مراسم تعزیه، سینه زنی و نوحه خوانی زیر عنوان جشنواره سینمایی فجر


بصیر نصیبی



اخبار روز: www.iran-chabar.de
پنج‌شنبه  ۱۹ بهمن ۱٣٨۵ -  ٨ فوريه ۲۰۰۷


سایت روز اون لاین بلند گوی تبلیغاتی دارو دسته خاتمی/ رفسنجانی/کروبی... یک گزارش از شبه جشنواره ای به اسم فجرکه اول این هفته در تهران آغاز شد چاپ کرده است با عنوان عزاداری موزون در جشنواره فیلم سرداران که گزارشگری به اسم کامبیز رحیمی فراهم کرده است. البته این گزارش هم به مانند اکثر گزارش های این سایت با قصد وهدف حمایت از باند رفسنجانی وعلیه!احمدی نژاد تنظیم شده است. آقای گزارشگر میخواهد این چنین القا کند که در جمهوری اسلامی فقط !کابینه احمدی نژاد نظامی/ امنیتی است .انگار نه انگار که حکومت ارثیه خمینی در کلیتش مافیایی/امنیتی است و همین آقایان کروبی و خاتمی برگذار کننده خیمه شب بازی دوره هفتم باعنوان انتخابات بودند وخودشان هم دست احمدی نژاد را گرفتند وبردند نزد رهبرشان که آقا زیر گوش نوزادتازه متولد شده آقای خاتمی دعا بخواند تا از جمیع بلایا مصون بماند. البته میدانیم که گردانندگان این سایت همه توانشان را بکار گرفتند تا رفسنجانی تروریست محکوم شده در دادگاه آرژانتین را برای دوره هفتم به میدان بیاورند- اما رهبر تشخیص دادند که سردار در آن شرایط در همان پست تشخیص مصلحت بمانند و این روزها هم شخصا اراده فرمودنداو را به کرسی مسجد خبرگان بنشانند وگرنه بعید است که مردم بار دیگر به دست خود این موجود به غایت منفور رارشد داده وبه دکانداری خبرگان رهبری هم رسانده باشند.
حامیان جناب سردار سازندگی تمام کاسه کوزه های ۲٨ سال حکومت ارتجاعی ، عقب مانده ، ،ضد بشری، ولایت فقیه را سر کوچکترین مهره رژیم- احمدک بیچاره می شکنند که خودش هم می گوید پادویی فرمانبر رهبر بیش نیست. اماوحشت این لابی ها اینست که این چهره بدون ماسک آخوندیسم کار دستشان بدهدواگر مردم ما از جو بوجود آمده با آگاهی بهره بگیرند چه بسا همین احمدک خود به وسیله ای برای سقوط رژیم بدل شود. آخر این سراداران که دولت کنونی را میچرخانند از کجا سر در آورده اند؟ خوب اینها در همین مملکت مصیبت دیده در سازمان های ریز ودرشت درجایی دیگر - سهمی در چاپیدن داشته اند وحالا جانشین دزدان وچپاولگران دوم خردادی شده اندوبه میدان آمده اند تا اگر کمبودی دارند ویا اگر خوب نمی توانستند به چاپند در موقعیت جدید راهشان هموار تر ودستشان باز تر شود. این آقای وزیر محترم ارشاد که یکی از همان سرداران است که اگر هنرمند نواز! تر از اسلاف خود نباشد،کمتر از آنها نیست. بزرگداشت منوچهر آتشی، جلسه تجلیل از شجریان وناظری، حسین علیزاده. محمدنوری ،علی نصیریان ، جمشید مشایخی، گوهر خیر اندیش را مگر همین دولت امنیتی/ پادگانی برگذار نکرد؟ مگر در همین زمان نیست که هوشنگ توزیع ضد انقلاب شناخته شده بدون تحمل هیچ عارضه ای به جمهوری اسلامی امکان سفر می یابد؟ همسر مکرمه اش شهره خانم آغداشلو هم محیط را در همین دوران مناسب تر می بیند تا با تقاضای بخشش از جمهوری اسلامی تسلیم پذیری خفت بارش را اعلام می کند. مگر بهروز وثوقی در دو دوره ریاست خاتمی تقاضای برگشت به جمهوری اسلامی را تسلیم باند دوم خرداد نکرد؟ پس چرا دولت اصلاح طلب راهش نداد؟ ومگر رضا علامه زاده استاد سیار همه دانشگاهای دنیا -فیلمنامه اش را به سفارت جمهوری اسلامی دوران اصلاحات تسلیم نکرد؟ چرا آقای سیف الله داد او را هم پس زد و علامه زده هم که در کتاب دور از آتش- آن چنان شعارهای کوبنده علیه سانسور سرداده بود به دریافت مجوز چاپ کتاب از اداره سانسور وزارت ارشاد خاتمی تن در داد وهم اکنون هم فیلمهای سینمای گلخانه ای را زده زیر بغلش تاببرد امریکا وآنجا ضمن نمایش اینگونه آثار اندر مضار سانسور سخنرانی کند. عجب! با تبلیغ برای فیلمهای تائیدکنندگان سانسور میخواهد ضدسانسور سخن بگوید این را می گویند یک هنرمند تبعیدی متعهد. آفرین/ مگر همین سفارت دولت احمدی نژاد نبود که با صرف هزینه هنگفت برای عزت الله انتظامی در پاریس مراسم بزرگداشت برگذار کرد؟ و متعاقب این برنامه است که مسعود بهنود هم پیشنهاد می دهد از داود رشیدی و دیگر کسانی که با خفت و خواری به پذیرش هر نوع فرمانی تن در می دهند به پاس تمکین و کرنششان تجلیل شود. ابراز تفقد حضرت رهبر نسبت به ۱۶۰ بازیگر . کارگردان، و سینماگر از آن جمله رخشان بنی اعتماد/مجید مجیدی/تهمینه میلانی/ کیانوش عیاری/ علی رفیعی/بزرگمهر رفیعا /محمدرضا اصلانی/غلامرضا موسوی/داریوش فرهنگ/ بهروز افخمی/مهدی صباغ زاده. و...نخستین بار در دولت احمدی نژاد اتفاق می افتد. دیدار این جمع با رهبر سعادت بزرگی! است که نصیب خانواده سینمای ج. اسلامی می شود- این اتفاق را کم بها ندهید!
از حاشیه روی بیشتر بپرهیزیم و برویم سر اصل مطلب.
رژیم اسلامی از بدو تولدش بیشترین حمله اش به رژیم پیشین بابت پول هایی بود که از کیسه مردم صرف جشنواره ها می شد، اما خود همین حکومت میزان فستیوال هایی که برگذار می کند شاید از ۵۰ تیتر فراتر برود/جشنواره سینما و تئاتر و موسیقی فجر، جشنواره دفاع مقدس، جشنواره سینمای معناگر، جشنواره دریایی، جشنواره کیش؛ جشنواره فیلم کوتاه، جشنواره فیلم های مستند؛ جشنواره قرآن، جشنواره های سراسری سینمای جوان، جشنواره پلیس، جشنواره کودک اصفهان. جشنواره دهقان. جشن خانه سینما (کپی برداری از جایزه سپاس آن دوران) و .. و.. و که همه اسامی الان به ذهنم نمی رسد. آیا این جشنواره ها بدون هزینه برگذار می شوند؟ امروزه هر بیکاره ی حکومتی که بخواهند کاری برایش دست وپا کنند یک تشکیلاتی برایش جور می کنند و اسمش را میگذارند فستیوال تا امکانی برای لفت و لیس خودش و وابستگانش فراهم شود.
اما جشنواره سینمایی فجر/ این جشنواره به تقلید جشنواره جهانی فیلم تهران- ٣ سال بعد از استقرار حکومت اسلامی، کارش را آغاز کرد. ایا آخوندها لیاقت اداره یک جشنواره گسترده سینمایی را داشتند؟ این روضه خوان های ۵ تومنی بیگانه و مخالف با هنر که به خصوص نسبت به سینما سرشار از عناد و کینه هستند، صلاحیت و توانایی این کار ها را ندارند- اما حال که خود نیاز دارند برای تبلیغ رژیمشان از همان برنامه های رژیم گذشته بهره بگیرند، چه باید می کردند؟ هژیر داریوش (کارگردان سینما و فیلم شناس) مدیریت جشنواره جهانی فیلم تهران را بعهده داشت. وی-فارغ التحصیل مدرسه سینمایی ایدک فرانسه بود که به دو زبان انگلیسی و فرانسه آشنایی کامل داشت. داریوش به تبعید رفت و چند سال پیش در فرانسه در گذشت. هژیر دو دستیار داشت (جمال امید و فریدون ری پور) که هر دو در ایران ماندند- این دو در پشت پرده گرداننده جشنواره فجر آخوندها شدند. ری پور چند سال پیش خاموش شد و امید همچنان چهره پشت پرده فجر باقی ماند. اما اینان هم برای چهره سازی جشنواره فجر کاری نتوانستند بکنند چرا که ماهیت یک حکومت ار تجاعی /مذهبی با نفس برگذاری جشن و جشنواره و شادی و شعف در تضاد است. این شبه جشنواره- نه کوچک ترین نقشی در پیشبرد سینما دارد نه به فیلمی ارزش می بخشد. حتا تاثیر منفی در فروش فیلم میگذارد. در دوران ریاست جمهوری رفسنجانی شرکت در فستیوال فجر اجباری بود - یعنی اگر فیلمسازی فیلمش را به فجر نمی داد. اکران هم به فیلمش نمیدادند. بهمین دلیل هم فجر را سینماگران زجر معنا می کردند و سالها شبه جشنواره فجر همچنان حضور بی اثرش را به سینمای ایران تحمیل می کرد تا چند سال پیش که تصمیم گرفتند جشنواره شان را بین المللی کنند. اما چند فیلم در جهان ساخته می شود که با معیار های یک حکومت مرتجع و فناتیک و عقب مانده هم آهنگ باشد؟ سیف الله داد مسئول سینمایی خاتمی در برابر این اعتراض که چرا فیلمهای خارجی را بدون اطلاع کارگردانان آن فیلم ها- سانسور می کنند؟ با وقاحت گفت: ما به اطلاع آنها رسانده ایم و آنها پذیرفته اند که فیلمهایشان را با ضوابط اسلامی تطبیق دهیم!! اما اینها اکثر فیلمها را بدون اطلاع و اجازه کارگردانان و از طریق چند تهیه کننده که با آنها زد و بند داشتند بدست می آوردند و نمایش می دهند تا اینطور وانمود کنند که جشنواره شان جهانی است. میل و رضایت فیلمسازان به سانسور فیلمشان دروغ بزرگی است که سیف الله داد مطرح می کند. جشنواره فجر حتا صدایش در تهران هم شنیده نمی شود و تماشاگرانش از حد و حدود کسانی که دور محافل روشنفکری میچرخند. تجاوز نمی کند- چطور می شود گفت که فیلمسازان خارجی چنان مشتاق برای حضور در فجر باشند که به قصابی فیلمشان هم رضایت دهند؟ در دنیا و در هیچ جشنواره ای فیلم سانسور نمی شود به جز شبه جشنواره فجر.
جشنواره فجر نتنها اعتباری نمی آورد بلکه بر عکس عدم شرکت در آن و یا پس دادن جوایزش اعتبار آفرین است. بهرام بیضایی با پس دادن جوایزی که به مسافران تعلق گرفت و نامه ای مهم که همراه آن به دفتر جشنواره فرستاد با شهامت رو در روی اینان ایستاد و ستایش اهل سینما را بر انگیخت. ناصرتقوایی هم با برگرداندن دبپلم و جوایز جشنواره فجر دولت خاتمی - برای خودش اعتباری کسب کرد هر چند تقوایی قدر این موقعیت را ندانست و بار دیگر با حمایت از رفسنجانی دزد و قاتل شخصیت خودش را درحد بهنود/ نبوی و نظایرشان تنزل داد.
همینطور این جشنواره بهانه ای شد برای سینماگران قبلا تبعیدی که می خواستند راه رفت و آمدشان به دارالخلافه گشوده شود. پرویز کیمیاوی قبل از این که برود و مقیم ج. اسلامی بشود میهمان جشنواره فجر شد، بهمن مقصود لو هم بعد از مدتی خوش خدمتی در همین جشنواره افتخار حضور پیدا کرد و جمشید اکرمی منتقد فیلم هم راه هموار شده آن چند تای دیگر را پیمود. البته محمد حقیقت سردلال پاریسی که جای خودش را دارد او پای ثابت دوره های جشنواره بود.
در جشنواره امسال به یمن حضور دولت بدون رتوش احمدی نژاد چهره واقعی جمهوری اسلامی به نمایش گذاشته می شود. به گزارش کامبیز رحیمی برای روز اون لاین -سینه زنی و نوحه خوانی و نمایش تعزیه مراسم افتتاح جشنواره سینمای فجر است. اما چرا آقا کامبیز متعجب شده اند؟ انگار یادشان نیست که آقای عباس کیارستمی همین بساط تعزیه را با کمک دولت اصلاحات! در ایتالیا علم کرد و خود شد معین البکاء و محمدرضا اصلانی هم مشاورش تا تعزیه را برای خارجیان دل نازک تلطیف کند و آقای کیارستمی دلیل این انتخاب خود را چنین توضیح داد که شیفته امام حسین و دیگر شهدای کربلاست!! خوب چرا کیارستمی می تواند در دولت خاتمی تعزیه گردان بشود آنهم برای تماشاگران دیار کقر اما دولت اجمدی نژاد نمیتواند در مملکت اسلامی در ایام مبارک ده فجر! بساط تعزیه را در مراسم افتتاح جشنواره پهن کند؟ این همان حکومتی است که خود این آقایان و بانوان رشدش داده اند و آقای احمدی نژاد هم همان شخصیتی هسنتد که قلب کیارستمی و محمود دولت آبادی را همراه خود دارند. آقای گزارشگر چنان از سانسور و بعد محروم شدن علی سنتوری (فیلم جدید مهرجویی) رای جشنواره شگفت زده شده که انگار سابقه نداشته است در جشنواره زجرشان فیلمی را سانسور کنند و یا نمایش فیلمی را بکل ممنوع کنند. فیلم افساید جعفر پناهی را که فجر دوران خاتمی مردودش کرد -همین دولت سرداران به نمایشش در فجر ال قبل رضایت داد. چرا انقدر نسبت به پرزیدنت! رو راست! و بی شیله پیله! کم لطفی می کنید؟ قبل ازانقلاب خرداد ۷۶ خودشان بدون رودر بایستی اعلام می کردند که فیلم ها را سانسور می کنند در دوران خاتمی اسم سانسور را عوض کردند حالا می گویند فیلمها را اصلاح و تعدیل میکنند و با ضوابط اسلامی، تطبیق می دهند. خوب آفای مهرحویی هم که وقتی برای انتشار شماره صد سالگی سینما سردبیر موقت ماهنامه فیلم بودند اعلام کردند که سینما در حکومت ولایت فقیه خط دار و اسلامی می شود برخلاف سینمای غرب که به فساد آلوده شده است (نقل به معنا) وی بارها به مانند کیارستمی/ جلیلی و... اعمال سانسور را تائید و تشویق کرده است؟ خوب این همان سینمای خط دار و اسلامی است که برادر احمدی نژاد میخواهد پیاده اش کنند، اعمال سانسور هم که به نظر فیلمسازان حکومتی از آن جمله مهرجویی به نوعی نعمت است که خلاقیت را افزایش می دهد. حالا چرا مهرجویی از اینکه خلاقیتش را رژیمش میخواهد افزایش دهد دل نگران شده و نامه اعتراض اینطرف و آنطرف می فرستد؟ آقای مهرجویی- بهترین موقعیت برای شکوفاتر شدن ذهنتان فراهم شده. بهره مند شوید. اینقدر نا سپاس نباشید.
بر اساس گزارش های داخل ایران- کارگردانان سینمای جمهوری اسلامی نسبت به مراسم افتتاح بی اعتنایی کرده اند وهیچ کدامشان حتا آنها که فیلم دارند حاضر به حضور در این مراسم نشده اند. جمعی از اینان به همه فرامین و دستورات حکومتی با خضوع وخشوع گردن می نهند و اگر معترض دولت بودند و شرکت فیلمهای چماقدارن حکومت نظیر ده نمکی در جشنواره ، قاعدتا باید فیلمشان را از برنامه بیرون می کشیدند. اما نتنها چنین اتفاقی نیفتاده بلکه برای راه یافتن در این شبه جشنواره از هر تلاشی فرو گذار نکرده اند. پس دلیل چیست؟ وقتی به پروگرام نگاه می کنیم در می یابیم نمایش کلیب دیدار اخیر سینماگران با رهبر فرزانه! هم در برنامه افتتاح گنجانیده شده. می دانیم در مراسم دیدار ۱۶۰ تا حضور داشتند که به دلایل نامعلوم فقط نام ۱۶ تایشان را مطبوعات اعلام کرده بودند- حالا جشنواره با یک اقدام حسابگرانه کلیب دیدار تاریخی! را در مراسم افتتاح جشنواره نمایش میدهد - چون میهمانان سینماگر جشنواره تقریبا همان شرفیابان بیت رهبری بوده اند آیا اینان ترجیح داده اند در خانه بمانند تا از دیدن تصویر خودشان در حضور رهبر جنایتکاران و در سالن نمایش عمومی معاف شوند؟
برای حسن ختام شایسته است سخنان مدیر! جشنواره در مراسم پر شکوه! افتتاح را عینا نقل کنیم:
"امیدوارم این جشنواره پر از برکت برای سینمای ایران باشد و از خداوند می خواهم سینمای ایران را حسینی نگه دارد و سایه و کلام حسین (ع) را بر سر سینماگران مستدام بدارد.
ما هم اضافه می کنیم. آمین یا رب العالمین.

بصیر نصیبی ٨ فوریه۲۰۰۷ زاربروکن/ آلمان
وبلوگ www.cinemayeazad.blogspot.com
cinema-ye-azad@t-online.de