شطحیات


جهان آزاد


• نه از جذبه بود
و نه از وجد
شطح ما شاعران عصرسیطره ی تنزیل،
بار نفرت داشت! ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
سه‌شنبه  ۱۹ بهمن ۱٣۹۵ -  ۷ فوريه ۲۰۱۷


شطح اول:

نه از جذبه بود
و نه از وجد
شطح ما شاعران عصر سیطره ی تنزیل،
بار نفرت داشت!


شطح دوم:

اگر خدا بودم
آسمانم را به کودکان می سپردم
تا در فراخنای شبهای روشن
با ستارگان
به بازی نشینند
و بر بالپاره ی ابرها ی ارغوانی
زیبایی هستی را
آواز کودکانه بخوانند.

اگر خدا بودم
فانوس ماه را
بر شاخه درختی می آویختم،
در کنار کلبه ای
که نه دودی
در تنور خانه اش
و نه لبخند و آفتاب،
بر بام آسمانش.

اگر خدا بودم
زندگان را- وظیفه
تنها از جوانه گیاه،
انگبین،
و بار میوه داران می فرمودم
تا آهو و کبوتر را
آبی خوش
بر گلو نشیند.

اگر خدا بودم
آخرین دروغزن تاریخ را
رسالت می فرمودم
تا خود را از رنگین کمان عصر
در آسمان حجاز فرو آویزد.
که دیگر همپالکیانش را
آموزگار عبرت آید.

اگر خدا بودم
مار را سرمی کوفتم
و ابلیس را می گفتم
که فرمان یابد
تا زمین
بهشت آدمیان گردد
و کامساری انسان،
آسان برآید.

و اگر مرا
بازو و اندیشه،
توانا به این پیمان نبود
بامدادی از بلندای دماوند
خودرا به لار- دره در می افکندم
که زمین، بی خدایِ ناتوان و بیدادگر
آسوده تر


بیستم ژاویه ۲۰۱۷