زیر فشار استبداد، استبداد زیر فشار
(تصویری از دو هفته اعتراضات کارگری و توده ای در ایران)


رحمان حسین زاده


• این وضعیت تاکیدی است بر این حقیقت که جدال و کشمکش اصلی در جامعه ایران، بر خلاف پروپاگاند بورژواها و رسانه هایشان، نه تقابل بین جمهوری اسلامی و ترامپ و دولت تازه به قدرت رسیده آمریکا و غرب، نه جدال بین جناحهای جمهوری اسلامی، بلکه جدال بین طبقه کارگر و مردم تشنه آزادی در ایران با سرمایه داری حاکم در ایران و با جمهوری نکبت اسلامی است، که ۳۸ سال است، خون کارگر و مردم را در شیشه کرده است ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
شنبه  ۲۱ اسفند ۱٣۹۵ -  ۱۱ مارس ۲۰۱۷


اعتراضات و اعتصابات کارگری متعدد و چند مورد تظاهراتهای توده ای در دو هفته گذشته و مقابله سرکوبگران جمهوری اسلامی با این روند اعتراضی به نحو سمبلیکی تصاویری از جدال و کشمکشها، صف بندیها و تقابلها، مبارزات و ضد مبارزات و پیچیدگیهای سیاسی و اجتماعی و مبارزاتی یک جامعه سر زنده سیاسی را نشان میدهد. در یک تصویر کلی استبداد خشن و سرکوبگر و فشارهای هر لحظه و هم اکنون جمهوری اسلامی علیه تجمعها و اعتصابات کارگری و علیه تظاهراتهای مردم و مبارزات جاری، و نقطه مقابل آن مقاومتها و اعتراضات و اعتصابات گام به گام امید بخش تر، بخش مهمی از واقعیت آن جامعه است. این تضادی آشکار و صف بندی بزرگ به وسعت جامعه ایران است. در یک طرف جمهوری اسلامی خشن و مستبد و ضد ابتدایی ترین حقوق اقتصادی و سیاسی و اجتماعی، اکثریت عظیم و دهها میلیونی شهروندان جامعه را زیر فشار گرفته است و در طرف مقابل اعتراضات و مبارزات و جنب و جوش سیاسی کارگران و مردم معترض جان به لب رسیده، استبداد خشن جمهوری اسلامی را زیر ضرب گرفته است. این زورآزمایی و این صف آرایی به این شکل باقی نمیماند. تعیین تکلیف جدی در راه است. فاکتهای زمینی، واقعی، اجتماعی و مبارزاتی نشان میدهد، پیروزی کارگر و مردم چند دهه تحت فشار در چشم انداز است. نگاهی به بعضی اعتراضات و اعتصابات کارگری و تظاهراتهای توده ای این دو هفته اخیر همین را به ما میگوید.

الف- اعتراضات گسترده کارگری: در دو هفته گذشته به طرز بیسابقه ای اعتراضات و اعتصابات کارگری گسترش یافته است. اعتراض محوری به حقوقهای معوقه که ازاقدام جنایتکارانه سرمایه داران مبنی بر عدم پرداخت حقوق ۳۰ ماهه کارخانه پارسیلون در استان لرستان تا موارد بیشمار عدم پرداخت سه ماهه حقوق و عیدی و پاداش در بیشتر مراکز و رشته های کارگری را شامل میشود. مروری فشرده به مواردی از اعتراضات و اعتصابات مراکز و رشته های کارگری در این دو هفته واقعیت مهم و گسترده اعتراضات کارگری را به خوبی نشان میدهد. از جمله: اعتراض کارگران شیشه قزوین به پرداخت نشدن ۵ ماه دستمزدشان، تجمع اعتراضی کارگران شهرداری اهواز برای افزایش دستمزد، نزدیک به سه هفته اعتصاب کارگران فولاد اهواز برای گرفتن دستمزدهایشان، تجمع کارگران و کارکنان بخش خصوصی مخابرات در مقابل مجلس اسلامی برای پرداخت حقوقها و با شعار از "تبعیض خسته ایم". تجمع کارگران معدن کرومیت اسفندقه در مقابل استانداری کرمان در اعتراض به نپرداختن حقوقها، تجمع کارگران شیفت عصر نیشکر هفته تپه در اعتراض به دستمزدهای معوقه، حرکت مهم اعتراضی رانندگان و کارگران شرکت واحد در مقابل شهرداری تهران و با شعارهای "کارگران بیدارند، از حق کشی بیزارند، یه اختلاس کم بشه، مسکن ما حل میشه"، تجمع اعتراضی کارگران شهرداری نیشابور به عدم پرداخت ۳ ماه حقوق و مطالباتشان، اعتصاب کارگران پالایشگاه بنزین شهرستان مهر در اعتراض به عدم پرداخت ۵ ماه حقوق، اعتصاب کارگران ایران قوطی واقع در شهرک صنعتی البرز برای مطالبه حقوقهای معوقه، اعتراض کارگران چم شیرگچساران در اعتراض به عدم پرداخت حقوق، تجمع اعتراضی کارگران فضای سبز منطقه ۲ اهواز در اعتراض به عدم پرداخت سه ماه حقوق و عیدی و پاداش، اعتراض کارگران فضای سبز شهرداری خرم آباد نسبت به عدم پرداخت حقوقها و شرایط کاری بد و قراردادهای سفید، اعتراض کارگران اداره آب و برق و فاضلاب مشکین شهر در اعتراض به عدم پرداخت بیش از ۱۰ ماه حقوقها و حق بیمه و نپرداختن عیدی و بلا تکلیفی شغلی، اعتصاب و تجمع کارگران چند روزه کارگران فاز ۲۲ - ۲۴ عسلویه علیه عدم پرداخت چند ماهه حقوق و شرایط نامناسب کار و غذای بد، تجمع اعتراضی کارگران پلی اکریل اصفهان در اعتراض به عدم پرداخت ۹ ماه حقوق و بلا تکلیفی شغلی، تجمع اعتراضی کارگران شرکت آریا پارس در هندیجان به عدم پرداخت ۹ ماه حقوق، تجمع اعتراضی کارگران جاده رامیان به شاهرود در اعتراض به عدم پرداخت ۱۰ ماهه حقوقشان، تجمع اعتراضی کارگران کارخانه فولاد جنوب به عدم پرداخت ۶ ماه حقوقدر مقابل استانداری هرمزگان، تجمع اعتراضی کارگران شهرداری بروجرد به عدم پرداخت ۶ ماه حقوق و نپرداختن عیدی، تجمع کارگران کارخانه های کنتور سازی قزوین و صنایع کم مصرف در اعتراض به عدم پرداخت ماهها حقوق و حق بیمه وبلاتکلیفی شغلی، اعتصاب و تجمع کارگران چندین شرکت پیمانکاری فاز ۱۳ عسلویه علیه عدم پرداخت حقوقها، تجمعات اعتراضی سلسله وار کارخانه پارسیلون در مقابل دادگستری لرستان نسبت به فاجعه ۳۰ ماه حقوق پرداخت نشده، به علاوه از سال ۸۸ پرداخت عیدی به آنها قطع شده است. تجمع اعتراضی دو ماهه کارگران کشت و صنعت مهاباد برای مطالبه ۱۶ ماه حقوق معوقه، پایان اعتصاب ۵۰ روزه کارگران کارخانه سیمان مسجد سیمان بعد از اینکه بخشی از مطالبات آنها تامین شد. تجمع اعتراضی صدها کارگر ماشین سازی تبریز علیه عدم پرداخت حقوقها و عیدی، اعتصاب و تجمع کارگران کارخانه کمپروسورسازی علیه حقوقهای معوقه ۴ ماهه ، اعتصاب و تجمع اعتراضی کارگران کارخانه بلبرینگ سازی مقابل اداه کار آذربابجان شرقی به عدم پرداخت چند ماه حقوق و عیدی.

همه اینها در دو هفته زیر فشار سنگین فضای استبداد و اختناق و تهدید و سرکوبگری جمهوری اسلامی اتفاق افتاده است. لازمست توجه داشت که تحرک اعتراضی این دو هفته را در متن کل اعتراضات روبه گسترس یکساله اخیر کارگران که موارد برجسته ای چون مبارزات کارگران بافق و چادرملو و هپکو و غیره را از خود بیرون داد؛ باید بررسی کرد. مشاهده هر ناظر منصفی از اعتراضات و اعتصابات کارگری بر واقعیت درخشان حضور فعال طبقه کارگر و جنبش کارگری در مصافهای کنونی و آتی تحولات ایران تاکید میگذارد. به استقبال این حقیقت شورانگیز باید رفت. یک جنبه مهم دیگر در همین دو هفته بخشهای دیگری از جامعه هم اعتراضات و مبارزات مهمی را تجربه کرده است.

ب- تحرک اعتراضی بخشهای دیگری از صف اردوی کار:
معلمان به عنوان بخش مهم و سازمانیافته از صف اردوی کار ایران از چهار سال قبل بارها و بارها برای رفع تبعیض در اجتماعات بزرگ و سراسری صدای اعتراض و حق طلبی خود و کل جامعه را مطرح کرده اند. همین امروز نوزدهم اسفند در تهران و بسیاری شهرهای دیگر دوباره با خواست محوری رفع تبعیض و علیه فقر و گرسنگی و مطالبه افزایش حقوق به بالای خط فقر در اجتماعات گسترده و شورانگیز گرد آمدند. پتانسیل بالای اعتراض معلمان در کنار مبارزات گسترده کارگری، قدرت مبارزاتی مهمی علیه وضع موجود و جمهوری اسلامی است. در طی همین دو هفته تظاهرات پنج هزارنفری بازنشستگان در مقابل مجلس با شعار "خط فقر چهار میلیون و حقوق ما یک میلیون، نوبت ما که میشه، خزانه خالی میشه؟ بازنشسته بپاخیز برای رفع تبعیض"، جلوه مهم دیگری از این مبارزات ادامه دار را نشان میدهد. فراخوان بازنشستگان به تجمع اعتراضی در مقابل دفتر روحانی برای روز ۲۲ اسفند یعنی سه روز دیگر، برعزم و اراده این بخش از جامعه تا تحقق مطالباتشان تاکید میگذارد. به علاوه تجمع اعتراضی پرستاران کرمان علیه عدم پرداخت ۶ ماه حقوق و هفت ماه اضافه کاری، تجمع اعتراضی خانواده های دستفروشان همدان، تجمع دانشجویان دانشگاه تهران در مقابل روند کالایی سازی محیط آموزشی، نشان میدهد، بخشهای مختلف و تحت فشار جامعه این واقعیت را تجربه میکنند که تنها راه خلاصی از شرایط سخت زندگی و عقب راندن جمهوری اسلامی، دست در دست هم گذاشتن و به میدان آمدن آگاهانه و متحدانه برای تحقق خواسته های برحقشان است. در این میان تظاهراتهای حق طلبانه و مهم در استان خوزستان و شهرهای اهواز و شادگان گوشه دیگری از حق طلبی مردم تحت فشار را نشان داد.

ج- تظاهراتهای مهم مردم خوزستان: تظاهراتهای گسترده و قدرتمند مردم اهواز و شادگان در هفته های اخیردر قبال بی مسئولیتهای سران رژیم نسبت به آلودگیهای آب و هوا، نهایتا روز پنجم اسفند روحانی را به اهواز کشاند. قرار بود در نتیجه سفر رئیس جمهور، آبی بر آتش اعتراضات مردم پاشیده شود. چنین نشد. برعکس مردم حق طلب و به خشم آمده از "بیکاری، بیماری و بی آبی" در روز سفر عالیجناب "بنفش پوش"، با صف تظاهراتی و اجتماع خود در جلو استانداری رئیس دولت را خطاب قرار دادند و خواسته ها و مطالبات خود را طرح کردند و بر دستیابی به مطالباتشان پافشاری کردند. مردم اهواز و شادگان راهی را در پیش گرفتند، که میرود در دیگر شهرها و گوشه و کنار جامعه ایران تکثیر شود و جمهوری اسلامی را به مصافی تعیین کننده بطلبد.

مرور فشرده اعتراضات کارگری و مبارزات اجتماعی در دو هفته گذشته این واقعیت را برجسته میکند، فصل دیگری از مبارزه جویی و حق طلبی طبقه کارگر و مردم محروم جامعه ایران علیه وضع موجود، علیه حاکمیت سرمایه و جمهوری اسلامی در راه است. این وضعیت تاکیدی است بر این حقیقت که جدال و کشمکش اصلی در جامعه ایران، بر خلاف پروپاگاند بورژواها و رسانه هایشان، نه تقابل بین جمهوری اسلامی و ترامپ و دولت تازه به قدرت رسیده آمریکا و غرب، نه جدال بین جناحهای جمهوری اسلامی، بلکه جدال بین طبقه کارگر و مردم تشنه آزادی در ایران با سرمایه داری حاکم در ایران و با جمهوری نکبت اسلامی است، که ۳۸ سال است، خون کارگر و مردم را در شیشه کرده است. اعتراضات و اعتصابات کارگری و توده ای این دوره هنوز در آغاز راه است. هنوز باید پیچ و خمهای سرنوشت ساز سیاسی و مبارزاتی مهمی را تجربه کند و پشت سر بگذارد. اما مهم اینست این تحرک مبارزاتی گسترده زیر استبداد خشن جمهوری اسلامی کمر راست کرده و با فشار مبارزاتی عزم و اراده کرده است استبداد حاکم را به زیر بکشد و تناسب قوای تحمیل شده به بخش عظیم شهروندان متنفر از جمهوری اسلامی را به هم زند. پیشروی مبارزات گسترش یافته کارگری و توده ای در گرو رهبری رادیکال و روشن بین در هر تک مبارزه و در سطح سراسری است. در این راستا رهبران و پیشروان رادیکال کارگری در گیر در این مبارزات، پیشروان مبارزات معلمان و دیگر عرصه های مبارزاتی و فعالین کمونیست و اساسا ما کمونیستها وظیفه مهمی به عهده داریم. تحولات جامعه ایران بیش از پیش به صف بندی چپ و راست میدان میدهد. تامین رهبری رادیکال و کمونیستی همین امروز و آتی مبارزات کارگری و توده ای حلقه کلیدی تغییر تناسب قوا به نفع قطب چپ و طبقه کارگر و مردم آزادیخواه و تضمین رهایی قطعی جامعه ایران از نکبت نظم سرمایه داری و سرنگونی جمهوری اسلامی است.