عنوان : خاستگاه اندیشه ای داعش چیست و عامل ایجاد این گروه تروریستی کیانند
اینکه عملیات تروریستی جنایتکارانه ۱۷ خرداد تهران حادثه هولناکی است که می تواند آتش کشتارها و مصیبت های بیشتری را در ایران و منطقه مشتعل سازد، گزاره درستی از موضع سازمان انقلابی کارگران است. کاش رفقای این سازمان و همه ماها زودتر از اینها اقدامات داعش را در سطح منطقه افشا تا آنها را به انزوا می کشاندیم. همچنین کمترین تردیدی نمی توان داشت که به راه افتادن اقدامات تروریستی در ایران امروزباید علت شناسی شود تا طی بررسی همه جانبه عامل به راه افتادن اقدامات تروریستی ایران کدام کشور در سطح جهانی و منطقه ای محکوم ومنزوی شود. من با این گزاره سازمان انقلابی کارگران که " خودداری عربستان سعودی و شرکا از محکوم کردن عملیات تروریستی امروز تهران نشان داد که در این عملیات آنها حتی اگر با داعش همدست نباشند ، با آن همدلی دارند." مانوس نمی شوم. معتقدم رفقای هیئت اجرائی سازمان کارگران انقلابی ایران (راه کارگر) دچار خطای محاسباتی شده اند. رفقای هئیت اجرایی با اما و اگر عنوان می کنند که عربستان و آمریکا حتی اگر همدست داعش نباشند با آن همدلی دارند. این گزاره رفقا تعجب آور است. رفقا شاید به خاطر داشته باشند از هیلاری کلینتون و دیگر سیاستمداران آمریکا و اروپا صراحتا یا اشارتا عنوان کرده و می کنند که سرنخ اقدامات تروریستی داعش در دست آمریکا و عربستان است. بنابراین چرا باید نقش امریکا و عربستان تنزل یافته و به همدلی آمریکا و عربستان تعبیر شود. شاید سهوا قرار است اذهان عمومی منحرف شده تا مسببان ایجاد داعش مخفی بمانند. همچنین هئیت اجرایی برآورد می کند " عملیات جنایت کارانه امروز اسلام گرایان داعشی نشان داد که اولاً شرکت جمهوری اسلامی در جنگ ها و آدمخواری های فرقه ای منطقه ، امنیت کشور ما را تقویت نمی کند." این موضع نیز همه جانبه نگر نیست. زیرا حضور جمهوری اسلامی به روش لشکرکشی آمریکاییان و اروپائیان نیست. حضور جمهوری اسلامی و روسیه بنابه دعوت دولت سوریه صورت پذیرفته است. اگر ایران به خاطر همراهی با روسیه و در سوریه حضور نمی یافت، باید زودتر از اینها با داعش در تهران روبرو می شد. جهت اطلاع باید تصریح کنم خاستگاه اندیشه داعش و گروههای تروریستی ماقبل آن سلفی است. وجود هموطنان اهلا تسنن در نوار مرزی غربی و جنوبشرقی باعث اغوای عربستان شد و همواره کوشیده از طریق تحریک احساسات قومی و مذهبی آنان دامنه جنگ را به داخل ایران بکشاند. علت تدوام تخاصم عربستان برعلیه ایران باید شناسایی شود تا نقش عربستان آشکارتر گردد. بهمین خاطر به فاکت تاریخی استناد می کنم که از ۱۹۸۱ عربستان تلاش نموده است که جبهه ای در برابر بوجود اورد تا اینکه در این سال با تشکیل "شورای همکاری خلیج فارس" جبهه‌ متحدی از کشور‌های عرب خلیج فارس را دربرابر ایران به دنیا عرضه می کند. در سال ۲۰۱۵ عربستان و مصر اعلام کردند که نیروی نظامی "واکنش سریع عربی‌" تشکیل داده اند که باز هدف عمده آن ایران بود، گرچه‌ آن نیرو هنوز تشکیل نشده شکست خورد. اما عربستان دست از دسیسه برعلیه ایران برنداشت تا اینکه دونالد ترامپ به کاخ سفید راه یافت. بعد از سفر جنجالی آقای ترامپ به عربستان در ماه مه سالجاری، دولت ریاض با چراغ سبز ترامپ اقدام به تشکیل "پیمان ناتوی عربی‌" نمود. در تمام این مدت و تمامی این سازکارها هدف تعریف شده کشاندن جنگ به داخل ایران بوده که از اهداف عمده عربستان بود که از آن غفلت نکرد و با تمام توان در این جهت می کوشد. هئیت اجرایی معتقد است " به هوش باشیم که دستگاه های ولایی جمهوری اسلامی ، با دامن زدن به رویارویی بنیاد گرایی های شیعه و سنی ، آتش جنگ دیگری را در منطقه مشتعل نسازند". رفقا! مقامات عربستان روی مردم نوار مرزی ایران که با کشورهای اهل تسنن همسایه هستند حساب مخصوص باز کرده و تصور می کند می تواند این امکان بالقوه در کردستان و سیستان و بلوچستان را بالفعل کند. همچنین هدف مقدم بعدی بی ثبات کردن ایران و کشاندن دامنه جنگ به داخل ایران است. اقدامات تروریستی ۱۷ خرداد سالجاری داعش در تهران اولین گلام عملی در بی ثبات جلوه دادن ایران بود که باید از گسترش آن جلوگیری شود. قطعا جریان چپ و جمهوریخواه بایستی با تمام قوا هرگونه اقدامات تروریستی از سوی هر کشور علیه ایران را خنثی سازند. همچنین سیاست چپ ها و جمهوریخواهان چپ برای جلوگیری از تحریک افراطیون جمهوری اسلامی باید صرف ایجاد بستری شود تا در آن حاکمیت ایران با فعال کردن دیپلماسی رسمی از مجاری دیپلماتیک و دیپلماسی عمومی یا همان لابی بتواند ضمن کنترل افراطیون قادر باشد تحریکات عربستان و آمریکا را خنثی سازد.
۷۹۹۶۴ - تاریخ انتشار : ۲۴ خرداد ۱٣۹۶