سوریه و چپنمایان طرفدار امپریالیسم
الکس لانتیر - برگردان: ندا رضائی
•
این لایهی اجتماعی و گرایشهای سیاسی در آن که بازتابی از منافع آنان است، به شدت به راست متمایل شده است. نوشتههای اشکار و اسمیت نشان میدهد چگونه در میان رشد انزجار و بیمیلی طبقهی کارگر به جنگ، سازمانهای چپنما در اتحاد با یکدیگر، نقش مهمی در پیشبرد سیاستهای امپریالستی ایفا میکنند. سازمانها و نهادهایی که در صدر اعتراضات ضد جنگ دههی ۶۰ و ۷۰ میلادی قرار داشتند، اکنون قبیحانه جنگطلبی را پیشه کردهاند
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
شنبه
۹ بهمن ۱٣۹۵ -
۲٨ ژانويه ۲۰۱۷
همزمان با انتقادات برسر آتشبس سوریه که در میان افسران پنتاگون اوج گرفت، تحلیلگری بلندآوازه نیز این آتشبس موقت را محکوم کرد. او بار دیگر، سرنگونی بشار اسد و افزایش بیشتر مداخلات آمریکا - ناتو در سوریه، از جمله تجهیز اپوزیسیون اسلامگرا به ضدهوایی و سایر تجهیزات را از امریکا خواستار شد.
این منتقد مینویسد: «همانطور که دیگر هر کسی میداند، آتشبس جدید در سوریه محکوم به شکست است، مانند هر توافقی که هستهی اصلی مسئلهی سیاسی بحران را مطرح نکند. مطمئنا، هر فرجهای ولو آن که برای مدتی کوتاه پابرجا بماند بهتر از هیچ است (اگرچه آتشبس تاکنون در رابطه با اقدامات بشردوستانه ناامید کننده بوده است). اما این آتشبس در نبود برنامهای مبتنی بر توافق همه جانبه برای برکناری اسد و انتقال قدرت به رهبران مردمی، فرصتی برای کشوری که جنگ آن را از هم گسیخته فراهم نمیکند.»
او همچنین میافزاید: «بدون توازن قوای نظامی روی زمین، که بتواند رژیم اسد و حامیان ایرانی آن را وادار به مصالحهای واقعی کند، حل و فصل واقعی این بحران ممکن نیست. ...مسئلهی ایجاد چنین توازن قوایی، تجهیز مخالفان سوری به موشک ضدهوایی و سلاحهایی است که بتواند برای سوریه در حملات هوایی محدودیت ایجاد کند، که مهمترین سلاح کشتار جمعی آن و مسئله اساسی بحران سوریه از سال 2012 بوده است.»
شاید تصور شود که مقالهی حاضر، نوشتهی عوامل سیا، نیویورکتایمز یا والاستریت ژورنال است. اما در حقیقت نویسندهی آن ژیلبر اشکار، همکار برجستهی حزب جدید ضدسرمایهداری فرانسه (NPA) است. اشکار این جنبش را برای کار در دانشگاه سواز رها کرد و به متحد NPA، گروه Socialist Resistance در بریتانیا پیوست. مقالهی اخر او در Nation به چاپ رسید.
هنگامیکه اشکار مقالهاش را مینوشت، اشلی اسمیت از سازمان Socialist International (ISO) در آمریکا، نظرات جنگطلبانهی خود را در وبسایت Socialist worker منتشر کرد. به نظراسمیت، از آتشبس میبایست در جهت تجهیز مجدد میلیشیای انقلابی در کنار القاعده و النصره استفاده کرد. او مینویسد: آتشبس «در بهترین حالت باید فرصتی برای نیروهای انقلابی در سازمانیابی مجدد برای خیزش دوبارهی آنان باشد.»
اسمیت، رئیسجمهور آمریکا [باراک اوباما] را به خاطر نداشتن اشتیاق کافی برای رویارویی گستردهتر با روسیه نکوهش میکند. او همچنین اوباما را به خاطر عدم استفادهی نظامی از مسئلهی «گازهای سمی» در سال 2013 برای سرنگونی اسد تقبیح میکند.
به گفتهی اسمیت، این عدم مداخله تنها به این دلیل بود که اوباما از ترسِ گرفتاری در باتلاق جنگی دیگر در خاورمیانه از این کار پاپس کشید. او ادامه میدهد: «بنابراین هر زمان رژیم اسد از به اصطلاح خطوط قرمز گذشت، مانند استفاده از سلاح شیمیایی، آمریکا کوشید به جای هر اقدامی برای سرنگونی اسد، توافق با روسیه را رها کند که بیش از پیش بحران را تشدید کرد. آمریکا همچنین از تجهیز ارتش آزاد در برابر حملات هوایی سرباز زد.»
نکوهش اسمیت از «حملات بیامان به غیرِنظامیان» بهدست رژیم اسد، هم مزورانه و هم در جهت منافع امپریالیسم آمریکاست. خشونتهایی که او از آن یاد میکند، بمباران ارتش سعودی مورد حمایت آمریکا در یمن را نادیده میگیرد، حملاتی که جان هزاران نفر را تاکنون گرفته و صدهاهزار کودک رادر معرض قحطی قرار داده است. اسمیت، Socialist Worker و رسانههای چپنما چیزی دربارهی یمن نمینویسند.
اسمیت، نه نگران کشتار فرقهای است که اپوزیسیون اسلامگرای مورد حمایت آمریکا در سوریه به راه انداخته، و نه متوجه سابقهی خونبار خودِ امپریالیسم، که جنگهای برافروختهاش در عراق، افغانستان و لیبی و سوریه، قربانیان به مراتب بیشتری از تلفات مداخله جویانه کرملین داشته است.
نوشتههای اشکار و اسمیت هرگونه تمایز معنادار میان گرایشات چپنما و امپریالیسم اروپایی و آمریکایی را از بین بردهاند که در حقیقت نمودی از بیرحمانهترین اشکال امپریالیسم اروپایی و آمریکایی است. در واقع، در بخشی استثنایی، اشکار مقالهاش را با نقل قول همدلانهای از آنتونی کردسمن، رئیس مرکز مطالعات استراتژیک و بینالمللی (تینک تانک CSIS) پایان میدهد:
«اگر کسی در منطقه توهمی دربارهی بهانه های دموکراتیک و بشردوستانهی آمریکا در جنگهای پیشین داشت، اکنون دیگر همهی آنها از بین رفته است». او مینویسد: «انتونی کردسمن یکی از برجستهترین کارشناسان سیاسی- نظامی خاورمیانه عنوان میکند، رئیس جمهور آمریکا اکنون کاملا بر استراتژی خروج تمرکز کرده است. نه خروج از بحران سوریه، که خروج از دفتر کارش».
کارشناس برجستهی اشکار، در واقع یکی از مهمترین استراتژیستهای میلیتاریسم آمریکاست. او نویسندهی گزارشات بسیاری مبنی برضرورت افزایش مداخلات در خاورمیانه و تقابل با چین و روسیه است. او همچنین نویسندهی گزارش CSIS دربارهی جنگ هستهای است که در آن نابودی هند و پاکستان و قتل عام صدها میلیون انسان را از نظر اقتصادی مهم نمیداند.» تلفات در هند و پاکستان ممکن است مشکلات اقتصادی برای واردات کالا و خدمات ایجاد کند. اما تاثیر کلی آن این است که میتواند بدون هیچ دردسری در جایگزینی و یا تحمیل هزینه، تامین کنندهای دیگری از (فقدان) آن سود ببرند.»
از موضع اشکار، کردسمن همکاری است که میتواند دوستانه با او کار کند. آنها اهداف مشترک و دشمنان مشترکی (هر کسی که مخالف سیاستهای جنگ افروزانهی آنها باشد) دارند.
مقالات اشکار و اسمیت نه تنها موضع این دو تن، بلکه تکامل نیروهای اجتماعی و تاثیر آن بر جریانهای سیاسی را نشان میدهد.
در سال 1999 دیوید نورث، دبیر تحریریهی وبسایت World Socilaist Website در این باره نوشت:
«شیوهی عینی و پیامدهای اجتماعی رونق طولانی مدت بازار سهام، امپریالیسم را قادر ساخت تا از میان لایههای بالایی طبقهی متوسط، نیروهای تازه و صدیق خود را جذب کند.
فضای ارتجاعی، کانفورمیست و بدبینانهی فکریِ غالب در ایالات متحده و اروپا (که رسانهها مبلغ آن بودند و به شکلی گسترده در مجامع دانشگاهیِ فاسد و چاکرمنش مورد پذیرش قرار گرفت) بازتاب نگرش اجتماعی قشری بسیار ممتاز از کسانی است که حداقل علاقهای به بررسی انتقادیِ پایگاههای اقتصادی و سیاسیِ ثروت تازه بدست آمده ندارند.
این لایهی اجتماعی و گرایشهای سیاسی در آن که بازتابی از منافع آنان است، به شدت به راست متمایل شده است. نوشتههای اشکار و اسمیت نشان میدهد چگونه در میان رشد انزجار و بیمیلی طبقهی کارگر به جنگ، سازمانهای چپنما در اتحاد با یکدیگر، نقش مهمی در پیشبرد سیاستهای امپریالستی ایفا میکنند. سازمانها و نهادهایی که در صدر اعتراضات ضد جنگ دههی 60 و 70 میلادی قرار داشتند، اکنون قبیحانه جنگطلبی را پیشه کردهاند. کارگران، دانشجویان و جوانان باید این حقیقت و فرایند اجتماعی نهفته در پس آن را بدانند تا جنبش تازهای در برابر فاجعهای که پیش روی بشریت قرار گرفته، ایجاد کنند.
مبارزه با جنگ امپریالیستی، مواجههی سیستماتیک با چپنمایان طرفدار امپریالیست را میطلبد. این کار نظری - سیاسی، از سازماندهیِ سیاسی و آموزش طبقهی کارگر و خیل عظیم جوانان جداناشدنی است. این مهم را تنها درون نیروی اجتماعیِ قدرتمند با مخالفتی انقلابی با جنگ امپریالیستی میتوان یافت.
منبع:
www.wsws.org
|