"توهم ها و هذیان های پیشرونده"ی یک رییس جمهور


مسعود نقره کار


• اگر نمونه های گفته شده را در کنار "روابط امام زمانی", "ماجرای هاله نور", "میخکوب کردن رهبران جهان", "نفی هولوکاست", "وارونه نمایاندن واقعیت ایران و جهان", "توهمات جهانگشایانه" و.. بگذارید در می یابید که آقای رییس جمهور پای از دایره نیمه مجانین حکومتی فراتر نهاده و به خیل مجانین حکومتی پیوسته است ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
آدينه  ۶ بهمن ۱٣٨۵ -  ۲۶ ژانويه ۲۰۰۷


آقای احمدی نژاد, که هنگام کاندیداتوری و " انتخاب" به ریاست جمهوری حکومت اسلامی گفتارها و رفتارهایی غیرطبیعی و بیمارگونه از خود بروز دادند, اکنون دیگر به وضوح با ابتلا به بیماری روانی ای شناخته شده و تشدید یابنده به کار و بار ریاست جمهوری حکومت اسلامی ادامه می دهند. علت تشدید بیماری آقای رییس جمهور, ناخوانی و عدم توازن "قدرت" و گنجایش روانی و رفتاری ایشان است.
من در باره آقای احمدی نژاد و بیماری ا یشان, نارسیسسم (خودشیفتگی), اسکیزو افکتیو (نوعی روان پارگی و از هم گسیختگی فکر و رفتار) و اختلال شخصیت, مقاله ها ی متعددی نوشتم, که پس ازخواندن ارزیابی های برخی از روانپزشکان داخل کشور و نیز دقت بیشتر درگفتار و کردار آقای رییس جمهور, بیش از پیش به صحت مقاله ها و تشخیص اطمینان پیدا کردم.
پیش از اینکه به نمونه های دیگری از علایم این بیماری درگفتار و کردار آقای رییس جمهور اشاره کنم مکثی روی سوال و نظر منتقد و سینماگر ارجمند آقای بصیر نصیبی در رابطه با مقاله ام با عنوان "حال آقای رییس جمهور وخیم تر می شود" (سایت اخبار روز- ۲٨ اکتبر ۲۰۰۶) می کنم.
آقای نصیبی با اشاره به علایم بیماری آقای احمدی نژاد نوشته اند:
"اما علایمی که آقای دکتر برای بیماری احمدی نژاد ذکر کرده اند آیا در دیگر سران حکومت اسلامی مشاهده نمی شود؟ اگر ایشان با تسلطی که به حرفه پزشکی دارند آقای احمدی نژاد را سمبل و نمونه ای می آوردند از حکومتی بیمار, شاید با بسیاری از مردمی که از این حکومت و شگردهایش جانشان به لبشان رسیده با آقای دکتر همراه می شدند, اما مقاله تا آنجا که عقل ناقص من قد می دهد چنین قصدی را نشانه نگرفته است." (۱)
سپس آقای نصیبی به شباهت گفتار و کردار آقای احمدی نژاد با گفتار و کردار خمینی و خاتمی و"دیگر مقامات سابق و کنونی رژیم اسلامی" و حامیان رژیم اشاره می کنند و نتیجه می گیرند که این ها همه سر و ته یک کرباسند, همگی به نوعی بیمار روانی اند و در ننتیجه حکومت شان هم بیمار است, و نه فقط حال آقای رییس جمهور که حال رژیم وخیم تر شده است.
من در اساس با گفته های آقای نصیبی موافقم جز در موارد ی که اندک اختلاف نظری هست و به آنها اشاره می
کنم:
به گمان من همه ی باورمندان به مذهب و ایدیولوژی های مشابه, که نگاه و رفتاری بنیادگرایانه و متعصبانه به باورهای خود دارند, دچار بی تعادلی روانی و رفتاری می شوند. عناصر شکل دهنده ی این حکومت را چنین باورمندانی که باورشان آلوده به خرافات و موهومات نیز هست, شکل می دهند.
بنا براین در این که حکومت اسلامی ایران یک حکومت ناهنجار, فاقد تعادل و بیمار است, تردیدی نیست, از پایه ای ترین علل ناهنجاری, عدم تعادل و بیماری این حکومت, بازتاب تفکر و رفتار بنیادگرایانه, متعصبانه و ارتجاعی در ساختار فکری, سیاسی و سازمانی حکومتیان و حکومت است. بررسی روانی و رفتاری عناصر شکل دهنده ی این ساختار می تواند به شناخت دقیق تر از این حکومت یاری رساند.
رهبر حکومت اسلامی, آیت الله خمینی از تعادل روانی و رفتاری برخوردار نبود. خمینی آخوندی بنیادگرا, کینه جو, سنگدل و خونریز بود. او دیکتاتوری خبره ی خدعه, تقیه و نیرنگ بود, با این احوال مشگل بتوان او را به عنوان یک بیمار روانی معرفی کرد. خامنه ای نیز چیزی شبیه آیت الله خمینی ست. خاتمی از تعادل روانی نسبتا" خوبی برخوردار بوده و هست, او اما آخوندی فرصت طلب و همچون امام اش خبره ی خدعه, تقیه, نیرنگ و عوامفریبی ست, در میان هنرمندان حامی رژیم و یا "روشنفکران" مورد نظر آقای نصیبی نیز بیش از هر چیز به گمان من عواملی همچون ترس, فرصت طلبی و باور های "تاریک اندیشانه" عمل کرده و می کند. در این میان اما وضعیت روانی و رفتاری آقای احمدی نژاد گونه ای دیگر است. همانگونه که اشاره کردم ایشان در زمره ی بیماران روانی و رفتاری قرار می گیرند.
دلایل من برای گفته هایم, افزون بر دلایلی که در مقاله های قبلی ام آوردم, این ها هستند:
تا حدی که من اطلاع دارم خمینی, خامنه ای, خاتمی, کروبی و مشابهین در مورد خودشان پدیده ای چون ماجرای "هاله ی نور" و "میخ و مات شدن" رهبران جهان در برابر جمالات و کمالات شان را بر زبان نیاورده اند, و یا این گونه سخن نگفته اند که "همه من را دوست دارند", "جهان به سرعت احمدی نژادی می شود" و.. آنان اگر حرفی در چارچوب موارد فوق زده اند از دهان و قول دیگران بوده است, ویا در قالب شعارهای سیاسی و مذهبی سخن از جهانی شدن اسلام گفته اند. می خواهم بگویم احمدی نژاد علایم اش پا از حد عدم تعادل روانی و رفتاری فراتر گذاشته اند و به علایم بیماری روانی بدل شده اند. این علایم بازتاب احساس, درک و فهم آقای احمدی نژاد از موقعیت و وضعیت شخص خود و رابطه اش با واقعیت های پیرامونی اش است.
در همین رابطه آقای احمدی نژاد نمونه هایی ارایه می دهند که نمونه وارند!

** در مقاله های پیشین به این نکته اشاره کردم که زمینه های بیماری آقای احمدی نژاد را می باید در سال های پیش از ریاست جمهوری اش جستجو کرد. در دوران انتخابات بربستر آن زمینه ها علایم اندک اندک بروز کردند." پیشگویی" ایشان مبنی بر اینکه رییس جمهور خواهد شد, آنهم درست در شرایطی که در نظر سنجی ها حدود ۱ در صد از سوال شوندگان از ریاست جمهوری او حمایت می کردند, بروز علایم را هشدارمی داد. پیشگویی ای که درآن پای امام زمان به میان کشیده شد, و تلاوت "دعای تعجیل" برای زمینه سازی ظهور آن حضرت پشتیبانش بود. بعدها هم ایشان به معجزات دورو برشان اشاره داشتند: "دولت نهم حاصل نذر و روزه ۱۰۰ روزه مردم یا قرایت صلوات است" (۲). البته در تحقق این پیشگویی تشکل ها و ارگان های سربازان بنام گمنام امام زمان نیز ایفای نقش کردند. مریم بهروزی, دبیر کل جامعه زینب نیز تایید کرده اند: "احمدی نژاد فردی بوده, کار تشکیلاتی انجام داده, و به نوعی از طریق تشکیلات رییس جمهور شده است"(٣), تشکل هایی که "مدرسه حقانی" و فرقه مصباحیه وحجتیه و بسیجیان و سپاهیان و مامورین اطلاعا ت هسته ی اصلی اش بودند, که وضو گرفته با تلاوت "دعای تعجیل" به پای صندوق ها رفتند.   
** اخیرا" به ایشان در یک نشست خبری گفته می شود: ".... اقای رییس جمهور با سی.ان .ان ترک مصاحبه کنید, شما را در ترکیه دوست دارند و بیل بردهای شما را کنار کوفی عنان می گذارند..." و ایشان پاسخ می دهند: "من همه را دوست دارم, همه هم من را دوست دارند". و یا نظر ایشان که "دنیا دارد به سرعت احمدی نژادی می شود", حتی "مردم امریکا از من تقاضا کردند با آن ها صحبت کنم" و"... هرجا می‌رویم نام ایران می‌درخشد. چشم ملت‌ها به ایران است... روزانه ده‌ها هزار نامه از سراسر جهان پیش من می‌آید که در آنها اقشار مختلف سراسر جهان ضمن بیان وضعیت نامناسب خود از ما می‌خواهند که ایران مقتدر بماند و روزی بتواند آنها را هم از دست طاغوتیان نجات دهد... مردم جهان از ما می خواهند که نجاتشان دهیم".(۴)
رییس جمهوری که در کشور خود با تقلب و یاری و پشتیبانی تشکل های ارتجاعی وارگان های نظامی و سرکوبگر, با اخذ آرایی غیرقابل توجه به ریاست جمهوری رسیده است, رییس جمهوری که بخش اعظم روشنفکران و روشنگران هم وطن اش, و بخش بزرگی از مردم میهن اش نه مخالفش که بیزار و متنفر از او هستند, و دانشحویان هم وطنش چشم در چشمش فریاد سر می دهند "مرگ بر دیکتاتور" (۵), رییس جمهوری که اکثر مردم جهان او را با "هیتلر" مقایسه می کنند و خودش و دولتش در زمره ی "ایزوله" ترین "شخصیت" ها و دولت های جهان است, چنان شیفته خود است که چیزی جز"نارسیسم" نمی تواند بیان حالات روانی و رفتاری اش باشد.
کار این خود شیفتگی و گسست از واقعیت به جایی رسیده که به طنز طعنه می زند: ایشان در رابطه با سفرهای استانی شان گفته اند: "این سفرهای استانی روی رهبران دنیا نیز تاثیر داشته و گاهی که ما تماس می گیریم, می گویند به سفرهای دوره ای یا استانی رفته است..." (۶), یعنی رییس جمهور فقید امریکا, جان. اف. کندی هم که اهل سفرهای استانی بود, از آقای احمدی نژاد یاد گرفته بود! و یا نگاه کنید به کاسه لیسی و دریوزگی ایشان (که جهان به سوی ایشان شدن, می رود), دولت و حکومت بی یار و یاورشان از "کفار" ی چون کاسترو, چاوز, اورتگا و.... سایر کفاران جهان!

** توهم های آقای رییس جمهور به حدی پیشرفته می شود که گمان کند, و بیان کند که: "ملت ایران در آینده نزدیک به قدرت بلا منازع جهان" تبدیل خواهد شد. و بدیهی ست که گسست او از واقعیت نیز در حدی باشد که در نیابد در میان مردمی این سخن را بر زبان می آورد که به گفته ی خود آقای رییس جمهور از دسترسی به آب آشامیدنی سالم محروم هستند. ( ۷) و یا در مورد تهدید های امریکا بر این نظراست که:
"....آن‌ها که همیشه در دنیا دم از جنگ می ‌زدند امروز در مقابل ایران جا زده ‌اند و جرات نمی ‌کنند از این حرف‌ها بزنند..."(٨)
ابعاد این توهم ها و هذیان ها به گونه ایست که پاره ای از اطرافیان و مبلغان رییس جمهور, توهم ها و هذیا ن ها را "معجزه" و "وحی" می پندارند. خانم فاطمه رجبی, همسر آقای الهام, سخنگوی دولت, که در واقع وظایف شوهرشان را انجام می دهد, آقای احمدی نژاد را "تحفه ی الهی" و "یک انسان امام زمانی" می داند که حاضر است برایش جان هم بدهد!
خانم رجبی احمدی نژاد را معجزه ی هزاره سوم نیز می داند, و دست به انتشار ۲ کتاب در باره این معجزه ی هزاره سوم نیز زده است, یکی به نام "احمدی نژاد, معجزه ی هزاره سوم" و دیگری "رنسانس اسلامی احمدی نژاد".
آنچه به این بحث ارتباط پیدا می کند نه حرف های این بانو, که امثال اش در جمهوری اسلامی فراوانند, بل که تایید حرف های این بانو توسط آقای رییس جمهور, یعنی باور به "معجزه بودن" و "تحفه الهی" بودن خود است.
** آقای احمدی نژاد رهبران حکومت امریکا را جبار و ظالم می داند, و از آن ها می خواهد که "تواب" شوند و به راه ایشان گام بگذارند (۹), و بر آن است تا "پنجره ای به سوی نور" برای آن ها باز کند. این برون فکنی و فرافکنی ظلم و جباریت از سوی رییس جمهوریک حکومت ظالم و جبار, از علایم بیماری های مورد اشاره است. او با این برون فکنی می خواهد بگوید "من و حکومت مان ظالم و جبار نیستیم, دیگران ظالم و جبارند"! ظالم و جباری که همرا با همپالگی هایش, میهن اش را به بزرگترین زندان روزنامه نگاران و اهل قلم در جهان تبدیل کرده است, و هر روزنامه نگاری که به او و دولت اش انتقاد کند به جرم "جاسوسی" و "اقدام علیه امنیت ملی" به زندان و شکنجه گاه فرستاده می شود, رییس جمهوری که سرزمین اش, سرزمین عدم تحمل و کشتار دگراندیشان است از نبود آزادی بیان و عقیده در امریکا شکوه می کند! رییس جمهوری از نبود آزادی های فردی در امریکا سخن می گوید که مامورین ریز و درشت حکومتی اش نه فقط به لباس پوشیدن و خوردن و راه رفتن و خوابیدن مردم میهن اش کار دارند, حق خود می دانند و تلاش می کنند بر نحوه ی استفاده و اعمال مردم در مستراح هم نظارت داشته باشند. حتی کار به جایی رسیده است که یکی از وزیران کابینه اش در سخنرانی ای علمی اعلام کند: "روابط زوج و زوجه باید در ساعات معین باشد" (۱۰)
**************
اگر نمونه های گفته شده را در کنار "روابط امام زمانی", "ماجرای هاله نور", "میخکوب کردن رهبران جهان", "نفی هولوکاست", "وارونه نمایاندن واقعیت ایران و جهان", "توهمات جهانگشایانه" و.. بگذارید در می یابید که آقای رییس جمهور پای از دایره نیمه مجانین حکومتی فراتر نهاده و به خیل مجانین حکومتی پیوسته است.

زیر نویس:
۱- بصیر نصیبی, حال رژیم وخیم تر شده یا حال رییس جمهور رژیم؟. سایت اخبار روز, اکتبر ۲۰۰۶
۲-سخنرانی احمدی نژاد, دوشنبه ۲۹ آبانماه ۱٣٨۵
٣-مریم بهروزی, دبیر کل جامعه زینب, ۲۶ مرداد ماه ۱٣٨۵, آفتاب
۴- گفت و گوی احمدی نژاد با خبرنگاران در پایان سفر ش به خوزستان, امروز, ۴ بهمن ۱٣٨۵
۵- سخنرانی احمدی نژاد, دانشگاه پلی تکنیک, ۱۱ دسامبر ۱٣٨۵
۶-احمدی نژاد در نشست خبری با حضور خبرنگار رسانه ها, سه شنبه ۲٣ آبان ماه ۱٣٨۵
۷- سخنرانی در ورزشگاه بخش قرچک, دوشنبه ٨ آبان ماه ۱٣٨۵ (فارس نیوز, دوشنبه ۹ ابان ۱٣٨۵)
٨- احمدی نژاد هنگام تقدیم لایحه بودجه به مجلس, ۲۱ ژانویه ۲۰۰۷ (اول بهمن ماه ۱٣٨۵)
۹- نامه احمدی نژاد به بوش , و به مردم امریکا, ٨ آذر ماه ۱٣٨۵
۱۰- نشریه آفتاب ,۱۱ شهریور ۱٣٨۵