آمدی


ژیلا مساعد


• ما
را قسمت کردی
ما را بریدی
قیچی کردی
به شکل شکنجه گر
سرباز بدون چشم ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
سه‌شنبه  ٣ مرداد ۱٣۹۶ -  ۲۵ ژوئيه ۲۰۱۷


 
آمدی
اما نان را قسمت نکردی

ما
را قسمت کردی
ما را بریدی
قیچی کردی
به شکل شکنجه گر
سرباز بدون چشم
مزدور
مزّور
دارزن
متجاوز
سلاخ

قیچی کردی
خورد کردی
اعتقاد ما را
اخلاق ما را
حالا تکه تکه های ما حتا
با تف غلیظ شب مانده ی دین نیز
به هم نمی چسبند


بهشت را
از زیر پایم بیرون بکش
اگر فرش است
اگر باغ

درش را ببند

اگر خیال
اگر هر چه هست
حتا اگر توهم توست
نمی خواهم
نمی خواهم
بر بهشت تو نمی خواهم
قدم بردارم

نگاه کن
گناهانم بی شمارند
گناه آزاد بودن
شاد بودن
عاشق شدن
عشق ورزیدن
راهم نده
کلون نادیده ی این در نا مرئی را بینداز
برای همیشه
تا من بیرون از آن
بهشت خود را بسازم.


ژیلا مساعد
از دفتر(در سحر باز بود)