موسسات روابط عمومی در سایه و لابی تغییر رژیم در سوریه
ماکس بلومنتال


ندا رضایی


• برجسته ترین ابزار کمپین سوریه برای ترویج مداخله نظامی یک گروه «غیرمسلح و بیطرف» خود خوانده به نام کلاه سفیدها/ وایت هلمت است .
کمپین سوریه، کلاه سفیدها هر آنچه هستند بیطرف نیستند. در واقع، این گروه در همکاری با دفتر ابتکارات انتقالیِ آژانس ایالات متحده برای توسعه بین المللی (USAID) تاسیس شده است، جناح سیاسی این آژانس آشکارا از تلاش ها برای خرابکاری سیاسی در کوبا و ونزوئلا حمایت مالی می کرد. USAID حامی مالی اصلی وایت هلمت است ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
سه‌شنبه  ۱۹ ارديبهشت ۱٣۹۶ -  ۹ می ۲۰۱۷


 چگونه کمپین سوریه زیر پوشش یک سازمان همبستگی غیرسیاسی با اهرم شرکای محلی و تماس های رسانه ای، می کوشد ایالات متحده را به صحنه براندازی دیگری در خاورمیانه بکشاند.
در 30 سپتامبر 2016، تظاهرکنندگان با فراخوان «آخر هفته های اقدام» در میادین بسیاری از شهرهای اروپایی گرد آمدند و «توقف بمباران» دولت سوریه و هواپیماهای جنگی روسیه در مناطق تحت کنترل شورشیان در شرق حلب را خواستار شدند. هزاران نفر با در دست داشتن پلاکاردهایی خواستار « سرنگونی اسد » شدند و اعلام کردند « اسد دیگر بس است» تعداد کمی از شرکت کنندگان به احتمال زیاد می دانستند که این اقدامات را یک موسسه روابط عمومی، به نام کمپین سوریه که مخالفان اسد حامی مالی آن هستند، سازمان داده است.
با همکاری گروه های محلی مانند دفاع مدنی سوریه که به نام وایت هلمتس/ کلاه سفیدها شناخته می شود، و از طریق شبکه گسترده ای از ارتباطات رسانه-ای و مراکز نفوذ سیاسی، کمپین سوریه نقش مهمی در انتشار تصاویر و داستان های وحشت بار از شرق حلب بازی کرده است. این گروه قادر است در کریدورهای قدرت در واشنگتن اعمال نفوذ کند و هزاران تن را به تظاهرات خیابانی بکشاند. با وجود نقش بزرگتر از معمول آن در شکل دهی نگاه غرب به جنگ داخلی سوریه که در حال حاضر و در ششمین سال به یکی از دهشتناک-ترین مراحل خود وارد شده است، این ساز و برگ تقریبا برای عموم مردم ناشناخته مانده است.
کمپین سوریه خود را بیطرف و صدایی غیرسیاسی برای شهروندان عادی سوریه می داند که خود را وقف محافظت از غیرنظامیان کرده است. مدیر استراتژی کمپین سوریه جیمز صدری به من گفت «ما خود را در مقام یک سازمان همبستگی می بینیم، ما ازکسی کمک مالی نمی گیریم تا خط خاصی را دنبال کنیم. احساس می کنم ما در یافتن فعالان خط مقدم، پزشکان، اکتیویست ها و... کار واقعا خوبی انجام داده ایم و تلاش کرده ایم صدای آن ها را به جامعه جهانی برسانیم.»
با این حال، در پسِ لفاظی غرورآمیز در مورد همبستگی و تصاویر ناجیان قهرمان که در نجات جان ها تعجیل می کنند، دستور کاری پنهان است که با نیروهایی از ریاض تا واشنگتن با خواست مصرانه تغییر رژیم در ائتلافی نزدیک قرار دارد. در واقع، کمپین سوریه منطقه پرواز ممنوع در سوریه را تبلیغ می کند که با توجه به ارزیابی پنتاگون، حداقل «70 هزار آمریکایی» برای اجرای آن نیاز است، همراه با تخریب زیرساخت های دولتی و تأسیسات نظامی. سوابق تاریخی تحمیل مناطق پرواز ممنوع نشان می دهد که همواره با تغییر رژیم همراه بوده است -که به نظر می رسد دقیقا همان چیزی است که کمپین سوریه و شرکای آن در پی آن اند.
ژنرال جوزف دانفورد، رئیس ستاد مشترک ارتش، در جلسه کمیته خدمات نیروهای مسلح سنا در همین ماه گفت: «برای ما کنترل تمام حریم هوایی سوریه یعنی جنگ رودررو با سوریه و روسیه. که تصمیم بسیار اساسی است که قطعا من آن را نمی گیرم.»
در حالی که مقامات نظامی در واشنگتن به نظر تمایلی به استفاده از نیروی کامل هوایی خود برای اجرای منطقه پرواز ممنوع ندارند، کمپین سوریه با سرمایه گذاری بر خشم ناشی از بمباران مناطق تحت کنترل شورشیان در شرق حلب می کوشد بر ضرب اهنگ دخالت نظامی بیشتر آمریکا بیافزاید.
کمپین سوریه مراقب است تا مداخله جویی را در زبان لیبرال پسندِ حقوق-بشری پنهان کند، اقدام نظامی غرب را «بهترین راه برای حمایت از پناهجویان سوریه» و در بسته بندی منطقه پرواز ممنوع در کنار مناطق به اصطلاح امن و بدون بمباران ارائه می کند، که همچنین در اجرای آن به نیروهای نظامی غرب نیاز است- به عنوان «راهی برای حفاظت از غیرنظامیان و شکست داعش.»
برجسته ترین ابزار کمپین سوریه برای ترویج مداخله نظامی یک گروه «غیرمسلح و بیطرف» خود خوانده به نام کلاه سفیدها/ وایت هلمت است . ویدئوهایی از کلاه سفیدها از نجات غیرنظامیان درزیر آوار ساختمان بمباران شده بدست دولت سوریه و متحداش روسیه در تمام پوشش های خبری این بحران به چشم می خورد. با این ادعا که جان دهها هزار نفر را تاکنون نجات داده است، این گروه به منبع اصلی برای روزنامه نگاران و گروه های حقوق بشری بدل شده است که به دنبال اطلاعات در داخل خاک سوریه بودند، از آمار تلفات تا جزئیات انواع بمب هایی که در حملات استفاده می-شود.
اما مانند کمپین سوریه، کلاه سفیدها هر آنچه هستند بیطرف نیستند. در واقع، این گروه در همکاری با دفتر ابتکارات انتقالیِ آژانس ایالات متحده برای توسعه بین المللی (USAID) تاسیس شده است، جناح سیاسی این آژانس آشکارا از تلاش ها برای خرابکاری سیاسی در کوبا و ونزوئلا حمایت مالی می کرد. USAID حامی مالی اصلی وایت هلمت است و حداقل 23 میلیون دلار کمک به این گروه را از سال 2013 را متعهد شده است. این پول بخشی از 339.6 میلیون دلار بودجه ای است که USAID برای «فعالیت های حمایتی برای گذار مسالمت آمیز به سوریه ای دموکراتیک و با ثبات» اختصاص داده است، تا با ایجاد یک ساختار حاکمیت موازی بتواند زمانیکه بشار اسد سرنگون شد، خلاء قدرت را پر کند.
به کمک روابط عمومی تهاجمی که کمپین سوریه پیش برد، کلاه سفیدها نامزد دریافت جایزه نوبل الترناتیو شدند که به جایزه Right Livelihood معروف است. (برندگان پیشین این جایزه امی گودمن، ادوارد اسنودن و افشاگر هسته ای اسرائیلی مردخای وانونو بودند) در همان زمان، کلاه سفیدها برای منطقه پرواز ممنوع علنا و در وب سایتی که کمپین سوریه به راه انداخته بود، فعالیت می کردند.
کمپین سوریه برای جلب حمایت برای کلاه سفیدها از افراد مشهور هالیوود از جمله بن افلک، آلیشا کیز و جاستین تیمبرلیک استفاده کرده است. با جمع آوری کمک مالی و دامنه کاری کمپین سوریه، کلاه سفیدها تبدیل شدند به ستارگان مستندِ جذاب کمپانی Netflix که در رسانه های غربی سروصدای زیادی به پا کرد. [و مدتی بعد توانست جایزه اسکار را نیز دریافت کند.]
اما ورود کلاه سفیدها به یک رویداد بین المللی تنها یک نمونه از سری موفقیت های کمپین سوریه در تلاش خود برای سرنگونی دولت سوریه است.

هدف قرار دادن سازمان ملل در دمشق

هنگامی که کاروان کمک های هلال احمر سوریه (SARC) و دفتر سازمان ملل متحد برای هماهنگی امور بشردوستانه در مسیر خود به حومه منطقه ی در کنترل شورشیان در غرب حلب در 18 سپتامبر مورد حمله قرار گرفت، کلاه-سفیدها مستقیما دولت های سوریه و روسیه را بابت آن محکوم کردند. درواقع، یکی از اعضای کلاه سفیدها، از نخستین غیرنظامیانی بود که در برابر دوربین در صحنه حادثه قرار گرفت و به زبان انگلیسی اعلام کرد که «هلیکوپترهای رژیم این محل را با چهار بمب هدف قرار داده اند.» کلاه-سفیدها همچنین مدرکی ارائه کردند که روزنامه نگاران غربی از آن به عنوان شاهدی بر حمله هواپیماهای روسی و سوری استفاده کردند: یک عکس که ظاهرا قطعه ای از دم بمب OFAB 250-270 روسی را نشان می داد. این قطعات بر حمله روسیه و دولت سوریه دلالت داشت. (این گزارش را هرگز سازمان ملل متحد و SARC تایید نکرد و شواهدی دال بر بمب های بشکه ای ارائه نشد).
از قضا، کلاه سفیدها در تضعیف فعالیت های بشردوستانه سازمان ملل متحد در داخل سوریه که کمپین سوریه آن را پیش می برد بسیار برجسته عمل کردند. برای ماه ها، کمپین سوریه، سازمان ملل متحد را که برای تحویل کمک های خود با دولت سوریه هماهنگی می کرد (همانطور که با هر دولت دیگری در مناطق جنگی در سراسر جهان انجام می دهد) را به عنوان دست نشانده بشار اسد معرفی می کرد. کریم شاهین از گاردین، این گزارش پنجاه صفحه ای کمپین سوریه، پیرامون فعالیت سازمان ملل در سوریه را مورد تقدیر قرار داده است. مقاله متعاقب گاردین این گزارش را «منحصر به فرد» می داند و هماهنگی سازمان ملل متحد با دولت سوریه را می کوبد.
در وب سایتی که کمپین سوریه برای گزارش ها طراحی کرده که آرم سازمان ملل متحد را غرق در خون به تصویر کشیده شده است.
کمپین سوریه حتی اعتبار این که هماهنگ کننده سابق سازمان ملل متحد، یعقوب الحلو را وادار کرده از کارش کنار گذاشته شود را به خود اختصاص داد، ادعایی نادرست که بعدا مجبور شد آن را پس بگیرد. در میان گروه-های مخالفی که گزارش های ضد سازمان ملل کمپین سوریه را تایید می کردند احرار الشام قرار داشت، یک گروه شورشی جهادی که با القاعده در ماموریت خود برای ایجاد یک دولت منحصرا اسلامی در سراسر سوریه متحد است.
یکی از اعضای سازمان غیردولتی مربوط به امور بشردوستانه و از نظر سیاسی بیطرف در دمشق، حملات کمپین سوریه به سازمان ملل متحد را مخرب خواند. از آنجائی که کارکنان سازمان های غیردولتی این چنین به طور کلی از گفتگو با رسانه ها منع هستند و اغلب چنین مصاحبه هایی پیامدهایی برای آن ها دارد، این شخص به شرطی که نامی از او برده نشود با من گفتگو کرد. این منبع کمپین سوریه را متهم به «تقسیم و پلاریزه کردن گروه های بشر دوست» کرد که در کنار خطوط سیاسی خود، نهادهای بشردوستانه را وادار به «تصمیم گیری براساس انعکاس رسانه ای بالقوه می-کند، به جای تمرکز بر نیازهای واقعی بر روی زمین.»
این مقام اجرایی سازمان غیردولتی، در ادامه، کمپین سوریه و شرکای آن در میان مخالفین دولت را متهم کرد که « به فعالان حقوق بشر در دمشق به عنوان یک طرف جنگ نگاه می کنند» که توانایی آن ها را برای مذاکره برای دسترسی به مناطق در اختیار شورشیان را محدود کرده است. «به عنوان یک مددکار اجتماعی می دانم که این من و تیم من را در معرض خطر بزرگی قرار می دهد چراکه به این ایده که فرقه های متخاصم به خود این اجازه را می-دهد با شما به عنوان یک طرف جنگ برخورد نمایند، مشروعیت می بخشد».
«هزاران نفر از اهالی سوریه که به سازمان ملل متحد و یا سازمان های بشردوستانه کمک می کنند غیرنظامیان هستند» و همچنین ادامه می دهد « آن-ها نه برای دستمزد، بلکه به این امید که کاری نیکی برای سوری های دیگر به انجام رسانند به این گروه ها پیوسته اند. این کارزار [که کمپین سوریه به راه انداخته] همه آن ها را تحقیر می کند و به آن ها برچسب حامیان یک طرف جنگ را می زند و امید آن ها برای این که بتوانند عامل تغییرات مثبت در جامعه خود باشند را ناامید می کند.»
در سپتامبر گذشته، چند روز قبل از حمله به کاروان کمک رسان سازمان ملل متحد، این سازمان را برای تعلیق بسیاری از فعالیت های خود در داخل سوریه تشویق کرده بود، کمپین سوریه 73سازمان کمک رسانی فعال در قلمروهای شورشی، ازجمله کلاه سفیدها را تحریک کرد تا همکاری خود را با برنامه کمک رسانی سازمان ملل متحد به تعلیق درآورند. چنانچه گاردین در پوشش خبری خود به آن اشاره کرد، «تصمیم به خروج از مجموع برنامه های سوریه، که در آن سازمان ها اطلاعات خود را برای کمک رسانی به اشتراک می-گذاشتند، به معنای آن است که سازمان ملل در عمل درباره آنچه که در شمال سوریه و مناطق تحت کنترل مخالفان می گذرد بینایی خود را از دست داده است، جایی که بیشتر کارها بر عهده سازمان های غیردولتی ست.»
با وجود نفوذ کمپین سوریه در صحنه رسانه های بین المللی، جزئیات بیشتر درباره عملکرد داخلی ساز و برگ آن به دشواری به دست می آید. کمپین سوریه در انگلستان به عنوان یک شرکت خصوصی به نام Voice Project ثبت شده است، با آدرسی مشترک با 91 شرکت دیگر. به جز اصفری، بیشتر حامیان مالی کمپین سوریه ناشناس هستند.
ارتباط کمپین سوریه با Avaaz، این عملیات مبهم را برملا می کند. Avaaz یک موسسه روابط عمومی جهانی است که نقش ابزاری مهمی در جلب حمایت از منطقه ی پرواز ممنوع در لیبی بازی کرد، کمپین سوریه را Purpose بنیان نهاده که موسسه روابط عمومی دیگری است که از دل Avaaz بیرون زده است. جیمز صدری زمانی که من در مورد این مسئله را از او سوال کردم عصبانی شد، و آن را به عنوان «توطئه کوته فکرانه» رسانه های دولتی روسیه و عناصر اسدیست رد کرد.
با این حال، نگاهی دقیق به سرمنشا و اقدامات کمپین سوریه تردیدهایی در مورد این موسسه به عنوان صدای قابل استناد شهروندان سوری مطرح کرده است، و سوالات جدی در مورد دستور کار سازمان های شریک آن را به دنبال اورده است.

ایجاد موسسات روابط عمومی بین المللی

Purpose که بیشتر برای کار در حوزه مسائل اجتماعی لیبرال شناخته می شود با مشتریان مترقی مانند ACLU و گروه اصلاح پلیس، کمپین Zero به خوبی از نظر مالی تامین شده است، این موسسه روابط عمومی که در لندن و نیویورک مستقر است وعده داده است تا مبارزات خلاقانه ای را اجرا کند که به « تغییر رفتار »، « تغییرنگرش »، « تغییر سیاست »یا « تغییر زیرساخت ها » بیانجامد. هنگامیکه که جنگ سوریه وارد سومین سال خود می شد، این موسسه آماده می شد که بر تغییر رژیم اثر گذارد.
در 3 فوریه 2014، آنا نولان، استراتژیست ارشد Purpose، فهرستی از مشاغل مورد نیاز خود را منتشر کرد، با توجه به لیست نولان، موسسه به دنبال آن بود که «دو کاراموز را برای پیوستن به تیم Purpos برای کمک به راه-اندازی حرکتی جدید در سوریه استخدام کند.»
در حدود همان زمان، کارمند دیگر Purpose به نام علی وینر لیست شغلی دیگری منتشر کرد که به دنبال یک کارآموز با حقوق برای موسسه روابط عمومی جدید   Syrian Voices projectبود. وینر نوشت «همراه با سوری های خارج از کشور و شرکای NGO، Purposeحرکتی ایجاد کرده تا صدای میانه روی و ضدیت با خشونت سوری ها را تقویت کند و مردم را در خاورمیانه و در سراسر جهان برای تغییرات خاص در وضعیت سیاسی و انسانی در منطقه بسیج کند.» او توضیح داد که این کارمند «به مرکز استراتژیک لندن در درجه اول گزارش می دهد، اما از نزدیک با تیم Purpose در لندن و نیویورک کار خواهد کرد. »
در 16 ژوئن 2014، بنیانگذار Purpose جرمی هیمانس اساسنامه ای برای شرکتِ مادر کمپین سوریه تهیه کرد. نام آن را VoicesProject گذاشت . هیمانس این شرکت را با همان ادرس 91 شرکت خصوصی دیگر (3 Bull Lane, St. Ives Cambridgeshire, England ) ثبت کرد. صدری توضیح نمی دهد که چرا کمپین سوریه این مکان را انتخاب کرده و یا چرا به عنوان یک شرکت خصوصی ثبت شده است .
همراه با هیمانس، تیم دیکسون مدیر اجرائی اروپای Purposeبه هیئت مدیره کمپین سوریه منصوب شد. بنابراین جان جکسون، استراتژیست Purposeکه قبلا کمپین برمه را برای انگلستان کارگردانی کرده بود و برای تحریم ها علیه رژیم حاکم این کشور با اتحادیه اروپا لابی گری کرده بود. (جکسون مدعی بود حذف تبلیغات انتخاباتی رئیس جمهور سوریه، بشار اسد از فیس بوک با فشار موفق کمپین سوریه انجام شده است.) آنا نولان که مدیر پروژه کمپین سوریه شد، به عنوان مدیر استراتژی در Purpose باقی ماند.
«Purpose در جریان کارهای ما نیست» این را صدری از کمپین سوریه به من گفت. هنگامی که در مورد حضور چند استراتژیست Purpose در هیئت مدیره کمپین سوریه از مدیران و کارکنان تحت فشار قرار گرفت صدری اصرار داشت «ما بخشی از Purpose نیستیم. هیچ رابطه مالی وجود ندارد و ما مستقل هستیم.»
صدری اتهامات در مورد ریشه های مشترک کمپین سوریه در Avaaz را رد کرد. «ما هیچ ارتباطی به Avaaz نداریم» او این را توطئه RT(Russia Today شبکه دولتی روسیه) دانست که می خواهد بین دو گروه روابط عمومی ارتباط ایجاد کند.
با این حال، فهرست اصلی مشاغل Purpose برای Syrian Voices project با خودستایی می گوید «Purpose از از دل برخی از تاثیرگذارترین مدل های جدید برای تغییر اجتماعی رشد کرد» از جمله «30 میلیون اقدام موثر شبکهavaaz.org » در واقع، بنیانگذار کمپین سوریه و بنیانگذاران مشترک Purpose ، جرمی هیمانس، یکی از بنیانگذاران اصلی Avaazنیز بوده است. همانطور که او به فوربس گفته بود: «من یکی از بنیانگذاران Avaazبودم که الهام بخش ایجاد Purpose بود.»

منطقه پرواز ممنوع

پرخاشگری کمپین سوریه در مورد روابط اش به Avaaz قابل درک است.
در سال 2011، Avaaz کمپین عمومی برای منطقه پرواز ممنوع در لیبی را اغاز کرد، و دادخواستی با 1 میلیون و 202 هزار و 940 امضا به سازمان ملل در حمایت از مداخله غرب تحویل داد. جان هیلاری، مدیر اجرایی War On Want، خیریه ای برای مقابله با فقر و جنگ در بریتانیا، در آن زمان هشدار داد: « بسیاری از این فعالانِ با حسن نیت به طور کلی نمی دانند که در حال تقویت دولت های غربی درمانده ای هستند که به دنبال منافع خود در شمال آفریقا هستند. واضح است که منطقه پرواز ممنوع صدای مداخله خارجی را انسان دوستانه تر می کند. به جای تاکید بر توقف بمباران که حتی اگر به درستی هدایت شود به تشدید خشونت منجر می شود.»
هشدار ترسناک جان هیلاری پس از اجرای منطقه پرواز ممنوعِ ناتو که به سرنگونی معمر قذافی انجامید ثابت شد. چند ماه بعد، قذافی پس از آزار جنسی و ضرب و شتم به قتل رسید. دولت اسلامی و مجموعه ای از شبه نظامیان خلا قدرت را پر کردند. فاجعه سیاسی به اندازه کافی جدی بود که ماهیت مداخلات را زیر سوال ببرد. اما میراث لیبی مانع از آن نشد که Avaaz از معرفی یک کمپین جدید برای منطقه پرواز سرباز زند؛ این بار در سوریه.
Avaaz در اطلاعیه ای در دفاع از حمایت خود از منطقه پرواز ممنوع جدیدی در سوریه اصرار دارد: «برای برخی منطقه پرواز ممنوع با تصاویری از سیاست خارجی جورج بوش و مداخلات غیر قانونی غرب در آمیخته است. اینجا مسئله متفاوتی است.» صدری حمایت از کمپین سوریه برای منطقه پرواز ممنوع را محصول «روند شنیدن اعماق» می داند که از نظرسنجی میان مردم غیرنظامی سوریه در سرزمین های تحت کنترل شورشیان و پناهجویانِ خارج از کشور حاصل شده است. او ادعا کرد موسسه او یک «سازمان همبستگی» است نه یک موسسه روابط عمومی و مصمم است که منطقه پرواز ممنوع بر آسمان سوریه تحمیل شود، این با آنچه در جنگ های پیشین دیده شده متفاوت است.
صدری می گوید: « به نظر می رسد انگار نقد به یک منطقه پرواز ممنوع که با بی دقتی انجام گرفت، نمونه ای برای سایر جنگ هاست، این چیزی است که در سوریه هم اتفاق می افتد.» صدری افزود: «من فقط در تلاشم که خودمان را از بحث ساده انگارانه دور کنیم. واکنش سریع می گوید این عراق است یا لیبی، اما این طور نیست. این درگیری کاملا متفاوتی است.»

تامین مالی « گذار معتبر»

برای غول نفتی که بودجه ی پروژه سوریه را تامین می کرد، استفاده از مداخله نظامی توجیه پایانی است که پس از آن می تواند به کشور محل تولد خود بازگردد و زندگی اقتصادی خود را از سر بگیرد.
از آنجائی که کمپین سوریه مدعی است «هر بودجه ای از طرف های درگیر در سوریه را رد کرده است» با کمک های مالی سخاوتمندانه ی یکی از با نفوذترین چهره های تبعیدی مخالفان، ایمن اصفری، مدیر عامل شرکت نفت و گاز مستقر در بریتانیا، پتروفاک، تاسیس شده است، و به کار خود ادامه می دهد. ثروت او 1.2 میلیارد دلار است و حدود یک پنجم از سهام شرکت از آن خود اوست، که از داشتن 18000 کارمند و نزدیک به 7 میلیارد دلار درآمد سالانه به خود می بالد.
از طریق بنیاد اصفری، او صدها هزار دلار به کمپین سوریه کمک کرده است و یک صندلی برای همسر خود، سوسن، در هیئت مدیره آن رزرو کرده است. او همچنین یکی از حامیان مالی و سیاسی سطح بالای ائتلاف ملی سوریه بوده است، بزرگترین گروه در تبعید که پس از قیام سوریه شکل گرفت. این گروه در براندازی اسد و جایگزینی او با یکی از اعضای خود کوشش خود را متمرکز ساخته است. پشتیبانی اصفری از نیروهای مخالف بسیار چشمگیر است دولت سوریه حکم بازداشت وی را به اتهام حمایت «تروریسم» صادر کرده است.
در لندن، اصفری مهمترین حامی مالی دیوید کامرون، نخست وزیر سابق انگلستان و حزب محافظه کار بود. ماه مه گذشته، کامرون برای جمع آوری کمک برای Hands Up for Syria Appeal خیریه ای برای حمایت مالی از آموزش کودکان سوری در اردوگاه های پناهجویان که به شدت اصفری از آن پشتیبانی می کند، نطق اصلی سخنرانی را ایراد کرد. جناب نخست وزیر، انتخابی غیرمعمول برای این رویداد به نظر می رسید، با توجه به مقاومت سرسخت کامرون در پذیرش کودکان سوری که بدون همراه به اروپا رسیده بودند. با این حال، به طور کلی اصفری از سیاست های عدم اجازه ورود کامرون حمایت می کرد.
در مورد موقعیت خود در یک قسمت از هاردتاک بی بی سی اصفری چنین توضیح داد «من نمی خواهم این کشور خالی از سکنه شود. من هنوز هم رویایی دارم که این بچه ها [پناهجویان] بتوانند به خانه های خود بازگردند و بتوانند نقش سازنده ای در آینده سوریه داشته باشند.»
در واشنگتن، اصفری رابطی مهم با اپوزیسیون سوریه شناخته می شود. در سال 2014 او هشت بار از کاخ سفید دیدار کرد، دیدار با مقاماتی مانند فیلیپ گوردون، هماهنگ کننده سابق خاورمیانه که از مدافعان اولیه تسلیح شورشیان در سوریه بود. پس از خروج از دولت، با این حال، گوردون از حمایت از سیاست تغییر رژیم ابراز پشیمانی کرد. در سرمقاله طولانی در سپتامبر 2015در Politico، گوردون از پیگیری سیاست تغییر رژیم در دولت اوباما به شدت از انتقاد کرد و نوشت «در حال حاضر تقریبا هیچ شانسی برای پیروزی نظامی مخالفان که به حکومت با ثبات و یا مسالمت آمیز در سوریه در آینده نزدیک منجر شود وجود ندارد، و حمایت از یکی از آن ها، یقینا تنها چند سال دیگر جنگ داخلی بی ثمر در پی خواهد آورد».
اصفری چند روز بعد گوردون را در انظار عموم در هاردتاک سرزنش کرد. «من به [گوردون] یک ایمیل نوشتم، وقتی مقاله او در Politico را دیدم و به او گفتم با احترام مخالفم.» اصفری اظهار داشت: «من فکر می کنم این ایده که ما در سوریه گذاری با حضور اسد برای یک دوره طولانی خواهیم داشت خیالی بیش نیست. زیرا در نهایت، آنچه را که مردم می خواهند گذار باورپذیری است.»
برای اصفری گذار «باورپذیر» پس از جنگ، بازگشت بیش از پیش پناهجویان به وطن و ادغام نیروهای مخالف در یک ارتش است و می پرسد: «آیا شما اجازه می دهید سوری های خارج از جمله مردمی مثل خودم، به کشور برگردیم و در آن سرمایه گذاری کنیم؟» «... اگر ما به هیچ یک این اهداف نرسیم، اهمیت داشتن یک سوریه آزاد چیست؟»
ایندیپندنت، اصفری را به عنوان یکی از خدایان «خر پول» تبعیدیان معرفی می کند که برای بازسازی سوریه پس از اسد و درو کردن قراردادهای پرسود این روند آماده اند. برای رسیدن به هدف خود از بازگشت به سوریه، در پیروزی پس از سقوط دولت اسد، اصفری نه تنها کمپین سوریه را تامین مالی کرد بلکه گروه را با کمک های جانانه ای نیز حفظ کرده است.
بنا به گفته مدیر رسانه ای کمپین سوریه، لیلا کیکی، تنها در امسال بنیاد اصفری، 180 هزار دلار به این کمپین اهدا کرده است. اصفری تنها حامی کمپین سوریه نیست. بر اساس گفته کیکی، بنیاد برادران راکفلر نیز 120هزار دلار از و 800 هزار بودجه آن را تامین کرده اند، مابقی حامیان مایل اند ناشناس باقی بمانند.
شکل دادن پیام
الویت اصلی کمپین سوریه که برای آن ظاهرا مقدار قابل توجهی بودجه تخصیص یافته، هدایت رسانه های غربی در جهت مداخله بیشتر است.
کمپین سوریه در یک آگهی در وب سایت خود، پس از راه اندازی آن در سال 2014 به دنبال یک افسر ارشد مطبوعاتی بود، و در آن تاکید داشت به «کسی که بتواند در بازار [رسانه] ایالات متحده، انگلستان و اروپا مطالبی را هر هفته برساند» نیاز دارد. نامزد ایده آل شرکت با «حفظ روابط قوی با بخش های نشر و پخش، روزنامه نگاران آنلاین، سردبیران آن ها را تشویق خواهد کرد که کمپین سوریه را عنوان صدایی پیشرو در سوریه ببینند.» تجربه روابط عمومی بر آشنایی سیاسی تقدم دارد، کمپین سوریه به متقاضیان این اطمینان را می دهد که «شما لازم نیست که متخصص در امور سوریه باشید و یا عربی بدانید.» گذشته از این، فرد مورد نظر با مسئول ارتباطات سوریه برای جمع آوری روایات و تماس ها در داخل سوریه قرار می-گیرد که نامی از این فرد برده نشد.
صدری اذعان کرد که کمپین سوریه سرمقاله های نشریات بزرگ را می خرید. «یادداشت هایی در گذشته که توسط مردم در سوریه نوشته شده بود، ما کمک کرده ایم منتشر شوند. سرمقاله های بسیاری که مردم در داخل سوریه نوشته بودند.». اما او نمی گوید کدام ها، نویسندگان که بودند و یا موسسه او چه نقشی در نویسندگی داشته است.
اتفاقی همین اواخر نشان داد که کمپین سوریه در برقراری روابط رسانه ای از حلب تا بازارهای رسانه ای در سراسر غرب استادانه عمل می کند. در 17 ماه اوت یک هواپیمای جنگی سوریه و یا روسیه به یک ساختمان آپارتمانی در منطقه شورشی شرق حلب برخورد کرد. سوفی مک نیل، خبرنگار خاورمیانه بنگاه سخن پراکنی استرالیا، عکسی از جامعه پزشکی آمریکا- سوریه دریافت کرد، که گروه واتساپ پزشکان در داخل مناطق شورشی با رسانه های بین المللی را نیز نشان می داد.
عکس نشان می داد پسر پنج ساله ای به نام عمران دقنیش، که توسط کلاه سفیدها از زیر آوار نجات پیدا کرد، به یک آمبولانس انتقال پیدا کرد، جایی که اعضای مرکز رسانه ای حلب از او فیلمبرداری کردند. تصویر سرد یک پسر کوچک، نشسته و خیره، لپ هایش آغشته به خاکستر و خون. مک نیل بدون توضیح که چه کسی این ویدئو را برای او فرستاده می نویسد: بلافاصله فیلم را در توییتر منتشرکردم.
«این ویدیو را امشب از حلب گرفتم. آن را دوباره ببینید. و به خود را یادآوری کنید که نمی توانیم بگوییم نمی دانستیم» (با هشتگ #wecantsayw;edidntknow #Syria) مک نیل عنوان کرد پُست او بیش از 17 هزار بار ریتوییت شده و هشتگی که او ساخته که به طور ضمنی اشاره به انفعال بین المللی دربرابر دولت سوریه دارد که چنین وحشتی را به راه انداخته، به شکلی گسترده استفاده شده است. (مک نیل به این پرسش هایی که به ایمیل اش فرستاده شد پاسخی نداد.)
چند ساعت بعد، تصویر عمران صفحه اول ده ها روزنامه بین المللی را به خود اختصاص داد، از وال استریت ژورنال تا نیویورک تایمز و تایمز لندن. کیت بولدون از سی ان ان، که در طول بمباران نوار غزه بدست اسرائیل در سال2014 اعلام کرده بود که تلفات انسانی در واقع، سپر انسانی هستند در طول بخش طولانی جزئیات نجات نتوانست جلوی اشکهایش را بگیرد.
ابوسلیمان المهاجر، شهروند استرالیا که به عنوان رهبر و سخنگوی شاخه سوریه القاعده، جبهه فاتح الشام، شناخته می شود علاقه ویژه ای به این پسربچه نشان داد. «من نمی توانم به کودکان زخمی یا کشته شده را ببینم» المهاجر در فیس بوک نوشت. «چهره های بی گناه یادآور مسئولیت های ماست.»
کمپین سوریه با مصادره این فرصت، نقل قول هایی از عکاس تصویر یادشده، محمود رسلان را جمع و جور و آن ها را در اختیار مجموعه ای از سازمان های رسانه ای قرار داد. در حالی که بسیاری از رسانه ها اظهارات رسلان را منتشر کردند، رادیو بین المللی مردم در میان اندک رسانه هایی بود که نقش کمپین سوریه در انتشار آن را خاطر نشان کرد و از آن به عنوان «یک گروه مدافع هواداران احزاب مخالف با شبکه ای از تماس ها در سوریه» نام برد.
در 20 اوت، مک نیل در صفحه فیس بوک خود با درخواست برای اقدام، از خوانندگان خود پرسید «آیا شما با دیدن فیلم عمران وحشت زده شدید» و «نمی توانید از فکر کردن به او دست بردارید؟ خوب تنها ریتوییت نکنید، به مدت 24 ساعت خشمگین بمانید و حرکت کنید. بشنوید آنچه که دو انسان دوست بزرگ سوری، زاهر سحلول و جیمز صدری، از شما می خواهند انجام دهید.»
صدری مدیر کمپین سوریه و سحلول مدیر انجمن پزشکی آمریکا-سوریه است که با کمپین سوریه همکاری می کند. در مقاله ای که مک نیل در مورد عکس عمران نوشت، هم صدری و هم سحلول ازغربی ها درخواست می کنند به منطقه پرواز ممنوع بپیوندند- سیاستی که مک نیل نیز به طور ضمنی تایید کرد. (سحلول به تازگی به دلیل این که اوباما را به فراهم کردن زمینه نسل-کشی در سوریه متهم کرد مورد تجلیل مقاله نویس نومحافظه کار، الی لیک قرار گرفت ) در ماه سپتامبر، سحلول با فدراسیون متحده یهودیان در شیکاگو، مخالف سرسخت با همبستگی فلسطین، پیوست تا تلاش های خود را پیش برد.
با گسترش خشم ناشی از انتشار تصویر عمران، سرمقاله نویس نیویورک تایمز نیکلاس کریستف (دوست و ناشر کمپین سوریه عضو هیئت مدیره Lina Sergie Attar) تقاضا می کند از خارج از سوریه، باند فرودگاه های نظامی سوریه بمباران شود تا آن ها را غیر قابل استفاده کند. در همین حال برنامه صبحگاهی جو اسکاربرگ در MSNBC، حول عکس عمران می چرخد که با خشم اعلام کرد «جهان به گذشته نگاه خواهد کرد... هنوز هم می توانید کار درستی انجام دهید. اما هیچ کاری تاکنون انجام نشده است.»
در سرمقاله ای نفس گیر و نطقی غرا در برنامه خبری تلویزیونی، به اصطلاح انفعال دولت اباما نکوهش شد، فشار عمومی در مقیاس بزرگتر برای عملیات نظامی غرب به سطح بی سابقه ای رسید.

کنترل صدمات مخالفین بنیادگرا

یک روز بعد از آن که عمران سرتیتر رسانه ها شد، سایت خبری دست چپی Canary بریتانیا عکس دیگری را منتشر کرد که از واقعیت تلخی در پس این تصویر نمادین پرده برداشت.
عکسی ازصفحه فیس بوک محمود رسلان، فعال مرکز رسانه ای حلب که ویدیوهای اولیه عمران را او گرفته بود، با گروهی از جنگجویان شورشی در حالی که داشت (عکس) سِلفی پیروزمندانه می گرفت. آنان مردان مسلحی از جناح نور الدین زنکی بودند که شادمانی می کردند. حداقل دو نفر از فرماندهانی که در این عکس حضور داشتند اخیرا در جریان سر بریدن یک پسربچه فلسطینی حضور داشتند که او را «پسربچه» صدا می زنند، مسخره می کردند و مورد آزار قرار می دادند و در نهایت سرش را بریدند. این پسر بنا برگزارش ها 12 ساله و عبدالله عیسی نام داشت و گمان می رود که عضوی از گروه لیوا القدس از میلیشیای فلسطینی طرفدار دولت اسد بود.
این اولین باری نبود که رسلان با جنگجویان زنکی در یک قاب دیده شد و یا همدردی خود را با آن ها نشان داد. در تاریخ 2 اوت، او یک سِلفی دیگر در فیس بوک خود پست کرد که او را در احاطه نوجوانان جنگجوی ال زنکی در خستگی میدان نبرد نشان می دهد. رسلان زیر عکس نوشته بود «با مبارزان شهادت طلب، از سرزمین جنگ و سلاخی، از حلب شهدا، شما را شادی قریب الوقوع بشارت می دهیم، به اذن خدا». او پیشانی بندی مانند «مبارزان شهادت طلب» به پیشانی بسته بود.
با وجود گرایش رعب آور و ایدئولوژی افراط گرایانه الزنکی، او تا سال 2015 دریافت کننده کمک های مالی گسترده آمریکا بود، حداقل 1000 تن از مبارزان آن در لیست حقوق بگیران سازمان سیا قرار داشتند. چارلز لیستر، عضو ارشد موسسه خاورمیانه که عنوان کرده بود تحقیقات او روی مخالفان سوری «100٪ با حمایت مالی غرب تامین شد» شورشیان ال زنکی را «مبارزان مخالف میانه رو» برشمرده بود. ماه اوت گذشته، پس از آن که ویدئو اعضای گروه الزنکی که سر پسر نوجوان بریدند در اینترنت منتشر شد، سام هلر، از بنیاد قرن مستقر در واشنگتن، درباره بازگرداندن بودجه سیا از این گروه شورشی بحثی را مطرح کرد. هلر با توصیف ال زنکی به عنوان شریک «طبیعی، اگرچه ناخوشایند،» ادعا کرد « اگر واشنگتن بخواهد دست های خود را کاملا تمیز نگه دارد احتمالا هیچ جناحی در اپوزیسیون، و یا هیچ یک از طرفین جنگ شایستگی حمایت ندارد.»
24 سپتامبر گذشته، ال زنکی به طور رسمی به نیروهایی از ارتش جهادی فتح پیوست که گروه های جهادی القاعده آن را هدایت می کنند، جبهه فتح الشام. کمپین سوریه در انتشار بیانیه ای به رسلان کمک کرد تا فاصله او از ال-زنکی را توضیح دهد. سوفی مک نیل، خبرنگار استرالیایی که در میان اولین کسانی بود که عکس عمران معروف را منتشر کرد، اذعان کرد که کمپین سوریه منبع خبری او بوده است. رسلان کنجکاوانه قربانی سر بریده شده را 19 ساله و نه «پسربچه» توصیف می کند، در حالیکه خود عاملان ادعایی دیگر داشتند و عنوان می کند درباره گذشته مبارزان الزنکی اطلاعی نداشته است: «آن روز یک روز شلوغ بود که تعداد زیادی از مردم و گروه-های مختلف در خیابان ها حضور داشتند. به عنوان یک عکاس جنگ، تعداد زیادی عکس با غیرنظامیان و جنگجویان گرفتم». محمود رسلان ممکن است موثرترین شریک محلی نبوده باشد، اما کمپین سوریه همچنان می تواند روی وایت هلمت حساب کند

منابع:

   www.facebook.com
   twitter.com
   twitter.com
   www.facebook.com
   www.nytimes.com
   www.youtube.com
   diary.thesyriacampaign.org
   diary.thesyriacampaign.org
   nobelpeaceprize.whitehelmets.org
   www.theguardian.com
   cepr.net
   www.state.gov
   govtribe.com
   govtribe.com
   nobelpeaceprize.whitehelmets.org
   www.whitehelmets.org
   thesyriacampaign.org
   www.thefundingnetwork.org.uk
   www.youtube.com
   www.theatlantic.com
   www.aljazeera.com
   www.theguardian.com
   www.bellingcat.com
   www.theguardian.com
   www.theguardian.com
   takingsides.thesyriacampaign.org
   twitter.com
   twitter.com
   www.theguardian.com
   www.endole.co.uk
   avaaz.org
   mailman.stanford.edu
   jobs.climber.com
   www.endole.co.uk
   www.endole.co.uk
   www.theguardian.com
   www.linkedin.com
   www.forbes.com
   secure.avaaz.org
   www.theguardian.com
   secure.avaaz.org
   www.petrofac.com
   en.zamanalwsl.net
   www.saidfoundation.org
   www.telegraph.co.uk
   podbay.fm
   www.politico.com
   www.independent.co.uk
   thesyriacampaign.org
   mobile.abc.net.au
   mobile.abc.net.au
   www.camera.org
   www.facebook.com
   www.pri.org
   www.facebook.com
   thesyriacampaign.org
   www.bloomberg.com
   www.juf.org
   twitter.com
   twitter.com
   www.nytimes.com
   www.youtube.com
   www.thecanary.co
   www.youtube.com
   twitter.com
   blogs.spectator.co.uk
   tcf.org
   aranews.net
   twitter.com



منبع:
www.alternet.org