اصل نارنجی


زیبا کرباسی


• وقتی چشم هایش
از پشت رونده ی یاس وحشی ی دیوار مادر بزرگ
عسل می ریخت ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
يکشنبه  ۲۲ اسفند ۱٣۹۵ -  ۱۲ مارس ۲۰۱۷


 
 


بچسب به قلب مادربزرگ
آن جداره ی نارنجی
بچسب به زهدان عمه ام بهجت
جدال گرما
شوق
وقتی چشم هایش
از پشت رونده ی یاس وحشی ی دیوار مادر بزرگ
عسل می ریخت
با لبخند لبی
مطمئن می شدیم
ژله های رنگی اش روی میز شام
کودکی مان را به جشن و خنده می برد
یک لحظه ی نارنجی لازم است
برای بیدار کردنم از خواب
بهادر
یک لحظه ی نارنجی
برای نگه داشتنم در رختخواب
سرت مثل حباب
روی هوا قل بخورد
به هوا برگردی
به آن لحظه ی شناور
بپیوندی
بگذری
به آن لحظه ی شناور
همه ی سرخوشی
به آن لحظه ی شناور پیوستن است
حس خالص
خل لص
پیوستن
ما که دانسته ایم
آن لحظه های نارنجی
تنها ازآن زن است
ما که دانسته ایم
مرد هرگز
زندگی نکرد و
مرد
چرا که مرد پرتقال را
با اصل نارنجی اشتباه می گیرد و
غم این که
اعتیادش ذاتی ست
به ماندن
مانده شدن
مائدگی
ادای زندگی
بی هیچ درکی
با سر پس می افتد
در تاریکی ی تاریخ