دولت ترامپ ، نظامی گری و خطر جنگ افروزی در جهان


عیسی پهلوان


• پیشنهاد افزایش ۵۰ میلیارد دلاری بودجه نظامی آمریکااز سوی دولت ترامپ ، برنامه مدرن سازی جنگ افزارهای اتمی آمریکا ، بمباران موشکی سوریه، بمباران یمن، کاربرد بزرگترین بمب غیر هسته ای برای نخستین بار در افغانستان، روانه کردن ناوگان دریایی ضربتی به شبه جزیره کره، تلاش برای پایه ریزی ناتوی عربی در خلیج فارس، نشانگر تقویت مواضع بخش های نظامی و جنگ طلب و گروه های محافظه کار تندرو در حکومت آمریکاست ... ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
دوشنبه  ۱۱ ارديبهشت ۱٣۹۶ -  ۱ می ۲۰۱۷


 چندی پیش دونالد ترامپ دستور اقدام مستقیم نظامی برای حمله ی موشکی به یک پایگاه نظامی ارتش سوریه در استان حمص را برای نخستین بار صادر کرد. پنتاگون اعلام کرد که در واکنش به کاربرد بمب شیمیایی از سوی ارتش سوریه در شهرک خان شیمون در اطراف شهر ادلب , ارتش آمریکا با پرتاب 59 موشک نوع توم هاوک از دو ناو آمریکایی در شرق دریای مدیترانه پایگاه نظامی شمیرات را هدف قرار داده است. این یورش نطامی خرابی و تلفاتی به بار آورده است.
ترامپ در توجیه این اقدام نظامی گفت که سوریه از جنگ افزار شیمیایی ممنوعه استفاده کرده وبا این عمل تعهدات بین المللی اش را زیر پا گداشته است . این تصمیم از سوی آمریکا پس از آن گرفته شد که سازمان ملل متحد نتوانست برای واکنش به سوریه توافق کند.
اگر چه چندروز پیش از این هواپیما های امریکایی بخش هایی از یمن را بمباران کرده بوند که با تلفات جانی افراد غیر نظامی همراه بود، اما حمله به سوریه را می توان مرحله ی جدیدی از دخالت نظامی دولت آمریکا، پس از اوباما در نظر گرفت و آنرا بازگشتی به سیاست مداخله جویانه نظامی در عرصه ی جهانی ارزیابی کرد.
این اقدام نقض آشکار وعده های انتخاباتی ترامپ به هوادارانش است که گفته بود نمی خواهد آمریکا نقش پلیس جهانی را ایفا کند و آمریکا باید در اندیشه رفع مشکلات خودش باشد.
بی تردید کاربرد گاز سمی و کشتار مردم بی دفاع یک اقدام کثیف ضد انسانی و نقض آشکار قانون های بین المللی است. اما با توجه به اینکه دقیقن مشخص نیست که این عمل از سوی چه نیرویی در سوریه انجام پذیرفته است و آمریکابدون تایید سازمان ملل دست به بمباران موشکی زده ، در واقع دولت ترامپ حقوق بین المللی را زیر پا گذاشته است . وزیر خارجه لوکزامبورگ به درستی گفت، نکته مشکل آفرین یورش آمریکا به پایگاه هوایی سوریه این است که چنین عملیاتی از نظر حقوق بین المللی تنها با اجازه شورای امنیت سازمان ملل می تواند صورت پذیرد، اما درین مورد چنین نبود. سفیر آمریکا در سازمان ملل دو روز پیش از حمله نظامی ، به احتمال انجام این عمل غیر قانونی اشاره کرده بود. او گفته بود “ اگر سازمان ملل از پس مسئولیت خود برای اقدام مشترک برنیاید ، آنگاه لحظه ای در زندگی دولت ها پیش می آید که ما ناگزیر خواهیم شد خود دست به اقدام بزنیم”.

پیشنهاد افزایش 50 میلیارد دلاری بودجه نظامی آمریکااز سوی دولت ترامپ ، برنامه مدرن سازی جنگ افزارهای اتمی آمریکا ، بمباران موشکی سوریه ، بمباران هوایی یمن ، کاربرد بمب جی بی یو 43 مادر بمبها ،بزرگترین بمب غیر هسته ای برای نخستین بار، در افغانستان، روانه کردن ناوگان دریایی ضربتی با نام کارل وینستون به شبه جزیره کره برای رویارویی احتمالی اتمی با کره شمالی ، فرستادن مستشاران نظامی برای آموزش نیروهای دولت سومالی برای نخستین بار پس از سال 1994 ، استفاده از جدیدترین پهپاد رزمی ارتش در نبرد موصل و تلاش برای پایه ریزی ناتوی عربی در خلیج فارس ، نشانگر تقویت مواضع بخش های نظامی و جنگ طلب و گروه های محافظه کار تندرو در حکومت آمریکاست .
جنگ داخلی سوریه که تا چندی پیش به صورت جنگ نمایندگی در جزیان بود با دخالت مستقیم ارتش روسیه در این کشورو اینک بمباران موشکی آمریکا هرچه بیشتر به صورت جنگ مستقیم بروز می کند که دولت آمریکا یکی از طرف های اصلی درگیری است وترامپ و همکارانش در کاخ سفید سازمان گر آن . مداخله جویی و دخالت نظامی دولت ترامپ خلاف پیش بینی های بسیاری از صاحبنظران سیاسی از جمله فرانسیس فوکویاماست. فوکویاما در مقاله ای در تایمز مالی در نوامبر 2016 در باره ترامپ نوشته بود “ صحبت های زیادی در مورد خطر استفاده ترامپ از بمب اتمی در میان بوده است اما من فکر می کنم که او در درون خود انزوا جوتر از آن است که بخواهد به خاطر دیگران در اطراف جهان نیروی نظامی بکار گیرد، وی وقتی با واقعیت جنگ داخلی سوریه روبرو شود ،ممکن است از درگیر شدن با آن برعکس قواعد بازی اوباما ، به سادگی کنار بکشد.”
این ساده وفردی کردن موضوع تنها به فوکویاما منحصر نمی شود ، آنها توجه نمی کنند که افراد و نیروها وگرایش هایی که همراه با ترامپ ودر اتحاد عمل با اوفعالیت انتخاباتی کرده اند واز او پشتیبانی به عمل آورده اند در تصمیم گیری های داخلی وخارجی سهیم خواهند بود.
افرادی چون بنن ، پنس، ماک مستر ،هیلی، تریلسون، جولیانی ، کوشنروجریان هایی چون تی پارتی و دیگرمحافل تندروی حزب جهوریخواه ووابستگان کلیسای بشارتی ولابی اسلحه مجاز و گروه کوکلوس کلان و...
نوام چامسکی اندیشمند پر آوازه آمریکایی در مصاحبه با یک نشریه آمریکایی ویژگی های گروه ترامپ را به درستی چنین برشمرده است :
1. تضعیف سیستم خدمات پزشکی
2. تضعیف سیستم آموزش و پرورش عمومی
3. تضعیف حفاظت از محیط زیست و کاهش شدید بودجه برنامه های پژوهشی زیست محیطی
4. بنیادگرایی مسیحی وبرتری انگاری نژادی
5. دانش ستیزی .
چنانچه به این موردها، نظامی گری و دفاع از منافع اقتصادی و مالیاتی ثروتمندان آمریکایی را هم بیافزاییم این ویژگی ها کاملتر می شوند.
در هسته ی مرکزی گروه ترامپ استیو بنن ، مشاور اصلی رئیس جمهور ، تاکنون نقشی اساسی داشته است . بنن با سکولارسیم و دمکراسی و مدرنیته مخالف است و ایجاد یک نظم سیاسی مبتنی بررهبری فردی و اقتدار نخبگان را با تکیه بر مبانی مسیحیت و سنت گرایی و ملی گرایی برتری جویانه و نژادگرایانه هدف خود قرار داده است . در مقاله ای در مجله ی تایم در باره دیدگاه های بنن آمده است” محور اندیشه های بنن بر کتاب “ نقطه ی عطف چهارم “ نوشته دو نویسنده آمریکایی ویلیام استراوس و نیل ها استوار است که در دهه ی90 نوشته شده است آنها معتقدند درهر صد سال ،نظم موجود کارآیی اش را از دست می دهد و نظم نوینی جایگزین آـن می شود، بنن در فیلم مستند نسل صفرش در سال 2010 ،بحران مالی سال 2008 را سرآغاز فروپاشی نظم موجود آمریکایی می داند . بنن در کنفرانسی که در سال 2014 در انستیتوی عزت انسانی برگزارشد، ریشه ی مشکلات جهان را در سکولاریزه شدن غرب ( جدایی دین از حکومت) ودین زدایی معرفی کرد و گفت که “ سکولاریسم خزنده قدرت را از غرب یهودی مسیحی برای دفاع از ایده آل هایش گرفته است”.
بنن همانند ساموئل هانتیگتون به رویارویی تمدن ها باور دارد ،بویژه رویارویی تمدن یهودی _ مسیحی واسلام. بنن در سال 2014 گفته بود که این رویارویی مدتی است که آغاز شده است. او چندی پیش گفت که آمریکا با چین هم برخورد نظامی خواهد داشت. او با استفاده از سایت خبری برایت بارت نیوز که از سال 2012 مدیریت آنرا به عهده دارد به نشر افکارش پرداخته وبا استفاده از این سایت در پیروزی ترامپ نقشی اساسی ایفا کرده است. ترامپ وبنن در پی محدودیت آزادی رسانه ها در آمریکا هستند پس از پیروزی ترامپ ، بنن در مصاحبه ای با نیویورک تایمز گفت “ رسانه ها باید زبون و شرمگین باشند، دهانشان را ببندند و برای مدتی تنها گوش دهند.”
البته گرایش های بنیاد گرایانه در میان طرفداران ترامپ به استیو بنن ختم نمی شود. در نشریه انگیسی گاردین پس از پیروزی ترامپ در مقاله ای با اشاره به وابستگان کلیسای بشارتی در آمریکا آمده است که 81 در صد معتقدان به این کلیسا ، حدود 28 میلیون نفر، به ترامپ رای داده اند ، زیرا در جریان مبارزات انتخاباتی ریاست جمهوری در آمریکا در میان طرفداران این کلیسا به گستردگی تبلیغ می شد که ترامپ کوروش زمانه است،_ بر پایه ی عهد عتیق _ وبرای نجات مردمان آمده است.
ملی گرایی آمریکایی ترامپ با شعار “ نخست آمریکا “ یکی از پایه های اساسی تبلیغی _ استراتژی دولت جدید است که در طرح دیوار کشی در مرز مکزیک ، به پرسش کشیدن پیمان ناتو و فشار برای تحقق بودجه 2 در صدی همه ی اعضا ، بستن مالیات به کالاهای وارداتی ، مخالفت با نفتا، چالش با چین و کانادا و اتحادیه اروپا در عرصه ی اقتصادی ومخالفت با مهاجرت به آمریکا جلوه می کند. با توجه به اهمیت هر یک از موضوع های یاد شده و وجود حریفان قدر و توانمند داخلی و خارجی ، اینکه دولت ترامپ تا کجا بتواند پیشروی کند و به هدف هایش دست یابد باید در انتظار رویداد های آینده وکنش ها و واکنش های چند سویه بود.
در عرصه ی بین المللی چالش آمریکا با چین ،روسیه ،کره شمالی ،ایران و حتی هم پیمانان ناتویی به رغم چرخش ترامپ در مورد پذیرش اهمیت ناتو واعلام ادامه همکاری با آن ، ادامه خواهد یافت .
بالابردن بودجه نظامی همه ی اعضای این اتحادیه نظامی تا 2 درصد تولید ناخالص ملی از سوی بخش صنعتی نظامی و نیروهای سیاسی طرفدار اقتداراروپا مورد پشتیبانی قرار خواهد گرفت زیرا این محافل می کوشند اتحادیه اروپا مانند یک قدرت جهانی _ البته محدود _ عمل کند ، در سراسر اتحادیه اروپا ومرزهای بیرونی اش در بالکان ودر آفریقا تا مراکش و از اقیانوس آتلانتیک تا جنوب دریای مدیترانه ، یک قدرت جهانی محدود و نیرومند ، به سرکردگی آلمان و فرانسه . فشار دولت ترامپ به اعضای ناتوی برای افزایش بودجه نظامی ، در عمل یاری به بخش های صنعتی _ نظامی و محافل جنگ طلب اروپایی است برای تحقق سیاست های برتری جویانه و جنگ طلبانه این نیروها. انگستان که تاکنون با ایجاد ارتش اروپایی وتقویت نقش آلمان وفرانسه در اروپامخالفت می کرد با خروج از اتحادیه اروپا راه تشکیل ارتش اروپایی و تشدید نظامی گری در اروپا را هموار تر می کند.
با توجه به آنچه که با برسر کار آمدن دولت ترامپ ، درچند ماه گذشته شاهد بوده ایم ، باید براین گمان بود که چند سال آینده برای جهانیان ، سالهایی همراه با تنش و تشنج و گسترش نظامی گری و تشدید رویارویی ها و جنگها ی محلی و منطقه ای وحتی رویارویی مستقیم قدرت های بزرگ خواهد بود و چنانچه صاحبان قدرت در ایران بخردانه و با تدبیر عمل نکنند و همچون گذشته ، جاهلانه بر طبل درگیری و تنش و مداخله جویی بکوبند ، میهن مان ایران را با آسیب ها و زیان های بزرگی روبرو خواهند ساخت ، شاید بدترو بیشتر از دوره ی سیاه رئیس جمهوری احمدی نژاد و سال های شوم تحریم جهانی.