که بیش از هرچیز برای توسعه ی خود لازم دارد. فراموش نباید کرد که روسیه کشوری در حال توسعه و در تحریم اقتصادی است. حضور روسیه بیش از همه دفاع از منافع ملی خود است. قدرت نظامی روسیه و فروش اسلحه ی آن به هیچ وجه قابل مقایسه با امریکا، «ناتو» و متحدینش نیست. کافی است به آمارها مراجعه کنید. روسیه تنها دو پایگاه نظامی در خارج از خاکش دارد در حالی که امریکا و «ناتو» صدها پایگاه نظامی دارند. هرآنچه که روسیه انجام می دهد دفاعی و در خاک خودش است. طبیعی است که در کنار جنگ سوریه و هزینه های مالی و انسانی بسیار، می تواند تولیدات دفاعی خود را بهتر کند و به آزمایش بگذارد. یا بازاریابی بیشتری برای تولیدات نظامی و خدمات آموزشی ارتشش ارائه دهد اما اینها به هیچ وجه هزینه های عظیم جنگ را توجیه نمی کند مگر دفاع از منافع ملی خود. اولین قربانی تسلط امریکا برجهان قبل از دیگر کشورها خود روسیه بوده است.
از همه ی این ها گذشته نیروهای سیاسی ایرانی و بخصوص چپ گرایان می بایست تکلیف خود را با دو موضوع بسیار مهم در سیاست ها و روش های خود روشن کنند: یکی منافع ملی و دیگری همکاری با دیگر کشورها براساس منافع مشترک ضمن احترام به استقلال و حق حاکمیت ملی شان. اگر بخواهیم این دو عرصه را تابع ایدئولوژی یا منافع حزبی-گروهی، طبقاتی و قومی بکنیم، خطایی مهلک مرتکب می شویم. چنین خطایی می تواند به نابودی هر کشوری و فجایعی انسانی بیانجامد. بنابراین دو کشور ضمن آنکه در عرصه ای می جنگند، می توانند در عرصه ای دیگر باهم همکاری و هماهنگی کنند. بی توجهی به این دو اصل، در عرصه های ملی و جهانی، فاجعه بار بوده است به ویژه برای نیروهای چپ. شرط اولِ رسیدن به آمال و آرزوها، وجود زیستگاهی است امن.
۷۶۹۲۲ - تاریخ انتشار : ۱۵ آبان ۱٣۹۵
|
از : امیر هوشنگ اطیابی
عنوان : اصلاح چند اشتباه
با پوزش از خوانندگان این اشتباه های سهوی در این مقاله وجود دارد:
یک. جنگ سوریه پنج سال است که آغاز شده (نه «چهارسال») و وارد سال ششم خود می شود.
دو. نیروهای نظامی سوریه و روسیه با کمک ارگان های دولتی شش کریدور امن برای خروج غیر نظامیان از بخش شرقی شهر حلب باز کرده اند (نه «چهار» کریدور).
سه. در اشاره به سخنان سخنگوی ریاست جمهوری روسیه در پاراگراف آخر به جای النصره، «داعش» تایپ شده است.
۷۶۹۲۱ - تاریخ انتشار : ۱۵ آبان ۱٣۹۵
|
از : امیر هوشنگ اطیابی
عنوان : اصلاح چند اشتباه
با پوزش از خوانندگان این اشتباه های سهوی در این مقاله وجود دارد:
یک. جنگ سوریه پنج سال است که آغاز شده (نه «چهارسال») و وارد سال ششم خود می شود.
دو. نیروهای نظامی سوریه و روسیه با کمک ارگان های دولتی شش کریدور امن برای خروج غیر نظامیان از بخش شرقی شهر حلب باز کرده اند (نه «چهار» کریدور).
سه. در اشاره به سخنان سخنگوی ریاست جمهوری روسیه در پاراگراف آخر به جای النصره، «داعش» تایپ شده است.
۷۶۹۱۶ - تاریخ انتشار : ۱۵ آبان ۱٣۹۵
|
از : علی اردلان
عنوان : راهی بجزانتخابات آزادوجودندارد.
ضمن تشکرازآقای اطیابی، فکرمی کنم دونکته دراین میان به فراموشی سپرده شده: اول آزادسازی رقه ودوم برگزاری انتخابات آزاددرسوریه است.جنگ باداعش عملادرسوریه فراموش شده(البته جنگ نهائی).بانابودی داعش بهانه هابرای برگزارنشدن انتخابات ازطرف همه نیروها سلب میشودوسوریه به سمت صلح میرود.
وقتی به عمق ماجرادرست فکرکنیم می بینیم خودروسیه نیزدوست دارداین جنگ طولانی شودتابتواندتروریست های داعشی وافراطیون مذهبی راکه خیلی هاشان چچنی هستندنابودسازد.روسیه نیزبه اندازه غرب درخطراین جهادیون قراردارد.پس چسبیدن به حلب ازطرف نیروهای متخاصم، درواقع نمایانگرتوافقی نانوشته برای ادامه جنگ است.روسیه نیزاسلحه می فروشدوخوب هم می فروشد.اینجانقش افکارعمومی وسازمان های غیرحکومتی درسراسردنیابرجسته میشود تا بابرپائی تظاهرات گسترده دراقصانقاط دنیا، پایان این جنگ کثیف را خواستارشوند(مثل حرکت های مردمی که برعلیه تجاوزآمریکابه ویتنام برگزارشد).
نکته دیگروجودایران بعنوان نیروئی کاملاارتجاعی درائتلاف سه گانه باروسیه وسوریه است
به اعتقادمن راست افراطی حاکم بر ایران علیرغم ژست های ضداسرائیلی وضدآمریکائی اش، عملامتحداین دوکشوربوده ودرجهت منافع آنهاگام برمیدارد(ایجادتفرقه میان کشورهای مسلمان و ایجادناامنی وآشوب درمنطقه).
دررابطه باائتلاف ایران وروسیه، کشوریکه بیشتراحتمال خیانتش میرودایران است نه روسیه(ترکیه نیزهمین پلتیک رابه روس هازده).ائتلاف روسیه باایران بیشتربه نفع آخوندهاست تاروسیه ویکی ازدلایل ضعف این ائتلاف نیز وجودجمهوری اسلامی درآن است. ننگ همکاری باجمهوری اسلامی برای روسیه بسیارگران تمام شده ودراصل اکثرکشورهای منطقه راازروسیه ناامیدساخته است.
تمام نیروهای ترقی خواه موظف به افشاگری اند اما نه افشاگری های یکجانبه ای که بخشی ازحقیقت ماجرا را وارونه کند.روسیه اگرخواهان صلح بودمطمئنامیتوانست روندرسیدن به آن راخیلی زودترازاین هاعملی سازد.متاسفانه دراین جنگ کثیف، هیچ نیروی خیرخواه وصلح طلبی وجودندارد وهمه به قیمت نابودی سوریه ومردم آن، درپی منافع خوداند.
۷۶٨۵۷ - تاریخ انتشار : ۹ آبان ۱٣۹۵
|
از : خسرو صدری
عنوان : با تشکر
از آقای اطیابی عزیز به بخاطر این تحلیل مفید و روشنگر، به نوبه خود سپاسگزارم.
۷۶٨۵۰ - تاریخ انتشار : ۹ آبان ۱٣۹۵
|