عنوان : پیشنهاد و افسوسی بر فرصتی از دست رفته
ضمن سپاس از آقای سرکوهی. متاسفانه نیروهای مخالف از همه طیف ها فاقد اراده و خواست تشکیل یک جبهه واحد و اقدام مشترک هستند(کردستان بجای خود که به نوعی کاسه اش را از ایران جدا کرده و گوشه چشمی به آن ور مرز دارد). واقعا می شد بر مبنای پیشنهاد آقای عمار ملکی همه در انتخابات شرکت کنند و رای نه بدهند . این حجم عظیم شرکت به نظرم پیام آشکاری داشت. ضمن اینکه حجم رای باطل را بالا می برد نوعی تشویق به فعالیت بود و تلاش برای مجاب کردن دیگران به شرکت خود زمینه ی سازماندهی و ارتباط را فراهم می کرد . اما تصور کنید برخی سازمان ها با کلی دست دست کردن در آستانه انتخابات گفتند نه که حتی فرصت تبلیغ تحریم از دست رفت. به هر حال شاید برای فرصت خای دیگر بشود همچون کاری کرد.
۷۹۵۶۶ - تاریخ انتشار : ۲۹ ارديبهشت ۱٣۹۶       

عنوان : هنوزم میشه تسلیم شب و اسیر کابوس نشد ...
طنز تلخی است و تلخ تر زمانی می شود که در غیاب شعور،دختر بخشنامه نویس دهه شصت و بیانیه نویس دهه ۸۰ توئیت میکند که عروس و داماد از ماه عسل حصر پیام دادند:ضمن تحلیل شرایط جاری و جریانات سیاسی کشور،باید به آقای روحانی رای داد،چرا؟ چون که تبلیغات صدا و سیما مسجل کرده است!«جلاالخالق»
طنز تلخی است و تلخ تر زمانی می شود که در غیاب شعور،فعالین«بلانسبت»مدنی مدعی می شوند که دیدار تتلو،با رئیسی تابوت اصولگرایی را چار میخه کرده است و گفتمان اصوالگرایی در مواجهه با پرسش‌ها و تناقضات بدنه خود خلع صلاح شده است.
طنز تلخی است و تلخ تر زمانی می شود که در غیاب شعور،فعالین «بلانسبت»مدنی دیدار ساس مانکن با شیخ رشوه گیر را نشانه رشد و بالندگی می دانند،ولی خروجی ذهنشان از برگزاری موزیک رپ و اجرا دجی در ستاد رئیسی،چیزی جز پوپولیسم و عوام فریبی نیست.
طنز تلخی است و تلخ تر زمانی می شود که در غیاب شعور،فعالین«بلانسبت»مدنی با خیال راحت تکرار میکنم تکرار می کنم خاتمی را تکرار میکنند و به لیست امید رای می دهند و جنایتکاری مثل ریشهری و پور محمدی... را تطهیر میکنند،ولی بغ بقوی احتمالی طرفداران رییسی با تتلو را به سخره می گیرند‌.
طنز تلخی است و تلخ تر زمانی می شود که در غیاب شعور،فعالین«بلانسبت»مدنی، در راستای بازگشت به دوران طلایی، رپ خوانی و حمایت تتلو از میرحسین را مفید و سازنده می دانند،ولی حمایت تتلو از رییسی را حمایت از آیت اله قتل عام قلمداد میکنند.
طنز تلخی است و تلخ تر زمانی می شود که در آستانه بیست سالگی جنبش اصلاحات،در حضور فیزیکی تحلیلگران«بلانسبت»سیاسی و فرهنگی و اقتصادی،چماقدار و تیغ کشی از دهه شصت و هفتاد،باید آینه بی خردی در برابر مدعیان گفتگوی تمدنها و جامعه مدنی بگیرد و نشان دهد که همه سبزها و بنفش ها،قهوه ای شده اند و دارند با دوچرخه و اتوبوس و مینی بوس و ون و بنز و پورشه عقب عقب میروند و شعار میدهند که به عقب بر نمیگردیم.
پی آمد:
تا ۱۴۰۰ که خواسته و ناخواسته کارت اشتراکمون تمدید شد رفت،از حالا فکری به حال معرکه و مضحکه بهار ۱۴۰۰ بکنید.
۷۹۵۴۰ - تاریخ انتشار : ۲٨ ارديبهشت ۱٣۹۶       

عنوان : چرا طنز!؟
با درود به شما آقای سرکوهی
به باور من مطلبی است بسیار عالی . فارغ از هیاهوها و جنجال رایج سیاسی که بازار آن در اپوزیسیون و کارشناسان کیلوئی و درهم در ایران گرم است شما زاویه ای را نشانه رفته اید که اگر کارشناسی شود و به آن عمل گردد سازوکارها و مکانیسم نظام جمهوری اسلامی در برابر قانون را به شکست منتهی می کند!
ای کاش اکثریت مخالفین نظام به جای شعارهای تو خالی و نوشته های تکراری و ضعیف به چنین دیدگاهی که شما آن را منعکس کرده اید می رسیدند.
با سپاس
کرد سنندجی
۷۹۵۰۴ - تاریخ انتشار : ۲۷ ارديبهشت ۱٣۹۶