مطالبه حق ورود زنان به استادیوم ها، مطالبه برای سهم خواهی از اماکن عمومی جامعه است - شیرین شمس


اخبار روز: www.iran-chabar.de
سه‌شنبه  ۲٣ خرداد ۱٣۹۶ -  ۱٣ ژوئن ۲۰۱۷


ورود زنان ایرانی به استادیوم ها در ایران یک گفتمان جدی، یک مطالبه رادیکال و پیشرو

با شروع بازی های لیگ جهانی والیبال در خرداد ۹۶ و میزبانی ایران، یک بار دیگر گفتمان بر سر ورود زنان به استادیوم ها داغ شد و واکنش های اعتراضی به ممنوعیت زنان از حضور در اینگونه اماکن عمومی از سر گرفته شد.
اولین واکنش ها به سایت خرید بلیت برای این مسابقات بود که نشان میداد این بار هم عملا امکان خرید بلیت برای زنان وجود ندارد. هشدارهایی همچون "سهمیه خانم‌ها و آقایان به طور کامل از هم جدا است" و هشدار فریبکارانه ای همچون "متاسفانه سهمیه خانمها به اتمام رسیده" خشم کاربران در شبکه های اجتماعی را بوضوح نشان میداد.
در بازی لیگ جهانی والیبال به میزبانی ایران که روز جمعه ۱۹ خرداد برگزار شد، تعدادی بسیاری از زنان موفق به خرید بلیت از طریق سایت رسمی فدراسیون والیبال جمهوری اسلامی نشدند، و نیز زنان مراجعه کننده به استادیوم آزادی در همان روز، با درب های بسته مواجه شدند، تحت این عنوان که باید اسمشان در لیست از پیش تعیین شده می بوده. با این حال تعدادی انگشت شماری از زنان تحت عنوان حضور گزینشی ٣۰۰ نفره، با نشان دادن کارت شناسایی در ورزشگاه ۱۲۰۰۰ نفری آزادی حاضر شدند. سهمیه ای که حتی در حین گزینشی بودن نسبت به دوره های قبل کاهش یافته بود. اما ورود تعداد محدودی از زنان ایرانی و رد شدن از فیلترینگ های موجود، تنها به این دلیل بوده که فدراسیون والیبال جمهوری اسلامی در یک عقب نشینی و اما تعهد کاذب خود به قوانین فدراسیون بین المللی والیبال را تحت عنوان رفع تبعیض نشان دهد تا از میزبانی بازی های لیگ جهانی والیبال حذف نشود. روندی که فدراسیون های ورزشی جمهوری اسلامی در دو سال گذشته بکار گرفته اند اینست که تعدادی از بازیکنان، خانواده‌ها و کارمندان فدراسیون در جایگاه اختصاص یافته به زنان می‌نشینند تا نشان دهند در ایران محرومیتی وجود ندارد و این حرکت ریاکارانه در رسانه ها تحت عنوان حضور زنان در ورزشگاه بازتاب می یابد تا از حساسیت افکار عمومی هم کاسته شود. چرا که مطابق قوانین فدراسیون جهانی، اعمال محدودیت جنسیتی برای تماشای این رقابت‌ها غیرقانونی است. محمدرضا داورزنی معاون توسعه ورزش قهرمانی و حرفه ای وزارت ورزش و سرپرست فدراسیون والیبال جمهوری اسلامی و نایب رئیس کنفدراسیون والیبال آسیا دو سال پیش در یک جلسه ای گفته بود:
"بعد از تهدید فدراسیون جهانی والیبال که در صورت اجازه ندادن به زنان برای ورود به ورزشگاه، والیبال ایران با محرومیت مواجه می‌شود، قرار بر این شد که شماری از زنان به صورت کاملا گزینشی وارد ورزشگاه شوند."
در این بین فایل ویدئویی اظهارات علم الهدی، امام جمعه مشهد که در اظهارات ارتجاعی و ضد زن، شهره خاص و عام است، در مورد حضور زنان ایرانی در استادیوم ها دست به دست چرخید. وی به حضور تعداد انگشت شمار زنان در ورزشگاه، اینگونه واکنش نشان داه بود: "ماه‌ رمضان یه عده زن و دختر را می‌برن تماشای والیبال با مردا بالا و پایین بّپرَن، جایشان ته جهنم است". بازنشر این اظهارنظردر جهت یادآوری ضدیت نظام جمهوری اسلامی با موجودیت زن بود که خشم مضاعف کاربران شبک های اجتماعی را برانگیخت.
روز دوشنبه ۲۲ خرداد ۱۳۹۶ بازی مقدماتی جام جهانی ۲۰۱٨ روسیه، بین تیم فوتبال ایران و ازبکستان برگزار شد و همچنان زنان از ورود به استادیوم صدهزار نفری آزادی محروم ماندند. اما تعدادی از زنان و مردان تصمیم گرفتند در اعتراض به این ممنوعیت دست از تلاش نکشند و در یک همبستگی و برای ابراز وجود و حق خواهی در خیابانها بمانند و بنرهایی با شعار "ورود به استادیوم حق من است" را خیابان به خیابان بگردانند.

محرومیت و ممنوعیت ورود زنان ایرانی به ورزشگاهها و مبارزه برای باز کردن درب های بسته؛

زنان ایرانی از حضور در ورزشگاههای ایران از ابتدای شکل گیری حاکمیت جمهوری اسلامی و در راستای سیاست‌های زن ستیز حاکمیت مبنی بر جداسازی جنسی، و حذف زنان از سطح جامعه، محدود و در اوایل دهه نود ممنوع شدند. در سال های دهه هفتاد و هشتاد، زنان و فعالین دفاع از حقوق زنان برای حضور در استادیوم های ورزشی بخصوص ورزش فوتبال، اقدام به تحرکات اعتراضی و اجتماعی زدند و مطالبه بر سر حق ورود زنان به استادیوم ها به عنوان یکی از مطالبات جدی جنبش نوین رهایی زن در جامعه تبدیل شد.
و اما در اوایل دهه نود و با حکم ممنوعیت ورود زنان ایرانی به استادیوم، مطالبه برای ورود زنان به اینگونه اماکن عمومی رنگ اجتماعی تر، اعتراضی تر، پیشروتر، رادیکالتر و بین المللی تری به خود گرفت. در طی سالهای گذشته تعدادی از زنان ایرانی با پوشش مردانه توانستند وارد ورزشگاه صدهزار نفری آزادی شوند و به گفته خود می خواستند سد ممانعت از ورود زنان را به این ورزشگاه که تحت عنوان ورزشگاه صد هزار پسری هم از آن یاد می شود، بشکنند. در شبکه های اجتماعی سِلفی های زنان دفاع از حق ورود زنان به استادیوم های ایرانی برجسته شد. حضور زنان ایرانی در ورزشگاه ها به عناوین مختلف، برای نمونه در آماده سازی و تمرینات تیم های ورزشی بیشتر شد. اعلام همبستگی بازیکنان مرد با زنان ایرانی کلید خورد؛ در بازی بسکتبال دانشکده مکانیک و کشاورزی دانشگاه صنعتی اصفهان، بعد از شروع مسابقه فینال بسکتبال دانشگاه صنعتی اصفهان، بازیکنان دو تیم خبردار شدند که از ورود زنان به ورزشگاه ممانعت بعمل آمده، ابتدا از مسئولین حراست دانشگاه خواستند که به زنان اجازه ورود به ورزشگاه دهند، وقتی رئیس مرکز تربیت بدنی دانشگاه مخالفت کرد، در یک اقدام همبسته مسابقه را متوقف کردند و فینال برگزار نشد. مردان و اعضاء خانواده ها با بالا بردن شعارهایی در داخل ورزشگاهها حمایت خود را از حق ورود زنان به ورزشگاهها اعلام کرده اند. مردان در نوشهر پشت درب های بسته ورزشگاه از زبان زنان شعار برای باز شدن درب ها سر دادند. هنرمندان و شاعرانِ در کنار مردم اقدام به تحرکات مختلفی در این زمینه زده اند. مستندهایی از ورود زنان به استادیوم و فیلمهایی در مورد محرومیت زنان از ورزشگاه ها ساخته شده است. در آخرین اقدام عملی مدافعین ورود زنان به استادیوم با بردن بنری که روی آن نوشته شده بود "سلام بر استادیوم" ، "نه به تبعیض" و "بعد از انتخابات هم می توانیم بیایم استادیوم" درمراسمهای تبلیغی در دوره انتخابات جمهوری اسلامی که غالبا در ورزشگاه ها برگزار میشد، نماینده حکومت را به چالش کشیدند. اقدامات دیگری در سطح بین المللی در همبستگی با زنان ایرانی و اعتراض به این نوع از ممنوعیت برای زنان ایرانی صورت گرفته است. بازیکنان تیم های ورزشی زنان سوئد و آلمان و مردان سوئد در مصاحبه ها با رسانه ها و در اینستاگرام های خود از حق ورود زنان ایرانی به استادیوم ها در ایران دفاع کرده اند. مطالبه حق ورود زنان ایرانی به ورزشگاه ها و اصرار و پافشاری زنان و فعالین حوزه دفاع از حقوق زنان در ایران و خارج، چنان به مطالبه ای مهم و جدی تبدیل شده که حتی کنفدراسیونهای ورزشی آسیایی و جهانی هم برای پایان دادن به این ممنوعیت پا به عرصه اعتراض به فدراسیون های ورزشی جمهوری اسلامی، تحت عنوان زیر پا گذاشتن تعهد این حاکمیت به فدراسیون های ورزشی بین المللی، گذاشته اند. این مطالبه چنان به مطالبه ای رادیکال و پیشرو تبدیل شده که حتی موجب تشدید اختلاف بین جناح ها و بخش های مختلف نظام جمهوری اسلامی شده است.

سازماندهی اجتماعی و اقدامات عملی انقلاب زنانه برای لغو ممنوعیت ورود زنان ایرانی به ورزشگاهها در ایران
از جمله اقدامات صورت گرفته، فراخوان های اجتماعی انقلاب زنانه در کنش های علنی و اجتماعی در داخل و خارج از ایران بوده است. انقلاب زنانه همواره از همه انسانهای آزادیخواه و برابری طلب خواسته است که با توجه به امکانات، روابط و خلاقیت های خود در داخل و خارج ایران، دست به تحرکات و ابتکارهای اجتماعی و علنی در حمایت از حق ورود زنان به استادیوم ها بزنند و به تلاشهای خود برای شکستن دیوارهای ممنوعیت ورزشگاهها ادامه دهند تا حق زنان ایرانی از این بخش جامعه را تحقق بخشند.
انقلاب زنانه در خارج کشور با انتشار فراخوان های عمومی در همبستگی با زنان ایرانی، توانسته در شهرهای استکهلم سوئد در بازی دوستانه فوتبال ایران و سوئد، در ونکوور کانادا در خلال بازیهای فینال جام جهانی فوتبال زنان و در گوتبرگ سوئد در بازی فوتبال زنان ایران و سوئد، علی رغم ممنوعیت حمل شعار به داخل ورزشگاه، با بردن بنرها و شعارهایی در حمایت از حقوق زنان ایرانی توسط تماشاگران به داخل ورزشگاه، در یک سازماندهی اجتماعی اعتراض خود به جمهوری اسلامی را نشان دهد و همبستگی ایرانی های خارج از کشور جلب کرده و نیز جامعه جهانی را از بیحقوقی زنان در ایران مطلع سازد. فعالین انقلاب زنانه با براه انداختن گفتمان هایی در سطح رسانه های محلی خارج از کشور تلاش کرده اند که چهره واقعی جمهوری اسلامی به عنوان یک حکومت ضد زن را به مخاطبین معرفی کرده و از اینکه عوامل جمهوری اسلامی بخواهند فضای ورزشگاه را بدست بگیرند و با پرچم های این حکومت مزین کنند جلوگیری بعمل بیاورد. انقلاب زنانه با ارسال نامه هایی به فدراسیون های بین المللی والیبال و فوتبال از آنها خواسته که این حکومت را به خاطر نقض آشکار حقوق زنان محکوم کنند و تا زمانیکه زنان ایرانی بصورت عموم حق برخورداری از حضور در ورزشگاهها را نداشته باشند، حق میزبانی را از آن بگیرند.

راه باز شدن درب های ورزشگاهها در ایران به روی زنان ایرانی

راه باز شدن درب های ورزشگاهها و شکست دیوارهای ارتجاع و ممنوعیت زنان ایرانی اینست که همه فعالین حوزه زنان مطالبه برای ورود زنان ایرانی به ورزشگاهها را تحت این عنوان که ورزشگاه‌ها بخشی از اماکن عمومی جامعه هستند و زنان باید از آن سهم داشته باشند را، به عنوان یکی از فعالیت های اصلی خود در دستور کار قرار دهند. ممنوعیت حضور زنان در هریک از اماکن عمومی جامعه می تواند بستری برای ممنوعیت های بیشتر و بی حقوقی های بیشتر باشد. زنان باید بیش از پیش با ایجاد جمع ها و تشکل های مردم نهاد و هدفمند حول این مطالبه به فعالیت های مختلف بپردازند؛ در مراکز فرهنگی، در فرهنگسراها و خانه های فرهنگ، حتی در کتابخانه های محل زندگی خود سمینار و کنفرانس ترتیب دهند، با توجه به اینکه مطالبه برای لغو تفکیک جنسیتی در دانشگاه ها بسیار قوی است دانشجویان در دانشگاههای سراسر کشور این موضوع را به بحث بگذارند، باید در محل زیست و کار و تحصیل با براه انداختن گفتمان بر سر چگونگی رفع تبعیض علیه زنان، افکار عمومی را نسبت به بیحقوقی زنان حساس کرد. می بایستی در شبکه های اجتماعی بیش از گذشته فعال بود و با ایجاد گروه هایی هدفمند سعی در سازماندهی اجتماعی برای اقدامات توده ای و سراسری کرد. همه تلاشها چه در سطح شبکه های اجتماعی در اینترنت و چه در سطح جامعه باید در راستای بستر سازی برای سازماندهی قویتر و فراگیر تر صورت بگیرد. لازم است همه انسانهای آزادیخواه ، برابری طلب و سکولار به این میدان مبارزه گام بگذارند، بازیکنان مرد از همه ورزشها و همه تیم ها با زنان ایرانی اعلام همبستگی کنند، هنرمندان و شاعران بیشتری پا به عرصه دفاع از مطالبات بحق زنان بگذارند، روزنامه نگاران و خبرنگاران نسبت به این محرومیت و ممنوعیت حساسیت بیشتری نشان دهند و فعالین دیگر حوزه های اجتماعی برای پیوستن به جنبش نوین رهایی زن در ایران بشتابند و فشارها و اعتراض های بین المللی بر جمهوری اسلامی به عنوان حکومتی با قوانین ناقض حقوق زنان و حکومتی ریاکار که با گرفتن چند عکس از حضور معدود زنان در ورزشگاه میخواهد بر تبعیض های آشکار بر زنان سرپوش نهد، افزایش یابد. فقط با همبستگی و مبارزه مستمر است که می توان موفق شد.