هوشیار محمودی
مطالبه کار قانونی راه نجات کارگران کولبر کردستان


• کارگران کولبر می توانند عجالتا مطالبه مستقیم و قابل دستیابی و قابل اجرا و امکان پذیر خود را در سه مورد خلاصه کنند: درخواست کار قانونی و ابراز انزجار از کارگری کولبری، درخواست بیمه بیکاری ویژهی این قشر و دفاع از بسط آن به دیگر اقشار کارگری، درخواست اتحادیه مستقل کارگران بیکار کردستان ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
سه‌شنبه  ۱۲ بهمن ۱٣۹۵ -  ٣۱ ژانويه ۲۰۱۷



* ضمن تسلیت به خانواده قربانیان

« عصرِ عظمت‌های غول‌آسای عمارت‌ها
و دروغ.
عصرِ رمه‌های عظیمِ گرسنگی
و وحشتبارترینِ سکوت‌ها
عصرِ توهین‌آمیزی که آدمی
مُرده‌یی‌ست
با اندک فرصتی از برای جان کندن،
عصری چنان عظیم، چنان عظیم، که سفر را
در سفره‌ی نان نیز
هم بدان دشواری به پیش می‌باید بُرد
که در پهنه‌ی نام.(شاملو)»


خاستگاه عینی کارگران کولبر
١- کولبران، کارگران شهری بیکار و بیکار فصلی ای هستند که بدلیل سیاستهای تبعیض آمیز دولت مرکزی علیه کورستان محروم از کارخانه و کارگاه و فعالیتهای صنعتی و کشاورزی تعریف شده و قانونی شدهاند.
٢- بخشی از آنها کارگران روستایی هستند که از دو طریق اقتصادی و سیاسی از زمین و هر مایملکی خلع شدهاند که بتوانند آنها را برای امرار معاش بکار گیرند؛ از یکسو زمین های قابل کشت کورستان از طر‌حهای دولت جهت توسعه کوردستان محروم و لذا فرزندان دهقانان فقیر از کشت و بهرهبرداری از آنها مایوس. از سوی دیگر بدلیل سیاستهای تبعیض آمیز مرکزی فرزندان دهقانان فقیر قادر به ادامه تحصیل نبوده (بجز درصد بسیار کم) و لذا از حوزه مشاغل تعریف شده رانده شدهاند؛ در یک کلام آنها بواسطه زور و زر خلع زمین و فرصتهای قانونی شده و به کوچ دستهجمعی و گسترده (مقطعی اعم از فصلی و موقت و غیره) به شهرهای مرکزی سوق داده شده و آنجا به ارتش ذخیره کار بدل شدهاند؛ ارتش ذخیرهای که رکود اقتصادی ناشی از بی کفایتی حکومت آنها را به بیکاری مداوم و لذا به کوردستان بازکوچانده است.
٣-لذا آنها به ناگزیر به عرصه صادرات واردات خرد و "غیرقانونی از نگاه حکومت" در مرزها رانده شدهاند و لذا به رقیب قاچاقچیان رسمی حکومتی (سپاه) بدل شدهاند. کارگران کولبر همچون مسئولین حکومتی مواد مخدر به اروپا، پول جعل و سلاح به تروریست های منطقه ترانزیت نکرده تا قوانین بین المللی را زیرپا نهاده باشند، آنها تنها قانون جمهوری اسلامی مبنی بر 'تن دادن به زیر خط مطلق فقر' را زیرپا نهادهاند؛ قانونی که خود از لحاظ حقوق بین المللی غیرقانونی است. پس جرم کارگران کولبر گرایش به حقوق شناختهشده بین المللی و بشر است! به بیانی دیگر، جرم آنها تلاش برای انسان ماندن و نفی توحشی است که رژیم بر آنها تحمیل نموده است. چه جرم افتخارآمیزی!
٤- کارگری کولبری (بالاخص در مرزها) از لحاظ قانونی فعالیتی تعریف نشده و لذا ناپایدار دارند و همین مسئله به نوبهی خود آنها را در موقعیت بسیار ضعیفی هم در مقابل کارفرمای محلی (که دستمزد و قراردادهای ظالمانهای به کارگران کولبر تحمیل می کنند) و هم در برابر کارفرمای مرکزی (که با اهرمهای سیاسی و قضایی و اقتصادی وضعیت وخیم کارگران کولبر را دوچندان شدت می بخشند) قرار می دهد و لذا آنها به شرایط ذهنی و عینی ای وابستهاند که آنها را به ناانسانیترین شرایط سوق می دهد.
٥-کارگران کولبر بدین دلیل خود را به ضربه پذیرترین قشر طبقه کارگر بدل کرداند که سپاه و 'برادران و خواهران قاچاقچی' عرصه واردات و صادرات را به انحصار خود درآورده و هر رقیب 'رسمی ای' را نیز از میدان به در کردهاند.
٤-لذا 'کارگران کولبر' به لحاظ معیشتی نیز شغل و درآمدشان به میزان واردات 'قاچاقچیان سپاه' مشروط بوده و هرگاه قاچاقچیان حکومتی میزان واردات و صادرات را بالا ببرند شغل، زندگی و جان و مال این کارگران کولبر بیشتر در معر‌‌ض تهاجم همه جانبه قرار می گیرند.
٦- بدین سبب میزان 'جرم' آنها بسته به میزان هوس رانت خواری 'قاچاقچیان حکومتی' و توزیع آن با دستگاه قضایی فراز و فرود خواهد کرد. تصادفی نیست که آنها گاها به طور جدی ای توسط خود سپاه مورد تهاجم قرار می گیرند و جایی اگر دفاعی از 'کارگران کولبر' می شود این مقدمتا دفاع از منافع سپاه و بورژوازی است.
٧- وجه قابل تامل دیگر راجع به کارگران کولبر عبارت از اینست که نه فقط خود آنها بلکه کارفرمای آنها نیز 'غیرقانونی' است و لذا امکان درخواست و مطالبه حقوق پایمال شدهء آنها نیز در ابهام و اختقاء و اختناق کامل است و این در صورتی است این کارفرمای اقتصادی (صاحبان بارها) آنها سودش را با کارفرمای سیاسی (مسئولین) به مثابه رشوه تقسیم خواهند کرد و لذا اهرمهای اقتصادی و سیاسی علیه آنهاست.
٨-گرچه کرفرمای مستقیم کارگران کولبر پنهان است اما آنها بدون کارفرمای غیرمستقیم نیستند و بلکه یک کارفرمای مشترک دارند: حکومتیان جمهوری اسلامی؛ کارفرمایی که آنها را به بیکاری مداوم و عواقب محتوم آن (خفه شده زیر بهمن، کشته شدن توسط حکومت، موردسوءاستفادهی صاحبان بار و غیره) محکوم کرده است. آنها نهایتا این را از طریق کلاسهای درس بیرحم زندگی درک نمودهاند و لذا باید صاحبکار مشترک خود که همانا مسئولین حکومتی اند را خطاب قرار داده و مطالبات خود را از آنها درخواست کنند.

کارگران کولبر می توانند عجالتا مطالبه مستقیم و قابل دستیابی و قابل اجرا و امکان پذیر خود را در سه مورد خلاصه کنند:
نوشتن طوماری مشترک به مسئولین حکومتی و اداره کار که حاوی نکات زیر باشد:
١-درخواست کار قانونی و ابراز انزجار از کارگری کولبری.
٢-درخواست بیمه بیکاری ویژهی این قشر و دفاع از بسط آن به دیگر اقشار کارگری
٣-درخواست اتحادیه مستقل کارگران بیکار کوردستان.

وجوه ذهنی کارگران کولبر که باید مورد توجه اقشار دیگر کارگری و دمکراسی خواه قرار گیرد: آگاهی کارگران کولبر شهر و روستاهای مرزی کوردستان حاوی بار ملی- طبقاتی است.
الف؛ خصلت ویژهی طبقاتی ای که ریشه در خوداستخدامی فوق الذکر دارد آنها را از دیگر کارگران ایران منفک کرده و بدانها نام فریبنده 'کولبر' بخشیده است که خود می تواند شکاف درون طبقاتی را دامن زند. این شکاف را بدون شک رژیم با این حربه دامن خواهد زد که شغل آنها 'غیرقانونی' است؛ ادعائی که باید با این استدلال پس زده شود که مبارزهی آنها نه برای شغل خود بلکه علیه بی اشتغالی خود است که دولت واجد آن است.
ب؛ آنها نهایتا با نگرش مالامال از سوءالظن همیشگی حکومت به کوردستان و کارگران آن روبرو خواهند شد؛ سوءالظنی که دولت جهت ایجاد شکاف در بین جریانات دمکراسیخواه از آن بهره برده و چه بسا در منزوی کردن دمکراسیخواهی کوردستان نیز تا حدودی موفق بوده است. شکی نیست رژیم به این حربه دست خواهد برد. به همین دلیل باید از هرگونه شعار سیاسی پرهیز شود.
پ؛ خاستگاه اجتماعی سیاسی کارگران کولبر حاوی شکافی است که آبستن انگیزه و محرک مجزای عینی بوده و لذا می تواند دارای استعداد واگرایی بیشتر باشد لذا جهت پرکردن این شکاف باید به موارد زیر توجه کرد:
١-حمایت کارگران آگاه و پیشرو و حضور آنها در صفوف 'کارگران کولبر' برای بیان و صورت و جهت بخشیدن به مطالبات این قشر ایزولهشده طبقه کارگر نیازی مبرم است.
٢-حمایت نیروهای دمکراسی و آزادیخواه بهعنوان ضدحربه تفرقه ضرورتی دوچندان به این علت دارد که این مرحله دگرگونی انقلابی در ایران اساسا دمکراسیخواهانه خواهد بود.
٣-هرگونه پشت کردن به کارگران کولبر کوردستان در کوتاه مدت مورد بهرهبرداری حکومت قرار خواهد گرفت و در درازمدت شکاف طبقاتی را دامن خواهد زد که به زیان هم طبقه کارگر و آینده دمکراسی ایران و کوردستان خواهد بود.


پی نوشت: طبیعت سخت کوردستان با کوههای پر از برف و کولاک توام با سرمای استخوان سوز از یکسو و طبیعت سرد زندگی معاصر ناشی از دههها ناکامی انقلابیون چپ از سوی دیگر خود زندگی کارگران کولبر را بی پناهتر و آسیب پذیرتر نموده.

*بخشی از این مقاله چند ماه گذشته جهت دفاع از اعتراض کارگران کولبر توام با صاحبان بار (خردهبورژوازی) نوشته شد.