تلاش دولت برای کنترل کامل «ایسنا»
گفتگوی خبرگزاری کار ایران با ابوالفضل فاتح


• خدا نکند برای ایسنا اتفاقی بیفتد، ولی اگر افتاد، فقط می توانم افسوس بخورم و بگویم یک افسوس به افسوس های تاریخ ما اضافه خواهد شد. من نمی دانم چرا در کشور ما تا نهالی می خواهد سر بلند کند، یک عده با تیشه، ریشه اش را می‌زنند ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
يکشنبه  ۱۵ بهمن ۱٣٨۵ -  ۴ فوريه ۲۰۰۷


خبرگزاری کار ایران (ایلنا) گفتگوی مشروحی با ابوالفضل فاتح موسس خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) در مورد این خبرگزاری و تلاش هایی که برای کنترل آن از سوی دولت احمدی نژاد صورت می گیرد انجام داده است، که بخش هایی از آن در زیر آمده است:

ابوالفضل فاتح و ایسنا چنان با هم عجین هستند که تصور هریک بدون دیگری تصویری ناقص است. طرح مباحثی چون تغییرات گسترده در خبرگزاری دانشجویان ایران توسط دولت نهم تنها دلیلی بود که فاتح را برای دومین بار پس از شنیدن خبر فوت برادر از منچستر به تهران کشاند.
هم‌‏اکنون که ایسنا و تعداد دیگری از خبرگزاری‌‏ها منبع اصلی تامین خبر رسانه‌‏های مکتوب هستند، رسانه‌‏های مادر بیش از پیش مورد توجه قرار گرفته‌‏اند. از این روست که به دست گرفتن امور ایسنا به عنوان یک خبرگزاری ملی، هر دولتی را وسوسه می‌‏کند تا بیشتر بر آن به اصطلاح نظارت داشته باشد.
گویا فاتح نیز نگران همین نظارت‌‏هاست. این نگرانی در تمامی جملات مدیرعامل سابق ایسنا مشهود است.

کمک‌‏های دولتی باعث نمی‌‏شود که دولت (هر دولتی) بگوید حالا که به ایسنا کمک می‌کنم، پس می‌‏توانم و حق دارم مثل خبرگزاری ایرنا، مدیرعامل ایسنا را هم عوض کنم تا به سلیقه من عمل کند؟

- حتی در مورد تغییر مدیرعامل خبرگزاری رسمی ایران (ایرنا) هم این اعتقاد را ندارم که باید توسط یک وزیر دولت تغییر کند. چند ماه پیش نامه ای را به مدیرعامل جدید ایرنا نوشتم در مورد نقشی که این خبرگزاری می تواند در ایران ایفا کند اما متاسفانه به خاطر شرایط فعلی نتواسته از عهده انجامش بخوبی برآید. بحث جدی را که مورد توجه قرار دادم، دخالت در تغییر مدیرعامل ایرنا و نوع این تغییر است. اساسا تغییر مدیرعامل خبرگزاری ملی را با امضای یک وزیر درست نمیدانم و معتقدم در نظام قانونگذاری کشور این موضوع باید مورد تجدید نظر قرار گیرد. وقتی سطح مدیر خبرگزاری ملی در حدی است که با امضای یک وزیر - هر قدر هم این وزیر جایگاه مهمی داشته باشد - عوض شود، آن خبرگزاری هیچ وقت نمی‌تواند نقش ملی و فراگیر خود را ایفا کند.
در آن نامه تاکید کردم که خبرگزاری دولتی نباید به این مفهوم تلقی شود که جریان یک سویه خبری و دولتی را به مردم اطلاع‌رسانی کند. بلکه باید وظایف جدی‌‌تر و جامع‌تری را برای خبرگزاری ملی در نظر بگیریم. همان گونه که همه دولت‌ها خبرگزاری‌هایی دارند. اما در همه دولت‌ها با خبرگزاری دولتی، خودشان این گونه برخورد نمی‌‌شود.

- شما در ایسنا این موضوع را پایه‌گذاری کردید که مدیر عامل خبرگزاری از طرف دولت تعیین نشود؟ و همه می‌دانند که آقای نادعلی زاده به نوعی با انتخابات درون‌سازمانی، جانشین شما شدند.

- اولا ما باید به ساختار جهاددانشگاهی توجه کنیم. خبرگزاری دانشجویان، مولود جهاددانشگاهی است و جهاددانشگاهی و ریییس وقت آن را ( دکتر منتظری ) را باید به خاطر فرصتی که در اختیار دانشجویان کشور قرار داد، تحسین کرد. جهاددانشگاهی یک نهاد دولتی نیست. عزل و نصب هایش از نوع عزل و نصب‌ها در دولت نیست .جهاددانشگاهی زیر مجموعه شورای عالی انقلاب فرهنگی است و شورای عالی انقلاب فرهنگی زیر مجموعه دولت نیست. همین مساله به جهاددانشگاهی آزادی عمل بیشتری داده و به تبع آن ایسنا نسبت به یک خبرگزاری دولتی آزادی عمل بیشتری دارد.

- اما آقای منتظری با دستور رییس‌جمهور (رییس شورای عالی انقلاب فرهنگی) از جهاددانشگاهی رفتند؟

- نه، رییس جهاددانشگاهی توسط هیات امنا انتخاب و بعد از تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی ، با حکم رییس شورا منصوب می شود. پس موضوع از جنس سایر انتصابات دولتی نیست.

- اما دولت (رییس جمهور) می‌‏تواند تاثیر بگذارد.

- قطعا دولت سهم تعیین‌‏کننده‌‏ای در این زمینه دارد، من این را انکار نمی کنم. اما عرض کردم، در موضوع رسانه حتی اگر خبرگزاری، دولتی هم باشد، مداخله در رسانه که منجر به نقض استقلال تحریری رسانه شود را قبول ندارم، چه برسد که رسانه مستقیما زیر نظر دولت نباشد. به نظر م قانون مطبوعات ما باید معیار عمل باشد و اگر قانون می گوید هیچ کس حق ندارد در محتوای رسانه دخالت کند، این مربوط به همه است و دولت اول کسی است که باید این قانون را رعایت کند. نه اینکه دولتها برای تأمین نظر خود در محتوای رسانه، با اعمال فشار ، تغییر عوامل رسانه را چاره کار بدانند.

- اما الان چنین نگرانی وجود دارد.

­- نگران همین مساله هستم. متاسفانه در حال حاضر معرفت رسانه‌ای در کشور سطح نازلی دارد و نوع مداخلات در کار رسانه‌ها به گونه‌ای است که کلا نسبت به آینده رسانه در کشور نگرانم. رسانه‌ها از مشکلات درونی و بیرونی رنج می‌برند که این گونه فشارها ازجمله مشکلات بیرونی است و در مورد مشکلات درونی هم می‌توانم به این اشاره کنم که هنوز جایگاه خبرنگاران و سایر عوامل تحریری در رسانه‌ها کمرنگ دیده می‌شود و آنها شان و نقش اساسی خود را ندارند و عمدتا مالکان رسانه‌ها نقش‌آفرینی مِی‌کنند.

- الان خیلی‌ها نگران هستند که مدیرعامل فعلی ایسنا برکنار شود، بعد فشار برای تغییر بدنه خبرگزاری به وجود آید.

- چند جمله در مورد آقای نادعلی‌‏زاده بگویم. آقای نادعلی‌‏زاده از ابتدا با ایسنا کار کرده است. ایشان فردی توانمند، فعال، کوشا، متدین، معتقد به کار و چارچوب‌های رسانه‌ای است که طی سال گذشته در شرایط سختی ایسنا را مدیریت کرده و خبر دارم که در طول این مدت رنج طاقت فرسایی را متحمل شده‌اند.

- برای انتخاب آقای نادعلی‌‏زاده، در ایسنا اجماع به وجود آمده بود؟

- زمانی که بنا شد من ایسنا را ترک کنم، از دوستان جهاد دانشگاهی، از جمله آقای دکتر منتظری که یادش برای من همیشه گرامی است، خواستم که تعیین مدیرعامل جدید بر مبنای تقاضای اهالی ایسنا باشد و کسی مسوولیت را قبول کند که در ایسنا کار کرده باشد. از ابتدا هم پایه خوبی در ایسنا گذاشته شده بود که بر مبنای آن تنها کسی می‌توانست در ایسنا فعالیت کند که مدتی خبرنگار افتخاری بوده باشد. سپس ترقی کند. به عبارتی هیچ کس در ایسنا نمی‌تواند دبیر یا سردبیر و مدیر عامل شود مگر اینکه روزی خبرنگار بوده باشد. این در ایسنا عمل و به عنوان یک منطق کاری پذیرفته شده است و معتقدم این برای همه رسانه ها بسیار مفید است. چون دبیر، سردبیر و مدیری که خودش کار خبرنگاری کرده باشد، هم اقتضائات خبر را درک می‌کند و هم اقتضائات کار خبرنگاری را. خیلی مهم است که مدیران یک رسانه به این دو مقوله آشنایی داشته باشند.
در آن مقطع اهالی ایسنا در جلساتی، مجموعا به این نتیجه رسیدند که آقای نادعلی‌زاده مقبولیت و استانداردهای لازم را برای کسب این مسوولیت دارد و معتقدم که ایشان در سال گذشته موفق عمل کرده و توانستند با شرایطی که در کشور وجود دارد، کیان این رسانه را حفظ کنند و نفوذ این رسانه را استمرار بخشند که البته این کار با همکاری خبرنگاران، دبیران، سردبیران و مدیران توانمند و سخت‌کوش و فداکار ایسنا صورت گرفته که همواره بار اصلی کار را بر دوش کشیده‌اند و من واقعا معتقدم سالها طول می‌کشد تا قدر و منزلت تلاش این عزیران شناخته شود.آنها انسانهایی به غایت بزرگ ، پر مایه و کم ادعایند. قدرشناسی از چنین افرادی طبیعتا به ما یادآور می شود که رویکرد منصفانه‌تری را در برخورد با ایسنا داشته باشیم.

- الان یکسری فشارها بر ایسنا هست که بدنه کمی معتدل تر شود. آن زمان هم حتما شما با این فشارها روبرو بودید.

- ایسنا ویژگی‌های خاص خودش را دارد و طبیعتا در جامعه‌ای که رسانه از منزلت مطلوب خودش برخوردار نبوده یا در وضعیتی که قانون‌های حمایتی از رسانه در ایران کافی نیست و در شرایطی که معرفت نسبت به رسانه از سطح نازلی برخوردار است، قبول کنید که کار رسانه بسیار دشوار می‌شود و همواره دغدغه مدیران هر رسانه‌ای در ایران، حفظ استقلال تحریری رسانه خویش است و طبیعی است که ما هم با این مشکل دست و پنجه نرم می‌کردیم. خاصه اینکه هرچه حوزه نفوذ یک رسانه بیشتر، عمیقتر و گستره عملش وسیعتر باشد، بیشتر با این فشارها روبروست. بخصوص اینکه یک رسانه جدا از رویکرد سیاسی و اجتماعی‌اش، بخواهد رسالت حرفه‌ای هم برای خود قایل باشد. در واقع، ایسنا همزمان به دو موضوع فکر می کرد، یکی کاری که به عنوان یک رسانه بر عهده دارد و دیگری ارتقای جایگاه رسانه در کشور. ایسنا همچنین باید یه شدت از افراط و تفریط پرهیز می کرد . ببینید این خبرگزاری در شرایطی به فعالیت خودش ادامه داد که بیش از ۱۰۰روزنامه و نشریه در ایران توقیف شد. آیا به شعار ایسنا توجه کرده‌اید؟ «رهرو آن است که آهسته و پیوسته رود».

- فشارها از جانب دولت آقای خاتمی هم بود؟

- موارد فراوانی در دوران مسوولیتم در ایسنا، تحت فشار قرار گرفتم؛ حتی از جانب برخی وزرای دولت آقای خاتمی که چند روز پیش، این موضوع را به ایشان گفتم. رویکرد ایسنا، اساسا جنجالی نبود و همیشه سعی می‌کردیم با گفتگوهای منطقی کار را به نتیجه مطلوب برسانیم و این طور هم می شد. خیلی از وزرا قانع نمی‌شدند و از طرق مختلف فشار می‌آوردند. اما ما زیر بار نمی رفتیم. منصف باشم فشارهای دولتی در مقایسه با بخش های دیگر حد اقل بود . بالاخره اختلاف نظر با گروه ها و احزاب یا دستگاه هاو مجموعه های دیگر در مواردی پیش می آمد . به یاد می آ ورم در مواردی همکارانم و خودم از برخورد فیزیکی نیز مصون نبوده‌ایم. به شکلی که در یکی از وقایع کوی دانشگاه، برخورد فیزیکی با من صورت گرفت، اما ایسنا وارد جنجال رسانه‌ای نشد و حق رسانه را از آن مسیر دنبال نکرد. بلکه از طریق برقراری دیالوگ‌های منطقی دنبال کرد و کار به جایی رسید که فرمانده نیروی انتظامی کشور سه جا رسما از مدیریت ایسنا عذرخواهی کرد. اتفاقی که در خیلی جاها نیفتاده است. در احضار دادگاهها هم روال پرهیز از جنجال بود.

- اما بسیاری درک ما را از رسانه ندارند، پس فشارهایی وارد می‌‏کنند.

- درکی که برخی نهادهای امنیتی و قضایی از کارکرد رسانه داشتند، طبیعتا با درک ما تفاوت پیدا می‌کرد و در آنجاها هم می‌توانید فرض بگیرید که فشارهایی متحمل می‌شدیم. اما با این حال ایسنا هرگز کارکرد خودش را معطل یا تحت تاثیر فشارها قرار نمی‌داد. ما در حقیقیت ضمن اینکه در حال تاسیس خبرگزاری بودیم و یک بخش از اندیشه خود را متوجه تاسیس آن با قابلیت های بسیار بالا می کردیم، از یک طرف هم باید نهادهای اجرایی، قضایی و امنیتی کشور را نسبت به کارکردهای رسانه قانع می‌کردیم. همیشه اعتقاد داشته‌ام که در دل انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی ظرفیت‌هایی هست که فرصت پدیداری فعالیت‌ها و کارهایی را به جامعه ارزانی می‌دارد که می‌تواند منشا تغییر و تحول و امید در کشور باشد. باید قبول کنیم که ایسنا به سهم خودش نقش تعیین‌کننده‌ای در توسعه نظام رسانه ای و ارتقای فرهنگ رسانه در ایران داشته و دارد. ایسنا در زمان خود توانست جریان اخبار داخلی را بر مبنای منابع خبری داخلی تغییر دهد؛ به این معنی که در گام اول مردم ما برای آگاهی از اخبار غیر رسمی کشور خودشان به رسانه‌های خارجی نیاز نداشته باشند؛ در گام دوم نگاه رسانه‌های دنیا به سمت اخبار ایسنا به عنوان منبع معتبر اخبار ایران جلب و باعث شد اخبار مربوط به وقایع داخلی کشورمان با منبع یک رسانه ایرانی در جهان منتشر شود و به نوعی شعار "ایران‌به روایت ایران" محقق شد و باید در گام‌های بعدی به سوی تحقق شعار "جهان به روایت ایران" پیش‌رویم. البته متاسفانه باید بگویم در یکی دو سال اخیر در این حوزه عقب گردهایی داشته ایم.

- داخل پرانتز بگویم؛ مصونیتی که شما می گویید هیچ گاه وجود ندارد. شما از تحمل فشارها گفتید. الان در بدنه ایسنا آن قدرت تحمل را در برابر فشارها می بینید؟ فشارهایی که خودتان نگرانش هستید.

- قطعا آن موقع ایسنا تنها نبود و به تنهایی این مسایل را تحمل نمی کرد.در کنار برخی تفاوت نظرها ، ایسنا در چتر حمایتی همان سه وجهی قرار داشت. همان نخبگانی که ایسنا سعی می کرد در جریان خبر مشارکت داشته باشند، همان ها هم حامی رسانه بودند. مردمی که مخاطب ما بودند، حامی معنوی ما بودند و نظام قطعا حامی ایسنا بوده و به آن فرصت داده است. در این موضوع تردید ندارم. ممکن است که عده‌ای در سطوح مختلف، با تنگ نظری‌ها، تحمل نمی‌کردند. اما کسانی هم بودند که حامی معنوی ایسنا بوده‌اند. همیشه گفته‌ام که ایسنا مورد اعتماد و لطف رهبر معظم انقلاب بود. همیشه این را بیان کرده‌ام و به آن ایمان دارم و مفتخرم . البته به این معنا نبود که کارهایی که ما می‌کردیم، مورد نقد نبود. اما اعتماد، لطف و وسعت نظر رهبر بزرگوار را حس می کردیم. شخص آقای خاتمی هم که روشن است کاملا از ایسنا حمایت معنوی می‌کردند یا بیت حضرت اما م خمینی و فرزند یادگار گرامی حضرت امام. دولت آقای خاتمی هرچند در قالب همان بودجه اندک، حمایت مادی داشت و مجلس و کمیسیون فرهنگی همیشه از ایسنا حمایت معنوی می‌کرد؛ نخبگان نیز همین طور. اما همه اینها، نافی این نبود که جدی‌ترین انتقادات نسبت به حامیان ایسنا، بر روی خروجی ایسنا قرار نگیرد. جدی ترین انتقادات به شخص آقای خاتمی و دولت ایشان. جدی ترین انتقادات نسبت به پارلمان و تشکیلات قضایی و یا انتقادات به نخبگان و احزاب . همیشه همه این را می‌دانستند که حمایت های معنوی از ایسنا نافی برقراری جریان نقد و استقلال تحریری نباید باشد. و اگر مطالب آرشیو ایسنا را که در دسترس همه هست مرور کنید به وفور به این انتقادها برمی‌خورید. بنابراین در آن دوران هیچ کس به ایسنا دستور نمی داد. و هیچ کس نمی توانست از ایسنا تقاضایی نامرتبط کند. آیا کسی هست که بتواند بگوید ما فلان چیز را به ایسنا دیکته کردیم؟ امکان نداشت کسی بتواند استقلال تحریری ایسنا را بشکند. هر چه بود فهم و درکی بود که از آن وجوه سه گانه وجود داشت. و البته این را هم بگویم سلامت مجموعه ایسنا مصونیت بالایی به آنها داده بود. ایسنا به لحاظ سیاسی و اقتصادی سالم بود. این مجموعه همه صداهای قانونی را پوشش می داد؛ اما در چنبره هیچ حزب و گروهی نمی‌گنجید؛ البته باید اذعان کنم که ایسنا هیچگاه بطور کامل از سوی جریان‌های سیاسی باور نشد و مثلا در ابتدا از سوی برخی اصلاح‌طلبان متهم می‌شد که به نهادهای قضایی و امنیتی وابستگی دارد و یا بعدا جناح مقابل آنها می‌گفتند که ایسنا دارای وابستگی‌های حزبی به اصلاح‌طلبان است، اما علی‌رغم اینها ایسنا مستقل ماند و این چیزی است که نهادهای امنیتی، قضایی و احزاب و تشکلهای سیاسی از همه طیفها به خوبی به آن واقفند و می‌توانند به آن شهادت دهند.گرچه متاسفانه ایسنا هنوز هم از سوی برخی باور نمی ‌شود و متهم به وابستگی می‌گردد.

- الان شما حمایت ها را می بینید؟ حمایت ها در دولت و مجلس.

از همه می‌‏خواهم این حمایت را داشته باشند. از همه می خواهم این ظرفیت را داشته باشند. ایسنا یک سرمایه ملی است. الان فقط یک رسانه ی متعلق به جهاددانشگاهی نیست. در دیداری که با دوستان جهاددانشگاهی داشتم گفتم وابستگی تشکیلاتی به جهاددانشگاهی یک افتخار است، اما در عین حال ایسنا متعلق به ملت و سرمایه ملت است. همه باید به آن مسوولانه نگاه کنند. هیچ کس نباید به خاطر پیشبرد منویات خودش این رسانه را تحت فشار قرار دهد.

- اما اکنون تحت فشار است.

- می‌شنوم و فکر می کنم که به هر حال ایسنا از جانب برخی دوستان دولتی تحت فشار است. شکی در آن نیست. فکر می کنم که دوستان باید در این مساله تجدید نظر کنند. این را در شان دولت نمی‌دانم. و این رویکرد را هم غلط می‌دانم و مفید فایده نمی‌دانم. اولا مشکلاتی که دولت با آن دست و پنجه نرم می‌کند، ناشی از رسانه‌ها نیست. راه حل‌های آن هم صرفا رسانه ای نیست و اگر دوستان فرض می‌گیرند که در برخی موارد رسانه ها راه حل مساله هستند، مربوط به آنجاهایی است که نظام رسانه‌ای قوی دارند. من می‌گویم اگر صدا و سیما با آن وسعت و با آن شبکه وسیع و اگر ایرنا، ایران، کیهان و روزنامه‌ها و خبرگزاری‌‏های همسوی دیگر نتوانند مشکلات دولت را حل کنند، چگونه می‌خواهیم با یک ایسنا آن را حل کنیم؟ آیا با تغییر خط مشی ایسنا مشکلات حل می‌شود؟ این نگاه بلند و عمیق به مساله نیست! و نشان می‌دهد که تحلیل قوی از قضیه نداریم. اساسا این افتخار و منفعتی برای دولت نیست که با جریان نقاد سالم و نافذی مثل ایسنا این گونه برخورد کند. حتی اگر به فرض محال، دولت تصور کند که متولی ایسنا است. چنار امام زاده صالح را هم متولی‌اش نمی تواند قطع کند؛ چراکه میراث فرهنگی است. آنوقت با چه استدلالی عده ای می‌خواهند رسانه‌ای مثل ایسنا را که میراث رسانه‌ای کشور است تحت فشار قرار دهند. درحالی که نه در شکل گیری این پدیده و نه اندیشه مولد آن، نقشی نداشته‌اند و نه از دل اندیشه ی آنها می توانسته چنین پدیده‌هایی شکل بگیرد.
من هم دلم می خواهد مشکلات دولت حل شود. من هم می خواهم زیر چتر دولتی باشم که مقتدر تر، مطمئن تر و موفق تر است. خاصه آن که موفقیت دولت، موفقیت انقلاب، نظام و کشور ماست و قطعا یقین دارم که دوستان در ایسنا به ارتقای امنیت و توسعه سیاسی، فرهنگی و اقتصادی کشور فکر می کنند. آنها هم آرزو دارند در کشوری سربلند تر و مفتخر تر زندگی کنند. آنها هم اگر بتوانند کمکی کنند که مشکلات حل شود، دریغ نمی کنند. اما آیا راه حل مساله تحت فشار قرار دادن ایسنا است؟

- به نظر شما ایسنا زیر بار فشارها می‌‏رود؟

- به روزی فکر می‌‏کنم که تغییر دولت، دیگر منجر به تغییر مدیران رسانه‌ها نشود. ما باید به این سطح برسیم. تغییر مدیر ایسنا اگر تحت فشار دولت انجام شود، هرگز افتخاری برای دولت نیست. به این فکر نمی کنم که بچه های ایسنا چه کار باید بکنند. به این فکر می کنم که دوستان دولتی نباید اجازه دهند که به نام آنها چنین اتفاقی بیفتد. من تا آنجا که از جهاددانشگاهی خبر دارم و دوستان جهادی خودم را می شناسم، به لطف خداوند وقوف کامل به اهمیت مساله و ضرورت صیانت از خط مشی، محتوا و ساختار این رسانه را دارند و تا آنجایی که حدس می زنم اگر استقلال عمل این دوستان به رسمیت شناخته شود، بعید است که به چنین نتیجه ای برسند. پس باید از دوستان بیرونی خواهش کنیم که فشار خودشان را بردارند. هیچ وقت از جانب جهاددانشگاهی نگران نبوده و نیستم. جهاددانشگاهی مولد این رسانه و اولین حافظ آن است. مدیریت فعلی جهاد تا آنجایی که می شناسم یک شخصیت جهادی، مستقل و مومن به فعالیت های جهاددانشگاهی است. امیدوارم در شرایطی که از ایشان توقعات ناصوابی دارند، خودشان با کمک دیگران بتوانند این فرآیند را پشت سر بگذارند. اما در هر صورت اگر نتیجه نفی استقلال تحریری ایسنا شود، تاسف و افسوس آن برای همه خواهد بود و آیندگان قضاوت خود را خواهند داشت.

- و اگر چنین اتفاقی بیافتد؟

­- اخیرا گفتم ایسنا اگر از اسب بیافتد، از اصل نمی‌افتد. ایسنا یک فرهنگ است. ایسنا با عملکرد چندین ساله خود و با ارزشها و فلسفه خبری خود همراه با چند هزار خبرنگار افتخاری در کل کشور، دفاتر استانی و... تبدیل به فرهنگ شده. اما طبیعتا تاسف برانگیز خواهد بود اگر ایسنا نتواند این فرهنگ سازی خودش را با قوت و استمرار ادامه دهد. گرچه دوستان ایسنایی ایمان به فرهنگ ایسنا را وظیفه دائمی خود می‌دانند.

- اگر اتفاقی که برای روزنامه ایران افتاد، ایسنا هم دچارش شد؟

- (سکوت) تصور این مساله برای من خیلی سخت است. (سکوت) در مورد ایران نمی‌توانم اظهار نظر خاصی کنم (به خودشان مربوط است)، خدا نکند برای ایسنا اتفاقی بیفتد، ولی اگر افتاد، فقط می توانم افسوس بخورم و بگویم یک افسوس به افسوس های تاریخ ما اضافه خواهد شد. من نمی دانم چرا در کشور ما تا نهالی می خواهد سر بلند کند، یک عده با تیشه، ریشه اش را می‌زنند؛ با هر توجیهی. هیچ کس با توجیه نامقدس در این کشور کاری را انجام نمی‌دهد. همه برای کار خودشان توجیه مقدس می‌آورند. خدا رحمت کند دکتر شریعتی را. در بحث «مذهب علیه مذهب». می‌گفتند مگر می‌شود کسی در یک کشور مذهبی با استدلال کفر، منویات خودش را جلو ببرد؟ بنابراین همه لباس مذهب می پوشند. طبیعی است که در کشور ما، یا به نام مصلحت ، خدمت، یا به نام هر موضوع منطقی و معقول دیگری، چنین اتفاق ناصوابی بیفتد. به هر حال این اتفاق ناصوابی است. تنها می‌‏توانم بگویم اگر اتفاق ناگواری برای ایسنا بیافتد آنگاه یک افسوس به افسوس های تاریخ کشورمان اضافه می شود.

- شما از محل تحصیلتان مرخصی گرفته‌‏اید، این مرخصی ربطی به آینده ایسنا دارد؟

- قطعا فقط برای ایسنا آمده‌ام. نگران بودم و آمدم که نگرانی‌های خودم را به دوستانم در جهاددانشگاهی که خاستگاه من است منتقل کنم. آنها انسان های فهیمی هستند و قطعا خودشان هم نسبت به این مساله نگرانی دارند. نسبت به این مساله نگرانی دارم. امیدوارم این نگرانی‌ها مورد توجه قرار گیرد. آمدم یک حالی از دوستان خودمان در ایسنا بپرسم. به هر حال ایسنا ویژگی های منحصر به فردی دارد. پرسنل ایسنا هم در تمام سطوح از استعدادها، توانایی‌ها و ویژگی های منحصر به فردی برخوردارند. وظیفه من بود حالی از دوستان ایسنا بپرسم که در تمام این سالها با فداکاری، زندگی خود را برای شکل‌دهی رسانه‌ای صادق، نافذ و خلاق صرف کردند. گرچه باید روشن کنم که هم اکنون هیچ مسوولیتی در ایسنا ندارم.

- چقدر موفق شدید؟

- به خداوند بزرگ امیدوارم . بعضی وقت ها بیداری همه چیز است و فکر میکنم این بیداری به وجود آمده است پس دیگر هر اتفقی که بیافتد همه زوایای آن روشن است و هیچ چیز پنهان نیست. البته نمی توانم جوری حرف بزنم که انگار نگرانترین فرد ،من هستم. به عنوان یک فرد جهادی در دل جهاد این کار را انجام دادم. فکر می کنم که همه دست اندرکاران ایسنا و جهاد خودشان را نسبت به ایسنا مسوول می دانند و حتما آنها هم از طرقی که بایسته بوده تلاش کرده اند کاری بکنند.
البته این نکته را هم باید در نظر بگیریم که به هر حال در کشور ما می شود یک شبه یک ساختار درست کرد و یک شبه یک ساختار را بهم زد. ما این واقعیات را داشته‌ایم که می‌تواند به سر ایسنا هم بیاید. به درست و غلط آن کاری ندارم. ولی در کشور ما از این اتفاقات زیاد افتاده. گذشته به من می‌گوید این گردنه هم قابل عبور است و هم خطرناک. هیچ چیز به این ترتیب، قابل پیش‌بینی نیست؛ در هر صورت نگرانی‌هایم را در میان گذاشته ام؛ مهم این است همه بدانند که چه می‌کنند ؛ به عهده خودشان است؛ اما با هر نتیجه‌ای، خدایی که ایسنا را آفریده، حتما فرهنگش را هم حفظ می‌کند. به فرهنگ ایسنا دل بسته ام و امیدوارم دوستان ایسناییم بمانند و منطقی و معقول تا آخر از آن صیانت کنند.

- آینده ایسنا را چطور می‌بینید؟
- من آینده فرهنگ ایسنا را موفق می‌دانم.

- پیش‌بینی‌تان؟

- هیچ گاه نگفته‌ام نگران نیستم، اما به دوستان جهادی خودم امیدوارم. از بزرگان کشور هم، خواهش می‌کنم که در این مورد عنایت کنند. امیدوارم به همه و هر کس که دلسوز است. حیف است که برای این طرف و آن طرف شدن چند خبر با نگاه سیاسی، کسانی بخواهند چنین سرمایه بزرگی را دستخوش تغییر کنند. ما باید به چه چیز ایسنا افتخار نکنیم و از چه چیز ایسنا احساس شرمندگی کنیم؟

­- کسی احساس شرمندگی می کند؟

- اگر احساس نمی‌کردند که اینقدر فشار نمی‌آوردند. اگر خدای نکرده کسی این فشارها را بپذیرد، باید شرمنده باشد. فکر می کنم از لوگوی ایسنا بتوانید ایمان و اعتقاد ما به امام را دریابید . همواره معتقد بوده ام جریان چپ مذهبی یا همان خط امام در ایران بدون پایداری بر اهداف و آرمانهای ایشان ، هویت خود را از دست داده و آ ینده ای نخواهد داشت . مرزبندی با سکولاریزم همچون مرزبندی با جمود و تحجر باید مستمر و دائمی باقی بماند . ما در ایسنا گرچه همه صداهای قانونی را پوشش می دادیم اما چارچوب و افق نگاهمان چنین بود . امام را متعالیترین و جامع ترین نسخه برای درک استقلال ، آزادی و جمهوری اسلامی می دانم . به بیت ایشان عمیقا علاقه دارم و حضور فرزند یادگار ایشان در ایسنا را از خاطرات ارزشمند ایسنا می‌‏دانم.
درباره اصل رهبری باید بگویم من منطق خود درباره حکومت دینی ، ولایت فقیه و منزلت آن را از امام گرفته ام و خط امامی بودن را جدایی ناپذیر و عجین با این اصل می دانم .ایشان محور وحدت ملی و سمبل تشیع و کشورند . شخصیت و اندیشه ی والا ، فرزانگی ،ساده زیستی و پاکزیستی حضرت آیت ا... خامنه ای را عمیقا دوست دارم . علاوه بر اعتقاد قلبی ، ارادت دارم . باور دارم بیش از هر زمان به ایشان نیازمندیم . همیشه دوست داشته ام دوستان جناح چپ ،ارتباط نزدیکتر و قوی تری با ایشان داشته باشند . به نظرم در سالهای پس از رحلت حضرت امام دوستان جناح چپ باید بر این موضوع و اصل، بیشتر پافشاری می کردند . متاسفانه برخی افراطی ها در چپ و راست کار را دشوار کردند اما این نباید مانع می شد . در طول فعالیت در جنبش دانشجویی و ایسنا لطف و اعتماد ایشان را حس می کردیم و به آن مفتخر بودیم. این را هم باید اضافه کنم که هرگز در طول سالها فعالیت،حتا یک بار دستور و دخالتی از سوی دفتر ایشان صورت نگرفت.