رابطه معنادار سفر ترامپ به عربستان در آستانه انتخابات ایران-فریبرز ستاری


اخبار روز: www.iran-chabar.de
سه‌شنبه  ۲۶ ارديبهشت ۱٣۹۶ -  ۱۶ می ۲۰۱۷


           سیاست ورزی تقویت جامعه مدنی مقدم بر سیاست ورزی انتخاباتی حاکمیت محور

قبل از پرداختن به متن ضرورت دارد نخست مقدمه چینی - نه حاشیه روی - آورده شود. مقدمه چینی این است. گویا حتی بعد از برجام نیز قرار نیست ایالات متحده و دول مرتجع عربی خاورمیانه دست از توطئه علیه ایران بردارند. کمی ریزبینی که به خرج می دهی، می بینی در روزهایی که جامعه ایران در التهاب خاص خود به سر می برد و قرار است تا چند روز دیگر انتخاباتی پر تب و تاب و به سبک وسیاق فرهنگ خود را انجام دهد. به طور خاصی در این روزها اخباری رازآمیز در عرصه افکار عمومی منتشر می شود. اینکه انتخابات جمهوری اسلامی اگر منافع آنی مردم ایران را تامین نمی کند. لیکن برگزاری آن آینده سلاطین عربستان و شیوخ مرتجع حاشیه جنوبی خلیج فارس را با مخاطره روبرو می سازد. موضوع مرتبط با التهاب اخبار خاورمیانه نشانه هایی دارد که احساس می کنی همه چیز در شرف تغییر و تحول است. در یکسو هرچه بالاترآمدن دیوار لرزان دمکراسی در جمهوری اسلامی است و در سوی دیگر فروریختن دیوار افراطیگری در کشورهای همسایه جنوبی ایران می باشد. در روزهای پر بیم و هراس این بالا و برآمدن و آن فروریختن، کلید پروژه ای زده می شود. پروژه ای که تحرکات ظاهرا دیپلماتیک ولی در خفا مداخله گرایانه از آن احساس می شود. تحرکات در اپزودهایی از اول ماه مه تا پایان سالحاری طراحی شده است و در زمانبندی سریع اجرا می شود. در ارزیابی رابطه این اخبار با انتخابات ایران از پرده آخر شروع می کنم تا بعد از پرده ها به پرده اول برسم.                                                                                                                     پرده آخر : قرار است در اواخر ماه مه ۲۰۱۷ ( اوایل خردادماه ۱٣۹۶) دونالد ترامپ به عربستان و اسرائیل سفر ‌کند. بررسی تحلیلگران گویای آن است، این سفر، سنگ بنایی خواهد بود بر مناسبات نوین خاورمیانه جدید؛ اگرچه گفته‌ می شود موضوعاتی از جمله " تهدید منطقه‌ای ایران"، " مقابله با تروریسم" و " پیشبرد مذاکرات صلح فلسطین" محور اصلی گفتگوهای ترامپ با مقامات خاورمیانه و برخی از مقامات عربی در ریاض خواهد بود، این پوشش دیپلماتیک سفر ترامپ است. اصل سفر رئیس جمهور ایالات متحده برای تشکیل ائتلاف ضدایرانی به سرکردگی عربستان می باشد و تحت ادعای نه چندان اثباتی " مقابله با نفوذ ایران در کشورهای عربی " عنوان می شود. توافق شده این ائتلاف براساس یکی از ارکان سیاست خارجی دولت ترامپ سریعا اجرا شود. همچنین در آن متعهد شده اند مقابله با ایران به مثابه دشمن مشترک وظیفه ناتوعربی یا بازیگران محلی و متحدان منطقه‌ای آمریکاست. ناظران سیاسی اعتقاد دارند نشست آخر ماه مه در ریاض نقطه آغاز این ائتلاف می باشد. دقیقا که نیک بنگرید متوجه می شوید هدف اصلی تشکیل یک ائتلاف سنی یا ناتوی عربی در منطقه خاورمیانه می باشد که قرار است در راستای اصل راهبردی آمریکا با هدف مقابله با نفوذ منطقه‌ای ایران مدیریت و اجرا شود.                                                                                                          در پرده ماقبل آخر : خبر رویترز در ۱۲ مه سال میلادی – ۲۲ اردیبهشت ۱٣۹۶ – آشکار می سازد دونالد ترامپ رئیس جمهور ایالات متحد قرار است هفته آینده به ریاض سفر کند و با مقام های عربستان سعودی دیدارهایی داشته باشد. همیچنین قرار است مذاکرات فیمابین آمریکا و عربستان درمورد یک مجموعه از قراردادهای تسلیحاتی به ارزش بیش از ۱۰۰ میلیارد دلار مراحل نهایی خود را بگذارند. ترجمان خبر جز این نیست که دونالد ترامپ تاجر برخلاف سلف خود از قبول و تامین هزینه سرسام آور نظامی و تامین نیروی انسانی ائتلاف نظامی شانه خالی می کند تا هزینه ها را از جیب مردم آمریکا پرداخت نکند. پس باصرفه ترین راه برای ترامپ تاجر آن است که دولت تامین کننده منابع ارزی هزینه تامین مسلح شدن ناتو عربی جز عربستان نخواهد بود و باید آن را از محل دلارهای نفتی عربستان تامین کند.                                                                                                                   در پرده پسا اول : در ۱٨ اردیبهشت ۹۶ رسانه ها و محافل سیاسی خبر سخنان وزیر دفاع ایران را بازنشر می کنند. خبر این است: " اگر جنگ به مرزهای ایران کشیده شود، از عربستان جز مکه و مدینه باقی نمی‌ماند. " موضع گیری مقام نظامی ارشد جمهوری اسلامی ۱۱ روز قبل از برگزاری انتخابات شاید از جوانب گوناگون ارزیابی شود، اما از میان ارزیابی های خبر نکته ای مکتوم می ماند. نکته خبر واکنش وزیر دفاع ایران به کنش کودکانه و موضع وزیر دفاع عربستان سعودی محمد بن سلمان باز می گردد. دیگر اینکه روشن می شود هدف تبلیغات برای فروش تسلیحات به منظور تسلیح ناتوعربی توسط عربستان جز این نیست که باید شاهزاده های قدرت طلب سعودی را وادار به اقداماتی به کنند تا محافل نظامی و تندرو در ایران طی واکنشی سریع به میدان کشانیده شود. در پرده اول علت سخنان وزیردفاع جمهوری اسلامی رمزگشایی شده و به طور وضوح در برابر دیدگان تحلیلگران واکاوی می شود.                                                                                                پرده اول : خبری که در روز۱۲ اردیبهشت سالجاری رسانه ای می شود. محمد بن سلمان، وزیر دفاع عربستان، روز سه‌شنبه دوم ماه می/ ۱۲ اردیبهشت در یک گفت‌و‌گوی تلویزیونی می گوید، روابط میان عربستان و ایران به دنبال بی‌ثباتی در منطقه بدتر خواهد شد. محمد بن سلمان جوان جانشین ولیعهد عربستان سعودی و وزیر دفاع این کشور از مبارزه تقابلی عربستان در برابر تلاش ایران برای گسترش نفوذش در منطقه خبر می دهد. وی گفته بود:" ما هدف اصلی رژیم ایران هستیم چون معتقدیم ایران به دنبال تسلط بر اماکن مقدس عربستان سعودی است. البته ما اجازه نمی‌دهیم نبرد به مرزهای عربستان کشیده شود. در عوض کاری می کنیم که نبرد در ایران انجام شود". سابقه ماجراجوئی های عربستان منحصر به این اخبار نیست و از شکست های نظامی عربستان در سوریه و ورود جمهوری اسلامی به جامعه جهانی بعد از برجام شروع می شود.                                                                           از سوی دیگر چند ماه پیش از برافراشتن این پرده ها خبری تحلیلی خوانده می شود. طی خبر موسسه هادسون در امریکا که یک اندیشکده تحقیقاتی در پیگیری تحلیل رفتارها و سیاست‌های قدرت‌های بزرگ جهانی است، در تحلیل خود ایران را در کنار هفت کشور امریکا، چین، روسیه، ژاپن، آلمان، هند و عربستان، به‌عنوان هشتمین قدرت بزرگ نوظهور جهان در سال جدید معرفی می کند. این موسسه اذعان می‌ دارد موفقیت جمهوری اسلامی در تثبیت وضعیت سیاسی و موقعیت راهبردی ایران را برشمرده و از آن به‌عنوان پیامد بزرگ مذاکرات هسته‌ای و لغو تحریم‌ها یاد کرده که در نتیجه قدرت ایران را افزایش قابل‌توجهی داده است. از نگاه تحیلگران این موسسه، همچنین نفوذ جمهوری اسلامی در سوریه، لبنان، عراق و یمن ، ایران را به‌عنوان یک قدرت تمام‌عیار در خاورمیانه تثبیت کرده است. تحلیلگران استراتژیست موسسه مذکور معتقد هستند به علت شرایط حساس خاورمیانه، امکان تداوم حضور دو قدرت برتر در منطقه خاورمیانه وجود ندارد و لذا از میان دو کشور عربستان و ایران که هم‌اینک قدرت‌های هفتم و هشتم جهانی محسوب می‌شوند، در سال جاری میلادی باید یک کشور از گردونه خارج شده و تنها یکی از این دو کشور به‌عنوان قدرت هفتم جهان، قدرت برتر منطقه خاورمیانه باقی خواهد ماند. بررسی پرده های متواتر سفر ترامپ به ریاض و تصمیمات نشانه هایی دارد که خلجان تحلیلی را سبب می شود. خلجانی بدین گونه که ممکن است تهدیدهای جدی برای ایران طراحی و زیرپوستی در شرف اجرا می باشد تا در روزهای پرتب و تاب انتخابات ریاست‌جمهوری شرائطی ایجاد کنند تا تشتت و تفرقه در داخل ایران را به دنبال داشته باشد. بنابراین راه انداختن سیاست تحریم انتخابات با هدف زمینه دادن به غلبه افراطیون در انتخابات از جمله اقدامات خودزنی در داخل است که با سیاست تحریک عربستان در حمله به ایران تکمیل می شود. بدین ترتیب تبلیغ سیاست تحریم انتخابات و صف آرایی نظامی در مرزها به طور همزمان در سناریوی مدیریت شده ریاض یک امر جدی است. بنابراین سفر ترامپ به ریاض و راه اندازی کارزار ناتوعربی و بی اثر بودن رای در انتخابات ایران همه و همه سری اقدامات در خدمت این هدف می باشند که روی ناامیدکردن مردم بیش از گذشته سرمایه‌گذاری شده است.بنابراین مسئله این است ایران یا عربستان.                                                                   لازم است اندکی بیشتر اندیشید و سلسله اخبار تنش زا را دقیقا ارزیابی کرد تا اهداف چندپهلوی سیاست های تحریک آمیز عربستان به پشتوانه دونالد ترامپ تاجر پیشه مشخص گردد. قطعا مسئله به سادگی فروش تسلیحات نظامی به عربستان محدود نمی شود؛ بلکه ژنرال های ضدایرانی و جنگ افروز دولت ترامپ سرمشق هایی به مقامات عربستان دیکته کرده اند که وزیر دفاع عربستان آن ها را رجزخوانی میکند. پس ارزیابی تواتر خبرها و تحرکات دیپلماتیک ماقبل یا مابعد انتخابات قابل تعمق هستند. در برهه کنونی که راه حل مسئله این است، ایران یا عربستان. با این چیدمان چاره ای نیست ؟ چیدمانی که باید از میان دو کشور عربستان و ایران که هم‌اینک جزء قدرت‌های جهانی در منطقه محسوب می‌شوند، یک کشور در سال جاری میلادی از گردونه خارج شده و تنها یکی ایران یا عربستان به‌عنوان قدرت هفتم جهان، قدرت برتر منطقه خاورمیانه بماند. بدون تردید شما ترجیح می دهید که قدرت برتر ایران باشد و هرگز به حذف ایران از معادلات سیاسی راضی نیستید؟ اثبات این تمایل و رضایت در کجاست؟                                                                      ابراز تمایل وطنپرستانه درپاسخ اینجاست. اپوزسیون حمهوریخواه و چپ باید سریعا هرگونه احتمال وقوع رویدادهای غیرقابل پیش بینی در آستانه انتخابات ۹۶ ایران را بررسی کند و راهکارهای مناسب تنظیم و به جهانیان تنظیم نموده تا مانع سوق دادن یا کشانیدن ایران به آستانه جنگ ویرانگر با ناتو عربی دیگری شود؛ جنگ ویرانگری که سبب تنزل ایران از رتبه همتراز باعربستان می گردد. بدون شک انفعال اپوزسیون جمهوریخواه و چپ باعث کشانیدن ایران به کارزار نظامی می شود که در نتیجه ضربات اقتصادی جبران ناپذیری بر بنیه مالی بحرانزاده ایران وارد می کند.                                              گفته شد باز کردن بسته ضدایرانی دولت ترامپ محوری از حمله‌ی نظامی ناتوعربی به ایران با حمایت آمریکا تا غافل کردن اذهان جامعه از تاثیر انتخابات ۲۹ اردیبهشت را شامل می شود. عاملی که باعث می شود تاثیر انتخابات در ایران خنثی معرفی شود. بنابراین تبلیغات سیاست ورزان تحریم انتخابات نتیجه ای جز این ندارد که ناخوداگاه در خدمت منافع ناتوعربی است. امکان وقوع جمله به ایران در آستانه انتخابات یا بعد آن مسئولیت تاریخی را در برابر اپوزسیون جمهوریخواه و چپ قرار می دهد. مسئولیتی که اینبار نباید مدعی شوند حاکمیت ایران در پرتو آمریکا هراسی، قصد دارد و در صدد تهییج مردم را به شرکت در انتخابات برآمده تا در نتیجه مردم ناچار شوند بین انتخاب بد و بدتر یکی را برگزینند.                                                                                                                من به همه احترام به مشارکت جویان علاقمند به " رای عادتی "، طالبان " رای تکلیفی " و حتی تحریم کنندگان احترام می گذارم. لیکن زوایه دید من با اینها متفاوت است. منظور من از تعبیر حضور در پای صندوق رای صرفا محدود نمی شود به توجیه شرکت در انتخابات و انتخاب بین بد و بدتر. این مسئله صرفا یک ترفند سیاسی‌ست که سیاست ورزان تحریم انتخابات راه انداخته‌اند تا چشم برواقعیت ها بپوشانند. سیاست ورزان تحریم انتخابات، باید چشم از ائتلاف ضدایرانی یا ناتو عربی با حمایت آمریکا برندارند و آن را نیز محصول توطئه ارزیابی نکنند. در برهه کنونی آنها همچنین نیز نباید صرفا به نتیجه انتخابات نگاه کنند. نتیجه ای که مثلا در بازی لرزان دمکراسی در ایران باعث برنده نامزد یک جناح و بازنده جناح دیگر است، بازی که نهایتا مردم اجبارا باید تن به خواسته‌ی حاکمیت داده و باید هم بد را انتخاب کنند تا بدتر در شیشه جادو کنند. من این برآوردها را سطحی و نازل دانسته و از اهالی سیاست ورزی تحریم انتخابات می پرسم؛ آیا قوام قواعد دمکراتیک در کجا انجام می گیرد؟ آیا خارج از روند مبارزه پارلمانتاریستی است یا در دایره محدود آن؟
اعتقاد دارم که شرائط تاریخی اجتماعی انتخابات ریاست جمهوری اردیبهشت ۹۶ با دوره قبل تفاوت آشکا و سرنوشت ساز دارد. برخلاف ادوار گذشته کارزار انتخاباتی، این بار انتخابات باید دایره مشارکت وسیعتر برگزار شود. در شرائط کنونی رای برای مشروعیت بخشیدن به جمهوری اسلامی نیست که دول سرمایه داری دکترین در هر شرائط رابطه با دولت مستقر را اجرا می کنند. در برهه کنونی رای برای این نیست که جمهوری اسلامی در خطر است و هدف از حضور در پای صندوق رای تنها برای دفاع از حیات سیاسی حاکمیت ایران با همه نقیصه هایش نمی باشد. اینبار پای حیات میهن و جلوگیری از به خطر افتادن تمامیت ارضی ایران است. انتخابات ۹۶ ایران در روزهایی انجام می شود که در بغل گوشکشورمان، صف آرائی دیپلماتیک و آرایش نظامی رنگارنگ در شرف تکمیل است. هر لحظه احتمال وقوع آغازجنگ علیه ایران به پشتوانه دلارهای نفتی عربستان قوت بیشتر می یابد. آیا تجربه سوریه برای بشریت آگاه کافی نیست؟ آیا کدام ایرانی ساکن در میهن یا گریزانده شده از وطن، تحمل برباد رفتن کیان ایران و ایرانی را دارد؟ اگر می گویم مشارکت در انتخابات ۲۹ اردیبهشت برای حیات ایران اولویت دارد تا حفظ نظام سیاسی، پربیراه ننوشته ام. من سیاست ورزی مشارکت خواهانه در بازه زمانی حاضر را تنها و تنها برای حفظ تمامیت ارضی ایران می خواهم.                                                                                                                نکته ای دیگر این است که فارغ از تاثیر مشارکت وسیع در انتخابات مطرح می شود و اینکه در برش تاریخی کنونی راه چانه زنی از سیاست ورزی حاکمیت محور و تعیین تاثیر چگونه قابل تحقق است. عده ای خواهند گفت پسندیده تر است، رهایش کنیم. دیگرانی خواهند گفت اینکه انتخابات بین بد و بدتر است، نگاهش نکنیم. اما به نقطه آسیب زای کارزار انتخابات اشاره می کنم. در ادوار انتخاباتی ما سیاست ورزی حاکمیت محور را برای چانه زنی در بالا می خواستیم. بالایی هایی که ماموریت جامعه مدنی را برعهده گرفته بودند. آیا این درست بود؟ قطعا نه. علت برعهده گرفتن نقش و ماموریت جامعه مدنی توسط جناح اصلاح و اعتدال طلب بها ندادن به تلاش برای تقویت جامعه مدنی بود. باوجود اینکه در کنار کارزار انتخابات برای ریاست جمهوری - با همه نگرش غیرانقلابی و ضدچپ - انتخابات شوراهای شهر و روستا را نیز داشته ایم؛ لیکن از آن غفلت کردیم و از مشارکت جویان نخواستیم در این عرصه اهتمام ورزند. چون راه تقویت شوراهای سطح شهر وروستا را منتهی به تقویت جامعه مدنی نمی دانستیم. متاسفانه در ایران هنوز انتخابات شوراها جدی گرفته نمی‌شود؛ که باید در این دوره و بعدها نیز جدی گرفته شود. انتخابات شوراهای شهر و روستا در حالی که به لحاظ میدان اثرگذاری وسیع تر و کم هزینه تر از دیگر عرصه هاست. در این عرصه دست نیروهای اجتماعی و از جمله دانشجویان بازتر است و میدان مناسب برای بازی آنان است. در انتخابات شوراها نسبت به ریاست جمهوری نظارت استصوابی ضعیف‌تری وجود دارد و تعداد نیروهای موثر شرکت کننده بالاتر است و بنابراین فضای بیشتری برای کنش انتقادی وجود دارد. تایید صلاحیت گسترده‌ای از نامزدهای شوراها که امسال شاهد آن بودیم هم موید همین مطلب است و به گمان من نیروهای مدنی باید از این فضا استفاده کامل را ببرند.                  
فرصت از دست ندهیم که تاریخ و آیندگان قصورکنندگان را نخواهد بخشید؛ فرقی نمی کند که بهانه ات تحریم انتخابات به خاطر تضعیف پایه های دولت مستقر بوده یا به خاطر فقدان زیرساخت جامعه مدنی باشد. ضرورت دارد در انتخابات پیش رو با وجود حساسیتش می توان و بایستی سیاست ورزی تقویت جامعه مدنی از طریق شرکت فعال در انتخابات شوراها دردستور کار قرار داد و از سیاست ورزی حاکمیت محور نیز غفلت نکرد.                                                                                                            
دوشنبه ۲۵ اردیبهشت ۱٣۹۶ - ۱۵ می ۲۰۱۷