قَدَرترین سازمانِ آوازه گریِ خرافه و خشونت - مسعود نقره کار

نظرات دیگران
  
    از : البرز

عنوان : نیروهایِ ترقیخواه خواست، آرزو و اراده ای برای دیدنِ اشتراکات در بین خود را نداشته.......
هموطن گرامی آقای مسعود نقره کار، با اینکه در همراهیِ با شما، تصورم این است که؛ «... توان بسیجِ و تهیج توده ها توسط این لات ترین لات های متّدین ازعوامل مهم رواج و بقای خرافه، خشونت، عقب ماندگی، جاهلیسم و آخوندیسم شده است.»

اما با اینهمه می پندارم، بقایِ «... خرافه، خشونت، عقب ماندگی...» در جامعه ی ایرانی که از دیرباز همچنان رواج و استمرار داشته، نه به علتِ وجودِ "این لات ترین لات های متدین"، بل به علتِ عدم هماهنگی و همفکریِ روشن اندیشان جامعه بوده است، بگذار چند مثال بزنم؛
- سرانِ بنیانگذار جنبش بابیه هم عصر امیرکبیر بودند، و هر دو خواهانِ ترقی و پیشرفت کشور. اما متأسفانه نتوانستند، با عمده کردنِ اشتراکات در کنار هم و بر علیه جهل و استبداد بایستند.
و سرانجام امیرکبیر با توسل به اوباش و ارتش حکومتی جنبش بابیه را از صحن جامعه پاک کرد. و کمی بعدتر، فرمانِ قتلِ امیرکبیر نیز تحت فشار اوباش، توسط ناصرالدین شاه دیکته و امضاء شد

- در اواخر دهه ی بیست شمسی، و نیز تمامی سالهایِ دهه ی سی شمسی جبهه ملی ایران و حزب توده ایران هر دو در رأس جمع کثیری از ترقیخواهان جامعه ی ایرانی قرار داشتند. اما متأسفانه با عمده کردن اختلافات، و عدم توجه به اشتراکاتِ فراوانی که داشتند، اوباش گوش به فرمان محمدرضاشاه و آقای کاشانی تا آنجا پیش رفتند، که به حسابِ این دو نیرویِ کارآمد و ترقیخواه جامعه یک به یک رسیده، و آنها را با تمامیِ بزرگیی که داشتند در روز روشن در خیابانهای تهران و دیگر شهرهای بزرگ کشور وادار به سکوت و گردن نهادنِ مجدد به وقاحت و زشتی استبداد کردند

- در پس بهمنِ ۵۷ که بساط ستم پهلوی برچیده شد، باز و باری دیگر در همان ساعاتِ اولیه، در اثر عدم هماهنگی و اتحادِ ترقیخواهانِ ایرانی بر سر اشتراکات و تکیه ی مفرط بر اختلافات، اوباش توانستند اداره ی جامعه را و اینبار تحت فرمان آقای خمینی در دست بگیرند. و اولین ضربِ شصت خود را، در مهار اعتراضات به حجاب اجباری زنان در روز هفدهم اسفندماه ۵۷ به نمایش گذاشته و با موفقیت به انجام رساندند

مخلص سخنم اینکه، این لات ترین لات های متّدین توان بسیجِ و تهیج توده ها و نتیجتاً امکان رواج و بقای خرافه، خشونت، عقب ماندگی، جاهلیسم و آخوندیسم را دارند، چونکه نیروهایِ ترقیخواه خواست، آرزو و اراده ای برای دیدنِ اشتراکات در بین خود را نداشته، و هر یک به تنهایی در صدد است، که به اصطلاح بر ستم و استبداد چیره گردد. غافل از اینکه عملی اینچنینی در طی قرون متمادی چیزی جز ستم و استبدادِ بیشتر برای کشور نیافریده است.
۷٨٣۵۵ - تاریخ انتشار : ٨ اسفند ۱٣۹۵