هلن
به یاد ادنا ثابت
مجید نفیسی
•
گاهی هلن را میبینم
که با دامنِ بلندش
از راه میرسد.
راهبَری آهنین را هُل میدهد*
که بر زمین شیار میکِشد.
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
يکشنبه
۱۹ شهريور ۱٣۹۶ -
۱۰ سپتامبر ۲۰۱۷
گاهی هلن را میبینم
که با دامنِ بلندش
از راه میرسد.
راهبَری آهنین را هُل میدهد*
که بر زمین شیار میکِشد.
همیشه میپرسد:
"آقا!
امروز چند شنبه است؟
امروز چند شنبه است؟"
میگویم: "ژودی"
و گاهی "دانر اِشتاگ"*
زیرا میدانم هلن
از آلمان گریخته
و در پاریس شوهر کرده.
او چون قطارِ سنگینِ قربانیان
از کنارم میگذرد
و من در فراسوی زمان
صدایشان را میشنوم.
شانزدهم فوریه هزارونهصدونودوهفت
*- "راهبر" بهجای "واکِر".
*- "پنجشنبه" به فرانسوی و آلمانی.
|