"انجمن قلم" حکومتی علیه کانون نویسندگان ایران (۲) - مسعود نقره کار

نظرات دیگران
  
    از : داریوش لعل ریاحی

عنوان : در خدمت وزارت اطلاعات
دکتر نقره کار گرامی ، پژوهش های ارزشمند شما ، آنچنان به روز شده و از حال می گوید گه بسیار ی از خوانندگان را با تلنگری به خود می آورد . در مورد آقای گرمارودی ، شاید بسیاری چون من او را با شعر نویی که در مجله ای که مرجع فریبکار امروزین و شیخ انقلابی قبل از انقلاب سزدبیر آن بود به نام مکتب اسلام ، شناخته بودیم . در ست به خاطر ندارم در ۶۹ یا ۷۰ بود که با توجه به رو شدن با فریبی که از انقلاب خورده بودم و مشکلاتی که مردم با آن مواجه بودند ، شعری را با نام مستعار لًرد برای هادی خرسندی که در انگلستان ساکن بود و من آدرسش را نداشتم برای بخش فارسی بی بی سی فرستادم تا به ایشان برسانند . در آن زمان من در بیمارستان ایرانی دبی در بخش میکرب شناسی کار می کردم ولی آدرس نامه را شارجه در پشت نامه نوشتم ، رادیو آقای خرسندی را به رادیو آوردند و ایشان شعر را خوانده و جواب طنزی هم چون نامم را لًرد نوشته بودم دادند ، در آن زمان مثل امروز چنین شعر های انتقادی زیاد رایج نبود . چندی بعد سفارت ایران در امارات مسابقه ای برای گفتن شعر در شارجه راه اندازی کرد و آز ایرانیان در خواست که اشعارشان را ارسال دارند . آقای گرما رودی به شارجه رفتند تا به شعر های رسیده شده جوایزی بدهند که گویی جز یکی در نفر اسقبال زیادی نشده بود ، ایشان به بیمرستان ایرانی دبی آمدند و در سالن تجمعات بیمارستان ، در تعریف از خود ، درست همین سخنانی را که شما از گفته های ایشان نوشته اید را با آب و تاب فراوان ، بیان نمودند ، در پایان یاد آور شدند که من با خواندن چند خط از هرشعری می توانم گوینده شعر را تشخیص دهم . این خاطره را از آنجا یاد آوری می نمایم که این شاعر به اصطلاح روشنفکر و انقلابی چگونه در خدمت وزارت اطلاعات رژیم در می آید و برای شنا سایی گوینده یک شعر تا کجا پیش می رود .
٨۰۱۵۷ - تاریخ انتشار : ۲۰ تير ۱٣۹۶