گزارشی از فعالیت جمعی از دستفروشان بی‌نام تهران
همکاران دست‌فروش متحد شویم!


• "جمعی از دستفروشان پاره‌ وقت پایتخت" با ارسال نامه به اخبار روز ضمن اشار ه به عدم تمایل و دشواری های امنیتی رسانه های داخل کشور در مورد طرح مطالبات دستفروشان و انتشار گزارش فعالیت این جمع، از ما خواسته اند متن گزارش فعالیت آنان برای دفاع از حقوق صنفی دستفروشان و فراخوان به همیاری برای تشکل یابی این قشررا به آگاهی عموم برسانیم. گزارش ارسالی جمعی از دستفروشان تهران را می خوانید: ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
آدينه  ۲۵ فروردين ۱٣۹۶ -  ۱۴ آوريل ۲۰۱۷



گزارشی از فعالیت جمعی از دستفروشان بی‌نام در روزهای پایان سال 95

سالهاست که فشار اقتصادی ناشی از بیکاری و دستمزدهای پایین، تعداد وسیعی از کارگران را به سمت دست‌فروشی‌ در خیابان‌ها کشانده ‌است. کارگران و بیکارانی که با «سرمایه‌های» صدهزار تومانی و دویست هزارتومانی اجناسی را برای فروش به خیابانها می‌آورند. خبرهای اخیری که در مورد دست‌فروشی کارگرانِ بیکارشده‍ی کارخانجات و موسسات بیرون آمد نمونه‌ای ازین استیصال ناشی از بیکاری است.
علیرغم آنکه دستفروشی گاهی جزو آخرین گزینه‌های بقا برای بیکارشدگان و محرومین طبقه ی کارگر محسوب می‌شود اما دولت و شهرداری بیشترین فشارها و خشونت فیزیکی و باج‌خواهی‌های خیابانی و مصادره‍ی اموال را در موردشان اجرا می‌کنند. امنیتی‌سازی متروها و خیابان‌های تهران و حضور یگان‌های ویژه در نقاط اصلی مرکز شهر در این روزهای مانده به عید نشانی از شدت این فشارها بر آنان است.
در عین حال، فعالینی هستند که در حوزه ی شهری با فعالیت‌های NGO ای و خیریه‌ای، و برگزاری نشست‌ها و تبلیغ دفاع از خرید دستفروشان بدون نشان دادن پیوند آن با جنبش بزرگ‌تر کارگری در ایران، علاوه بر آنکه با پرداختن به عوارض دست‌فروشی (و نه ریشه‌های آن) جایگاه قربانی آنان را تثبیت می‌کنند بلکه در عین حال راه حل را در کمپین‌های خیریه‌ای (که خود پر از کاسبکاری و عدم شفافیت مالی‌اند) نشان داده و ضمناً تصویر بسیار ناواقعی از این بخش از طبقه ی کارگر ارائه می‌دهند (مانند کمپین اخیر «دست‌فروش بی‌سواد»!). این درحالیست که بر کسی پوشیده نیست به کرات دیده شده بسیاری از دانشجویان تحصیلات عالی هم برای تأمین هزینه‌های تحصیل به دست‌فروشی روی می‌آورند. ما جمعی از همین کسانی که در حوزه‍ی دستفروشی نیز تجارب عملی داشته‌ایم، در این روزهای مانده به عید با تهیه و توزیع تعدادی اعلامیه در میان جمعی از همکاران‌مان در مناطق مختلف پایتخت و مترو، ضمن اعلام مخالفت و رد رویکرد خیریه‌ای به دستفروشان، شعار «دفاع از خود»، «ایجاد تشکل» و «پیوند با جنبش کارگری» را با همکاران‌مان طرح کرده‌ایم.
از همه‍ی کسانی که این مطالبات را به حق میدانند خواستاریم که از ما حمایت کرده، و علاوه بر همراهی با ما، ضمن نقد تصویر «بدبختی و بی‌سوادی» دستفروشان، که کاسبکاری فعالیت‌های خیریه‌ای سمن‌ها را تأمین میکند و بجای اعتراض، ناله و تمنا را می نشاند اعتراض کنند.

متن اعلامیه:
                                             همکاران دست‌فروش متحد شویم!

سیاست‌های اقتصادی دولت‌ در سالهای اخیر (از لغو یارانه‌های آب و برق و گاز گرفته، تا پولی‌کردن مدارس و دانشگاه‌ها و خصوصی‌سازی‌های گسترده کارخانجات) چنان فشاری بر طبقه‍ی کارگر آورده است که نتیجه‌اش بیکاری میلیون‌ها کارگری شده که برای رفع حداقل‌های بخور و نمیر به کارهای موقتی مثل دست‌فروشی روی آورده‌اند.
با اینحال سرمایه‌داران، دولت و شهرداری حتی در اینجا هم از دست‌اندازی پا پس نمی کشند و هر روز با آوردن نیروهای انتظامی پلیس و شهرداری به قلدری، کتک زدن و مصادره ی اموال‌ دست‌فروشان میپردازند. همه میدانیم که تعداد ما بی‌شمار و تعداد آنها کم است. همین ضرب و شتم‌ها سالهاست که علیه سایر کارگران هم اِعمال میشود؛ از شلاق زدن کارگران معدن آق دره، سرکوب و زندانی کردن فعالان کارگری از اتوبوس‌رانی شرکت واحد گرفته تا معلمان. با اینحال جنبش کارگری ایران بواسطه ی متشکل‌شدن، سازماندهی، اعتصاب و تجمعات تاکنون توانسته‌ بر روی پای خود بایستاد و راه تعرضات سرمایه‌داران را بر آنها سخت کند. بااینکه خواسته های ما دست‌فروشان هم بخشی از خواسته های همین جنبش کارگری است اما بخاطر متشکل نبودن و عدم حمایت از همدیگر، هزینه‌های گزافی را می‌پردازیم: از خودسوزی دستفروش خرمشهری (یونس عساکره)، قتل دستفروش تهرانی جلوی فرزندش (علی چراغی) تا کتک خوردن پیرزن فومنی و...
دست‌فروشی در ایران و حملاتی که علیه آن صورت می‌گیرد بخشی از جنبش بیکاران ایران است و به همین دلیل هم تعرضات پلیس به آن، تعرض مستقیم به طبقه ی کارگر است. برای مقابله با این همه فشاری که هم در این روزهای گرانی و بی‌پولیِ مانده به عید و هم در طول سال بر ما وارد می‌شود چه باید بکنیم؟ درشرایطی که نان خوردن برای ما بدون جنگ روزمره در خیابان ممکن نیست و برای آن از آبرو و جان هم هزینه می‌دهیم، با اجرای موارد زیر می توانیم این حق نان را با هزینه‍ی کمتری دنبال کنیم.
•در راسته ی هر خیابان با هماهنگی سایر دستفروشان، عده‌ای از ما باید (مثلاً بصورت شیفتی) مسئولیت نگهبانی و تأمین امنیت را برعهده بگیریم و در صورت یورش مأموران سریعا به سایرین اطلاع داده و برای دفاع جمعی از خود اقدام کنیم.
•برای متشکل شدن، فعال‌ترین‌های ما باید با برگزاری جلسات مستمر با دیگر همکارانمان تدارک ایجاد تشکل دستفروشان را فراهم کنیم. این تشکل باید در همه‍ی شهرها مطالبات همه‍ی دستفروشان (که بخشی از مطالبات جنبش کارگران بیکارشده است) را به شیوه ی عملی پیگیری کند (از جمله مطالبه‍ی ایجاد اشتغال، تخصیص اماکن رایگان و معاف از مالیات برای دستفروشی و...) . همچنین از وضعیت روزمره ی دستفروشان، ضرب و شتم آنها و مشکلاتشان گزارش تهیه کند.
تجمعات اعتراضی که اخیراً در شهرهای همدان و اهواز از سوی دستفروشان برای این مطالبات صورت گرفته نمونه‌ای ازین پیگیری‌های موقت است.
•فعالان این تشکل باید با برقراری ارتباط با دیگر فعالان کارگری و معلمان، علاوه بر استفاده از تجربیات آنها زمینه ی همسویی مطالبات و اتحاد عمل را فراهم کنند. همچنین به این دلیل که این بخش از جنبش کارگری صدای بلندتری در اعتراضات دارد و میتواند بلندگوی آنها هم شود.
•دستفروشی نتیجه ی موج بیکاری‌هایی است که دولت مسئول مستقیم آن است و حضور ما در خیابان برای امرار معاش حق مسلم ماست. همانطوری که داشتن شغل، بیمه، بازنشستگی و خدمات عمومی رایگان حقی است که از ما گرفته شده‌است!

درصورت تمایل این برگه را بین همکاران خود توزیع کنید!