آموزش رسمی در خدمت نابرابریهای جنسیتی
خدیجه پاکضمیر
•
در ایران نظام آموزشی در برنامه درسی و آموزشی خود در جهت نهادینهکردن فرهنگ جنسیتی حرکت کرده است. نگاهی دقیق به محتوای کتابهای درسی بهویژه در مقطع ابتدایی نشان میدهد که این کتابها گرایش دارنـد زنـان و مـردان را بیشـتر در نقشهایی مجسم کنند که منطبق بر کلیشههای سنتی و مربوط به گذشته است تـا نقشهای جنسیتی مربوط به زمان حال یا آینده. در این کتابها از زن، تصویری منفعل و وابسته به مرد نشان داده میشود.
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
چهارشنبه
۲۰ ارديبهشت ۱٣۹۶ -
۱۰ می ۲۰۱۷
وقایع اتفاقیه- «از همان روزهای نخست کودکی، مدرسه نقش مهمی در شکلدهی به نقشها و باورهای جنسیتی افراد ایفا میکند. آنچه در مدرسه به کودکان میآموزند و آنچه به آسانی نمیتوانند از یاد ببرند، آن است که زن و مرد متفاوت و نابرابرند.» بدون شک، آموزش رسمی و محیط مدرسه، یکی از کارگزاران اصلی اجتماعیشدن است که در رقابت با دیگر عوامل جامعهپذیری میتواند اعتقاد و رفتار مخاطبان خود را بسیار تحتتأثیر قرار دهد. جنسیت نیز بهعنوان نوعی شیوه تفکر و اندیشیدن که در آن افراد را به زن و مرد تقسیم میکنیم، چیزی است که در ما شکل میگیرد. ازاینرو، پدیدهای برساخته اجتماعی و متغیری فرهنگی است که بهشدت تحتتأثیر مولفههای ذهنی و عینی آموزشهای رسمی و غیررسمی قرار دارد و در ایران نیز نظام آموزشی اگرچه اغلب نه بهصورت آشکار اما در لایههای پنهان برنامه درسی و آموزشی خود در جهت نهادینهکردن فرهنگ جنسیتی حرکت کرده است. دراینمیان کتابهای درسی بهعنوان بخشی از این برنامه درسی، یکی از کـارگزاران اصـلی انتقـال ارزشهـا و باورهای جنسیتی در محیط مدرسهاند. نگاهی دقیق به محتوای کتابهای درسی بهویژه در مقطع ابتدایی نشان میدهد که این کتابها گرایش دارنـد زنـان و مـردان را بیشـتر در نقشهایی مجسم کنند که منطبق بر کلیشههای سنتی و مربوط به گذشته است تـا نقشهای جنسیتی مربوط به زمان حال یا آینده. در این کتابها از زن، تصویری منفعل و وابسته به مرد نشان داده میشود. زن به کرات و فقط در نقشهای خانگی به تصویر کشیده میشود و بهندرت در عرصههای اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و ورزشی به تصویر کشیده میشود. این کتابها در واقع بـا تجسـم تفاوتهای جنسـیتی موجـود در نقشهای اجتمـاعی، منزلـت اجتماعی و ویژگیهای شخصیتی دیدگاهی خاص را درمورد جهان اجتماعی بـه دانشآموزان ارائه میکنند. ازاینرو، کتابهای درسـی ابزارهایی هستند که میتوانند بهخوبی کلیشههای جنسیتی موجود را گسترش و بازتولید نمایند یا به عکس آنها را زیـر سـوال ببرنـد و تضـعیف یـا متحـول کننـد... . ازسویدیگر، آنچه ما بهطور رسمی و مشخص آموزش نمیدهیم، برجسته نمیکنیم و یا توضیح نمیدهیم، اغلب بهعنوان یک عامل موثر در شکلگیری باورها و نگرشهای دانشآموزان تأثیر بیشتری دارد تا آنچه در برنامه درسی و آموزشی رسمی سعی در انتقال آن به آنها داریم. لایه پنهان برنامه آموزشی، ابزار تلقین بسیار پرقدرتی است زیرا فراگیر و ظریف است و دانشآموزان و معلمان حتی ممکن است از آن به تمامی آگاه نباشند. بهعنوان مثال، نحوه توزیع زنان و مردان در میان کارکنان یک نهاد آموزشی ممکن است در نظر دانشآموزان نشاندهنده میزان استعداد، شایستگی اشخاص برای احراز سمتهای مختلف و همچنین نشاندهنده ویژگیهایی باشد که دو جنس بهطور تیپیک از خود نشان میدهند. در نظام آموزشوپرورش ایران نیز نحوه توزیع زنان و مردان در ردههای بالای مدیریتی این نهاد که در آن سهم زنان در این مراتب مدیریتی بسیار اندک است، خود عامل مهمی در شکلدهی و درونیسازی انگارههای جنسیتی در دانشآموزان است. ازاینرو، در سراسر این نظام علیرغم تأکید آن بر برابری زن و مرد در احراز نقشهای جنسیتی، دانشآموزان عملا شاهد تفوق و برتری مردان در نقشهای اجتماعی مدیریتی و رهبری هستند و بهاینترتیب در مدرسه از طریق برنامه و محتوای آموزشی آشکار و پنهان، بسیاری از تفاوتهای جنسیتی موجود در جامعه را میپذیرند و آن را نرمال و بهنجار تلقی میکنند اما آنچه درپی این آموزشها به جای میماند، به همان اندازه که به زیان زنان است، بدون شک در دنیای کنونی به زیان مردان نیز خواهد بود.
در مقاله پژوهشی «تبعیض جنسی در کتاب های درسی» نمونه های مشخصی از نقش آموزش رسمی در خدمت مردسالاری و نابرابری جنسیتی ارائه شده است. در این مقاله پژوهشی گزارش شده است:
"یافتههای پژوهش در ابتدای تحلیل ما را به این نتیجه می رساند که ۶۷ درصد مولفان کتابهای فارسی پنج ساله ابتدایی مرد و تنها ٣٣ درصد زن هستند که نوعی تحمیل افکار مردانه در کتب درسی را انعکاس میدهد.
با تحلیل محتوا در متن و تصاویر بکار رفته درمییابیم که ۹۷ درصد
" اسامی خاص"(اسامی بزرگان،دانشمندان و ...) بکار رفته در متن کتاب های درسی مردانه هستند که نشاندهنده رابطه معنادار تبعیض جنسیتی علیه زنان است.
در شاخص "تاکید بر نقش پدری و مادری" در متن کتابها درمییابیم که پدر همیشه در جایگاه فردی با اقتدار ظاهر می شود و رهنمونهای فکری و قدرت حل مسئله در او بخوبی نمایانگر است و از سوی دیگر مادر در نقش فردی است که به شدت احساسی است و جنبه عاطفی و منفعل بودنش پررنگ بوده و جلب توجه میکند که به شدت به کلیشههای جنسیتی دامن می زند.
در شاخص تاکید بر "جنس خاص"، مشاهده میکنیم که ۷۷ درصد متن و تصاویر کتابها بر جنس مرد و تنها ۲٣ درصد بر جنس زن تاکید شده است که به شدت تبعیض آمیز میباشد.
در بخش "ارتباط با کودکان" نیز درمییابیم که ارتباط زنان با کودکان بیشتر رسیدگی به غذا، نظافت، ناز و نوازش کودکان است، اما ارتباط مردان با کودکان از نوع روابط اقتدارآمیز و اعتبارآور است.
در بُعد "فعالیتهای با اقتدار و ابتکار" نیز مشاهده می کنیم که تقریباً ٨۵ در صد تصاویر و متنها، فعالیت و اقتدار مردان را بیان و به نمایش میگذارند و تنها ۱۵ درصد فعالیت های اقتدارآور به زنان اختصاص داده شده است .
شاخص دیگری که تبعیض جنسیتی در آن به شدت آشکار است "فعالیتهای اکتشافی و روحیه ماجراجویانه" است که ۱۰۰درصد وقایع ماجراجویانه در متن و تصاویر کتب درسی فارسی به مردان نسبت داده شده است!
مولفه دیگر فعالیتهای ورزشی است که مشاهده می کنیم ٨۲ درصد فعالیت ورزشی به مردان و تقریباً ۱٨ درصد به زنان اختصاص داده شده است در واقع توصیف پسران و دختران در متنها و نیز در تصویرها باید چنان باشد که معلوم شود آنان قادرند در هر نوع بازیِ و ورزش به اصطلاح پسرانه و دخترانه شرکت کنند و ابتکاری یکسان را در جریان این فعالیت ها از خود نشان دهند. بنابراین وقتی که متنها و تصویرها، شهامت، جنبش و ابتکار در ورزش را صرفاً در پسران نشان میدهند، پیامد ناخواسته آن ترس، سکون، انفعال و فقدان ابتکار است که در ذهن دختران نقش می بندد.
شاخص بعدی و مهمترین بخش کار، رفتارهای همراه با حس مسئولیت و فرماندهی است که تقریباً ۹۴ درصد متن و تصاویر آورده شده در کتابهای درسی نقش های مسئولیتی و فرماندهی را به مردان سپرده است که به شدت تبعیضآمیز است.
به طورخلاصه، از بین شاخص های استخراج شده، ٨۵ درصد از تصاویر و متون کتابهای درسی انفعال زنان را به نمایش می گذارد. به دیگر سخن، تقریباً ٨۵درصد ازتوصیف کلی به نفع مردان است که تبعیض جنسیتی در کتابهای پنجساله ابتدایی را نشان میدهد. "
|