محمود خوشخوان:
تفکر مکتب شاهین بر مبنای اخلاق، رفتار و گفتار محترمانه بود



اخبار روز: www.iran-chabar.de
سه‌شنبه  ۱۰ مرداد ۱٣۹۶ -  ۱ اوت ۲۰۱۷



اخبار روز- بخش ورزشی: قصه شروع داوری در فوتبال ایران ایران هم روایت تاریخی دارد و هم روایت شفاهی. در هردو روایت تا سالهائی که تیم ملی فوتبال وارد عرصه رقابتهای بین المللی نشده بود و مسابقات قهرمانی کشور در قالب باشگاههای ایران آغاز نشده بود داوری و قضاوت داوران را می توان به نوعی ارثی خواند. از حسین صدقیانی گرفته تا ابوالفضل صدری و از صدری که بگذریم شریف زاده و برادران خان سردار در سر راه مان قرار دارند که هم فوتبال بازی می کردند و همزمان نیز قضاوت می کردند. سهمیه و ارث داوران تا دهه چهل از فوتبالیست بودن آنان تامین و تعلق می گرفت. زمانی حسین آقای فکری یا دکتر اکرامی هم بازیکن بودند و هم قاضی میدان. در ساک های ورزشی این مردان دو دست لباس وجود داشت و بستگی به وضعیت که اول لباس تمرین را تن کنند یا نخست لباس یکدست مشکی قضاوت را! کلاس داوری و آموزش قوانین و مقررات آن قبل از این که با تئوری شروع شود بطور عملی انجام می شد و سپس به تئوری ناشناخته ای ختم می شد که نمی توانست در برابر کارآئی عملی مقاومت کند و زود ذوب و آب می شد. اکثریت مطلق داوران فوتبال دهه ۱٣۲۰ تا ۱٣۴۰ بطور موروثی از بازی فوتبال داوری را آغاز می کردند در حالی که نسل جدید داوری، بطور میانگین جوان و سواد و دانش دارند، اما فوتبالی نیستند و از دل میدان فوتبال آن هم از نوع خاکی اش بیرون نیامده اند!
داوود نصیری, ارشد برازنده, بهمن بهلولی, رحیم عباسقلی زاده, رضا موزون, جعفر نامدار, ابوالقاسم حاج ابوالحسن, محمد صالحی, برادران خوشخوان, برادران حیدری …از جنس فوتبال بودند و در زمین فوتبال لباس قضاوت بر تن کردند. اغراق نیست بگویم که مرام و مسلک این دسته از داوران از مکتب شاهین و پیروان این مکتب در باشگاههائی مثل شعاع, راه آهن, دارائی و تهرانجوان بر می خاست. محمود خوشخوان از جمله داورانی است که در مکتب شاهین پرورش یافت و از زمین خاکی به زمین چمن و از استادیوم امجدیه به ورزشگاه المپیک توکیو پای گذاشت.

خوشخوان در جائی تعریف می کند بعد از انقلاب که اکثر داوران دست به اعتصاب زده بودند، من به‌عنوان رئیس کمیته داوران منصوب شدم. بعد از چند جلسه تصمیم گرفتیم که هیچ اصراری به داوران نکنیم و حتی به دنبال برادر خودم که جزو همان افراد اعتصاب کرده بود،‌ نرفتم. ما فقط ٥،‌ ٦ داور در اختیار داشتیم و روزی ٣ بازی بیشتر برگزار نمی‌کردیم. بعد از این‌که برخی متوجه شدند اعتصابشان کارساز نیست،‌ یک نفر را نزد من فرستادند و گفتند که اگر بازی‌ها را برگزار کنید،‌ شما ترور می‌شوید! من هم پاسخ تندی به این فرد دادم و گفتم هیچ کاری نمی‌توانید انجام دهید. ما بازی‌ها را برگزار کردیم و بعد از یک ماه هم آن داوران اعتصاب‌کننده به کارشان برگشتند.
با این مقدمه تا حدودی طولانی گفتگوی محمدعلی ایزدی و محمدحسین رضوی خبرنگاران خبرگزاری ایسنا با محمود خوشخوان را که در آن خاطرات تاریخی نیز چاشنی گفتگو است را بنظر شما خوانندگان عزیز اخبار روز می رسانیم:


داور داربی "شش‌تایی‌ها": بیشتر داوران زمان ما پرسپولیسی بودند
حدود ۳۴ سال است که از جنجالی‌ترین نتیجه داربی سرخ‌آبی‌ها می‌گذرد؛ ۱۶ شهریور ۱۳۵۲، پرسپولیس موفق شد تاج آن زمان را با شش گل شکست دهد تا هوادارانش تا همین امروز در هوای آن نتیجه نفس بکشند و به هواداران رقیب فخر بفروشند. "بعد از آن بازی، پرسپولیسی‌ها خوشحال بوند و هواداران استقلال با وجود ناراحتی، اعتراضی را به داورها نداشتند و با حالتی پر از اندوه ورزشگاه را ترک می‌کردند." این را محمود خوشخوان می‌گوید؛ کمک داور داربی معروف که هنوز جذاب‌ترین خاطره پیرمرد را تشکیل می‌دهد.
خوشخوان وقتی از حس و حال آن شهرآورد تاریخی می‌گوید، خنده بر روی لبانش می‌نشیند؛ گویی دوباره حس و حال آن روزها برایش زنده می‌شود و خودش را در ورزشگاه آزادی می‌بیند.
او یکی از اولین‌های داوری ایران است؛ داور بزرگ‌شده مکتب شاهین که ۱۰ سال ریاست کمیته داوران را بر عهده داشت. او اکنون ۸۴ سال دارد و در حالی که حافظه‌اش جسته و گریخته تاریخ‌ها و اعداد را به یاد می‌آورد، همراه با همسرش در مرکز پرهیاهوی پایتخت ایران، زندگی می‌کند. او با آرامشی خاص، خاطرات شیرین و افتخارآمیز گذشته را مرور می‌کند؛ خاطراتی درباره‌ شاهین، داربی "شش‌تایی‌ها" بازیکنان بااخلاق و بداخلاق آن زمان و ... .


* شما از قدیمی‌ترین‌های داوری ایران هستید، چه چیزی باعث شد که به فوتبال روی آوردید؟

فوتبال را از مدرسه شروع کردم زیرا در خانواده‌ ما هر کسی به نوعی با این ورزش سر و کار داشت. در زمان مدرسه، کاپیتان تیم بودم و معلم ورزش ما علاقه خاصی به من داشت. از من خواست که با او همکاری کنم و تا الان حدود ۷۵ سال است که در فعالیت‌های فوتبالی شرکت می‌کنم. فوتبال را از تبریز شروع کردم و ۷۵ سال است که دانش و علاقه‌ام باعث شده این رشته را پیگیری کنم.
دکتر اکرامی بدون لباس رسمی در هیچ جلسه یا محفلی حاضر نمی‌شد، مثل الان نبود که حتی برخی از بازیکنان و مدیران ما حتی جوراب هم نمی‌پوشند. او خیلی مقرراتی بود.


* یعنی در زمان جوانی عضو باشگاه فوتبالی بودید؟

بله. عضو باشگاه شاهین بودم. من در تبریز زندگی می‌کردم و دکتر اکرامی به تبریز آمد و در آن شهر با او آشنا شدم. او که می‌دانست اطلاعات فوتبالی خوبی دارم، از من خواست که با او همکاری کنم و من نیز از سال ۱۳۲۰ فعالیتم را در باشگاه شاهین آغاز کردم و در خدمت دکتر اکرامی قرار گرفتم.


* مکتب شاهین در آن زمان بر پایه شعار "درس، اخلاق و ورزش" بود؛ آیا این شعار امروز هم در ورزش ما وجود دارد؟

شاهین تنها باشگاه اخلاق مدار ایران بود. اعضای باشگاه از افراد برجسته‌ای تشکیل شده بود و تفکر دکتر اکرامی بنیانگذار مکتب شاهین بر مبنای اخلاق، رفتار و گفتار محترمانه بود، در باشگاه پیاده شده بود و همه به نوعی به این تفکر احترام می‌گذاشتند و برای آن ارزش قائل بودند. یادم می‌آید زمانی که ۱۲ – ۱۳ ساله بودم دکتر اکرامی بدون لباس رسمی در هیچ جلسه یا محفلی حاضر نمی‌شد، مثل الان نبود که حتی برخی از بازیکنان و مدیران ما حتی جوراب هم نمی‌پوشند. او خیلی مقرراتی بود. مسلکش روی نظم و انضباط بنا شده بود و من را هم خیلی تحویل می‌گرفت زیرا بچه شهرستان بودم و می‌خواست که من رفتارم، کارم و حرف زدنم به گونه‌ای باشد که مورد پسند او واقع شود.
داوران هیچ موقع نمی‌گویند که طرفدار کدام تیم هستند اما می‌شود از روی قضاوت و اعمال آنها فهمید که دوست دارند کدام تیم برنده شود. بیشتر داوران زمان ما پرسپولیسی بودند. من خودم هم طرفدار شاهین بودم.


* خاطره‌ای از دکتر اکرامی دارید؟

بله. اکرامی هر زمان که به زمین تمرین می‌آمد توپ‌های مخصوص خود را داشت و امکان نداشت بدون آن توپ‌ها تمرین را آغاز کند. از نکات جالب دیگر اخلاق اکرامی، اهمیت دادن به نظم و ترتیب و اولویت دادن به تمرین بود. یادم می‌آید در زمان تمرین هیچ کدام از بازیکنان حق غیبت نداشتند زیرا اکرامی این اجازه را به آنها نمی‌داد. بازیکنان هم همه مشتاق و عاشق باشگاه بودند و حتی باشگاه شاهین توسط خود بازیکنان اداره می‌شد زیرا هر بازیکنی برای حضور در باشگاه حق عضویت می‌داد.


* کار داوری را از چه زمانی شروع کردید؟

داوری در خون ما بود. داوری را از ۱۸ سالگی و از سال ۱۳۲۶ شروع کردم.


* آیا خانواده‌ باعث شد که رو به داوری و فوتبال بیاورید؟

فضای خانواده‌ ما فوتبالی بود. من و دو برادرم به نام‌های حمید و حسین، داور بودند و هر سه نیز از داوران بین‌المللی فوتبال ایران بودیم. در آن زمان ما سه نفر ستون‌های داوری ایران بودیم.
بهترین خاطره دوران کاری‌ام به داربی معروف شش‌تایی‌ها برمی‌گردد. آن زمان مثل الان نبود که هر تیمی باختش را بر گردن داوری بیاندازد. استقلالی‌ها با وجود باخت سنگین و ناراحت بودن از این شکست هیچ گونه حرف ناراحت کننده‌ای به داوران نزدند.


* بهترین خاطره‌ای که از داوری دیداری در لیگ برتر یا بازی‌های بین‌المللی دارید، کدام بوده است؟

بهترین خاطره داوری‌ام مربوط به همان بازی معروف سال ۵۲ یعنی داربی "شش تایی‌ها "است. در آن بازی پرسپولیس موفق شد با شش گل استقلال راکه آن زمان تاج نامیده می‌شد، شکست دهد.


* کمی از شرایط و جو آن دیدار برای ما توضیح می‌دهید؟

دیدار عجیبی بود. داور آن دیدار نیکولای پریجیانو رومانیایی بود و من نیز کمک داور او بودم. بازی با نتیجه‌ ۶ بر صفر به سود سرخ‌ها به پایان رسید. آن زمان مثل الان نبود که هر تیمی باختش را بر گردن داوری بیاندازد. استقلالی‌ها با وجود باخت سنگین و ناراحت بودن از این شکست هیچ گونه حرف ناراحت کننده‌ای به داوران نزدند. در آن طرف نیز پرسپولیسی‌ها به شدت خوشحال بودند. زمانی که استقلال ۳ بر ۰ عقب بود هواداران استقلال شروع به ترک استادیوم کردند که در این حین پرسپولیس سه گل دیگر نیز به ثمر رساند و توانست استقلال را "شش تایی" کند.


* آیا در آن زمان داوران طرفدار تیم خاصی بودند؟

داوران هیچ موقع نمی‌گویند که طرفدار کدام تیم هستند اما می‌شود از روی قضاوت و اعمال آنها فهمید که دوست دارند کدام تیم برنده شود. بیشتر داوران زمان ما پرسپولیسی بودند. من خودم هم طرفدار شاهین بودم. البته در داربی شش تایی‌ها داور تاثیری در نتیجه نداشت چون فقط حساسیت این بازی برای او تعریف شده بود و او شناختی از تیم‌ها نداشت. آن داربی، یکی از سالم‌ترین بازی‌های زمان قضاوت من بود.


* می‌توانید بگویید که کدام داور استقلالی و کدام یک پرسپولیسی بودند؟

ابوالقاسم حاج ابوالحسن و عبدالرضا موزون که از بزرگان داوری ایران بودند و همچنین داود نصیری طرفدار تاج آن زمان بودند و جعفر نامدار و تهرانی نیز پرسپولیسی بودند. البته من خودم شاهین را دوست داشتم و مرحوم نامدار هم همانند من طرفدار شاهین بود اما خب هیچ وقت علاقه من به تیم شاهین در قضاوت‌هایم تاثیری نداشت.


* بهترین داور تاریخ فوتبال ایران را چه کسی می‌دانید؟

در زمان ما مرحوم نامدار از لحاظ داوری اختلاف زیادی با سایر داوران داشت و خیلی از بقیه بهتر بود. در بین داوران ایرانی داوری همانند نامدار نبود که به اصطلاح تیغ‌دار باشد و خوب قضاوت کند. البته او نیز زمانی عضو شاهین بود و از طرفداران این تیم بود و سعی می‌کرد در دیدارهایی که شاهین حضور دارد تیم خودش برنده شود. (با خنده)


* با داوران کنونی در ارتباط هستید؟

همه داوران ایرانی که افراد با سابقه این رشته را می شناسند با من در ارتباط هستند و من را قبول دارند. افرادی مانند فغانی، ترکی، قهرمانی و سخندان پیش من می‌آمدند و از من مشورت می‌گرفتند. من نیز وظیفه خود می‌دانستم که به آنها کمک کنم. اگر از بسیاری از داوران کنونی بپرسید، خیلی از آنها می‌گویند که چقدر روی آنها کار کردم و برایشان زحمت کشیدم. همیشه با آنها دیدار دارم و سعی می‌کنم ارتباط خود را با آنها حفظ کنم. عملکرد آنها را از برنامه‌های مختلف و روزنامه‌ها و خبرگزاری‌ها پیگیری می‌کنم و در رابطه با این داوران صحبت می‌کنم.


* پیشرفت داوری ایران را در این سال‌ها چگونه می‌بینید؟

داوری زمان ما زیاد جالب نبود اما زمانی که کناستون انگلیسی به ایران آمد، وضعیت داوری پیشرفت محسوسی کرد. او توانست داوری فوتبال ایران را دگرگون کند. کلاس‌ها و تمریناتی که ترتیب می‌داد به صورت منظم برگزار می‌شد و بسیار به جزئیات عملکرد داوران اهمیت می‌داد. البته پولی که داوران ما می‌گیرند خیلی کم است و این باعث می‌شود که برابر داوران سایر کشورها تحقیر شوند. چند سال است که خیلی در حق آنها احجاف می‌شود.
اختلافی که بین کمیته داوران و دپارتمان داوری وجود دارد باعث می‌شود که در چیدمان داوری‌ها شایستگی‌ها را کمتر ببینند و بیشتر طبق سلیقه عمل کنند. همچنین به داوران جوانی که قرار است بازی‌های بزرگ را قضاوت کنند، اعتماد به نفس داده نمی‌شود و این باعث می‌شود که آن داور از قضاوت ترس داشته باشد.


* نظرتان نسبت به فغانی و موفقیت‌هایی که کسب کرده چیست؟

فغانی بهترین داور ایران است. از زمانی که او را در مسابقات قهرمانی کشور که در مشهد بود شناختم، قابلیت‌هایش را درک کردم و او را به کمیته‌ داوران و داوری ایران معرفی کردم. می‌دانستم که فغانی چنین قابلیتی را دارد و خوشحالم که باعث شده داوری فوتبال ایران در دنیا مطرح شود.


* علت بی‌دقتی داوران در یکی، دو فصل اخیر فوتبال ایران را چه می‌دانید؟

در یکی دو فصل اخیر، برخی داوران کم‌تجربه را که در لیگ‌های پایین‌تر هنوز تجربه کافی را کسب نکرده‌اند به لیگ برتر می‌آورند که می‌تواند یکی از دلایل بی‌دقتی‌ها باشد. همین‌طور اختلافی که بین کمیته داوران و دپارتمان داوری وجود دارد باعث می‌شود که در چیدمان داوری‌ها شایستگی‌ها را کمتر ببینند و بیشتر طبق سلیقه عمل کنند. همچنین به داوران جوانی که قرار است بازی‌های بزرگ را قضاوت کنند، اعتماد به نفس داده نمی‌شود و این باعث می‌شود که آن داور از قضاوت ترس داشته باشد که این هم به نحوه چیدمان داوران برمی‌گردد. نکته مهم دیگر این است که همان طور که گفتم در پنج، شش سال اخیر،‌ دستمزد داوران تغیر نکرده است.


* عملکرد داوری و مدیریت آن را در ایران چگونه می‌بینید؟

الان بهترین زمان داوری فوتبال ایران است. همه داوران با سواد و از خانواده‌ فوتبالی یا داوری هستند. آنها به کارشان مقیدند و اهمیت زیادی برای داوری قائل هستند. کامرانی‌فر و اصفهانیان کار نویی را در عرصه داوری ایجاد کرده‌اند که این اشکالی ندارد اما باید کامل‌تر شود. گزینش داوران به صورت کامل صورت نمی‌گیرد و ایرادهای زیادی دارد که شاید این به خاطر بی‌تجربگی مسئولان کمیته‌ داوران یا دپارتمان داوری است. آقای کامرانی‌فر که به تازگی ریاست دپارتمان داوری را بر عهده گرفته بسیار منظم است و کارهایی که انجام می‌دهد دل و جرات می‌خواهد اما باید در گزینش داوران اصلاحاتی را انجام دهد تا این کار به صورت کامل اجرا شود. کامرانی‌فر باید خیلی دقت کند زیرا اشکالاتی در اطراف او وجود دارد که باید آنها را بر طرف کند و تنها به شناخت خود از داوران برای گزینش آنها اکتفا نکند. اساس‌نامه فدراسیون یکی از عواملی است که باعث شده همیشه بین رئیس کمیته داوران و دپارتمان داوری تنش و چالش وجود داشته باشد.
خوشخوان مرد با شخصیت، مهربان و با گذشتی است. او چه در عرصه داوری، چه در اداره و چه برای فرزندان خود بهترین انسان روی زمین بود. او یکی از بهترین داوران ایران بود و برای این فوتبال زحمات زیادی کشید اما قدر او و امثال او دانسته نشد. او یکی از سالم‌ترین داوران ایرانی بود و افتخار می‌کنم که خانواده‌ ما با چنین شخصیتی آشنا شد.


* مدیریت کمیته‌ داوران در زمان شما چگونه بود؟

یکی از رویکردهایی که من در زمان ریاستم در کمیته‌ داوران داشتم، این بود که در کلاس‌هایی که برای داوران برگزار می‌شود همه داوران که در هر رده و پایه‌ای سوت می‌زنند در آن شرکت کنند زیرا این باعث می‌شود که هر داوری در هر جایی که هست تجربه کافی داشته باشد و بتواند بهترین قضاوتش را داشته باشد تا هیچ تیمی ضرر نکند اما اکنون این گونه نیست و حتی افراد برای حضور در کلاس‌ها گزینش می‌شوند. به همین دلیل است که افراد کمتری که تجربه کافی دارند به سطح بین‌المللی معرفی می‌شوند. پایه‌های کار از نظر من، اخلاق‌مداری و اخلاق اسلامی بود که در مدریت پیش گرفته بودیم.
در اواسط گفت‌و گو با محمود خوشخوان بودیم که همسرش پس از اظهار نظرهای او، لبخندهایی کوچکی را بر روی لب می‌آورد که نشان می‌داد در حال یادآوری و مرور این خاطرات است. چند سوال نیز از او درباره زندگی با خوشخوان و سختی‌های زندگی‌اش با یک فوتبالیست و داور پرسیدیم.


* زندگی با داوری که دائم در حال سفر و قضاوت بود شما را اذیت نمی‌کرد؟

خانم رفعت امیرذهنی: خوشخوان در داوری ایران نمونه بود. زمانی که من جوان بودم و ایشان داور بودند دائم در حال مسافرت بود و خیلی کم پیش می‌آمد که ما در ماه همدیگر را بیش از ۱۵ روز ببینیم. البته آن زمان مثل الان همه چیز پول و ظواهر نبود بلکه افرادی مثل محمود که حتی قضاوت‌های بین‌المللی نیز داشتند برای خود افتخار می‌دانستند که نام کشورشان در مسابقات بین‌المللی مطرح شود. خوشخوان ۱۰ سال رییس کمیته‌ داوران بود و شاگردانی همچون فغانی و ترکی دسترنج زحمات او بودند.


* محمود خوشخوان چه شخصیتی در خارج از زمین مسابقه دارد؟

خوشخوان مرد با شخصیت، مهربان و با گذشتی است. او چه در عرصه داوری، چه در اداره و چه برای فرزندان خود بهترین انسان روی زمین بود. او یکی از بهترین داوران ایران بود و حتی برای قدردانی به هند و قطر دعوت شد. خوشخوان برای این فوتبال زحمات زیادی کشیده است اما قدر او و امثال او دانسته نشد. او یکی از سالم‌ترین داوران ایرانی بود و افتخار می‌کنم که خانواده‌ ما با چنین شخصیتی آشنا شد. البته خانواده‌ خوشخوان آدم‌های خوبی را در خود جای داده است. هر دو برادر شوهرم که داور بودند نیز آدم‌های سالم و درستی بودند.
یک روز آقای خوشخوان را در زمین بازی هل دادند، فردایش یک خبرنگار به آن بازیکن گفت: ای بی‌انصاف چطور دلت آمد خوشخوان را هل دادی؟ اگر بلایی سرش می‌آمد جواب بچه‌های او را چه کسی می‌داد؟ آن زمان همه به داوران احترام می‌گذاشتند ولی الان همه چیز شده دعوا و تنش.


* آیا فدراسیون یا مسئولان داوری ایران از زحمات همسر شما قدردانی کرده‌اند؟

خوشخوان زمانی که داوری را برگزید، جوانی، قدرت و حتی ایمانش را گذاشت. یادم می‌آید که حتی نمی‌گذاشت داوران بدون وضو وارد زمین شوند زیرا می گفت‌ باید با نیتی پاک و قلبی صاف وارد میدان شوند. کمیته‌ داوران حق و حقوق خوشخوان و امثال او را که زحمت زیادی برای داوری کشیده‌اند، نادیده گرفت. این طوری که باید به آنها رسیدگی شود، نمی‌شود زیرا شاید علتش این است که در آن زمان عشق و علاقه حرف اول را می‌زد اما اکنون پول موضوع اول بحث‌های آنها است.
خوشخوان: کفاشیان در زمان ریاستش در فدراسیون، دو بار به منزل ما آمد و از من عیادت کرد. مسعود عنایت هم در زمان مدیریتش در کمیته داوران، احترام زیادی برای من قائل بود و در مراسم و برنامه‌های مربوط به داوری مرا دعوت می‌کرد.


* خاطره خاصی از آن دوران دارید؟

زمانی که خوشخوان داوری می‌کرد، ما سه بچه قد و نیم‌قد داشتیم. یک روز آقای خوشخوان را در زمین بازی هل دادند، فردایش یک خبرنگار به آن بازیکن گفت: ای بی‌انصاف چطور دلت آمد خوشخوان را هل دادی؟ اگر بلایی سرش می‌آمد جواب بچه‌های او را چه کسی می‌داد؟ آن زمان تمشاگران، ناظران و همه به داوران احترام می‌گذاشتند ولی الان همه چیز شده پول و تنش و دعوا.
پس از صحبت با شریک زندگی این داور قدیمی، دوست داشتیم گفت‌و گو را با خاطرات جالب این داور به پایان برسانیم:


* ‌در زمان شما کدام بازیکنان بیشترین اعتراض را داشتند؟

این صحبت‌ها را نمی‌شود گفت‌ زیرا آبروی‌شان می‌رود (باخنده) اما یکی از کوچک‌ترین موارد آن این بود که در بازی راه‌آهن و استقلال، دروازه‌بان استقلال که فکر می‌کنم خوزستانی بود اعتراض زیادی به من کرد و من نیز او را با کارت قرمز اخراج کردم و او بلافاصله بر سر خود زد و به زمین نشست. بعد از آن بازی خیلی به خانه ما آمد و عذرخواهی کرد اما هر کاری کرد من رضایت ندادم. بعد از آن هم از تیم‌ ‌ملی محروم شد و هم محرومیتش که فدراسیون برای او در نظر گرفته بود، بخشیده نشد.