اول ماه مه، روز رزم ماست
گفتگوی سایت اتحاد کارگری با محمود صالحی


• اول ماه مه روز رزم طبقه کارگر است و طبقه کارگر باید در آن روز نیروی کار خود را به فروش نگذارد. ما کارگران در طول ۳۶۵ روز در سال، تنها یک روز داریم و باید در آن روز و بدون اجازه گرفتن از ارگانی و یا شخصی، خیابان ها را که خود ما آن را تسطیح کردهایم به تصرف در آوریم. کارگران دیگر نباید به محفل های چند نفره برای برگزاری مراسم روز جهانی کارگر، اتکا کنند. ما کارگران، نیروی اجتماعی هستیم و باید مراسم روز جهانی کارگر را در خیابانها برگزار کنیم ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
چهارشنبه  ۶ ارديبهشت ۱٣۹۶ -  ۲۶ آوريل ۲۰۱۷



به روال هر ساله و چند ماه به آخر سال، محاسبه افزایش حداقل حقوق کارگران، به موضوع اصلی اخبار و هم چنین به مباحثات گرم فعالین کارگری تبدیل می شود. امسال هم ستاد ویژه مزد، هزینههای سبد معیشت کارگران را ٩٣٠ هزار تومان در ماه، در نظر گرفت. این محاسبه، با واقعیت های جامعه و نیازمندی ابتدایی کارگران، فاصله فاحشی دارد. با یک بیان ساده، می توان گفت که این یک تصمیم برای به بردگی کشاندن بیشتر کارگران است. جالب این است که ستاد ویژه مزد، از دخالت “نمایندگان کارگران” در تعین سبد معیشت خویش دم زده و می زنند، چیزی که واقعیت ندارد و ما می دانیم که تنها یک جانبه و از جانب نمایندگان سرمایهداران و دولت حامی شان، بهتصویب رسیده است.
نکته جالب تر این است که در تعین حداقل دستمزدها، هر سال می گویند بر پایه بند ٢ ماده۴١، تفاوت حداقل حقوق ها و از جمله کثری احتمالی معاش های امسال را در مدت سه سال متوالی، جبران خواهیم کرد، چیزی که هر سال می گویند و در دنیای واقعی، خبری از جبرانش نبوده و نخواهد بود.
در همین رابطه، موضوع را در حالهای از ابهام قرار داده و از این نیز دم می زنند که گویا بر اساس تقریبی تورم اعلام شده دولت، حداقل حقوق ها را افزایش می دهند. اما در این خصوص هم، هیچ مکانیزمی شفاف جهت افزایش دستمزدها وجود ندارد و تازه آن چه هم در نظر گرفتهاند،مانند سال های قبل، بهموقع پرداخت نمی شود. این تصمیم، بهمعنای واقعی فقر و فلاکت را چند برابر سال قبل، در بین کارگران گسترش خواهد داد. طبعآ تولید و باز تولید، این طور سیاستی، ناشی از نبود تشکل مستقل و سراسری کارگران می باشد. با این حال، بار دیگر متوجه این واقعیت می شویم که ایجاد تشکل های تودهای و مستقل کارگران، مقدمترین وظیفه فعالین کارگری و همهی هواداران طبقه کارگر است و باید برایش، فداکاری کرد. به این مناسبت و در شرایطی که در آستانه اول ماه قرار داریم، دلم می خواهد با شما رفیق عزیز مصاحبهای داشته باشم.

سوال: نظر شما بعنوان یک فعال پر سابقه کارگری، در مورد سبد معیشت سال ٩۶ کارگران که چندی پیش توسط نظام سرمایهداری تصویب شد، چیست؟

جواب: با درود به شما که این مصاحبه را ترتیب دادید. با استناد به ماده ۴١ قانون کار، هر ساله شورای عالی کار که مرکب از نمایندگان کارفرماها، دولت و “کارگر” می باشند، موظف هستند که حداقل دستمزد کارگران شامل قانون کار را تعیین کنند. البته معیارهای این شورا، برای تعیین دستمزد کارگران؛ درصد تورمی را در بر می گیرد که از سوی بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران اعلام می شود. در این رابطه، ذیلآ توجه شما را به نکاتی جلب می کنم. همان گونه که ذکر شد، مطابق به بند یک از ماده۴١ قانون کار، شورای عالی کار موظف هر ساله معاش کارگران را افزایش دهد، اما در طول ٣٩ سال گذشته، از طرفی دستمزد کارگران را افزایش ندادهاند و از سوی دیگر نیز می بینیم که در طول ٨ سال جنگ عراق و ایران، کاری کردند که دستمزد کارگران راکت بماند و بعد از جنگ هم، هر سال تورم در کشور ما در بالایی۴٠درصد قرار داشته و این در حالی است که پروسه افزایش دستمزد کارگران، از ٢۵درصد تجاوز نکرده است.
خلایی که بدان اشاره شد، سالهاست کارگران را زیر خط فقر قرار داده و در شرایط کنونی، بهیک نابسامانی جدی تبدیل شده و بیشتر از هر زمان، خانوادههای کارگری را تهدید می کند. در واقع، فاصله بین دستمزد و معیشت کارگران، سال به سال بیشتر شده و این را در طول ٣٩ سال اخیر، بهوضوح مشاهده کردهایم. در ضمن، در طول ٣٩ سال گذشته، از سوی شورا عالی کار، هیچ توجهای به بند ٢ از ماده ۴١ قانون کار نشده. بنابراین، دستمزدی که در سال ٩۶ برای کارگران تعیین شده؛ تنها می تواند هزینه ده روزه یک خانواده کارگری را تامین کند.

سوال: نمایندگان ریز و درشت نظام سرمایهداری، هر کدام به نوعی اعلام کردهاند که مصوبه موسوم به سبد معیشت کارگران، با توافق “نمایندگان کارگران” تنظیم شده است! در این رابطه، کارگران چه نظری دارند؟

جواب: بلی این درست است که تعیین حداقل دستمزد با توافق نمایندگان کارگران صورت گرفته است اما مشکل ما کارگران ایران این نیست که نمایندگان کارگران آن مصوبه را امضاء کرده و یا نکرده باشند زیرا اعتراض ما کارگران به اصل سه جانبهگرایی است که بنام شورای عالی کارگر فعالیت می کنند. این شورا، از دولت؛ کارفرما و نماینده منصوب شده کارگران تشکیل شده است و ما خود دولت را بعنوان کارفرمای بزرگ می شناسیم. در این خصوص، اگر نمایندگان کارگران، از فعالان کارگری منتخب ما نیز باشند، باز نمی توانند در آن شورای مد نظر، کاری را انجام دهند زیرا نمایندگان کارگران ٣ نفر و نمایندگان کارفرماها ۶ نفرند. بنابراین، ٣ رای در مقابل ۶ رای قرار می گیرد و عملآ کاری مثبت پیرامون سبد معیشتی و … کارگران صورت نمی گیرد. از این رو. موضوع حائز اهمیت برای ما، عبور از ٣ جانبهگرایی می باشد.

سوال: با توجه به آن چه که ذکر شد، کارگران مصوبههای ٣جانبهگرایی را قبول ندارند. اما در مقابل این گونه بروکراتیسم و موانعی، راهحل چیست و کارگران برای به چالش کشیدن آن و به ویژه در روز جهانی کارگران، چه برنامهای دارند؟

جواب: پذیرش مصوبه فوق به دست ما کارگران نیست تا آن را رد و یا قبول کنیم. ولی اگر این قدرت را داشتیم، بطور قطع آن را برای همیشه برمی چیدیم. اگر توجه کرده باشید، در طول سال های اخیر، بهاینگونه مصوبه ها، اعتراض کرده و در آینده نیزهمین کار را انجام خواهیم داد. اما به دلیل اینکه نیروی متحد و منسجمی نداریم، تابحال قادر به این نشدهایم تا براییک بار هم شده، مصوبات شورای عالی کار را لغو کنیم.
تا زمانی که طبقه کارگر متحد و منسجم نباشد، هرگز نمی تواند در مقابل کارفرماها و حامیان آنان ایستادگی کند. کارفرماها و حامیان ریز و درشت آنان، هر روز برای ما کارگران خوابی را می بینند و همیشه برای سرکوب ما آماده هستند. یعنی حامیان کارفرما همان اندازه که برای سرکوب ما کارگران آمادهاند؛ به همان اندازه برای سرکوب تروریست ها آماده نیستند. پس نتیجه خواهیم گرفت که کارگران با شعار دادن و شعار نوشتن به خواست و مطالبات حقه خود نخواهد رسید. از این رو، لازم است به نیرو تبدیل شویم و آنگه می توانیم در مقابل هر گونه حق کشی مقابله کنیم.

سوال: نظر شما در مورد عمل کرد تشکلات سهگانه قانونی شورای اسلامی کار؛ انجمن های صنفی و نمایندگان به اصطلاح کارگران که (طبق تبصره ۴ ماده ١٣١ قانون کار مصوبه ١٣۶٩ که صراحتا عنوان میکندیک واحد فقط میتواندیکی از سه مورد عنوان شده را داشته باشد) چیست؟

جواب: من شخصا با قانون کارگر موافق نیستم؛ چرا؟ به دلیل اینکه در قانون کار هیچ اشارهای به اعتصاب و تشکیل تشکل های خود ساخته کارگری نشده و قانونگذار این اصل را نادیده گرفته و بر همین اساس من با آن مخالفم. از سوی دیگر، همان قانون کار که مصوبه مجلس و دولت می باشد در مراجع ادارات کار اجرا نمی شود. شاید قانون کار روی کاغذ خوب نوشته شده باشد اما تابحال یک ماده از همان قانون کار در ایران اجرایی نشده است. در ضمن، با استناد به قانون کار، در ایران تنها آن سه نوع تشکل که شما به آن اشاره کردید مجازند و هر نوع تشکل دیگری، غیر قانونی و تاسیس آن جرم محسوب می شود. شخص من، در آخرین محاکمه به اتهام تشکیل تشکل های کارگری و عضویت در آن تشکل های ثبت نشده به ٧ سال و نیم زندان تعزیری محکوم شدم و هم اکنون پرونده در دادگاه تجدید نظر در حال بررسی است.

سوال: آیا این تشکلات، تاثیری بر روند بهبود کار و زندگی کارگران دارند و یا این که «تشکلات سهگانه مجاز کارگری» تنها ظروفی در دست صاحب کاران و همچنین جناح های درون حاکمیتند که برای پیش برد سیاست های مشخص و بهتبع آن برای حفظ منافع طبقاطی خود و در محدود مجاز جناحی بکار می گیرند؟

جواب: این تشکلات از نظر اقتصادی هیچ گونه تاثیری در کار و زندگی کارگران ندارند؛ حال مسایل سیاسی تقدیم به خودشان. این تشکلات ثبت شده و قانونی، تنها برای سرکوب ما کارگران تاسیس شدهاند و هر وقت که ما کارگران را بازداشت می کنند، می گویند چرا در تشکلات ثبت شده و قانونی فعالیت نمی کنید! و بدین بهانه؛ مرتبآ سرکوب و زندانی می شویم.
اگر رهبری این تشکلها، در دست افرادی باشد که در اصل به مبارزه طبقه کارگر باور دارند، در چنین حالتی، می توانند برای کارگران یعنی بدنه آن تشکلها بلحاظ اقتصادی مفید باشند. ولی اگر، سکان رهبری آن تشکلها، در دست افرادی باشد که صرفآ کارگرند و در عمل هیچ گونه اعتقادی به مبارزه طبقه کارگر نداشته باشند؛ خیلی منفی و ضد کارگری عمل خواهند کرد. بههنین دلیل، در کشور ما، تنها ۶٣٠ هزار نفر از کارگران و مزد بگیران در این سه نوع تشکل های مجازی عضویت دارند و اکثریت کارگران از ایجاد تشکل مورد نیاز خود محرومند.

سوال: در صحبت های قبلی، بمنظور عبور از سهجانبهگرایی، بر انسجام جنبش طبقه کارگر تاکید کردید. بر چه مبنایی، انسجام مورد نظر شما، باید شکل بگیرد؟

جواب: در جنبش کارگری گرایشات متفاوتی وجود دارند. برای مثال، فعالانی هستند که مرتب فریاد می زنند که ما در شورای عالی کار نماینده واقعی خود را نداریم. یعنی این فعالان به اصل سه جانبه گرایی اعتقاد دارند. فعالان دیگری هم هستند که تنها از انتخاب نماینده کارگران انتقاد می کنند و اگر خودشان در جلسه تعیین دستمزد، حضور داشته باشند، دیگر منافع عموم کارگران برایشان مهم نیست. آن چه که ذکر شد، تنها چند مثال کوتاه است.
البته، تعدادی از فعالان کارگری و هم کارگران ، به این نوع توهم دچار شده اند که از طریق نماینده ها ی مجلس، مطالبات کارگران به گوش مسئولان رسانده شود. در مقابل این نگاه، فعالان و پیشروان ضد نظام سرمایه داری قرار دارند. این دسته از فعالین، آماده نیستند به هیچ عنوان در مقابل نظام سرمایهداری، عقب نشینی کنند و به وظیفه خود می دانند که طبقه کارگر را از وضعیت موجود مطلع سازند.
این دسته از فعالان، تنها با کارفرمایان و حامیان آنان در حال مبارزه نیستند بلکه با کلیه گرایشات ضد طبقه کارگر، در حال مبارزه می باشند. البته نباید فرماموش کنیم که ما در نظام سرمایهداری زندگی می کنم. از این رو، باید برای تعیین حداقل مزد و خدمات رفاهی کارگران نیز مبارزه کنیم. اما تا زمانی که، اصل سه جانبه گرایی حاکم و سه نفر در مقابل ۶ نفر قرار دارند، طبقه کارگر به خواست های حداقلی در زمینه دستمزدی که با آن بتوان زنده بماند؛ نخواهد رسید. قابل ذکر است، بخاطر هزینه های که پیشروان طبقه کارگر، در سال های گذشته به جنبش کارگری ایران تقدیم کرده اند، امروز وضعیت از هر زمانی بهتر است و میبینیم که کارگران آگاه ترند و قدم های در راستای مبارزه طبقاتی برداشته اند. این واقعیت، به مرور زمان، گرایشات درون طبقه کارگر را بسوی انسجام بیشتر، سوق خواهد داد.

سوال: اکثر فعالین کارگری از جمله شما، بر این تاکید می کنید که با شعار دادن و یا خارج از مراکز کارگری، ممکن نیست که کارگران را در تشکل های مستقل و تودهای خویش، سازماندهی کرد؟ پس تکلیف انجمن های فعالین کارگری که در خارج از محیط کار شکل گرفتهاند و برای ایجادتشکل های کارگری زحمت می کشند، چه می شود؟ آیا از طریق انجمن های کوچلوی فعالین، می توان یک طبقه عظیم و چند میلیونی را سازمان داد؟

جواب: این انجمن ها و یا کمیته ها، تابحال کارهای مثبتی انجام داده اند. لذا باید به تک تک اعضای آنها افتخار کرد و خستهنباشید هم، گفت. هدف از شکل گیری این کمیته ها، در اصل کمک به ایجاد تشکل های خود ساخته و تودهای کارگران بوده است. ( اینکه بعدا” عده ای خود را تشکل کارگری به اذان عمومی معرفی کردند، مورد بحث ما نیست) هر چند نتوانسته اند طبقه کارگر را سازماندهی کنند اما در طول چند سال گذشته، تا حدودی آگاهی را به داخل طبقه کارگر منتقل کرده و امروز ما شاهد آن هستیم.
به نظر من، افراد صادقی در آن کمیته ها حضور دارند که هر کدامشان توان رهبری عده ای از کارگران را دارند و کسی نمی تواند آن را نادیده بگیرد. ضمنا طبقه کارگر و پیشروانش، باید از شعار دادن دوری کرده و با دلی سرشار از امید به پیروزی علیه نظام سرمایه داری مبارزه کنند. پیشروان راستین طبقه کارگر، بجای اینکه در میان فعالان کارگری وقت خود را از دست بدهند؛ باید در میان کارگران حضور دائمی داشته باشند.

سوال: در نیمه دوم سال ٩۵ و تا حدودی در اوائل سال جدید، اعتراضات کارگری بهطور چشم گیری اوج گرفت. مطالبات این حرکت ها، تمامآ صنفی و در چهارچوب افزایش دستمزدها و یا معاش های معوقه می چرخید. در این خصوص، بعضی از فعالین کارگری اظهار نظر کرده و بر این تاکید کردند که اعتصابات و اعتراضات کارگری این دوره، خود جوش بودند. منظور از خود جوش بودن آیا به این معنی است که فعالین کارگری هیچ نقشی در سازماندهی کارگران معترض ندارند؟

جواب: به نظر من، آن افرادی که می گویند اعتراضات کارگری خود جوش اند و سازماندهی ندارند؛ در مقابل جنبش زنده و آنلاین طبقه کارگر در ایران کم لطفی می کنند. در این خصوص، واقعیت این است که اعتراضات کارگری، هنوز همهگیر نشده و با توجه به شرایط سخت مبارزه در ایران، فعالین کارگرییک لحظه هم از وظایف محوله خویش قصور نکرده اند. البته، افرادی که این نظر را دارند، باید به جیب های خالی فعالان کارگری نیز توجه داشته باشند. برای مسال، وضعیت فعلی بگونهای است که براییک مسافرت سادهیعنی از شهری به شهری دیگر، بایدیک سوم حقوق ماهانه خود را هزینه کنند. این کاملا درست است که اکثریت اعتراضات کارگری برای جلوگیری از اخراج و یا حقوق های معوقه است اما کارگران معترضی که جهت مطالبه حقوق های معوقه، در میادین عمومی از جمله اتوبانها و یا مقابل ارگانهای دولتی اعتصاب و یا تحصن می کنند، سازماندهی شده است.

سوال: در سال های اخیر، بحث های نسبتآ گرمی حول سازمانیابی مستقل در بین فعالین کارگری شکل گرفت و هم چنان تداوم دارد. در این زمینه، آیا موفقیتی حاصل شده است؟

جواب: من زیاد متوجه این سئوال نشدم. یعنی نمی دانم منظور شما سازمانیابی فعالان کارگری است؛ یا طبقه کارگر؟ اگر منظور شما سازمان یابی فعالان کارگری است؟ شخصا به این نوع سازمانیابی اعتقاد ندارم. اگر منظور شما سازمانیابی طبقه کارگر است؟ این مورد ادامه دارد و این چیزی نیست که در این فضایی پر از سرکوب، آن را امروز سبک و سنگین کرد.

سوال: تشکل یابی تودهای کارگران، هموارهیکی از با اهمیت ترین گزینههای است که بر پایه آن می توان بر پارهای از مشکلات و نیازمندی فوری کارگران پاسخ داد. در این زمینه، کسی مخالفت نکرده اما وقتی حرف از نحوه ایجاد آن بهمیان می آید، گرایشات مختلف درون طبقه، هر کدام به نوعی قد علم کرده و عملآ اجازه نمی دهند که این ضرورت متحقق شود. آیا نمی توان بر مبنایی منافع عمومی کارگران، تشکل و یا ظروفی مستقل و فراگیر طبقه کارگر را ایجاد کرد؟

جواب: طبقه کارگر ایران و فعالان راستینش، لحظه به لحظه رو به پیش در حال حرکت می باشند. این طبیعی است که نظام سرمایهرداری تنها از حربه سرکوب علیه طبقه کارگر استفاده نمی کند بلکه با هزاران ترفند دیگر نیز متوسل می شود. همه ما می دانیم که طبقه کارگر بدون تشکل نمی توانند به خواست و مطالبات خود برسد و این اصل برای همه ما روشن است و عدهای را نیز می بینید که نمی خواهند طبقه کارگر در یک تشکل سراسری و قدرتمند متشکل شوند. چرا ؟ چون منافع آنان با متشکل شدن طبقه کارگر به خطر می افتد و به همین دلیل، با آوردن بهانههای بنی اسرائیلی، دائمآ سعی می کنند که سد و مانع در مقابل این طور مسیری، ایجاد کنند. اما طبقه کارگر ایران، ضرورت متشکل شدن را لمس کرده و می کوشد که در تشکل های قدرتمند خود متشکل شود. با توجه به آن چه که ذکر شد، ضرورت صف کارگران پیشرو را با دیگر گرایشات تفکیک خواهد کرد و آن روز خواهد رسید که طبقه کارگر از دردها و رنجی که می کشد، برای همیشه فاروغ شود.

سوال: اول ماه مه روز جهانی کارگر در راه است، با توجه به شرایط اجتماعی و اوضاع ایران، بزرگداشت روز کارگر امسال را چگونه میبینید؟ مهمترین مولفه های مثبت و منفی از نظر شما چه میباشند؟ آیا احضار و مساله محاکمه فعالین، روی گرامی داشت روز کارگر امسال، تاثیری خواهد داشت؟

جواب: کارگران در ایران هر ساله مراسم اول ماه مه را برگزار می کنند. نیروهای امنیتی نیز هر سال و ٢٠ روز مانده به اول ماه مه، فعالان کارگری را به مراکز امنیتی احضار کرده و آنان را تهدید می کنند که مراسم برگزار نکنند و یا در مراسم های که مجوز قانونی ندارد، شرکت نکنند. اما این احضارها و تهدید ها، و در بعضی موارد، دستگیری نتوانسته و نمی تواند کارگران ایران را مرعوب کنند.
نیروهای امنیتی چند سالی است، عمدا چند نفر از کارگران را احضار و به آنان می گویند که بروند و به همه فعالان بگویند که به هیچ عنوان مراسم برگزار نکنند. نیروهای امنیتی، با این گونه شگردها، درصددند جو رعب و وحشت را توسط کارگران احضار شده به میان کارگران و خانواده های آنها ببرند تا بلکه این روز با مشکل جدی مواجه شود. نیروهای امنیتی، تنها در روز جهانی کارگر، فعالان را احضار نمی کنند؛ بلکه در همه مناسبت ها، این کار را انجام می دهند.
برای مثال، چند روز مانده به ٨ مارس ٩۵، در شهر ما (سقز) ابتدا چند نفر به اسامی ١ – سید علی حسینی ٢ – حامد نباتی ٣ مصطفی مصری را به اداره اطلاعات احضار و از آنان در خواست کردند که در مراسم روز جهانی زن شرکت نکنند. همان روز، با شخص خودم تماس گرفتند و از بنده نیز درخواست کردند که به اداره اطلاعات بروم. اما جواب رد دادم و به اداره اطلاعات مراجعه نکردم و در جواب نیز گفتم؛ اگر جرمی مرتکب شدهام، دستگیرم کنید.
ما به این گونه مسائل عادت کردیم و بخاطر این که وحشت در بین کارگران و خانوادههایشان ایجاد نشود، از رسانهای کردن احضارها و … دائمآ پرهیز می کنیم. برای مثال، زنان و دختران، همراه با مردان، همان روز (٨ مارس) و با توجه به اینکه تمام خیابانهای شهر، مملو از نیروهای انتظامی و لباس شخصی بود، در میدان “ههلوی” شهر سقز، با پخش شیرینی و شکلات، روز زن را گرامی داشتند. ما هم در آن مکان حضور داشتیم و تعدادی از نیروهای لباس شخصی و انتظامی، خانواده ما را کنترل می کردند که نکند کاری انجام دهیم و مرتبآ نیز از ما درخواست می کردند که آن محل را ترک نمایم. البته زنان و دختران، بدون توجه به حضور ماموران، به پخش شیرینی و شکلات در میان مردم کوچه و خیابان پرداخته و این روز را گرامی داشتند. این نکته را برای این بیان کردم که بگویم، با احضار، تهدید و یا محاکمه فعالین کارگری، هرگز نتونستهو نمی توانند مانع برگزاری مراسم های روز جهانی کارگر بشوند.

سوال: با وجود فضای امنیتی شدید، در اکثر نقاط کشور مخصوصآ در شهرها و دهات کردستان، باز تجمع های علنی بمنظور روز جهانی کارگر، زن، کودک و … در سال های اخیر برگذار شد. ماموران امنیتی نیز این را می دانند و بهمین جهت، چند هفته قبل تعدادی از دست اندرکاران را احضار و تهدید می کنند تا بلکه این روز به جنبشی فراگیر و تودهای تبدیل نشود. هنوز که هیچ نشده، ماموران امنیتی فشارها را چند برابر افزایش دادهاند. با توجه به آن چه که اشاره شد، فعالین کارگری چه کارهایی را از هم اکنون باید در دستور کار خود قرار دهند؟

جواب: من در سئوال قبل توضیح دادم که با احضار و تهدید نمی توانند جلو مراسم های جهانی را بگیرند. ما کارگران جرمی مرتکب نشدهایم تا هر زمان اداره اطلاعات دوست داشته باشند؛ ما را احضار و از ما باجویی کنند. من مطمئن هستم، هر زمان یک فعال کارگری جرمی مرتکب شود، بدون اینکه او را احضار کنند، دستگیرش خواهند کرد. بنابراین، احضار چند نفر و تهدید آنان هیچ تاثیری در روند برگزاری مراسم ندارد. در این خصوص، مهم این است که فعالان کارگری، موضوع احضارها و تهدیدها را تا بعد از روز جهانی کارگر، رسانهای نکنند زیرا رسانهای کردن این موضوعات، مردم را وحشت زده خواهند کرد. کارگران می خواهند روز خود را جشن بگیرند؛ اینکه جرم نیست و کسی نمی تواند مانع آنان شود.

سوال: همان طور که می دانید، مدتها قبل از روز جهانی کارگر، جریانات مختلف از جمله “خانه کارگر” و شوراهای اسلامی، به تکاپو می افتند تا به هر نحوی شده، توجه کارگران را به مراسم های فرمایشی جلب کرده و از این راه کنترل اوضاع را در دست بگیرند. اما با وجود تهدید،احضار و بازداشت فعالین مستقل کارگری، باز مراسم های مستقل در گوشه و کنار جامعه از جانب کارگران جنبشی، برگذار می شود. وضعیت امسال، به چه شکلی خواهد بود؟

جواب:خانه کارگر و تشکلات ثبت شده ماموریت دارند تا روحیه مبارزاتی طبقه کارگر را از بین ببرند و آنان را با استثمارگران آشتی دهند. اما سالهاست که این حنای آنان رنگ باخته و دیگر کارگر به حرف های آنان گوش نمی دهند. در شهر ما، قبلا مراسم های بزرگی برگزار می شد ولی حال به دلیل اینکه مسئولان تشکلاتی مثل خانه کارگر و انجمن های صنفی نمی توانند در مقابل خواست و مطالبات طبقه کارگر جوابگو باشند. مراسم ها را محدود کردند به دعوت از چند نفر کارگر؛ امام جمعه و مسئولان ادارات مختلف شهر و این افراد بنام کارگر مراسم روز جهانیکارگر را برگزار می کنند. حتی مسئولان برگزار کننده مراسم رسما” و علنی دعوتنامه پخش نمی کنند تا طبقه کارگر در آن مراسم های فرمایشی شرکت کنند.

سوال: واضح است که مراسم های فرمایشی و دولتی، هیچ ربطی به روز جهانی کارگر ندارد. اما جالب این است که علی رغم مخالفت اکثریت کارگران، باز تعدادی از هم نوعان طبقاتی ما، در مراسم های فرمایشی، شرکت می کنند. دلائل اصلی این تفرقه در چیست؟

جواب: این را توضیح دادم که مسئولان تشکلات ثبت شده و یا کمیته برگزاری مراسم، در هر شهری فراخوان عمومی نمی دهند بلکه از تعدادی کارگر دعوت می کنند تا در مراسمی که بنام کارگر برگزار می شود؛ شرکت کنند. معمولان کارگران دعوت شده کسانی هستند که از سوی کارفرما بعنوان کارگر نمونه انتخاب شده اند. نماینده کارفرما و مسئولان دولتی که در این مراسم ها حضور دارند؛ به کارگران نمونه کادویی اهدا می کنند. یعنی اگر کارگری که از سوی مسئولان به شرکت در مراسم روز جهانی کارگر دعوت شده باشد و در آن شرکت نکند؛ برابر است با اخراج از کار. بنابراین، آن تعداد از کارگرانی که در این مراسم ها شرکت می کنند، مجبورند تن به شرکت در آن مراسم ها را بدهند. برای نمونه، چند سال پیش، مراسم روز جهانی کارگر در شهر ما توسط مسئولان ادارات دولتی برگزار شد و درصد شرکت کنندگان آنقدر کم بود که همه دعوت شدگان برای نهار دعوت فرماندار شدند و آنان را در یک چلوکبابی جا دادند. به نظر من، شرکت تعدادی کارگر انگشت شمار، در مراسم های فرمایشی تفرقه نیست و اینیک امر طبیعی است.

سوال: به مناسبت روز جهانی کارگر، محورهای اساسی که لازم است امسال بصورت مصوبه طرح شوند، چه باید باشند؟

جواب: طبق معمول هر سال، از سوی کمیته های کارگری و یا چند تشکل کارگری، قطعنامه های تدوین می شود. این قطعنامهها، خواست و مطالبات کارگران را رو به جامعه انعکاس می دهد. به نظر من، امسال بایدیکی از شعارهای اصلی طبقه کارگر، لغو اصل سه جانبه گرایی باشد.

سوال: در خصوص روز کارگر و هم چنین تلاش برای ایجاد تشکل های مستقل کارگری، آیا تابحال اتحاد عمل هایی در بین کارگران و یا فعالین طبقه کارگر، صورت گرفته است؟

جواب: تا جای که بنده اطلاع دارم؛ صحبت های صورت گرفته که همه تشکل های ثبت نشده اقدام به تدوین قطعنامهای کنند.

سوال: در بحث های قبلی، اشاره کردید که در شرایط کنونی، بسیار مهم است که تبادل نظر در زمینه ایجاد تشکلات کارگری، به سوی اتحاد عمل هایی بروند تا بتوانیم نقش تاثیرگذاری در روند مبارزات جاری طبقه کارگر ایران داشته باشیم. این اتحاد عمل هایی که مد نظر شماست چه نوع اتحاد عملی است و در این زمینه انتظار شما از تشکلات مستقل کارگری چیست؟

جواب: در ایران چند کمیته و یا تشکل ثبت نشده کارگری داریم و هر کدام با ایدئواوژی خاص خود مبارزه می کنند. من همیشه خوش بین هستم که آنها، روزی با هم اتحاد عمل های تشکیل دهند و ما تجربه اتحاد کمیته ها را سالهای گذشته داریم. برای نمونه، در چند سال گذشته، تعدادی از کمیته ها و تشکل های موجود، برای اول ماه مه قطعنامه مشترک دادند.

سوال: برخلاف گرایشات ملی و مذهبی، فعالین اول ماه مه و یا ٨مارس، دسته دسته کشور را ترک می کنند. آیا آمدن به خارج و بعدآ اظهار نظر در فضایی مجازی، می تواند جنبش کارگری را از این همه سختی، عبور دهد؟

جواب: من برای تک تک آنها، احترام قائل هستم و برایشان آروزی بهترین ها را دارم. اما چیزی که باید گفت، این است که دیگر آنان از میان ما رفته اند و تنها در دنیای مجازی حضور دارند. بنابراین، تنها می توانند حمایت کننده جنبش کارگری باشند، نه دخالت گر و یا برای فعالان جنبش کارگری داخل نسخه پیچی کنند.

سوال: بمناسبت روز کارگر، چه پیامی برای کارگران و فعالین این جنبش دارید؟

جواب: پیام من برای همه کارگران؛ فعالان کارگری و دلسوزان طبقه کارگر این است که مراسم روز جهانی کارگر را در اول ماه مه برگزار کنند. بگذار کارفرمایان و حامیان آنان در آن روز برخود بلرزند و با جیبهای خالی به خانه برگردند. اول ماه مه روز رزم طبقه کارگر است و طبقه کارگر باید در آن روز نیروی کار خود را به فروش نگذارد. ما کارگران در طول ٣۶۵ روز در سال، تنها یک روز داریم و باید در آن روز و بدون اجازه گرفتن از ارگانی و یا شخصی، خیابان ها را که خود ما آن را تسطیح کردهایم به تصرف در آوریم. کارگران دیگر نباید به محفل های چند نفره برای برگزاری مراسم روز جهانی کارگر، اتکا کنند. ما کارگران، نیروی اجتماعی هستیم و باید مراسم روز جهانی کارگر را در خیابانها برگزار کنم.