عیار شبهه ها در اصالت کتاب «حماسه سیاهکل»


فرخ نگهدار


• بسیار شنیده ام که چرا فرخ نگهدار نسخه ای را که نگهداری می کرده طی این سال ها نشر نداده است. پاسخ این است که فرخ نگهدار خود از وجود این متن تا اوایل سال ۲۰۱۵ کاملا بی خبر بوده است. وقتی من در سال ۲۰۱۲ برای گردآوری اسناد و برجای مانده ها به برخی دوستان قدیم مراجعه کردم یکی از دوستان در سال ۲۰۱۴ مرا از وحود نسخه دیجیتالی این کتاب نزد خود مطلع کرد ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
پنج‌شنبه  ۲۶ اسفند ۱٣۹۵ -  ۱۶ مارس ۲۰۱۷


از زمان انتشار کتاب «حماسه سیاهکل» در تابستان گذشته تاکنون شماری مقاله و مصاحبه روی اینترنت قرار گرفته که انتساب کتاب به زنده یاد حمید اشرف، دوست و رفیق دیرین مرا مورد سوال قرار می دهند.

نمونه هایی از اظهار نظرها
۱. مهدی سامع معتقد است «به طور قطع باید گفت که صاحبکار اصلی صنعت جدید جعل و تحریف تاریخ یکی از مهم ترین جریانهای انقلابی ایران معاصر، یکی از نهادهای امنیتی رژیم جمهوری اسلامی است» (۱)
۲. فریبرز سنجری انتشار کتاب را به «دست های آلوده» نسبت می دهد و می نویسد «تاکنون از سوی وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ده ها اثر علیه سازمان چریکهای فدائی خلق ایران منتشر شده است ...اما از آن جا که مردم مبارز ما و جوانان آگاه مان با شناختی که از وزارت اطلاعات دارند می دانند که نباید به نهادی و کسانی که "کسب و کارش" مرگ است، اعتماد کنند، حال برای فریب آن ها روش دیگری برگزیده و به نام یکی از شناخته شده ترین رهبران سازمان چریکهای فدائی خلق (رفیق حمید اشرف) کتاب می نویسند و آن را توسط کسانی که مارک "اطلاعاتی" ندارند به چاپ رسانده و منتشر می کنند» (۲)
٣. آقای ناصر مهاجر اما در مصاحبه با رادیو همبستگی در سوئد روش برخورد دیگری دارد. او روی عدم انتشار عین سند اشاره می کند و آن را محل شبهه می شناسد. او در عین حال تاکید میکند اطلاق عنوان «حماسه سیاهکل» مربوط به بعد از انقلاب است و فداییان در دوره های قبل از انقلاب بیشتر از عنوان «رستاخیز سیاهکل» استفاده کرده اند. با این همه ناصر مهاجر نیز در جای جای مصاحبه خود - و مشخص تر از همه از دقیقه ٣۰ تا ٣۴ - به سندسازی های جمهوری اسلامی با هدف ضربه زدن به فدائیان اشاره دارد و ذهن خواننده بدان می رود که امکان دست داشتن عوامل جمهوری اسلامی در این کار هم مطرح است.
در تماس هایی که با برخی نامداران فدایی خلق (غیراکثریتی) داشته ام مکرر دیده ام که آنها نیز موضوع دست داشتن وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی در تولید این جزوه را منتفی نمی دانند.
۴. دوست و همرزم دیرین خانم ناهید قاجار نیز اخیرا مقاله ای در زمینه نسبت یا عدم نسبت «حماسه سیاهکل» به حمید اشرف انتشار داده است. ناهید شهادت می دهد که اگر این جزوه نوشته حمید اشرف بود غیرممکن بود که او نه آن را دیده باشد و نه در باره آن شنیده باشد. چون از سال ۵۴ در ارتباط با رفیق حمید (محمود) بوده و در بخش انتشارات سازمان در مشهد فعال بوده است. ناهید ضمن نقد روش تحقیق انوش صالحی و اقناع کننده ندانستن آن می گوید «کتاب حماسه سیاهکل با متن نوشتاری و سبک بررسی موضوعات حساس و حتا بسیار فرعی امنیتی که حمید اشرف با دقت و تیزبینی خاص خود دنبال میکرد هیچ خوانائی ندارد. به دلیل طولانی شدن این نوشته از توضیح این مساله در میگذرم.‬» (3)
۵. آخرین مطلبی که در این زمینه منتشر شده و من خوانده ام متن پیاده شده از نوار گفتگوی طولانی با فدایی قدیمی و یادگار ایام تدارک مبارزه مسلحانه، علی محمد دلیل صفایی است که تماما به جزئیات موضوعات مندرج در کتاب پرداخته و نتیجه گرفته است که، نظر به بسیاری عدم دقت ها، کتاب «حماسه سیاهکل» نمی تواند به قلم حمید اشرف باشد. برای نمونه علی محمد می گوید نام برادرش سیف دلیل صفایی است و نام ناصر نام شناسنامه ای نیست. و نام «ناصر سیف دلیل صفایی» نمی توانسته نامی باشد که کارت مالکیت ماشین نوشته بوده باشد. و علی دلیل صفایی می گوید: «حالا شما آقای دکتر شما این تکه را ببینید. من می خواهم بگویم که خود این کتاب با همین نکته بر جعلی بودن خودش اذعان می کند.» (4)

ادعای بی پایه
۱. ادعای آقایان مهدی سامع و فریبرز سنجری دائر بر این که این کتاب از جعلیات جمهوری اسلامی است ادعایی بی پایه، ناسنجیده، مضحک و از سر عصبیت است. فتوکپی های هر دو نسخه این سند - یعنی فتوکپی های نسخه های دست نویس شده و تایپی - هر دو موجودند و سند شناسان قادرند سن و سال و زمان فتوکپی ها را دقیقا روشن کنند. نسحه دست نویسی شده که دست من است از سال ۶۲ تا امروز دست نخورده باقی مانده است و نسخه ای که نزد آقای صالحی است نیز متعلق به سال ۶٣ و یا قبل از آن است. آقای حیدر تبریزی مطرح کرده است که چنانچه هر دو نسخه در اختیار متخصصان تخمین عمر اسناد کاغذی قرار داده شود معلوم خواهد شد سن آنها چند سال است. من خود را متعهد می دانم که از هیچ کوششی برای تعیین سن کاغذ نسخه ای که نزد من است دریغ نکنم.
چنانچه سند شناسان سن این دو نسخه را تشخیص دهند نادرست بودن ادعاهایی به اثبات خواهد رسید که ادعا کرده اند این سند از تولیدات وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی، یا از تراوشات ذهن انوش صالحی است که در سال ۶۲ و ۶٣ هنوز در سنی نبوده است که این کار از عهده اش بر بیاید.
گرچه از امرو تا روزی که عمر نسخه های موجود توسط سند شناسانی که کارشان اعتبار حقوقی دارد معلوم شود حداکثر چند ماه فاصله است، قاعدتا باید انتظار داشت که کسانی که بدون هیچ مدرک، جزوه «حماسه سیاهکل» را دست پخت وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی دانسته اند دست کم از تهمتی که زده اند اظهار تاسف کنند. بسیار دشوار می بینم که برچسب زنندگان، که نیم قرن است همه جا همین رفتار را با مخالفان و منقدان داشته اند، امروز بتوانند یا بخواهند خود را تغییر دهند یا چیز تازه ای یاد بگیرند.

چه زمانی مطلع شده ام
۲. بسیار شنیده ام که چرا فرخ نگهدار نسخه ای را که نگهداری می کرده طی این سال ها نشر نداده است.
پاسخ این است که فرخ نگهدار خود از وجود این متن تا اوایل سال ۲۰۱۵ کاملا بی خبر بوده است.
وقتی من در سال ۲۰۱۲ برای گردآوری اسناد و برجای مانده ها به برخی دوستان قدیم مراجعه کردم تا برای ثبت مستند خاطرات خود منابع بیشتری در دسترس داشته باشم یکی از دوستان در سال ۲۰۱۴ مرا از وحود نسخه دیجیتالی این کتاب نزد خود مطلع کرد. و من همان زمان برخی مسوولین سازمان اکثریت را از وجود ان مطلع کردم. توضیح انوش صالحی در مقدمه «حماسه سیاهکل» در باب زمانی که من او را از وجود نسخه دست نویس شده مطلع کرده ام هم کاملا درست است. من اگر بیست سال پیش یا دهسال پیش هم این نسخه به دستم می رسید، حتما قبل از هر کار رفقایم در سازمان اکثریت را از وجود آن مطلع می کردم.
هرگز رسم من این نبوده است که به استناد اختلاف نظرها در سازمان اکثریت، یا با سایر فعالین در جنبش فدایی، کوشش کرده باشم اسناد و اطلاعاتی را که در باره سازمان داشته ام یا از وجود آنها مطلع بوده ام از سازمان اکثریت به دور نگاه دارم. اعتقاد داشته ام که اگر این اسناد به نوعی به سایر طیف های فدایی هم مربوط می شود آن طیف ها نباید از آن اطلاعات و اسناد محروم بمانند.

تذکرات به جا
٣. آقای ناصر مهاجر به «عدم انتشار کلیشه های نسخه های دست نویس شده و تایپی» و به «عدم استفاده از عنوان «حماسه» برای حمله به پاسگاه سیاهکل در آثار فدایی در دوره های قبل از انقلاب اشاره دارد و این دو موضوع را شبهه آفرین دانسته است.
در مورد عنوان «حماسه سیاهکل» شهادت می دهم که نسخه دست نویس شده که نزد من است اساسا فاقد عنوان است. به شهادت آقای انوش صالحی نسخه تایپی هم فاقد عنوان بوده و کسی بعدا با دست عنوان «حماسه سیاهکل» را روی صفحه اول جزوه نوشته است.
در ضمن من به خاطر می آورم که در ایام پس از انقلاب این که سازمان برای نامیدن واقعه سیاهکل از چه واژه ای استفاده کند مورد بحث بوده و توافق عمومی این شد که به جای واژه های رستاخیز، قیام، خیزش و … از عنوان حماسه استفاده کنیم. در کاربرد این واژه هیچ یک از جناح ها و جریانات فدایی اختلاف نظر نداشته و همه به کرات از آن استفاده کرده و می کنند.
۴. تمام تلاش من این بود که جزوه خطی برای چهلمین سالگرد جان باختن حمید اشرف به زیور طبع آراسته و در سمیناری که برای عرضه «نویافته ها و نونگاشته های جنبش فدایی» تدارک دیده می شد عرضه شود. قبول می کنم که به دلیل فشردگی زمان بخش مهمی از کارهایی که حتما برای انتشار یک سند لازم بود رعایت نشد. به شهادت آقایان انوش صالحی و مسعود مافان من اصرار داشتم که حتما باید دو صفحه اول و دو صفحه آخر نسخه خطی همراه با عکس هایی نو یافته از حمید به آخر کتاب افزوده شود. تدقیق هایی هم برای گنجاندن در مقدمه قطعا ضرور بود. از جمله تصریح این که نسخه خطی به خط حمید اشرف نیست و زمان تدوین و زمان نخستین انتشار و دامنه انتشار جزوه نیز توام با حدسیات است. متاسفانه صحفه بندی مجدد و افزودن ضمائم زمانی به مسعود مافان رسید که کتاب زیر چاپ رفته بود.
انتقاد ناصر مهاجر و دیگر دوستان، در باره ضرورت انتشار متن کامل سند مبنا، کاملا پذیرفته است. و من به همین دلیل متن کامل نسخه دست نویس شده را به ضمیمه این یادداشت برای انتشار برای سایت اسناد اپوزیسیون ایران (5) ارسال کردم. تا علاقه مندان و محققان آن را به تشخیص خود عیارسنجی کنند.

نظر مشخص من
۵. همانظور که در مصاحبه ها و اظهار نظرها مکرر تاکید کرده ام من به لحاظ شناختی که از شخصیت و نگاه حمید داشته ام و نظر به اطلاعاتی که در دیدارها گفتگوهایی با او بین آبان ۴۹ و اسفند ۴۹ داشته ام وقتی سطور جزوه خطی را در لندن خواندم نه تنها همان چهره و رفتار و خلق و خوی حمید در سال ۴۹ پیش چشمانم ظاهر شد، بلکه همان اطلاعاتی را در جزوه دیدم که حمید از رویدادهای منتهی به اسفند ۴۹ برایم تعریف کرده بود.
با این حال به محققان و علاقه مندان به تاریخ فدایی، بخصوص به مخالفین فکری و سیاسی خود، حق می دهم که علاوه بر برداشت من از راوی جزوه دلایل و شواهد سند شناختی نیز برای اثبات این ادعا که جزوه توسط خود حمید است ارایه دهم.

۶. من فقط می توانم ثابت کنم که این جزوه قبل از سال ۶۲ به شکل امروزین وجود داشته و تمام ادعاها در این مورد که بعد از سال ۶۲ در آن دستکاری شده بکلی باطل است. به علاوه محتویات جزوه این حدس را هم باطل می کند که جزوه ممکن است در فاصله سال های ۵۷ تا ۶۲ تحریر شده باشد. دلیل اصلی من برای منتفی کردن این گمانه این است که هیچ کلمه ای نیست که بر کاغذ یا بر زبان ما فداییان خلق در آن ایام در مورد گذشته سازمان جاری شده باشد و حس تعلق جناحی در آن ناپیدا یا ناموجود باشد. ادبیات به جا مانده از سال های اول انقلاب را بخوانید و با زبان کتاب «حماسه سیاهکل» مقایسه کنید. کتاب فاقد حس تعلق به اکثریت، اقلیت، و چپ و راست سازمان است. هرکس که کتاب را بخواند نوع عواطف، محتوای اطلاعات و مشخصه های اصلی دیدگاه های فداییان خلق در قبل از انقلاب را در آن می بیند. چه کسی در بیرون از سازمان تا این حد بر جزئیات انچه که بر ما گذشته است احاطه داشته؟ نظام ارزشی مندرج در روح نویسنده جزوه جمع بندی سه ساله با نظام ارزشی مندرج در روح نویسنده «حماسه سیاهکل» یکی است.

۷. مدعی متن شناسی نیستم. اما حالا با انتشار نسخ دست نویس شده و تایپی برای متن شناسان و تاریخ شناسان این فرصت فراهم آمده است که با بررسی دقیق تر این متن و سایر نوشته های حمید اشرف و دیگر نویسندگان فدایی تشخیص دهند که آیا این ادعا که محرر کتاب «حماسه سیاهکل» ارتباطی با جنبش فدایی نداشته تا چه حد معنادار و قابل توجه است و این حرف که این جزوه در درون سازمان فدایی و در دوران قبل از انقلاب تحریر شده اعتبار و اصالت دارد؟
مطالعه مجدد جمع بندی سه ساله و حماسه سیاهکل بر من مجددا مسلم می کند که «حماسه سیاهکل» اگر هم از خامه حمید اشرف نتراویده باشد قطعا باید تحریر کسی باشد که نه تنها وجودش با وجود فداییان خلق در آن زمان در هم تنیده است، بلکه عمیقا و با جزییات نیز از آنچه در سیاهکل رخ داده مطلع بوده است.
در نوشته رفیق و مسوول من در خانه تیمی در ایام قبل از انقلاب، ناهید قاجار، به تاکید آمده است که جزوه «حماسه سیاهکل» به قلم حمید اشرف نیست. و من با شناختی که از وجود، از علائق و از نوع نگاه ناهید در ذهن دارم، می توانم حدس بزنم که او هرگز مدعی یا معتقد نیست که آنچه در کتاب حماسه سیاهکل آمده توسط جمهوری اسلامی یا دیگر معاندان سازمان فدایی تحریر شده است. به زعم من ناهید قاجار این «حماسه سیاهکل» را به نوعی «دوستی خاله خرسه» تلقی می کند. او می نویسد: «کتاب حماسه سیاهکل مستقل از این که با چه نیت و هدفی نوشته شده باشد حتا اگر صد در صد به نفع چپ تمام شود، چون با واقعیت های تاریخی سازمان چریکهای فدائی خلق در آن سال ها انطباق ندارد و خلاف حقیقت است، طبیعتاً به لحاظ اخلاقی هم عملی ناپسند و مذموم است.‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬» (۴) اعتراض ناهید به نگاه و نیت و آرمان نویسنده نیست. او می گوید نسبت دادن این سند به حمید حعل است و خلاف اخلاق حتی اگر به نیت خدمت به چپ نوشته شده باشد.

این نسخه درونی است
٨. از پانویس شماره ۱ مندرج در نسخه دست نویسی شده نیک پیداست که نسخه ای که در دست است نسخه ای برای تصویب بوده و تصویب شده نبوده. در این پانویس گفته می شود: «انتشار این مطلب ممکن است نوعی توهین به جنبش فلسطین تلقی شود و باید حذف شود. مگر این که ما یک برنامه سیستماتیک توضیحی به خاطر مقاصد مشخص بخواهیم پیاده کنیم.» این پانویس کاملا ثابت می کند که جزوه تحت بررسی بوده و هنوز آماده انتشار بیرونی نیست. تاکید از من و جهت تاکید است.
به علاوه یادآور می شوم که شماره گذاری صفحات در نسخه دست نویس شده ای که نزد من است از یک شروع شده و تا ۴ رفته، دوباره از یک شروع شده و تا ۱۰۶ رفته است. دلیل این که چرا این گونه صفحات جزوه را شماره گذاری کرده اند بر من روشن نیست. اما نظر به پانویس شماره ۱ در متن دست نویسی شده، شاید چهار صفحه اول به دلایلی که برای من روشن نیست برای اظهار نظر یا تصمیم گیری برای کسی فرستاده نشده. نسخه تایپی که نزد انوش صالحی است شماره مسلسل دارد و ۴ صفحه اول آن شماره گذاری مجزا ندارد.
یاد آور می شوم که انوش صالحی در پانویس صفحه ۶ کتاب حماسه سیاهکل توضیح داده است زیرنویس های ایتالیک از نویسنده و زیر نویس های غیرِ ایتالیک توضیحات اوست. می توانم تصور کنم که بسیاری از خوانندگان متوجه اهمیت این توضیح نشده باشند. در نتیجه بعید می دانم که اکثر کسانی که متن چاپ شده حماسه سیاهکل را خوانده اند دریافته باشند که آنچه در دست دارند نسخه ای داخلی و برای اظهار نظر بوده و هرگز در سالهای قبل از انقلاب منتشر نشده است.
قبل از انتشار البته من اصرار کرده ام که ضروری است شماره گذاری زیرنویس های انوش واضح تر از زیرنویس های اصلی تفکیک شود و این مطلب در مقدمه به روشنی توضیح داده شود. اما به دلیل تاخیر و تعجیل این درخواست عملی نشد.

جمع بندی
۹. به این ترتیب با استناد به شواهد کارشناسانه می توان باور داشت که
a. جزوه در سال های قبل از انقلاب وجود داشته است. و در سال های بعد از انقلاب پدید نیامده است.
b. چزوه در درون سازمان تنظیم و تحریر و در سطح محدود توزیع شده است. هیچ گاه انتشار بیرونی نداشته و برای خارج کشور هم ارسال نشده است.   
c. جزوه توسط خود حمید یا کسی بسیار نزدیک به او - یعنی با همان سطح اطلاعات، در سطح رهبری، اما با همان طرز فکر اما از زبان حمید - تحریر و یا ویرایش شده است. جزوه نمی تواند توسط کسی خارج از سازمان تدوین شده باشد.
d. اطلاعات مندرج در کتاب با اطلاعاتی که طیف های مختلف فدایی خلق از سیاهکل در حافظه دارند و یا در سایر نوشته های سازمان ضبط است همخوانی دارد. و هیچ تناقض عمده ای میان آنچه در کتاب آمده و آنچه همه ما از قبل می دانستیم وجود ندارد.

خواهش
۱۰. حال با قرار گرفتن متن کامل نسخه دست نویس شده و با توجه به نکته های معقولی که در نقدهای منقدان آمده، امیدوارم شرایط بهتری، برای محققان و علاقه مندان به تاریخ جنبش فدایی، فراهم گردد که به پرسش ها و نکات مبهم پیرامون این جزوه پاسخ دهد.
بدین وسیله از همه فعالان قدیمی جنبش فدایی، و از همه علاقه مندان به تاریخ فدایی، تقاضا دارم که برای یافتن پاسخ برای پرسش های زیر با هم همکاری کنیم. اگر به سندی در دسترس دارید، یا اطلاعاتی دارید که به روشن تر شدن تاریخ این جنبش کمک می کند، ممنون می شوم اگر یک نسخه از آن را برای ایمیل من    farrokh1946@gmail.com بفرستید. لطفا یک نسخه هم برای سایت آرشیو اپوزیسیون ایران، (6) یا برای هر یک از رفقای قدیمی تر که سراغ دارید بفرستید.

۱۱. عرصه های زیر از جمله مواردی است که پاسخ یا کمک شما بسیار راهگشاست؟
a. آیا نسخه دیگری از این جزوه را دیده اید یا در اختیار دارید؟ آیا از در باره این جزوه شنیده اید؟ در چه زمانی؟
b. آیا اطلاعات مندرج در جزوه را از منابع دیگر هم شنیده اید؟ درجه وثوق آنها را در چه حد می دانید؟ آیا موردی به یاد دارید که به نحوی دیگر در یاد شما مانده باشد؟
c. آیا دست خط نویسنده جزوه را می شناسید؟
d. آیا شما به هیچ یک از نوشته ها، عکس ها یا نوارهایی که از زنده یاد حمید یا سایر رفقا باقی است دسترسی دارید؟ اآیا می توانید یک کپی از آن را برای آرشیو اپوزیسیون یا برای هرکس که به وی اعتماد دارید ارسال کنید تا در اختیار محققان یا مشتاقان قرار گیرد؟ اگر قادر یا مایل به ارسال نیستید آیا ممکن است من یا فرد دیگری از فداییان قدیمی را از وجود آن مطلع کنید؟
e. بسیار برایم آموزنده خواهد بود که شما مرا از نظر خود در باره این مطلب و عیار سخن منقدان مطلع کنید.

فرخ نگهدار
۲۵ اسفندماه ۱٣۹۵ - ۱۵ مارس ۲۰۱۷
لندن



1. www.hambastegimeli.com

2. www.siahkal.com

3. www.akhbar-rooz.com

4. www.akhbar-rooz.com

5. iran-archive.com

6. www.iran-archive.com