از : صبوری
عنوان : گفتگوئی درونی
شخصاکتاب گذارازسرمایه داری رانخوانده ام ولی سئوالات مطرح شده دراین مقاله بجاست.بدون تصحیح خطاوبدون تحلیل درست ازیک شرایط مشخص تاریخی نمی توان به یک موفقیت حتی پنجاه درصدی رسید.اینکه کمونیست هایاسوسیال دموکرات هاشکست خورده اند، عبارت درستی نیست.مامطلقاچیزی به عنوان شکست درعالم واقع نداریم.تمام این شکست ها، نتیجه کوشش هائی صادقانه بوده اندکه درمیدان عمل ودرصحنه نابرابرتوازن قوا موجب کناررفتن وحذف این کوشندگان شده است.سرمایه بغیرازطبع زیاده طلبی اش بسیارخونخواروآتش افروزاست.بخش اعظم شکست انقلابیون نتیجه کارشکنی ومداخلات همین سرمایه داری بوده والبته بخشی هم مربوط به تناقضات ساختاری نظام درحال گذار.این دغدغه ای همیشگی ست که بایدبرای دوران گذاروبرای لغومالکیت خصوصی وامحای نهاددولت برنامه داشت(آنهم برنامه ای باجزئیات دقیق علمی وکاربردی).اماانقلابیون کمونیست دست روی دست نخواهندگذاشت تاگذاربه سوسیالیسم درسطح جهانی رخ دهدیابرنامه هائی رفاهی درچارچوب سازوکارومکانیسم سرمایه داری به مردم حقنه شود.نظام سرمایه داری رادرهرنقطه ازجهان که انقلابیون فرصت یافتندبایدسرنگون ساخت(حتی اگراین کوشش بقول آقای صداقت روزی به شکست بیانجامد).ماناگزیز به ادامه راهیم.ماناگزیریم که ساختاراجتماعی مطلوب خودرا ازرهگذرهمین کوشش های خونین وطاقت فرسابناکنیم.مابا ارائه الگوهای گوناگون و حتی اگرشده باپیاده سازی سی درصدازخواسته هایمان،راه جدیدی را برای آیندگان خواهیم گشود.درانتهابازیادآورمیشوم که انقلاب اکتبریک تجربه کاملاشکست خورده نیست بلکه حاوی دستآوردهای بزرگی اززندگی وروابط سوسیالیستی ست وهمواره برای ماکمونیست هادارای اهمیت می باشد.بله پرولتاریارانمی توان درکشورهای پیشرفته صنعتی بعنوان یک نیروی اجتماعی تاثیرگذاربه حساب آوردولی پرولتاریادرکشورهای پیرامونی(خصوصاچین وهندوستان وبرزیل و...)همان نیروئیست که جهان راتغییرخواهدداد.
۷٨۴۶۲ - تاریخ انتشار : ۱۷ اسفند ۱٣۹۵
|